خواسته ما: حفظ و گسترش فضاهای عمومی شهری
در شهر همه چیز به همه چیز ربط دارد و بر حیات شهری تأثیرگذار است. شهر هم به فعالیت شهروندانش زنده است. این فعالیتها میتوانند تولیدی، اداری، تجاری، آموزشی، فرهنگی، تفریحی و... باشند. حال اگر شهروندان نتوانند فضای کافی برای کار و دیدار و تعامل پیدا کنند، رشد و شکوفاییشان دچار سکون و سکته میشود.
در شهر همه چیز به همه چیز ربط دارد و بر حیات شهری تأثیرگذار است. شهر هم به فعالیت شهروندانش زنده است. این فعالیتها میتوانند تولیدی، اداری، تجاری، آموزشی، فرهنگی، تفریحی و... باشند. حال اگر شهروندان نتوانند فضای کافی برای کار و دیدار و تعامل پیدا کنند، رشد و شکوفاییشان دچار سکون و سکته میشود. وقتی شهرداری تهران هفته گذشته به انجمن جامعهشناسان اولتیماتوم داد که باید ساختمانشان در منطقه 6 تهران را خالی کنند، همه گفتیم داستان خانه اندیشمندان تکرار میشود و از خود پرسیدیم آخر چرا؟ هر روز شاهد این رویکرد غریب شهرداری هستیم. شهرداری امروز تمام آن تلاشهایی را که در دورههای گذشته شده، نادیده میگیرد. دوره آقای قالیباف در همکاری با نهادهای اجتماعی علمی، فرهنگی و مستقل، زمینههای فرهنگی شهر تقویت شد. اصولا انجمنها برای سرزندگی و کیفیت زندگی شهروندان حیاتی هستند. مثال دیگر از این نوع برخوردها که خیلی سروصدا به پا کرد، ساختن مسجد در پارک قیطریه و پارک لاله بود که مردم را حساس کرد و به اعتراض واداشت. حتی وزارت میراث فرهنگی به بهانه حفاریهای قدیمش در پارک رسما گفت: «نیروهای یگان حفاظت خود را به پارک فرستادیم و آنها گزارش دادند که حصارهای فضایی که قصد داشتند در آنجا مسجد بسازند، برداشته شده. در آن محوطه باستانی ۳۵۰ گور باستانی کشف شده و هنوز آثار زیادی آنجا هست که باید کاوش شود». آن روزها گذشت اما نگرانیها هنوز رفع نشده است. مردم در تمام سطوح حساس شدهاند.
نماینده مردم شیراز، آقای روحالله نجابت، درباره واگذاری کاروانسراهای ثبت جهانی سمنان از طرف ستاد اجرائی، در مجلس سخنانی گفت که اشاره به مسئولیت دولت در قبال داراییهای ارزشمند کشورمان داشت. او با ذکر اصل ۴۹ قانون اساسی گفت اینها اموال دولتی بوده و باید در اختیار دولت باشد. در اصل ۸۳ قانون نیز عنوان شده: «بناها و اموال دولتی که از نفایس ملی باشد قابل انتقال به غیر نیست» و باید گفت با وجود هزاران هزار بنا و اموال نفیس که در 50 سال اخیر نابود شدهاند، هنوز کم نیستند بناها و اشیای نفیس ملی و میراثی که باقیاند و باید حفاظت شوند.
از طرفی، همین منطق آقای نجابت درباره فضاهای عمومی شهرها هم صدق میکند. این فضاها متعلق به مردم شهر هستند و باید به درد مردم و نسل اندر نسل بخورند.
اما متأسفانه بسیارند املاکی که به هر علتی بعد از انقلاب در دست نهادهای مختلف باقی ماندهاند؛ از باغ و عمارت تا مجموعههای تجاری و مسکونی در بافتهای قدیمیتر تهران که پارهای مخروبه یا نیمهتعطیلاند یا از آنها استفاده درستی نمیشود و بیم آن میرود که با اعلام اضافی و بلااستفادهبودن از طریق شوراهایی مانند طرح مولدسازی به اشخاص واگذار و نابود شوند. البته در این شرایط هم باید به روح قانون نگاه کرد. نیت قانونگذار و روح قانون این است که نفایس ملی کشور (مگر با تصویب مجلس شورای اسلامی) نباید انتقال یابد.
حال باید گفت در همین تلاطمهای اخیر خیلی چیزها برای مردم شهر معلوم شد. محسن رنانی، اقتصاددان، تحلیل متفاوتی از همدلی و همراهی مردم درباره حفاظت از پارک قیطریه داشت. او سه ماه پیش انتقادها حول ساخت مسجد در بوستان قیطریه را «کنشهای جمعی فعال عقلگرا» توصیف کرده و نوشته بود: «بخشهایی از جامعه، آرام و آگاهانه دارند اعتراض میکنند، میگویند رفتارتان و ساختارتان را اصلاح کنید، اگر زور دارید قوانین رانندگی را اعمال کنید و رانتخواری را کنترل کنید. اما مدیر شهری گمان میکند اگر عقب بنشیند اقتدارش از دست میرود. اینجا نفس حضور و مقاومت مدنی مسالمتآمیز، حرکتی از جنس کنش جمعی فعال عقلگراست؛ حرکتی از جنس توسعه است». این همان حرکتی است که اگر در سطح محلات جوانه بزند و باعث همافزایی شود، مردم خواهند توانست به قول شهریار -دوستی که در دهات آمریکا زندگی میکند ولی دلش پیش ماست- خودشان برای محله خیلی کارها بکنند؛ از زیباکردن فضاهای سبز و باغچههای محله تا راهانداختن نهضت دوچرخهسواری مانند آنچه مردم بوگوتا در شهرشان به راه انداختند و همین چند هفته پیش نَقلش را همینجا برایتان گفتم.
اگر مردم واقعا چیزی را بخواهند، شهرداری همراهی خواهد کرد! قبلا نمیخواستند و شهرداری خودش تصمیم میگرفت. به پارک لاله نگاهی بیندازیم که گوشهای از آن را 50 سال پیش برای ساخت هتل گودبرداری کردند یا ضلع شرقی همین پارک که با هتل ورزشی تا ساختمان فدراسیونها و... تصاحب شده است. دیگری پارک اندیشه است که شهرداری در زمینهای مجاور میدان پالیزی پاساژ تجاری، پارکینگ طبقاتی و ساختمان اداری شهرداری منطقه را بنا کرده است. این نمونهها پرشمارند و بنیانش آن است که شهرداری بیشتر خود را مالک شهر میداند تا خدمتگزار شهروندان.
یادش به خیر زمانی که ما در کوچه لیلیبازی و دوچرخهسواری میکردیم... دوستی نوشته بود: پژوهشی نشان میدهد افرادی که در کودکی تنهایی را تجربه میکنند و در چرخه استفاده از گوشی همراه گیر میافتند، بعدها از موفقیتهای اجتماعی-اقتصادی کمتری برخوردارند. کار چندانی هم از والدین ساخته نیست. اما اگر به صورت انفرادی کار چندانی از والدین ساخته نیست، چه باید کرد؟ در آمریکا شش راهکار در سطح ملی در دستور کار قرار گرفته است که میتواند برای همه کشورها بهعنوان راهکار مقابله با بحران در دستور کار قرار گیرد و توسعه پارکها در صدر آن است! این راهکار تقویت زیرساختهای اجتماعی به شکل توسعه پارکها و کتابخانهها و همچنین برنامههای عمومی (ازجمله جشنها در فضاهای باز) است. بیخود نیست که مراسمهای هیئتی در محرم اینقدر همیشه جذاب بودهاند!