|

زاگرس، ستون‌فقرات ایران را نشکنید

وحید سیدی‌پور . کارشناس ارشد مدیریت اجرائی
بعد از انقلاب صنعتی اروپا و تثبیت نظام سرمایه‌داری که فقط تولید و انباشت سرمایه را می‌شناخت، اروپایی‌ها به این نتیجه رسیدند که با این سرعت که به پیش می‌روند، خیلی سریع‌تر از آنچه فکر می‌کنند به مقصد خواهند رسید؛ مقصدی که نابودی محیط زیست و جوامع انسانی است. اصطلاح «توسعه پایدار» یا (sustainable development ) در پاسخ به این وضعیت فراگیر شد. هر‌چند تاریخچه این رویکرد به قرن‌های قبل برمی‌گشت، اما نخستین بار در دهه 70 قرن ۲۰ خانم «باربارا وارد» این اصطلاح را به کار برد و از آن به بعد یک مفهوم در‌حال‌توسعه شده است. به‌طور خلاصه توسعه پایدار به رابطه انسان با محیط زیست و رابطه انسان با انسان می‌پردازد و سه رکن اصلی آن عبارت‌اند از‌ جامعه، اقتصاد و محیط زیست و شرط اساسی توسعه پایدار ایجاد تعادل میان این سه رکن است. در سال ۱۹۷۸ کمیته جهانی توسعه و محیط (کمیسیون بروندلند) تعریفی از توسعه پایدار داد که طبق آن انسان توانایی توسعه پایدار را دارد اگر بتواند تضمین کند نیازهای حال را بدون به خطر انداختن توانایی نسل‌های آینده برای رفع نیازهایشان برآورده کند. به زبان خودمانی یعنی محیط زیست و آینده و حال جوامع را فدای تولید و انباشت سرمایه نکنیم و آن را برای نسل‌های آینده نگه داریم.
در چند دهه‌ اخیر شاهد هستیم که از حوزه‌های آبی زاگرس اقدام به انتقال آب به مناطق مرکزی و کویری شده ‌که در چند نقطه مانند الیگودرز لرستان و کوهرنگ بختیاری این انتقال از سرچشمه انجام شده است و اخیرا متوجه حوزه دنا شده‌اند و پروژه‌هایی جهت انتقال آب از دنا در کهگیلویه‌و‌بویراحمد جهت انتقال آب به اصفهان در حال انجام است. شگفتا که بعضی از این پروژه‌ها حتی بدون مجوز محیط زیست انجام می‌شود. طبق قوانین بین‌المللی محیط‌زیستی انتقال آب از یک حوزه به حوزه دیگر فقط جهت آب شرب مجاز است؛ در‌حالی‌که این انتقال آب‌ها جهت صنایع و کشاورزی استفاده می‌شود. چیزی که در آینده هر دو حوزه مبدأ و مقصد را نابود خواهد کرد. اتفاقی که می‌افتد این است که آب‌های حوزه زاگرس به صنایع مرکز منتقل می‌شود و این صنایع می‌توانند به توسعه اقتصادی کشور کمک کنند‌ (و صد‌البته که بیشتر به اقتصاد معدود سهامداران‌شان کمک می‌کند). ولی اتفاقی که می‌افتد این است که زیست‌بوم زاگرس به‌زودی نابود خواهد شد و نابودی زاگرس یعنی خشک‌شدن جلگه خوزستان، فرونشست تمدن اصفهان و نابودی مرکز و جنوب ایران و صد‌البته نابودی جوامع کهن زاگرس‌نشین که از کهن‌ترین نقاط مسکونی ایران است.
به نظر حقیر، زمان کمی قبل از همه این اتفاقات سهامداران صنایع مرکز که احتمال زیاد همه دوتابعیتی هستند و قطعا همه در نقاط مختلف اروپا و آمریکای شمالی آپارتمان و ویلا دارند، ته‌مانده دلارها را برمی‌دارند و با یک پرواز به سرزمین‌هایی که توسعه پایدار را اجرا کردند، تشریف می‌برند و آن وقت ما می‌مانیم و یک سرزمین ویران.
دکتر مهرداد بهار معتقد بود ‌هزاران سال پیش انسان‌هایی از زاگرس به بین‌النهرین مهاجرت کردند و تمدن بین‌النهرین را که گهواره‌‌ تمدن بشری است بنا نهادند. حتی اگر تز دکتر بهار درست نباشد و زاگرس مبدأ تمدن بشری نباشد، اما ستون‌فقرات ایران که هست. ستون‌فقرات کشور را نشکنیم. ضایعات آن جبران‌ناپذیر است.