|

موازنه مثبت در روابط خارجی

یک قاب تجربه (۲)

فروردین ماه ۱۳۸۱ در معیت هیئت پارلمانی ایران در اجلاس سالانه اتحادیه بین‌المجالس در کوبا شرکت کردم. در حاشیه اجلاس فرصتی فراهم شد تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران با فیدل کاسترو، رهبر کوبا، دیداری داشته باشند.

فروردین ماه ۱۳۸۱ در معیت هیئت پارلمانی ایران در اجلاس سالانه اتحادیه بین‌المجالس در کوبا شرکت کردم. در حاشیه اجلاس فرصتی فراهم شد تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران با فیدل کاسترو، رهبر کوبا، دیداری داشته باشند. این دیدار در یک بعدازظهر بهاری در هاوانا و در دفتر کار کاسترو که با مبلمان و صندلی‌های قدیمی و بسیار معمولی و ساده که به نظر می‌رسید یک قرن از عمر آنها می‌گذرد، تزیین یافته بود، برگزار شد. در این دیدار سه‌ساعته (معمولا سخنرانی‌ها و دیدارهای فیدل کاسترو طولانی بود) به گرمی از نمایندگان ایرانی استقبال و شخصا با قهوه کوبایی پذیرایی کرد. ساده، بی‌ریا و صمیمانه! در کنار ایشان بانویی جوانی مسئولیت ترجمه را برعهده داشت. اما رهاورد مهم این گفت‌وگو را می‌توان به تحلیل او از روابط کوبا و روسیه اختصاص داد. به تعبیر کاسترو، کوبا متحد اصلی و مهم شوروی در آمریکای لاتین و روابط آنها استراتژیک قلمداد می‌شد. رهبر کوبا بعد از ارائه تحلیلی تاریخی از روابط دو کشور کوبا و شوروی با گلایه شدید از رهبران شوروی آنها را متهم به خیانت به کوبا کرد. فیدل کاسترو با بازگوکردن رفتار روس‌ها در روزهای سختی که کوبا در تقابل با آمریکا به آنها نیاز داشت، اظهار کرد که علاوه بر اینکه در آن روزهای حساس و سرنوشت‌ساز کوبا را تنها گذاشتند بلکه از پشت به آنها خنجر زده‌اند. رهبر کوبا با مقایسه رفتار روس‌ها و آمریکایی‌ها، معتقد بود که آمریکایی‌ها که ۶۰ مایلی کوبا بودند، هیچ‌گاه چنین رفتار ناجوانمردانه‌ای را که روس‌ها به‌عنوان متحد استراتژیک کوبا با آنها کردند، مرتکب نشدند. فیدل کاسترو درحالی‌که روس‌ها را به‌شدت سرزنش می‌کرد، به مقامات ایران توصیه و سفارش کرد در تنظیم روابط با روسیه باید بسیار هوشمندانه عمل کنند و از اعتماد جدی به آنها پرهیز کنند. فیدل کاسترو با ذکر تجارب خود از اقدامات روس‌ها در رابطه با کوبا از نمایندگان مجلس ایران درخواست داشت تا این پیام را به ایران منتقل کنند.

البته چند سال بعد از آن دیدار هم اطلاع یافتم که فیدل کاسترو به دیگر مقامات ایران که با او ملاقات کرده‌اند، از جمله رئیس مجلس شورای اسلامی هم این هشدار را داده است. اینک در آستانه آغاز به کار دولت چهاردهم لازم می‌دانم با یادآوری تجربه فوق و تجارب فراوان دیگری از این دست که در تاریخ روابط پرماجرای ایران و روسیه یافت می‌شود و بسیاری از دیپلمات‌ها و مسئولان کشور به آن وقوف دارند، توصیه می‌شود که دولت جدید و به‌ویژه وزارت امور خارجه با پندآموزی از این تجارب گران‌بها در تنظیم روابط ایران با دیگر کشورها به‌ویژه روسیه، هوشمندی لازم و درایت و دقت نظر کافی داشته باشند و اجازه ندهند تجارب تلخ تاریخی دوباره تکرار شود. در همین مجال کوتاه لازم می‌دانم چند پیشنهاد درباره سیاست خارجی و روابط بین‌المللی مطرح کنم:

