رشت سرسبز و زیبا نیازمند تعادل و تعامل
چند روز پیش به دعوت تعدادی از سمنها (سازمانهای مردمنهاد) رشت به جلسهای رفتم تا درباره کشمکشهای آنها بر سر احداث پلهای هوایی بر رینگ یا خیابان کمربندی داخل شهری رشت بشنوم. گفتند شهردار، جناب شوقی، بنا بر طرحهای جامع و ترافیکی شهر رشت اخیرا پنج پل هوایی روی این خیابان کمربندی زده و میخواهد تا شروع سال نو سه تای دیگر را هم کلنگ بزند.
چند روز پیش به دعوت تعدادی از سمنها (سازمانهای مردمنهاد) رشت به جلسهای رفتم تا درباره کشمکشهای آنها بر سر احداث پلهای هوایی بر رینگ یا خیابان کمربندی داخل شهری رشت بشنوم. گفتند شهردار، جناب شوقی، بنا بر طرحهای جامع و ترافیکی شهر رشت اخیرا پنج پل هوایی روی این خیابان کمربندی زده و میخواهد تا شروع سال نو سه تای دیگر را هم کلنگ بزند. معمولا استدلال سنتی شهرسازان و مسئولان این است که با وجود ترافیک سنگین جادههایی که به رشت (و شهرهای دیگر) وارد یا از آن خارج میشوند، چارهای جز ساختن تقاطعهای غیرهمسطح (یعنی پلهای هوایی) در جای جای شهرها نیست. در دهههای اخیر نیز مهندسان ترافیک و عمران گوی سبقت از دیگر مهندسان ربوده و این رویکرد سازهمحور به شهر را قویتر هم کردهاند. البته شهرسازان ما در دهههای اخیر به تفکرهای رایج در دنیا برای پیادهراهکردن هسته مرکزی شهرها، از جمله رشت، توجه کردهاند اما این عنایت عالمانه مانع از این نبوده که همراه آن پیشنهاد بردن خیابانهای ماشینرو به زیر زمین یا احداث ساختمانهای حجیم در همان محدودههای تاریخی را ندهند. درواقع دم خروس همیشه بیرون آمده تا ما بفهمیم که شهرسازان سنتی به آوردن خودروی شخصی به همه جای شهر اصرار دارند. درحالیکه رویکردهای جدید حملونقل شهری در تمام دنیا تغییر کرده است.
هفته پیش همینجا گفتیم که مردم خوب است قانع شوند آزادانه تردد روزانه با اتوبوسهای شهری را انتخاب کنند. اتوبوسهایی با خطوط و ایستگاههای متعدد. حال باید بگویم که شهر بزرگ رشت به گفته شهرسازانش فقط سه، چهار خط اتوبوس دارد که تنها 12 اتوبوس رسما و 30 اتوبوس اسما مسافر میبرند. باید گفت فضای شهری رشت تا 20 سال پیش تلفیق زیبایی از زندگی توأم با طبیعت بود و خانهمزرعهها در داخل و نواحی پیرامونی شهر و نیز دو رودخانه «زرجوب» و «گوهررود» و آبکنارانشان، بهعنوان پتانسیلهایی برای ارتقای کیفی منظر شهر مطرح بودند. حدود 10 سال پیش میدان شهرداری و خیابانهای اطراف آن در مرکز شهر به پلازای شهری تبدیل شد و رشت بهعنوان شهری نمونه و رشکبرانگیز به لحاظ فضای عمومی جذاب و سرسبز برای گردشگری معرفی شد. قرار بود اطراف رودخانهها - که برخلاف نامهای زیبایشان شهر بهنوعی به آنها پشت کرده بود- نیز زیباسازی و فضاسازی شود. همچنین اطراف مرقد «خواهر امام» در محله ساغریسازان سنگفرش و ساماندهی شد و شهر رشت میرفت تا گامهای بلندی در جهت تحقق پروژه بازآفرینی شهری (Regeneration) خود بردارد که با تغییر سیاستهای مدیریت شهری و چرخش اولویت به سمت اقدامات ترافیکی از طریق مگاپروژههای عمرانی پلسازی روبهرو شد.
قابل ذکر اینکه شمار این تقاطعهای غیرهمسطح در برخورد با رینگ یا معبر حلقوی شهر در طرح سال 89 مشاور ترافیک شهر رشت به 35 تقاطع میرسید. همین مشاور در سال 96 طرح خود را بهروز کرد و تعداد پلها کمتر شد. اما رویکرد منتقلکردن ترافیک از یک پل به چهارراه بعدی همچنان برجا ماند، غافل از اینکه مشکل این ترافیک با سیاستگذاریهای چندجانبه قابل حل است و نه با تکرار پلهای هوایی. حتی دو پل از پلهای تازه افتتاحشده و یک پل از سه پلی که بر سرشان دعواست که نباید اجرا شوند، حتی در طرح مشاور ترافیک نبودهاند! بدون شک برای گرفتن مجوز و بستن قراردادهای عمرانی پلها توافقاتی صورت گرفته که با شفافیت همراه نبوده، درحالیکه در خیلی از جاهای دنیا طرحها ابتدا با مردم شهر در میان گذاشته میشوند. سازمانهای مردمنهاد رشت از شهردارشان گله دارند. میگویند آقای شوقی خودش اذعان دارد که پلها مشکل شهر را حل نمیکنند و همچنان اینهمه پل میسازد، درحالیکه شهرداری کسری بودجه نیز دارد. میگویند بقیه طرحهای مختلف قدیم و جدید شهر رشت بهخاطر پلهای طرح میثاق (یعنی میثاق شهردار و شورای شهر و نه با مردم!) در محاق رفتهاند.
میگویند اتوبوسهای رشت برای تعمیر به قزوین میروند و برنمیگردند، درحالیکه رشت جزء منطقه تردد آزاد ماشینهای منطقه آزاد انزلی است و شهر رشت میتوانست ناوگان حملونقل خود را با ماشینهای دوستدار محیط زیست بدون پرداخت عوارض، تجهیز و نو کند، همانطورکه برای ماشینهای آتشنشانی از این ظرفیت استفاده شد. از طرفی نظری داده شده است که چون خرید ناوگان حملونقل عمومی از منطقه آزاد صنعت ملی خودروسازی ما را تضعیف میکند، پس کار درستی نیست! بههرحال، طبق گفته سمنهای رشت در جلسه 20 بهمن، حدود نیمی از کل بودجه شهرداری صرف همین پلسازیها میشود. حال باید گفت تشکلهای حوزه شهری رشت که از حامیان نشست «هشدار ایران 46» بودند- نشستی که هم تشکلهای مهندسی استان و هم دانشگاهیان و شهرسازان از تهران در آن شرکت کردند- با اقتدا به آییننامه طراحی معابر شهری مصوب سال 1399 وزارت راه و شهرسازی ملاک عمل، ادعا میکنند که تقاطعهای غیرهمسطح برای جایی میتواند پیشنهاد شود که محل اتصال تندراه به معبر ورودی شهر باشد. درحالیکه بلوار درونشهری محل تقاطعهای غیرهمسطح پروژه میثاق، امروز دیگر بلواری شهری محسوب میشود و با توجه به ردیف کاربریهای تجاری و مغازهها و کافهرستوران و بافتهای مسکونی دو طرف آن بسیار شک وجود دارد که ساختن این پلها به دردی جز برهمزدن چهره شهر و خرابکردن پیادهروها بخورد. از طرفی، ساختن یک کمربندی دوم طبق طرحهای جامع قدیم و جدید رشت نیز به زمینهای کشاورزی داخل و پیرامون شهر و الگوی سکونت شهری- روستایی مطلوب برای نواحی پیرامونی شهر آسیب میزند.
به نظر من بههرحال، در هر کشمکشی یک خیر نهفته است که با گفتوگو به راهحل میرسد. شهردار و شورایعالی شهرسازی خوب است در این روند با خرد جمعی به تعامل بپردازند.