|

جامعه نمونه علوی و نهادهای مدنی

امیر مؤمنان (ع) در عهدنامه مالک اشتر با اشاره به جمله‌ای از رسول خدا(ص) ‌جامعه‌ای را نمونه می‌داند که در آن افراد ضعیف بتوانند بدون لکنت زبان حق خود را از قوی‌ترین افراد جامعه پس بگیرند‌ و توصیه می‌کند حاکم در نشست‌های رودررو با مردم بدون حضور کارگزارانش به درددل‌ها گوش فرا بدهد، زیرا ممکن است مردم در حضور برخی کارگزاران جرئت شکایت از آنان را نداشته‌ باشند.

امیر مؤمنان (ع) در عهدنامه مالک اشتر با اشاره به جمله‌ای از  رسول خدا(ص) ‌جامعه‌ای را نمونه می‌داند که در آن افراد ضعیف بتوانند بدون لکنت زبان حق خود را از قوی‌ترین افراد جامعه پس بگیرند‌ و توصیه می‌کند حاکم در نشست‌های رودررو با مردم بدون حضور کارگزارانش به درددل‌ها گوش فرا بدهد، زیرا ممکن است مردم در حضور برخی کارگزاران جرئت شکایت از آنان را نداشته‌ باشند.

در کلام مولا می‌توان یک ارزش و یک روش را از هم بازشناخت: بازپس‌گیری حق افراد ضعیف یک ارزش است که هرگز با گذشت زمان کهنه نشده و رنگ نمی‌بازد، اما ملزم‌ساختن حاکمان به نشست‌های رودررو با مردم یک روش اجرائی است که در سال ۳۸ هجری و در شرایط خاص اجتماعی آن دوران روشی کارآمد و تأثیرگذار بود. درواقع امام (ع) این روش اجرائی را فقط به مخاطب خود و حاکمانی که در شرایط زمانی مشابه با او به قدرت می‌رسند، توصیه می‌فرماید‌ و در زمان حاضر و با تغییر شگرف شرایط اجتماعی در مقایسه با آن دوران، باید روشی متناسب با نیاز زمان برای استقرار آن ارزش ثابت جایگزین شود. امروز و در شرایطی که امکانات ارتباطی مدرن، زندگی اجتماعی بشر را به‌شدت متحول کرده‌ و از سوی دیگر با افزایش جمعیت و شکل‌گیری کلان‌شهرها، حاکمان هرگز نمی‌توانند به‌عنوان یک رویه جاری و مستمر رودرروی شهروندان نشسته و به درددل آنان گوش بسپارند، چگونه می‌توان به ساختن آن جامعه نمونه اندیشید؟

اولین پاسخی که به ذهن خطور می‌کند، این است که باید خردمندان جامعه دست به دست هم داده، مجموعه‌ای از قوانین را تدوین کنند و تمهیداتی برای دفاع از حقوق همه شهروندان بیندیشند. به‌این‌ترتیب ضعیف‌ترین عضو جامعه با تکیه بر این قوانین می‌تواند حق خود را از قوی‌ترین‌ها ‌پس بگیرد. اما دو مانع بزرگ بر سر راه هستند: نخست اینکه قدرتمندان برای حفظ اقتدار خود همواره تلاش می‌کنند با تسلط بر نهاد قانون‌گذاری مانع تصویب قوانینی بشوند که ممکن است در آینده برایشان اسباب دردسر شود. دوم اینکه حتی بعد از مرحله تصویب قوانین هم، آنان ممکن است به لطایف‌الحیل و مثلا با این بهانه که «در این برهه حساس زمانی اجرای این قانون به صلاح نیست!» مانع اجرای آن بشوند.

حال باید پرسید شهروندان چگونه می‌توانند در گام اول قوانین مدنظر خود را که حافظ حقوق ضعیف‌ترین افراد جامعه باشد، به تصویب برسانند و با کارشکنی قدرتمندان روبه‌رو نشوند و در گام دوم حاکمان قدرتمند را وادار به اجرای بدون تنازل این قوانین بکنند؟ پاسخ را در کوتاه‌ترین بیان، باید در شکل‌گیری نهادهای مدنی قدرتمند و فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد جست. ناگفته پیداست که تلاش فردی شهروندان برای تصویب و اجرای قوانین راه به جایی نمی‌برد. اما سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن‌ها) می‌توانند به‌ صورت تخصصی از حقوق شهروندان دفاع کرده و به‌عنوان نمایندگان مردم با رصد فعالیت نهادهای حکومتی هرگونه انحراف از مسیر عدالت و دور‌شدن از آرمان حرکت به سمت جامعه نمونه را شناسایی و با آن مقابله بکنند.

سمن‌ها می‌توانند فعالیت کانون‌های قدرت و قدرتمندان جامعه را در مسیر مخالفت با تصویب قوانین کارآمد حامی اقشار ضعیف جامعه شناسایی کرده و با افشای این فعالیت‌ها از حقوق اقشار محروم دفاع کنند. آنها همچنین می‌توانند بر اجرای دقیق قوانینی که با هدف حمایت از شهروندان ضعیف تدوین و تصویب شده، پای فشرده و حکومت‌ها را وادار به اجرای قوانین بکنند. نبود سازمان‌های مردمی قدرتمند در جامعه امروز ایران موجب شده در حوزه‌های متعدد اقتصادی و اجتماعی فاصله چشمگیری با شرایط جامعه مطلوب علوی که ذکر آن گذشت، داشته‌ باشیم. یک نمونه بارز نبود تناسب، رشد دستمزدها با نرخ تورم است. از ابتدای سال ۵۸ تاکنون شاخص عمومی قیمت‌ها تقریبا ۱۰ هزار برابر شده‌ است. درحالی‌که نرخ حداقل دستمزد فقط چهارهزارو ۲۰۰ برابر افزایش یافته و البته افزایش متوسط دستمزد حتی کمتر از این مقدار است. 

این به معنی کاهش جدی قدرت خرید حقوق‌بگیران است. نکته تأمل‌برانگیز این است که سندیکاها و اتحادیه‌های قدرتمندی هم برای دفاع از منافع حقوق‌بگیران شکل نگرفته‌ است. در چنین فضایی اندیشیدن به این آرزو که ضعیف‌ترین فرد جامعه رودرروی قوی‌ترین فرد عرض اندام کرده و حق خود را مطالبه کند، یک طنز تلخ بیش نیست. متأسفانه مسئولان کشور توجهی به اهمیت شکل‌گیری نهادهای مردمی و نقش ارزشمند آنها در مسیر تحقق جامعه نمونه علوی ندارند، و گاه با نگاه امنیتی این نهادها را مزاحم و دردسرساز پنداشته و تحمل‌شان نمی‌کنند. متولیان امر مدام از نام و مرام مولای متقیان دم می‌زنند، اما حاضر نیستند دقایقی به این نکته مهم بیندیشند که اگر جامعه نمونه را همانی می‌دانند که مولای متقیان معرفی کرده‌اند، لازمه رسیدن به آن، حضور نهادهای مردمی در جامعه و افزایش حوزه نفوذ و اقتدار آنهاست و برای این کار باید از این نهادها حمایت کرده و از مانع‌تراشی بر سر راه تشکیل و نقش‌آفرینی‌ آنها دست بردارند.