|

خانم وزیر و دریای متلاطم زیست در سرزمین ما

در جلسه معارفه وزیر جدید راه و شهرسازی، شب دوشنبه 5 شهریور، با وجود جو مردانه مجلس، حاضران خوشحال و امیدوار بودند. سخنرانان معدود جلسه کوتاه و مختصر سخن گفتند‌ و هیچ‌کس حرف‌های پوپولیستی و مردم‌فریبانه نزد. از صفات نیکوی بانوی پرتلاشی که می‌خواهد در این شرایط سخت، مادرانه به پرستاری و نگهداری شایسته از ارزش‌های شهرهای‌مان بپردازد، گفتند.

در جلسه معارفه وزیر جدید راه و شهرسازی، شب دوشنبه 5 شهریور، با وجود جو مردانه مجلس، حاضران خوشحال و امیدوار بودند. سخنرانان معدود جلسه کوتاه و مختصر سخن گفتند‌ و هیچ‌کس حرف‌های پوپولیستی و مردم‌فریبانه نزد. از صفات نیکوی بانوی پرتلاشی که می‌خواهد در این شرایط سخت، مادرانه به پرستاری و نگهداری شایسته از ارزش‌های شهرهای‌مان بپردازد، گفتند. خانم دکتر فرزانه صادق‌مالواجرد، خوش‌نام است: هم دانا و فرزانه است و هم صادق و درست‌کار. اما کاری که در پیش دارد، به راه‌رفتن روی ستیغ کوه می‌ماند، و او این را دریافته است. در این یکی، دو ماه اخیر که تشکیل دولت جدید ذهن همه‌مان را به خود مشغول کرده بود، انبوهی از مطالبات و پیشنهادها از سوی وزیرانی مانند او که قرار بود مسئولیت برعهده بگیرند، روانه شد. دوستی می‌گفت خدا به دادشان برسد، اگر نتوانند همه گروه‌های حاکم ذی‌نفع و ذی‌نفوذ، و نیز اقشار و طبقات اجتماعی در مرکز و در دورترین نقاط حاشیه سرزمین را راضی نگه دارند. آری، بعد از سال‌ها نارضایتی‌های انباشته‌شده، اکنون چشم امید همه مردم، از تحصیل‌کرده تا عامی، از فقیر و محروم تا طبقه متوسط زیان‌دیده از اقتصاد بیمار و پرتورم، از کارگر تا دانشجوی مستأصل، و خلاصه همه آن 90 درصدی که آرزوی حرکت و بهبود دارند، به این دولت دوخته شده است. حال آنکه یک‌شبه‌ معجزه ممکن نیست. مگر به کمک خود همین اقشار و طبقاتی که تازه 50 درصدشان تا لحظه آخر به انکار پا سفت کردند و امیدی نداشتند، و حال شاید تصمیم بگیرند برای بهبود شرایط خودشان هم که شده، با برنامه اصلاحات -آن‌هم اگر شرایط آن فراهم شود و موانع برداشته شوند!؟- گامی در راه مشارکت بردارند. مشکل ملت باستانی ما شاید این باشد که آزادی فردی و استقلال معیشتی را تجربه نکرده‌ایم تا بفهمیم چقدر باید برای بالندگی فردی و جمعی زحمت کشید و برای رشد و پیشرفت چشم توقع به دولت و حکومت ندوخت... .

