کدام مدرک داران، بیکارند؟
عده ای در ایران معتقدند؛ کار هست؛ اما این نسل حوصله کار کردن ندارد.
به گزارش شرق ؛ در حال حاضر ما با دو نوع بیکاری مواجه هستیم:
بیکاری ارادی: این نوع بیکاری به اراده فرد صورت میگیرد و فرد بیکار در دستمزد رایج تمایل به کارکردن ندارد.
بیکاری غیرارادی: در این نوع بیکاری، فرد در دستمزد رایج مایل به کارکردن است؛ اما شغلی برای او وجود ندارد.
سرنخ تمام چالش ها بر میگردد به نظام آموزشی ایران که بیشتر بر اخذ مدرک تأکید دارد تا کسب مهارت.
از این رو، فارغالتحصیلان بیشتر بدون داشتن تجربه کاری و مهارتهای عملی، وارد بازار کار میشوند و به همین دلیل با مشکل بیکاری مواجه میشوند.
از سوی دیگر جوانان تحصیل کرده فرصتی برای جمع آوری تجربه کاری برای رزومه خود ندارند و از توسعه مهارت های اجتماعی از طریق تعاملات در محل کار متناسب با فرصت های شغلی آینده غفلت می کنند. حتی زمانی که آنها یک شغل ابتدایی پیدا می کنند، ممکن است به دلیل انگیزه کم و اهداف شغلی نامشخص مدت زیادی دوام نیاورند که همین امر موجب بیکاری مجدد آنها می شود.
داشتن انتظارات غیرواقع بینانه از کار مانع دیگری است که جوانان آسیب پذیر را از اشتغال سودمند باز می دارد.
جوانان بسیاری با خود حساب می کنند؛ هر چه کار و به اصطلاح دوندگی هم کنند، باز به گرد پای تورم نمی رسند، لذا رویای یک شبه پولدارشدن را در سر می پرورانند.
نرخ بیکاری در ایران
بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران، سهم بیکارانی که دارای مدرک دانشگاهی هستند، در گذر ۵۰ سال اخیر به طور پیوسته افزایش یافته است؛ به طوری که در سال های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ نزدیک به ۵۰ درصد فارغ التحصیلان دوره کارشناسی، ۳۵ درصد فارغ التحصیلان دوره کارشناسی ارشد و بیش از ۱۵درصد از فارغ التحصیلان دوره دکتری دانشگاه های کشور، شغلی نداشته اند.
به طور کلی این رقم در بهار ۱۳۹۹ حدود ۳۶ درصد بوده است. در زمستان ۱۴۰۲، سهم جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی از کل بیکاران ۳۹ درصد برآورد شده است. در حالی که در پاییز ۱۴۰۳، این سهم به ۴۳.۱ درصد افزایش یافته است.
بنابر شواهد عملکرد ایران از نظر استفاده از سرمایه های انسانی آموزش دیده، نه تنها هیچ تناسبی با اقتضائات اقتصاد دانش بنیان ندارد، بلکه در مقایسه با برخی کشورهای منطقه مانند افغانستان و پاکستان نیز نگران کننده و بحرانی است.
حتی کشورهایی مانند آفریقای جنوبی، اسلواکی و لیتوانی، نرخ بیکاری فارغالتحصیلان کمتری را نسبت به ایران تجربه می کنند.
ناامیدی جوانان تحصیل کرده، نشاندهنده چالشهای جدی در تطابق نظام آموزشی با نیازهای بازار کار است که نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاریهای مؤثر برای کاهش نرخ بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی است.