|

نگاهی انتقادی به رأی فدراسیون فوتبال درباره حواشی بازی پرسپولیس و تراکتورسازی تبریز*

رأی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال درباره مسابقه مورخ هفتم بهمن سال جاری دو تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس بدون مطالعه کافی کارشناسی نشان از پدیده خطرناک شناسایی جامعه ایرانی و کهن‌ترین و طبیعی‌ترین ملت تاریخ بشر به عنوان مجمع اقوام و قبایل و برتری ملاحظات قومی بر مصالح ملی و انسجام ملی و نیز استیلای برخی از علایق محلی بر منافع ملی است.

رأی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال درباره مسابقه مورخ هفتم بهمن سال جاری دو تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس بدون مطالعه کافی کارشناسی نشان از پدیده خطرناک شناسایی جامعه ایرانی و کهن‌ترین و طبیعی‌ترین ملت تاریخ بشر به عنوان مجمع اقوام و قبایل و برتری ملاحظات قومی بر مصالح ملی و انسجام ملی و نیز استیلای برخی از علایق محلی بر منافع ملی است.

1- چنین تصمیمی، آشکارا چشم بر حقایق تلخ سال‌های اخیر فروبسته و سرچشمه نفرت‌پراکنی قومی و دهن‌کجی به مقدس‌ترین نهادهای ملی-تاریخی ایران را به بهای محدودکردن چنین روندی به اهانت به «زبان، قومیت، مذهب و نژاد»، نادیده گرفته است، بدون آنکه درک درستی از معنا و نمودهای قوم، زبان و نژاد در کشور تاریخی یکپارچه ایران و تفاوت‌های چنین نهادهایی در رأی کمیته انضباطی یافت شود. آیا در ایران ما گروه‌های انسانی و اجتماعی در قالب نژاد زندگی می‌کنند؟ یعنی آنچه در برخی نقاط دنیا به نادرستی نژاد خوانده شده مانند نژاد زرد و سفید و رنگین‌پوستان و نیز سیاه‌پوستان، در ایران ما معنا دارد؟ یعنی در ایران نژاد‌های مختلفی زندگی می‌کنند و در مسابقات فوتبال همچون برخی اتفاقات در اروپا به نژاد سیاه توهینی صورت گرفته است؟ آیا فدراسیون فوتبال با گنجاندن چنین مفاهیمی در متن حکم آب به آسیاب تجزیه‌طلبان نریخته است که دم از مباحث نژادی می‌زنند؟ آیا فدراسیون فوتبال نیازی به مشاوره اهل فن نداشته تا چنین خبط بزرگی نکند که با استفاده از نظام واژگانی غیرمستند و به دور از زیست ملت ایران و مناسبات اجتماعی ایرانیان به انشای حکم بپردازد؟

2- در بخش اخیر رأی کمیته انضباطی، صرف‌نظر از خلط مفاهیم، به درستی اهانت به «زبان، قومیت و مذهب» گروهی از مردم مذموم و سزاوار برخورد داور با توقف بازی و ارجاع امر به کمیته انضباطی دانسته شده است. اما هیچ توجه و اهمیتی به اهانت‌های سازماندهی‌شده سال‌های اخیر به نمادهای ملی –تمدنی و نام‌های تاریخی-هویتی و تمامیت ارضی از سوی جریانی خاص از جمله تهدید کشور به تکرار تجربه یوگسلاوی یا توهین و پایین‌کشیدن پرچم رسمی کشور و جایگزینی با پرچم یکی از تیم‌ها در همین بازی داده نشده است. گویا ایران به عنوان هویت هزاران‌ساله و ملتی تاریخی در سده 21 چیزی جز مجمع‌القبایل نیست و به همین دلیل توهین به هویت ملی و نمادهای تمدنی-هویتی از جمله نام ماندگار خلیج فارس و حتی پرچم کشور، برافراشتن پرچم بیگانه که سال‌هاست مانند دملی چرکین روان جامعه ایرانی را آزرده و موجب اندوه و خشم هر ایرانی دلداده به نام و هویت ایرانی شده، از هر کیفر و توبیخی معاف شده و رفتاری مجاز به شمار می‌رود. آیا فدراسیون در این باره حتی زحمت یک بررسی ساده و فارغ از دخالت و فشار گروه‌های ذی‌نفع دارای قدرت را به خود داده است؟ یا اینکه دست‌های پشت پرده مانع از توجه به این نفرت‌پراکنی ضدایرانی شده است؟ آیا ایران و انسجام ملی و وحدت ملی ارزش نیم‌نگاهی هم نداشت که فدراسیون در حکم صادره با کمال خونسردی از کنار آن گذشت؟

3- در تصمیم کمیته درباره بازی 7 بهمن در ورزشگاه آزادی، گویی نابینا شدن و شکستن جمجمه برخی تماشاچیان بر اثر سنگ‌پرانی ظاهرا هواداران یک تیم، پرتاب... به جایگاه تماشاچیان از سوی هواداران یک تیم که فیلم‌های واضح آن موجود است، تخلف حتی شایان اشاره در رأی به حساب نمی‌آید. آیا فدراسیون تعمدا چشم خود را بر این رفتارهای خلاف ادب و نزاکت و تحریک‌کننده و آشکارا مغایر با نظم عمومی و امنیت کشور بسته است؟ چنین رویکردی نه‌تنها از سکوت در برابر رخدادهای گفته‌شده بلکه از ادبیات سبک، شتاب‌زده، نامنسجم، غیرمستند و نامستدل برداشت می‌شود. آیا نیاز نبود با بررسی دقیق‌تر شواهد به انشای  حکم پرداخت؟

4- اعضای کمیته انضباطی موظف بوده‌اند به جای صدور تصمیمی سرهم‌بندی‌شده، به ریشه نفرت‌پراکنی و عوامل پشت پرده و دیگر قراین بر احتمال سازماندهی‌بودن چنین رفتارهایی که نه‌فقط در تهران بلکه در مازندران و دیگر شهرها رخ داده، توجه و حساسیت نشان بدهند. چرا اعضای کمیته انضباطی در برابر بررسی موضوع سازماندهی چنین اوباشی‌گری‌ها و ناهنجاری‌های ضد انسجام ملی سکوت کرده‌اند؟ آیا بررسی ابعاد سازماندهی‌بودن موضوع، خارج از توان اعضای کمیته انضباطی بوده یا دلیل دیگری داشته است؟ مگر غیر از این است که اگر این رفتارها سازماندهی‌شده باشد، دوباره تکرار می‌شود و ابعاد بدتری به خود خواهد گرفت؟ از منظری دیگر آیا حکم صادرشده قابلیت بازدارندگی دارد؟ یا اینکه پیامی ضمنی است که چنین رفتارهای ناهنجاری در زمین فوتبال قابل تحمل است و مجازات متناسبی در پی ندارد!

5- از آنجا که چنین محکومیت‌ها و محرومیت‌هایی نوعی مجازات کیفری به شمار می‌رود، جا داشت کمیته انضباطی در تصمیم خود به مقررات قانونی و تطبیق تخلفات ادعایی با آن مقررات اشاره و به آن استناد می‌کرد. از جمله رفتارها، شعارها و اقدامات انجام‌شده مصداق اخلال در نظم عمومی موضوع ماده 618 قانون مجازات اسلامی و اقدام علیه امنیت کشور به شمار می‌رود. در همین راستا مطابق ماده 15 مقررات انضباطی فیفا مصوب 2023  (FIFA Disciplinary Code)، هر شخصی که به کرامت یا تمامیت یک کشور، یک شخص یا یک گروه از مردم با الفاظ یا رفتارهای تبعیض‌آلود، وهن‌آلود یا تحقیرآمیز به سبب نژاد، رنگ پوست، قومیت، ملیت، ریشه اجتماعی، جنسیت، ناتوانی-معلولیت یا گرایش جنسی، زبان، مذهب یا دیدگاه سیاسی و... اهانت کند، به محرومیت از «حداقل 10 مسابقه» یا مدت معین محروم یا مشمول مجازات انضباطی دیگر خواهد شد. در بند 1 ماده بالا، برای باشگاه در صورت درگیری یک یا چند شخص مرتبط یا هوادار در اقدامات گفته‌شده، جریمه نقدی یا محرومیت پیش‌بینی شده است. آیا حکم صادرشده با قوانین و مقررات فیفا تطابق دارد؟ چرا حداقل حکم اعلامی فیفا درباره خطاهای صورت‌گرفته صادر نشده تا قدرت بازدارندگی داشته باشد؟ آیا این تخطی از مقررات فیفا قلمداد نمی‌شود؟

6- در پایان حکم فدراسیون اشاره شده که پرونده جهت ادامه بررسی در محاکم قضائی همچنان باز است. آیا فدراسیون قصد دارد در این باره بیشتر اطلاع‌رسانی کند و بر مقابله جدی با رفتارهای ناشایست در جریان این بازی و بازی‌های مشابه اصرار کند یا اینکه همچنان در بر همان پاشنه پیشین می‌چرخد؟ آیا موضوع سازماندهی‌شدگی اقدامات در این بررسی و شکایت جایی خواهد داشت؟

* برای تنظیم این یادداشت با یکی از حقوق‌دانان برجسته کشور که عضو هیئت علمی دانشگاه است، مشورت شد.