در حاشیه سفر وزیر به تانزانیا
وزیر جهاد کشاورزی در تاریخ 25 مهرماه برای شرکت در پنجمین کمیسیون مشترک دائمی ایران و تانزانیا و زنگبار عازم آن کشور شد. این خبر برای آنان که از فرازوفرودهای حال حاضر بخش کشاورزی کشورمان آگاهی دارند، چهبسا پرسشهایی را پدید بیاورد.
وزیر جهاد کشاورزی در تاریخ 25 مهرماه برای شرکت در پنجمین کمیسیون مشترک دائمی ایران و تانزانیا و زنگبار عازم آن کشور شد. این خبر برای آنان که از فرازوفرودهای حال حاضر بخش کشاورزی کشورمان آگاهی دارند، چهبسا پرسشهایی را پدید بیاورد. پرسشهایی از قبیل چه نتایج مثبت و سازندهای تاکنون از چهار نشست پیشین بهویژه چهارمین آن که در 2008 میلادی برگزار شد، به دست آمده است که ضرورت برگزاری پنجمین اجلاس و آنهم در سطح وزیر را ایجاد کرده است؟ آیا 16 سال فاصله زمانی این اجلاس با کمیسیون ماقبل آن، از فقدان امکانات زیرساختی در کشور میزبان و انفعال مدیریت کمیسیونهای مشترک دلالت ندارد؟ در اجلاس اخیر هم به جای متولی کشاورزی، وزیر خارجه کشور میزبان طرف گفتوگو و تفاهمنامههای مصوب در زمینههای متنوعی از قبیل دام، شیلات، گردشگری، همکاریهای فرهنگی، میراثی، فناوری، بهداشت، آموزش، سیاست و دیپلماسی، دفاع و امنیت، مسائل قضائی و حقوقی، تجارت، صنعت و سرمایهگذاری، آتشنشانی و نجات و... بوده است. چنین تنوعی از موضوعات را تا چه حد میتوان از زمره وظایف حاکمیتی متولی کشاورزی کشور تلقی کرد؟ حدود 80 درصد نیروی اشتغال تانزانیا در بخش کشاورزی فعالیت دارد. باوجوداین درصد اشتغال و در نتیجه نظام سنتی تولید، فقدان زیرساختهای لازم برای روشهای نوین تولید و نیز وابستگی تانزانیا به واردات بیش از نیمی از نیاز داخلی به محصولات گندم، برنج، شکر، روغن و... چگونه میتوان انتظار بازده مناسب در کشت فراسرزمینی در این کشور را داشت؟ به نظر میرسد کشت فراسرزمینی تاکنون در دیگر کشورها هم موفق نبوده و تنها از طریق سرمایهگذاری و مبتنی بر مدیریت کشور میزبان میتوان انتظار توجیه اقتصادی را داشت. در صورت ضرورت سرمایهگذاری و با وجود خزانه خالی، امکان آن درحالحاضر از کشورمان سلب شده است. از طرفی و در شرایط بحران فرونشستها و کاهش نگرانکننده ذخایر آب و انبوهی از دیگر فوریتهایی که بخش کشاورزی کشورمان را تهدید میکند و در دور تسلسل دیگری از عزل و نصبها، وزیر محترم با چه توجیهی عزم به سفرهایی از این قبیل دارد؟ آیا بهتر نیست که قبل از اقدام به ارائه خدمات فنی در نظام تولید توسعهنیافتهای مانند تانزانیا، به حل چالشهای دامنگیر کشاورزی کشور خودمان از قبیل تثبیت خاک و تغییر الگوی کشت متناسب با تغییرات اقلیمی و بحران ذخایر آب زیرزمینی و... پرداخته شود؟ اینکه در شرایط توانمندی، نهادینهبودن سیستم کشاورزی پایدار و صیانت از منابع طبیعی و تولید خود بتوانیم با سرمایهگذاری و انتقال تجارب و فناوریهای نوین روابطی سازنده و مبتنی بر منافع ملی با کشورهای توسعهنیافتهای مانند تانزانیا داشته باشیم، ستودنی است، اما در پیشنیاز این قبیل برنامهها باید در ابتدا چراغی را که به خانه ما رواست، روشن کنیم. در این پیشنیاز باید با گسترش مناسبات سازنده با کشورهایی مانند هلند از دانش و روشهای مدیریت بهینه آنها برای افزایش بهرهوری در عرصه تولید خود بکوشیم. در مقایسه با هلندی که در مساحتی حدود 44 هزار کیلومتر مربع، بالاترین شاخصهای تولید و صادرات کشاورزی و دامپروری جهانی را داشته است، قطعا راه به خطا بردهایم. ارزیابی این خطا آنگاه ابعاد بیشتری میگیرد که تنها در کارنامه خود از خطه شمال کشور و با سطحی معادل 66 هزار کیلومتر مربع، ارقامی تکاندهنده از تخریب و تغییر کاربری ادامهدار داریم.