برگردیم به شب معارفه در سالن اجتماعات وزارتخانه. دکتر حجت‌الله میرزایی به نمایندگی از جامعه دانشگاهیان در وصف خانم وزیر چنین خواند: آنچه همه ما از ایشان می‌شناسیم، سعه صدر، حوصله‌مندی و فراخی اندیشه است که در همه سطوح مدیریتی همین وزارتخانه چه در استان‌ها و چه معاونت شهرسازی و معماری و نیز در شهرداری کلان‌شهر تهران، از دکتر فرزانه صادق یک مدیر مشاوره‌پذیر و بسیار شنوا و برخوردار از گنج رایگان دیدگاه‌ها و اندیشه‌های اصحاب نظر و خبرگان ساخته که با شجاعت تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری بر مبنای مشاوره و اقتداری بی‌نظیر در اجرای سیاست‌ها و تصمیمات همراه است. در دفاع از حقوق شهر و شهروندان بی‌پروا و شجاع و در اجرای آنچه منافع بلندمدت سرزمین و مصالح مشترک ملی و بین نسلی است قاطع، یکدل، عازم و جازم است. در مقام یک حکمران عالی‌رتبه، به‌شدت قانون‌گرا، سیاست‌گذاری شفاف، مسئولیت‌پذیر و پاسخ‌گوست. باید بگویم که من نیز شخصا تجربه‌های مشابهی، چه در تهران و چه در شهرستان با ایشان داشته‌ام، و شاهد عزم راه‌گشای ایشان بوده‌ام. مهندس مروارید قاسمی اما از جانب جامعه حرفه‌ای معماران و شهرسازان نطقی زیبا بیان کرد: «دیر زمانی است که آبادی این سرزمین چشم به راه مادرانگی از جنس شکیبایی و پشتکار و ایثار صادقانه است تا آرام گیرد و ببالد. امروز شادمانیم که سکان مدیریت... در دستان مهربان و دلسوز و سخت‌گیری قرار گرفته که اعتماد به‌دست‌آمده را با پایمردی و پیگیری در مطالبه‌گری و دغدغه‌مندی نسبت به کیفیت زندگی مردمان، طی سال‌ها اندوخته است». قاسمی همچنین گفت «حرفه‌مندان امیدوارانه چشم‌انتظارند که: هم‌افزایی همدلانه توان‌ها و سرمایه‌های اجتماعی تخصصی در حوزه‌های دولتی، عمومی و خصوصی (یعنی وزارتخانه و سازمان‌های وابسته، شهرداری‌ها و شرکت‌های بخش خصوصی و مردم) را بارور ببینند. همچنین به اتکای قانون‌مداری و در امان از عرف‌محوری غیر‌فنی، بار از دوش خسته این سرزمین و منابع آن بردارند و با محوریت قائل‌شدن برای کیفیت، نگاه کمّی به توسعه در عرصه معماری و شهرسازی را مهربانانه، بوم‌گرایانه و مداراجویانه اصلاح کنند». از تعارفات خوش‌بینانه که بگذریم، رسیدن به این آرزوها سهل و ممتنع است. تغییر رفتار و اصلاح ساختار در دستگاه دولتی و در مجامع حرفه‌ای مشکل است. از یک سو پرهیز از دخالت وسیع در حوزه اختیارات وزارتخانه مثل مسکن میلیونی، و در عوضِ آن پرداختن به کیفیات دارایی‌های موجود شهری از طریق طرح‌های شهری مانند «بازآفرینی در بافت‌های قدیمی‌تر»، یا «اصلاح نقاط پرخطر جاده‌ها»، می‌تواند هزینه‌ها را پایین بیاورد، اما هم‌زمان مهندسان و سازندگان باید قبول کنند طرح‌های ویژه‌ای را اجرا کنند که هماهنگی می‌خواهد.

 واضح است که ساختن مسکن مهر، آن‌هم مستقیم با بودجه دولتی، بسیار ساده‌تر از هدایت مهندسان مشاور و سازندگان به سمت بهسازی محلات از طریق راه دشوار تسهیل‌گری و مشاوره با ساکنان محلات برای ارتقای کیفیت فضاهای شهری در شهرهای کوچک و بزرگ کشورمان است. البته برنامه‌ریزی دقیق و موشکافانه و «مو را از ماست کشیدن» برای ارتقای کیفیات موجود کار خوبی است و بدون ‌شک بهره‌وری از سرمایه‌های ملی و میراث طبیعی و تاریخی را افزایش خواهد داد. استفاده از نیروهای جوان و متخصصان هم کمال مطلوب است! اما آیا ما ساختارهای لازم برای ایجاد ارتباط با تشکل‌های غیردولتی و استفاده از نیروی آنان برای ایجاد پل بین دولت، شهرداری و مردم را داریم؟ اینها هستند نقاط کلیدی طرح‌واره‌ای که باید هرچه سریع‌تر به کمک قدرت برنامه‌ریزی و اجرائی وزیر جدید روشن و گشوده شود. این بحث تازه شروع شده است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها