شاخصهای عملکرد اصلاحطلبانه در آموزشوپرورش
در هفته گذشته به دعوت کانون اندیشهورزی انجمن اسلامی معلمان، موضوع شاخصهای عملکردی اصلاحطلبانه در آموزش و پرورش مورد بحث و گفتوگو قرارگرفت. حاصل این نشست یادداشتی است که تقدیم میشود.
در هفته گذشته به دعوت کانون اندیشهورزی انجمن اسلامی معلمان، موضوع شاخصهای عملکردی اصلاحطلبانه در آموزش و پرورش مورد بحث و گفتوگو قرارگرفت. حاصل این نشست یادداشتی است که تقدیم میشود.
تعلیم و تربیت آحاد جامعه، امر مهمی است که همواره مورد توجه پیامبران الهی، فیلسوفان و مصلحان جهانی بوده و هست و برای ما ایرانیان مسلمان موجب خرسندی است که در ایران باستان و در اسلام عزیز همواره امر آموزش و پرورش و اهتمام به آن امری مقدس و مورد تأکید بوده است. جهان امروز نیز دریافته که آموزش و پرورش افراد نوعی سرمایهگذاری ملی است و هر کشوری که در این راه تلاش بیشتری کند، بدون شک از رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیشتری برخوردار خواهد شد. در ایران بعد از انقلاب، تلاشهای فراوانی برای دسترسی همگان به آموزش و پرورش فراهم شده و اینک از نرخ پوشش قابل قبولی در همه مقاطع تحصیلی برخوردار است؛ اما کیست که نداند کیفیت آموزش و پرورش و نابرابریهای آموزشی و فقدان عدالت آموزشی موجب دغدغه و نگرانی است . تا قبل از پیروزی انقلاب، الگوی توسعه آموزش و پرورش در ایران برگرفته از الگوهای متداول جهانی بود و نظامهای سیاسی مستقر تلاش داشتند همراه با قافله جهانی نسبت به توسعه همهجانبه آموزش و پرورش برنامهریزی و اقدام کنند. گرچه توفیقات فراوانی به همراه داشتهاند؛ اما خالی از کاستیها و نابرابریها نبوده است. با پیروزی انقلاب، سه رویکرد، امور آموزش و پرورش را راهبری کرده است:
رویکرد نخست: تلاش برای تغییر بنیادین نظام آموزش و پرورش و استقرار نظام آموزشی مبتنی بر تعلیم و تربیت اسلامی که طی این چهار دهه همواره مورد توجه بخشی از دستاندرکاران تعلیم و تربیت و حمایت مدیران عالی کشور بوده و امروزه در قامت سند تحول آموزش و پرورش همچنان این مسیر را دنبال میکند.
سند تحول گرچه از برنامههای جامع برای اعتلای نظام تعلیم و تربیت در ایران برخوردار است؛ اما از آنجایی که اهداف بلند پیشبینیشده برای نظام آموزشی غیرقابل دسترس خواهد بود، تاکنون توفیق مؤثری به همراه نداشته است. رویکرد دوم: تلاش برای حفظ وضع موجود آموزش و پرورش و طراحی برنامهها و اقدامات مقطعی برای بهبود امور تعلیم و تربیت دانشآموزان و معلمان بوده و هست. این رویکرد که به مرور زمان به دلیل تنگناهای مستمر و مزمن نظام آموزش و پرورش طی دهههای گذشته و برخوردار از حمایت نیروهای ستادی حافظ وضع موجود تبدیل به یک امر عادی شده و آموزش و پرورش را با همه نارساییها، به قول سخنگوی وزارت آموزش و پرورش مثل یک دسته گل حفظ میکند و تحویل میدهد!
رویکرد سوم: رویکرد اصلاحی و تلاش تدریجی و مستمر برای بهبود وضع موجود آموزش و پرورش.
در این رویکرد اصلاحی، تلاش برای تغییر ماهیت مأموریت آموزش و پرورش انجام خواهد شد و کارکرد آموزش و پرورش بر مبنای اصولی همچون کرامت انسانی، حقوق بنیادین کودک، انسجام اجتماعی و حفظ و تقویت هویت ملی و مدرسه کانونی برای زندگی اجتماعی و کسب مهارتهای مورد نیاز برای زندگی در دنیای آینده و... که تغییردهنده رویکردها به دانشآموز، معلم، مدرسه، محتوا، سبک تحصیل و آموزش و... خواهد بود، از تحکم و اجبار و تحقیر معلمان و دانشآموزان دست برمیدارد. در نتیجه آن کس که امروز سکاندار آموزش و پرورش است، باید رویکردها و برنامهها و راهکارهای خود را به طور شفاف بیان کند که آیا به دنبال تغییر بنیادین نظام آموزش و پرورش است یا حافظ وضع موجود یا آنکه براساس خواست مردم و وعدههای دکتر پزشکیان بهدنبال اصلاحات در آموزش و پرورش است. بنابراین خوب است برای انجام اصلاحات در آموزش و پرورش شاخصهای عملکرد اصلاحطلبانه را تعریف کنیم و مبنای عمل و ارزیابی قرار دهیم که اهم آنها میتواند موارد زیر باشد:
1. آموزش و پرورش یک حق همگانی است و دولتها موظف به تأمین این حق هستند.
2. تعلیم و تربیت و یاددهی - یادگیری یک امر تعاملی و فرایندی است.
3. آموزش و پرورش یک موضوع تخصصی، علمی و حرفهای است. دخالت نهادهای غیرتخصصی سم مهلک برای آموزش و پرورش است.
4. باورمند به توسعه در آموزش و پرورش باشد، به جای تلاش برای حفظ وضع موجود.
5. اهتمام به کیفیتگرایی در امر آموزش و پرورش به جای تکیه بر کمیتگرایی.
6. اهتمام به حفظ استقلال آموزش و پرورش.
7. توجه به نوآوری و تغییر در آموزش و پرورش به جای تلاش برای استمرار وضع موجود.
8. اولویتبخشیدن به مسائل اساسی و بحرانهای آموزش و پرورش و پرهیز از مسائل فرعی.
9. اهتمام به توسعه عدالت آموزشی و جلوگیری از طبقاتیشدن آموزش و پرورش.
10. بهرهگیری از فناوریهای نوین با تأکید بر «ICT» و تلاش برای تحقق آموزش و پرورش دیجیتال.
11. توسعه مشارکت در برنامههای آموزش و پرورش و پرهیز از روشهای آمرانه.
12. باور به تعامل و گفتوگو با ذینفعان اصلی برای ایجاد یک مفاهمه ملی.
13. اهتمام به امور زنان در حکمرانی و اولویتبخشیدن به تعلیم و تربیت دختران.
14. توسعه تعاملات بینالمللی و بهرهمندی از تجارب جهانی.
15. اولویتبخشیدن به تربیت جامع و همهجانبه در آموزش و پرورش.
16. حمایت از آزادی بیان و اندیشه و احترام به حقوق ذینفعان اصلی در آموزش و پرورش.
17. اهتمام به شایستهسالاری در انتخابات و انتصابات و پرهیز از انتصابات سلیقهای و محفلی.
18. توجه به پاکدستی، اخلاقمداری، شفافیت، ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی.
19. ترویج فرهنگ پرسشگری در تعلیم و تربیت و تقویت روحیه پاسخگویی (پرسش مهر).
20. تروج اسلام رحمانی در برنامههای آموزش و پرورش.
امید است این شاخصها بتواند مبنای عمل و ارزیابی مدیران ارشد آموزش و پرورش باشد.