جمی نماد اخلاق و سیاست
ماه دی، یادآور درگذشت حجتالاسلام جمی، روحانی اخلاقمدار و مردمی و اهل سیاست و مبارزه است. او اهل سیاست بود اما همواره به اصول اخلاقی پایبند بود. روحانیت امروز و سیاستمداران بهشدت به چنین شخصیتهایی نیازمندند. بردیو برای اولین بار از کلمه سرمایه نمادین استفاده کرد.
ماه دی، یادآور درگذشت حجتالاسلام جمی، روحانی اخلاقمدار و مردمی و اهل سیاست و مبارزه است. او اهل سیاست بود اما همواره به اصول اخلاقی پایبند بود. روحانیت امروز و سیاستمداران بهشدت به چنین شخصیتهایی نیازمندند. بردیو برای اولین بار از کلمه سرمایه نمادین استفاده کرد. هرگاه در کشوری یک بنای تاریخی مانند تخت جمشید و سیوسه پل، یک پدیده فرهنگی مانند نوروز، یک شخصیت تاریخی مانند کوروش، مولوی، حافظ و... به مرزی برسد که وقتی شما نام آن را میشنوید، احساس احترام و غرور کرده و بهاصطلاح کلاهتان را از سر برمیدارید، سرمایه نمادین رخ داده است. سرمایه نمادین موجب ارزشآفرینی اقتصادی برای کشور است. به همین دلیل بسیاری از جوامع در تلاش هستند تا سرمایههای نمادین را به نام خود ثبت کنند.
ترکیه با مولوی چنین کرد و از این طریق درآمد زیادی کسب میکند. تاجیکستان نیز برخی سرمایههای نمادین ملی ما را به خود اختصاص داد و ما نسبت به این سرمایههای ارزشمند در غفلت هستیم. سرمایه نمادین میتواند حس همبستگی و غرور ملی جامعه را افزایش داده و به توسعه کشور کمک کند. امارات هنگام انقلاب ایران، کشوری با بیابانهای شنی داغ، فاقد نیروی انسانی و هویت تاریخی بود. اما این کشور فضایی ایجاد کرد که همه اعم از مسلمان و مسیحی، اماراتی و غیراماراتی در کنار هم بتوانند خوب زندگی کنند و سرمایه اجتماعی و حس تعلق را در جامعه تقویت کرد.
برای شناساندن امارات به جهان، اقدامات زیادی انجام داد که نتیجه آن را میتوان در درآمد گردشگری این کشور مشاهده کرد. هر گردشگر بهطور مستقیم برای دو تا شش نفر و بهطور غیرمستقیم برای هفت تا 9 نفر فرصت شغلی ایجاد میکند. امارات متوجه شد وقتی سرمایه نمادینی که مایه مباهات جامعه باشد وجود ندارد، باید آن را ایجاد کرد؛ از اینرو برج عربیه و جزایر نخل را ساخت. متأسفانه ایران از انبوه سرمایه نمادین که میتواند مایه همبستگی ملی، تقویتکننده حس تعلق به وطن و کسب درآمد سرشار برای کشور باشد، در غفلت است. این بیتوجهی نسبت به معاصران نیز وجود دارد. همه چیز با عیار خودی و غیرخودی سنجیده شده و از این طریق به همبستگی ملی ضربه میزنند.
شخصیتهای بزرگ علمی، فرهنگی، اخلاقی و ورزشی در فضای سیاستزده نهتنها با بیمهری مواجه میشوند، بلکه گاه سعی میشود در انزوا قرار گیرند؛ درحالیکه میتوان به کمک نام آنان، به توسعه کشور کمک کرد. روحانیت سرمایههای نمادین زیادی دارد که در دنیای سیاستزده ما نادیده گرفته میشوند. شیخ مفید، آیتالله بروجردی و مدرس در سطح کلان و جناب جمی هم یکی از سرمایههای نمادین روحانیت در سطحی منطقهای از آن جملهاند. جمی از دوران جوانی، مبارزی انقلابی بود. وی از معدود شخصیتهای انقلابی بود که هیچ بهرهبرداری اقتصادی از انقلاب نکرد، بلکه برای انقلاب تلاش کرد و تا آخر به آرمانهای انقلاب وفادار ماند و منتقد روند جاری بود. همین موجب برخی از رفتارهای نامناسب از سوی کوتهنظران با ایشان شد. هرچند او در دوران نهضت ملیشدن نفت، سال 1342، پیش از انقلاب مبارزی فعال و در دوران جنگ در سنگر نماز جمعه مایه دلگرمی رزمندگان بود، ولی تلفیق سیاستورزی با اخلاقمداری وی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. هر بار که به قم میآمد، آیتالله صانعی به دیدنش آمده و بسیار احترامش میکرد.
در اولین برخورد شخصی با ایشان در سال 59، توصیه کرد نگاهت به مواضع آیتالله منتظری باشد که ایشان مرد اخلاق، سیاست و مبارزه است. خودش نیز همواره به آیتالله منتظری به دیده احترام نگاه میکرد. به همین دلیل، بیمهریها دید و شعارهای تندی شنید. اخلاقی نرم داشت و مهربانانه از کنار حوادث تلخ میگذشت. هیچگاه شکوهای از افرادی که مدیون او بودند ولی به وی بیمهری کردند، نداشت و راضی به غیبت در حضورش نبود. با مسائل اطراف خویش با درایت و عقلانیت برخورد میکرد. پخته حرف میزد. به تفاوت نگاه شهید سعیدی و مرحوم خزعلی در سخنرانیهای دینی اشاره میکرد. مخالف منبرهای بر اساس خواب، نقلقول کرامات و... بود. دین را اخلاقی، عقلانی و مبتنی بر منابع معتبر قبول داشت. یکی از پاسدارانش مدعی مقاماتی برای همسرش شده بود، از این جهت خانهاش محل آمدوشد شده بود. ایشان به من فرمود برو و با این پاسدار سخن بگو تا متوجه خطایش شود. هرچه را در بولتنهای ارسالی بود، نمیپذیرفت و با محک با آنان برخورد میکرد. بر روح این مرد بزرگ درود میفرستم و برایش مغفرت و رحمت الهی را از خداوند مهربان آرزو میکنم.