1- با توجه به اینکه سیاست خارجی کشور در امتداد سیاست داخلی است و دولت، سیاست وفاق ملی را در داخل برگزیده است، در روابط بین‌المللی نیز چنین سیاست و رویه‌ای را پیگیری و اجرا کند (اگر وفاق ملی در داخل را چنین برداشت و تفسیر کنیم که «دوستی با همه و دشمنی با هیچ‌کس») می‌توان در سیاست خارجی هم از این رویه بهره گرفت و شعار دوستی با همه کشورها و دشمنی با هیچ کشوری «به غیر از رژیم غاصب اسرائیل و احیانا کشور دیگری که در تخاصم با ایران قرار می‌گیرد» را سرلوحه کار قرار داد تا شعار بهبود روابط با دیگر کشورها و تعامل با دنیا به تحقق نزدیک شود.

2- از سوی دیگر دیپلماسی فراگیر باید سرلوحه کار تمام دستگاه‌های دولتی به‌ویژه وزارت امور خارجه باشد، عرصه‌های گوناگون فرهنگی،‌ هنری، تجاری، سیاسی و اقتصادی، پیمان‌های منطقه‌ای، ستادهای همکاری‌های مشترک با همسایگان و بهره‌گیری از ظرفیت نهادها،‌ تشکل‌های مدنی غیردولتی و رفت‌وآمد‌های گروه‌های مختلف و برگزاری جشنواره، کنفرانس و نشست‌های مشترک می‌تواند دولت را در تحقق دیپلماسی فراگیر و برنامه تعامل با دنیا با موفقیت قرین کند.

3- مدیریت و کنترل گفتمان بین‌المللی از دیگر وظایف دولت است. یک دولت هماهنگ در داخل باید یک دولت هماهنگ در سیاست خارجی هم باشد. اظهارات هزینه‌زا برای کشور و مخدوش‌کننده برنامه‌ها و سیاست‌های دولت باید از طرف فرد یا گروه مسئولی در داخل مدیریت و کنترل شود. اظهارنظر در سیاست خارجی نباید با اظهارات غیرمسئولانه و غیر‌دیپلماتیک برخی از گروه‌ها و افراد دچار آسیب شده یا تحت‌الشعاع قرار گیرد.

4- بدون‌تردید از اصول مهم سیاست خارجی کشور می‌توان به اصل موازنه مثبت در روابط با کشورها اشاره و تأکید کرد که در بهره‌مندی ایران از همه ظرفیت‌های بین‌المللی و گشودن پنجره‌ای جدید در روابط خارجی و گذر هوشمندانه و کم‌هزینه از تحریم‌ها و بازگشت به توافق‌های فراگیر مانند برجام، بسیار مفید و مؤثر خواهد بود. از طرفی خوشبختانه وزیر جدید امور خارجه از صلاحیت و تجارب ارزنده در این زمینه بهره‌مند است که به نوبه خود نقطه امیدواری دیگری برای دستگاه دیپلماسی ارزیابی می‌شود.

در پایان یادآوری می‌شود که این قاب تجربه در کنار تجارب دیگری که نزد مسئولان بلندپایه کشور است، می‌تواند در فرایند سیاست‌‌گذاری و مدیریت روابط بین‌الملل راه‌گشا باشد. آنچه در این یادداشت نوشتیم، صرفا بازگویی یک تجربه قابل استناد و نه یک نصیحت و پند بود. امید است با بهره‌گیری از چنین تجاربی شاهد موفقیت دولت در بازآفرینی امید و اعتماد بین مردم و پاسداری از حرمت و هویت ملی ایرانیان و ارتقای جایگاه و منزلت بین‌المللی کشور به‌ویژه امیدواری جوانان شایسته ایران به آینده‌ای درخشان و سرافراز باشیم.