|

مصائب یا خوش‌اقبالی دانشگاه تهران؟

رسیدن دو خبر پشت سر هم درباره طرح توسعه دانشگاه تهران، حسن اتفاقی شد تا دوباره توجه جامعه شهری و به‌ویژه جامعه معمار و شهرساز دلسوز تهران به این یگانه جواهر میراثی تهران جلب شود.

رسیدن دو خبر پشت سر هم درباره طرح توسعه دانشگاه تهران، حسن اتفاقی شد تا دوباره توجه جامعه شهری و به‌ویژه جامعه معمار و شهرساز دلسوز تهران به این یگانه جواهر میراثی تهران جلب شود. خبر اول نامه‌ای از طرف مؤسسه مطالعات کلان‌شهری تهران بود که در انتهایش می‌گفت: «امروز بافت شهری ارزشمند معاصر شهر تهران در با‌کیفیت‌ترین بخش آن در حال تغییر، تخریب و دگرگونی است. متأسفانه این بار باید با دانشگاه تهران مخالفت کرد. از دانشکده‌های معماری و شهرسازی دانشگاه تهران و از جامعه حرفه‌ای معماران و شهرسازان، از شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری می‌توان انتظار داشت که با این تخریب گسترده در بافت ارزشمند شهری معاصر تهران همراه نشوند و خواستار توقف آن گردند. گرچه این تخریب گسترده توسط دانشگاه تهران در حال وقوع است، اما جامعه حرفه‌ای نباید در مقابل آن سکوت کند و به نظر می‌رسد این بار دانشگاه تهران نیازمند آموزش است»؛ و ‌خبر دوم که به اختصار اعلام می‌کرد «شورای‌ عالی شهرسازی و معماری، نقشه‌ها و مدارک طرح تفصیلی بافت اطراف دانشگاه تهران را تصویب و به شهرداری تهران و شورای شهر ابلاغ نمود».‌ واقعیت آن است که داستان طرح توسعه دانشگاه تهران -‌و چند دانشگاه دیگر به همراه آن-‌ ذکر مصیبتی بی‌پایان است که 20 سال پیش از این آغاز شد و در این مختصر نمی‌گنجد. همه می‌دانیم دانشگاه تهران سمبل و گرانیگاه شهرمان است. نشان شهر امروزی ماست و از روزی که آن را در شمال لبه تهران قدیم ساختند، تمام وزن فعالیت‌های آموزش عالی بزرگان علم، هنر و ادب به آن طرف کشیده شد. فضای بی‌نظیر آن با معماری متشخص اوایل قرن، همیشه محبوب خاص و عام بوده است و چون انقلاب سال 57 از کانون آن برخاست، هنوز بعد از 46 سال نماز‌جمعه‌ نه در مصلای فراخ و باشکوه تهران، بلکه در دانشگاه تهران برگزار می‌شود. به‌هرحال، گویا ایده اولیه طرح گسترش دانشگاه را اول بار دکتر حسن حبیبی و برخی بزرگان حکومتی تأیید کردند که دیده بودند به بافت اطراف دانشگاه‌های قدیمی اروپا اهمیت داده می‌شود و گاهی خانه‌ای قدیمی یا محوطه‌ای در مجاورت پارک وسیع دانشگاه، به کاری همخوان واگذار می‌شود. یا مثلا خانه فلان استاد مهم در همان حوالی به کانونی ادبی یا فرهنگی بدل می‌شود و به اهمیت آن ناحیه شهری می‌افزاید. اما طرح توسعه سه بلوک اطراف دانشگاه تهران درست برعکس عمل کرد. اولا وجود هیچ طرحی از ابتدا به روشنی اعلام نشد و سال‌ها خرید خانه‌های اطراف دانشگاه از سوی دفتر عمرانی دانشگاه تقریبا بی‌سر‌و‌صدا اتفاق افتاد، بدون آنکه جامعه حرفه‌ای خبری درست از آن داشته باشد. درثانی طرحی که توسط یکی از معماران خوش‌نام شهرمان تهیه شده بود، به سفارش کارفرما، دورتا‌دور لبه بیرونی سه بلوک شهری به مساحت 30 هکتار (‌یعنی برِ خیابان‌های وصال، کارگر و بلوار کشاورز) را برج‌های بلند 15‌‌طبقه چیده بود؛ به‌طوری‌ که وقتی نقشه طرح بعد از سال‌ها برملا شد، به‌شدت مورد اعتراض اعضای شورای شهر پنجم، دانشجویان دانشگاه تهران‌ و ‌‌کثیری از گروه‌های مردمی مختلف قرار گرفت‌ و همه تعجب کردیم و معترض شدیم که چطور ممکن است دانشگاه و شهرداری تهران بخواهند ترکیب آن بافت ارزشمند اطراف دانشگاه تهران را در‌هم بریزند و به‌ نوعی ساخت‌وساز بزرگ‌مقیاس دست بزنند، گویی همه چیز قرار است در زمینی بکر و خارج از شهر اتفاق بیفتد. این اعتراض‌ها‌ باعث شد خانم دکتر فرزانه صادق در وزارت راه و شهرسازی با قدرت جلوی کار را بگیرد و خواستار تجدید‌نظر و ارائه طرح تفصیلی مناسب برای آن قلمرو شهر بشود. یکی از دلایل‌ حمایت عده زیادی از حرفه‌مندان از ایشان به‌عنوان وزیر راه و شهرسازی، سابقه خوب‌شان در توجه به خواسته‌های مردم و همراهی‌شان با متخصصان شهرسازی‌ است. در واقع به قول بیانیه مؤسسه تهران مطالعات کلان‌شهر، آنها تصمیم گرفته بودند با رویکرد‌ «توسعه اقتدارگرا در برابر توسعه پایدار»، بخشی از شهر قدیم را صاف کرده دوباره بسازند. اما خوشبختانه این کار تحقق نیافت و اکنون طرح تفصیلی جدید با موافقت سازمان میراث‌ فرهنگی، حریم ارتفاعی ساخت‌وساز برای همه مالکان اعم از دانشگاه تهران را ۱۵ متر تعیین کرده و با لغو طرح توسعه دانشگاه تهران طبق مصوبه سال ۱۳۹۸ شورای‌ عالی، طرح تفصیلی جدید در دستور کار قرار گرفت و با تأخیر، بالاخره در سال جاری به تصویب رسید. بیانیه مؤسسه تهران به امضای دکتر گیتی اعتماد، شهرساز معتبر شهرمان و به قلم دکتر اسکندر مختاری‌، پاسدار همیشگی و بیدار میراث شهر تهران، این‌گونه طرح‌های توسعه اقتدارگرا و نافی حقوق شهروندی را محکوم می‌کند: «با مصادیق این نوع نگاه و رویکردهایی که مخرب شهر قدیم هستند، در طرح توسعه حرم شاهچراغ‌(ع) یا طرح توسعه حرم حضرت رضا‌(ع) که 350 هکتار بافت شهری را در‌بر گرفت و بر جای آن ساختمان‌های دیگری روییدند، آشنایی داریم. از این مثال‌ها بسیار می‌توان گفت، اما امیدواریم این‌گونه طرح‌های توسعه از این پس با احترام به بافت‌های موجود ارائه شوند و با همان دانه‌بندی موجود، مانند آنچه در مورد دانشکده محیط زیست یا دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران هم‌اکنون جاری است، کار کنند».‌ اکنون دانشگاه تهران لازم است با تهیه طرح‌های معماری جدید برای زمین‌های تخریب‌شده و تسطیح‌شده در سه بلوک اطراف خود، به‌خصوص در شمال و غرب آن که ‌مانند یک سرزمین سوخته شده است و یک شهر بعد از بمباران را در ذهن تداعی می‌کند‌، به احداث بناهایی معقول دست زند تا این مصائب بی‌شمار بالاخره روی آرامش ببینند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها