|

حقوق شهروندی زیر پای ابزار مدرن در فلسطین و لبنان

همواره این سؤال اساسی در تفکر و ضمیر هر انسان آزاده‌ای ایجاد می‌شود که چرا به‌این‌صورت انسان‌هایی در دل یک سرزمین کهن و باستانی که متعلق به خودشان است، در باتلاقی به دام افتاده‌اند و قربانی و سلاخی می‌شوند و گروهی اقلیت با آسایش خاطر، از هوا، زمین، دریا و... به وسیله آخرین تکنولوژی با پیران، جوانان، کودکان، زنان و مردان به این شکل با درندگی و قساوت قلب عمل می‌کنند و برای نابودی نسلی از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کنند و حتی دنیای مدرن این تجاوز افسارگسیخته و مست را در دفاع از خود تعریف می‌کند.

همواره این سؤال اساسی در تفکر و ضمیر هر انسان آزاده‌ای ایجاد می‌شود که چرا به‌این‌صورت انسان‌هایی در دل یک سرزمین کهن و باستانی که متعلق به خودشان است، در باتلاقی به دام افتاده‌اند و قربانی و سلاخی می‌شوند و گروهی اقلیت با آسایش خاطر، از هوا، زمین، دریا و... به وسیله آخرین تکنولوژی با پیران، جوانان، کودکان، زنان و مردان به این شکل با درندگی و قساوت قلب عمل می‌کنند و برای نابودی نسلی از هیچ اقدامی فروگذار نمی‌کنند و حتی دنیای مدرن این تجاوز افسارگسیخته و مست را در دفاع از خود تعریف می‌کند. مگر در قرن بیست‌ویکم لیبرالیسم و فلسفه فردگرایی بر ماشین جنگی دنیای متمدن حکومت نمی‌کند؟ پس این‌همه توحش بر چه مبنایی حاکم است؟ گروهی از فیلسوفان در قرن بیستم در قالب مکتب فرانکفورت یا نظریه انتقادی هم لیبرالیسم را نقد کرده و هم آینده بشریت را پیش‌بینی کرده بودند. فیلسوفان بزرگی مانند گرامشی، هورکهایمر، فوکو، هابرماس و... با طرح این سؤال اساسی که چرا و چگونه نازیسم در یک کشور توسعه‌یافته و به‌ظاهر متمدن رشد می‌کند، دغدغه خود را به دنیای متمدن گفته‌اند، به‌ویژه طرح مبحث مهمی مانند مطرح‌شدن اصول بنیادین عقلانیت ابزاری در مقابل عقلانیت ارتباطی از طرف هابرماس، فیلسوف آلمانی‌ که انسان مدرن را همانند ابزاری وابسته به خود کرده و فلسفه لیبرالیسم را زیر سؤال برده و به عاقبت این دستاورد بشر هشدار داده‌اند. اکنون تبلور رفتاری انسان مدرن است که در تعامل با همنوع خود به صورت یک ابزار و شیء نگریسته می‌شود و این برخوردهای خشن از جنس توحش بروز و ظهور می‌کند. درست است که جنگ و ستیز انسان علیه انسان همواره بر کل تاریخ حاکم‌ بوده است، اما سؤال این است که در قرن به‌اصطلاح مدرن و تکامل‌یافته رفتار انسان با هم دوباره باید همانند انسان‌های نخستین باشد؟

متأسفانه می‌بینیم که این رفتار شیءوارگی جایگزین عقلانیت ارتباطی شده است. ما در قرن بیست‌و‌یکم این جایگزینی را به شکلی عریان شاهد هستیم. الگوریتم‌های خارجی انسان را محاصره کرده و آن را اداره می‌کند؛ اگرچه دستگاه برای تصنیف سمفونی‌ها، آموزش تاریخ و سیاست و نوشتن کد رایانه‌ای به انسان نیازمند است، اما دستگاه شما را از خودتان هم بهتر می‌شناسد. این همان دنیای پسا‌لیبرال است؛ انسان رمز‌آلودی به وجود خواهد آمد که وجودش کاملا ضروری خواهد بود، اما آنها یک گروه کوچک برگزیده ممتاز، مرکب از انسان‌های تحول‌یافته خواهند بود. این اَبَر‌انسان‌ها از قابلیت استثنائی و خلاقیت بی‌مانندی برخوردار خواهند بود و این قابلیت‌ها به آنها امکان خواهد داد تا بسیاری از مهم‌ترین تصمیم‌های دنیا را اتخاذ کنند. با توجه به اینکه این ابر‌انسان‌ها برای دستگاه خدماتی اساسی انجام می‌دهند، اما دستگاه نمی‌تواند آنها را درک و اداره کند. درحالی‌که بیشتر انسان‌ها متحول نخواهند شد و به‌تدریج به یک قشر پایین‌رتبه، تحت سیطره الگوریتم‌های رایانه‌ای و ابر‌انسان‌های نوین نزول خواهند کرد. اگر یافته‌های علمی و پیشرفت‌های فناوری بشریت را به دو دسته متشکل از توده‌های بی‌مصرف‌ از یک طرف و یک قشر سرآمد کوچک از ابر‌انسان‌های تحول‌یافته‌ از طرف دیگر‌ تقسیم کند یا اگر اقتدار کلا از انسان‌ها به الگوریتم‌های بسیار هوشمند منتقل شود، آن‌گاه لیبرالیسم سقوط خواهد کرد. کدام مذاهب یا ایدئولوژی‌های جدیدی خلأ ایجاد‌شده را پر خواهند کرد و بر ابزار تکامل‌یافته بی‌احساس حکومت خواهند راند؟ جای دوری نرویم، همین بیخ گوش‌مان اخبار خاورمیانه را همه می‌دانیم. نیاز به توضیح نیست که آپارتاید نژادی، مذهبی، نسلی و... بر آن حاکم است. رژیم صهیونیستی هر‌چه در توان دارد، می‌کشد و آواره می‌کند، زندگی جمعیتی را با تلی از خاک یکسان کرده است، کدام فلسفه لیبرال‌دموکراسی فردی می‌تواند توجیه کند که منطق و فرمولی از جنس حقوق بشر یا دفاع مشروع چنین تجویز کرده است؟ اگر پاسخ مستدل باشد و دلیل دارای استحکام لازم باشد، آن وقت هیتلر نازی است، موسولینی فاشیست، استالین کمونیست یا رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی حق بوده‌اند. جنایت نتانیاهو کمتر از آن جنایتکاران تاریخ نیست، اما همان‌طور که مسیر حرکت تاریخ یک زمانی وارونه ایستاده بود و برای جنایتکاران سوت و هورا می‌کشید، امروز تشویق نمی‌کنند، اما با سکوت معنی‌دار خود در آینده‌ای نزدیک خود را سرزنش خواهد کرد و برای وقایع تلخ و تکان‌دهنده آن سخت خواهند گریست. هرچند آن روز دیگر بسیار دیر شده است؛ زیرا غزه در خون نشسته و لبنان لباس سیاه پوشیده و گویی تاریخ به پایان خود نزدیک شده است. اینجا ابرانسان‌ها با تکنولوژی نوین خود بر ضعیف‌تر‌ها حکومت می‌کنند. شما ببینید که ایلان ماسک همراه ترامپ تمام فلسفه فردی و برابری انسانی را زیر سؤال می‌برد و نسلی را که دارای پول، سرمایه و قدرت است، بر کل بشریت ترجیح داده است.