|

عصر پسا‌نصرالله

با غروب خورشید جمعه که خبر ترور سیدحسن نصرالله در ضاحیه جنوبی بیروت پخش شد، لبنان و به همراه آن سراسر منطقه به دوران تازه‌ای گام نهادند. ورای رهبری حزب‌الله لبنان، نصرالله فرمانده میدانی محور مقاومت و نقطه اتصال اساسی میان ارکان محوری بود که از غزه تا صنعا را به هم پیوند داده است.

محمد عطایی کارشناس مسائل خاورمیانه

با غروب خورشید جمعه که خبر ترور سیدحسن نصرالله در ضاحیه جنوبی بیروت پخش شد، لبنان و به همراه آن سراسر منطقه به دوران تازه‌ای گام نهادند. ورای رهبری حزب‌الله لبنان، نصرالله فرمانده میدانی محور مقاومت و نقطه اتصال اساسی میان ارکان محوری بود که از غزه تا صنعا را به هم پیوند داده است. صدا و صورت نصرالله، او را نماد مقاومت اسلامی در جهان کرده بود. او رهبر جریانی بود که از دل مقاومت توده‌ها در برابر استعمار صهیونیستی متولد شده بود. جریانی که در گذر سالیان پر‌فراز‌و‌نشیب، به مردم لبنان ثابت کرد ‌سلاح مقاومت می‌تواند از آنها در برابر تهاجم اسرائیل دفاع کند. دستاوردهای مقاومت اسلامی لبنان از 1985 که صهیونیست‌ها را به جنوب لبنان عقب راند، تا آزادی لبنان در سال 2000 و ناکام‌گذاشتن اسرائیل در جنگ 2006، در دل و جان میلیون‌ها نفر جایگاهی استثنائی به مقاومت و دبیرکل آن داده بود. نصرالله از متن مردم فقیر حومه‌های بیروت برخاسته بود و برای رهایی آنها و سرزمین‌شان سلاح به دست گرفت. فرزندش را در راه مقاومت تقدیم کرد و در راه وعده‌های‌ خود‌ تا آخرین لحظه صادقانه ایستاد. شهادت وی در ساعاتی که مردمش مظلومانه زیر شدیدترین بمباران به سر می‌بردند، نصرالله را اسطوره کرد و صفحه‌ای تازه‌‌ در لبنان و منطقه گشود. سایه فقدان سید، نه‌تنها برای حزب‌الله و لبنان، بلکه برای تمامیت محور مقاومت سنگین خواهد بود. پوشیده نیست که اسرائیل‌ با این ترور تغییر موازنه داخلی لبنان و نابودکردن مقاومت اسلامی در این کشور را مد‌نظر دارد. اما از منظر راهبردی، سران اسرائیل با اجرای آنچه بزرگ‌ترین ترور تاریخ این رژیم نامیده‌اند، به دنبال متلاشی‌کردن محور مقاومت و تغییر معادلات منطقه هستند. از منظر آنها، با از میان برداشتن نصرالله، نقش حزب‌الله در جبهه‌های اساسی مقاومت از سوریه تا عراق و یمن و همین‌طور در داخل سرزمین‌های اشغالی با چالشی جدی روبه‌رو شده است که در نهایت می‌تواند چهره منطقه را تغییر داده و بازدارندگی و جایگاه اسرائیل را به نقطه ما‌قبل هفتم اکتبر باز‌گرداند. در هفته‌های آینده خواهیم دید که اسرائیل برای تحقق این اهداف، دامنه ترور و بمباران وحشیانه را گسترش خواهد داد. این حملات در مقایسه با جنگ سال 2006، از درجه بالایی از قساوت و درنده‌خویی برخوردار خواهد بود. به عبارت دیگر، تکرار آن چیزی است که در یک سال گذشته محور آمریکایی-صهیونیستی در غزه رونمایی کرده است. اما از منظر هدف، اسرائیل به دنبال رسیدن به نقطه‌ای است که در جنگ 2006 به آن دست نیافت؛ ایجاد خاورمیانه جدید با محوریت هژمونی صهیونیستی.

خاورمیانه جدید همان شعاری بود که دولت جورج بوش و دولت ایهود المرت در جنگ سال 2006 سر می‌دادند. آمریکا 33 روز به اسرئیل فرصت داد تا با ادامه بمباران، طومار مقاومت در لبنان را پیچیده و زمینه‌ساز گام بعدی برای خارج‌کردن ایران از معادلات منطقه شود. زمانی که از ‌کاندولیزا رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا، پرسیده شد ‌واکنش شما در برابر حملات اسرائیل به مردم لبنان و تلفات گسترده غیرنظامیان چیست؟ گفته بود: «درد زایمان زایش یک خاورمیانه جدید است». اما آن جنگ، در به وجود آوردن خاورمیانه جدید ناکام ماند و حتی اسرائیل نتوانست مقاومت را از مرزهای شمالی خود دور کند. بعدها دبیر کل حزب‌الله گفت که جنگ 33‌روزه به تولد خاورمیانه جدید انجامید، البته خاورمیانه‌ای که مدنظر ما بود و نه آمریکا. از این منظر، ترور  دبیر کل حزب‌الله، تلاش آمریکایی-صهیونیستی برای بازگرداندن عقربه‌های ساعت به 20 سال پیش است تا بار دیگر از دروازه لبنان، شانس تغییر منطقه را بیازمایند. با وجود شباهت اهداف، جنگ جاری از آنچه در 2006 رخ داد به‌مراتب وحشیانه‌تر خواهد بود. در ذهنیت اسرائیلی‌ها، متلاشی‌کردن حزب‌الله از طریق نابودکردن بافت اجتماعی مقاومت صورت خواهد گرفت. سیاست تنبیه دسته‌جمعی، کشتار و آواره‌کردن مردم با بمباران خانه‌ها و زیرساخت‌ها با شدت بسیار بیشتر از جنگ 2006 ادامه خواهد داشت تا به آشفتگی و نارضایتی از مقاومت در میان شیعیان و مردم لبنان دامن بزند. در این شرایط، فقدان صدا و صورت اطمینان‌بخش سید‌حسن نصرالله، بر حزب، بدنه آن و کلیت محور مقاومت سنگینی خواهد کرد. لبنان در مراحل آغازین این جنگ است و حزب‌الله و محور مقاومت هنوز بخش بزرگی از توان نظامی خود را به میدان نیاورده‌اند. از انفجار پیجرها تا حملات خونین عصر جمعه ضاحیه جنوبی، آمریکا و اسرائیل هر گامی که برداشته‌اند، همراه با سنجش میزان پاسخ مقاومت بوده است. گام‌های بعدی نیز چنین خواهد بود؛ مگر اینکه شاهد تجدید‌نظر در حجم و کیفیت پاسخ محور باشیم. آنچه اکنون در لبنان جریان دارد، سرنوشت محور مقاومت و بال‌های دفاعی ایران را در منطقه پسانصرالله رقم خواهد زد.