درباره انتخاب کابینه پزشکیان
سیاستمدار یا تکنسین
دنیس گولت مقالهای دارد تحت عنوان «سه نوع عقلانیت در تصمیمگیریهای توسعه». بهطور خلاصه حرفش این است که ما در دنیای واقعی و فضای تصمیمگیری با سه نوع عقلانیت مواجه هستیم: اول عقلانیت تکنیکی که مبتنی بر اصول علمی است و مهندسان، تکنوکراتها و متخصصان آن را به کار میگیرند. کسی که سد یا نیروگاه میسازد تابع این عقلانیت است.
دنیس گولت مقالهای دارد تحت عنوان «سه نوع عقلانیت در تصمیمگیریهای توسعه». بهطور خلاصه حرفش این است که ما در دنیای واقعی و فضای تصمیمگیری با سه نوع عقلانیت مواجه هستیم: اول عقلانیت تکنیکی که مبتنی بر اصول علمی است و مهندسان، تکنوکراتها و متخصصان آن را به کار میگیرند. کسی که سد یا نیروگاه میسازد تابع این عقلانیت است.
دوم عقلانیت اخلاقی که دغدغه حفظ و ارتقای ارزشها و امور اخلاقی را دارد و کارگزار آن جامعه مدنی و نهادهای اجتماعیاند. سوم ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﺳﯿﺎﺳﯽ است که منطق آن مصالحه، سازش و آشتی است. کارگزار این نوع عقلانیت سیاستمداران و بوروکراتها هستند. ﻣﻨﻄﻖ ﭘﯿﺶﺑﺮﻧﺪه ﺳﯿﺎستمداران، هم در اهداﻓﺸﺎن و هم در روﯾﻪهاﯾﯽ ﮐﻪ در ﭘﯿﺶ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ، ﻣﺘﻔﺎوت از ﺗﮑﻨﺴﯿﻦهاﺳﺖ. ﺑﺎ وﺟﻮد اﻇﻬﺎراتی ﮐﻪ ﺳﯿﺎستمداران در ﺟﻬﺖ ﭘﯿﺸﺒﺮد امور ﺻﻮرت ﻣﯽدهند، هدف اﺻﻠﯽ آنها ﺣﻔﻆ یکسری ﻧﻬﺎدها و ﻗﻮاﻋﺪ ﺧﺎص ﯾﺎ حفظ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻗﺪرت و ﻧﻔﻮذ، در آن ﻧﻬﺎد ﺧﺎص اﺳﺖ تا از آن طریق بتوانند قدرت لازم برای تحقق اهداف و وعدههای خود را پیدا کنند. به همین دلیل ﺑﺎزﯾﮕﺮان ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﺑﺴﯿﺎر آﻣﺎده ﻣﺼﺎﻟﺤﻪ، ﻣﺬاکره، اﻧﻄﺒﺎق و چانهزﻧﯽ در مسائلاند. سیاست در معنای آرنتی آن به معنای ایجاد همگرایی بین کثرت تقلیلناپذیر اجتماع سیاسی است. همگرایی در میدان عمل سیاسی متکثر، از طریق مذاکره و مصالحه ممکن میشود. عقلانیت سیاسی میبایست بین عناصر و نیروهای متکثر همگرایی ایجاد کند و اینگونه است که سیاست خلق میشود و کثرت نامتعین اجتماع سیاسی جای وحدت و یکدستی معین را میگیرد. در سیاست باید بتوان مصالحه کرد، امتیاز داد و امتیاز گرفت. البته ممکن است امتیازات برابر نباشد. کما اینکه در ارتباط با کابینه دکتر پزشکیان چنین است و نقدهایی به آن وارد شده است، اما نکته مهم آن است که اکنون حضور در سیاست ممکن شده است و از این طریق امید گذر از یکدستی و میداندادن به تکثر جان تازهای میگیرد. مسئله مهم آن است که با حضور در سیاست میتوان به اصلاح و بهبود زمین بازی سیاسی امیدوار بود. کابینه دولت چهاردهم با توجه به واقعیت موجود ساختار سیاسی کشور انتخاب شده است و از این بابت نباید دکتر پزشکیان را به باد انتقادات سخت گرفت. در یادداشتی در زمان انتخابات اشاره کرده بودم که دکتر پزشکیان جمع بین اصلاحطلبی و اصولگرایی است. طبیعتا این موضوع خود را در کابینه ایشان نشان داده است. دولت چهاردهم نه با کابینه کاملا محافظهکار و نه با کابینه کاملا اصلاحطلب و تحولخواه نمیتواند به موفقیت دست پیدا کند. واقعبینی سیاسی کابینهای میان این دو جریان را الزام میکند. دولت چهاردهم ممکن است نتواند در زمین فعلی بازی سیاست در ایران کارهای زیادی انجام دهد اما همین که کشور را در مسیر بهبود قرار دهد قابل دفاع است. بر این اساس یکی از معیارهای مهم رفتار سیاسی عقلانی از سوی هر دو جریان (اصلاحطلب و اصولگرا) پرهیز از سیاست صفر و یک است. سیاستی که کثرت اجتماع سیاسی را نادیده میانگارد. در سیاستِ صفر و یک نتیجه بازی باخت-باخت است. هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان باید بدانند که وضعیت کنونی کشور محصول همین سیاست صفر و یک است. کشور شدن کشور نیازمند گفتوگو و مصالحه همه نیروهای سیاسی است. یک تکنسین که مبنای عملش عقلانیت تکنیکی است در ساختن یک سد یا ساختمان بهراحتی میتواند با محاسبات دقیق و هزینه- فایدهکردن تصمیم مناسب را اتخاذ کند. اما در عرصه سیاست مسئله بههیچوجه به این سادگی نیست. سیاستمدار با انبوهی از ملاحظات، تعارض منافع، گروههای ذینفوذ و... روبهروست که موفقیتش در گرو چانهزنی و مصالحه با آنهاست. از این منظر ممکن است بتوانیم قدری به شرایطی که دکتر پزشکیان در ارتباط با انتخاب کابینه با آن روبهرو بوده است نزدیک شویم و ایشان را درک کنیم. اگرچه بیراه نیست اگر بگوییم چشمانداز آتی دولت فراتر از کابینه و بسیار به نحوه تعامل شخص رئیسجمهور با مردم وابسته است. شاید راهی که دولت چهاردهم آغاز کرده است کشور را در مسیر بهبود و آرامش قرار دهد. راهی که از منازعه، دوقطبیسازی و حذف میپرهیزد. نمیدانم فقط امیدوارم.
دولت را نقد کنیم اما تنهایش نگذاریم.