درباره نمایش آثار میرزا حمید با عنوان «پناهگاه میرزا» در پروژههای بیرون از دستان
میرزا حمید؛ نقاش انسانیت ازدسترفته
گرافیتی یک ژانر هنری معاصر است که امروزه آنقدر شناختهشده است که شاید دیگر نیاز به تشریح نداشته باشد و هر روز هم به بسط و عمق آن افزوده میشود. این ژانر بهعنوان یک هنر خیابانی، از قرن ۲۰ گسترش یافت و به مرور زمان تبدیل به یک عنصر برجسته از فرهنگ شهری شد که جوهره اصلی آن بر مدار اعتراض و خروج از چارچوبهای معمول ارائه و ترسیم اثر هنری شکل میگیرد. این بیرونزدن از قاب فقط شامل بیرونزدن از سبکها و سیاقها و مدیومهای پیش از خود نیست، بلکه شامل خروج از فضا و قوانین مرسوم ارائه اثر هنری هم میشود.
گرافیتی یک ژانر هنری معاصر است که امروزه آنقدر شناختهشده است که شاید دیگر نیاز به تشریح نداشته باشد و هر روز هم به بسط و عمق آن افزوده میشود. این ژانر بهعنوان یک هنر خیابانی، از قرن ۲۰ گسترش یافت و به مرور زمان تبدیل به یک عنصر برجسته از فرهنگ شهری شد که جوهره اصلی آن بر مدار اعتراض و خروج از چارچوبهای معمول ارائه و ترسیم اثر هنری شکل میگیرد. این بیرونزدن از قاب فقط شامل بیرونزدن از سبکها و سیاقها و مدیومهای پیش از خود نیست، بلکه شامل خروج از فضا و قوانین مرسوم ارائه اثر هنری هم میشود. در ابتدا، گرافیتی بهعنوان خرابکاری و تخریب دیوارها شناخته میشد، و طبیعی است که مثل هر مدیوم دیگری از زمین خاکی و کارهای ساده و دمدستی و شعارنویسی و جملهنویسی آغاز شد. اما دیری نپایید که قوام گرفت و بر مدار هسته مرکزی شعارنویسی یعنی اعتراض به اشکال و ارائه و سبک خودش دست پیدا کرد و بهعنوان یک هنر خلاق و انتقادی مورد توجه جدی قرار گرفت و در جوامع مختلف جهان قابل مشاهده و محل تأمل و بررسی و حتی دیگر فراتر از یک پیام و اعتراض محل تماشا و زیبایی و لذت شد. کدام لذت و زیبایی بالاتر از اینکه انسان در مسیر زندگی روزمره خود با اثری مواجه شود که معنایی را به او هدیه کند که فراموش کرده یا به آن فکر نکرده بود. هنرمندان گرافیتی از جغرافیای مرسوم ارائه اثر هنری خارج شدند و حرف و نظر و پیام و اثر خود را به جایی بردند که مخاطبان بیشتری را میتوانست درگیر کند و درعینحال به منافع دیگر هم جز ارسال پیام و حرف و اندیشه خود فکر نکردند. از این نظر دیوارنگاری یا گرافیتی با تأثیر دوسویه بر یک محیط عمومی با مخاطب خود بیواسطه و بیدعوت در تعامل و گفتوگو قرار میگیرد. شنفون کلمپ، هنرمند خیابانی و نقاش اهل انگلستان، که به خاطر پیامهای اجتماعی آثارش مشهور است، میگوید: «هنر خیابانی یک دیالوگ است، یک تعامل بین او و جامعه که بیوقفه جاری است». این سبک هنری به وسیله نقاشی با متریالهای مختلف روی دیوارها، پیادهراهها و سازههای عمومی، امروزه به جایگاه خاص و پیشرانی در هنر معاصر رسیده است.
ویژگیهای بارز این ژانر هنری چیست؟
چند ویژگی بارز و متمایز این ژانر یعنی گرافیتی را میتوان به عمومیتداشتن، ضد شهرت بودن، ضد انحصار و برخورداری از زبان بصری متفاوت و البته طنز و اعتراض خلاصه کرد. در جغرافیای این ژانر هنری همه میتوانند بدون هیچ قید و شرطی مخاطب اثر قرار بگیرند و درباره آن قضاوت، داوری و همراهی یا مخالفت کنند. او ضمن اعتراضداشتن در پذیرفتهنشدن هم مخاطب خود را آزاد میگذارد. ضد شهرت است و عموما هنرمندان این ژانر اسامی مستعاری دارند که کسی از ماهیت آنها آگاه نیست. و این گمنامی بخشی از پیام آنهاست، برای اینکه نماینده طیف وسیعتری از جامعه را همراه خود کنند. در مکان عمومی ارائه میشود که انحصار را بشکند و اجازه دهد خود این ساختارشکنی در خدمت ژانر قرار بگیرد. و در آخر مهمترین ویژگی تعریف آن اعتراضیبودن آن است. او هنرمندی است که قرار نیست فقط به بیان احساسات خود بپردازد و خود را در نوک بُردار اعتراضی جامعه قرار میدهد و از سیاست تا وضعیت انسان در جامعه و محیط زیست محل گفتوگوی اوست. موضوعاتی که اغلب در دیوارنگاری یا گرافیتی استفاده میشوند، عبارتاند از انتقاد به قدرت، تبعیضهای اجتماعی، زبانها و فرهنگهای مختلف، نگرانی درباره محیط زیست و مسائل سیاسی و فرهنگی. از اولین هنرمندانی که با روش گرافیتی دست به خلق اثر زدند، برخلاف افرادی که هنر خیابانی را در زمانهای اخیر مشهور کردند، نام آشنایی (منظور نام مستعار آشنا) نداریم. اما حضور گرافیتی در حدود سال ۱۹۷۰ و با پیدایش حضور گروههای هنر خیابانی در شهر نیویورک آغاز شد و افرادی مثل تاگرا، کورتون، بنکسی و اندون هنر خود را در این زمینه آغاز کردند. به نوع دیگر ژانر هنری گرافیتی مهمترین ژانر در قالب بزرگتر هنر معاصر است که به بهترین نحو توانسته از قالب هنر کلاسیک و هنر مدرن خود را خارج کند و اکثر عناصر تعریفکننده هنر معاصر را در خود در بر گیرد و نمایان کند. تاگرا Takashi Murakami: تاگرا هنرمندی ژاپنی است که از ترکیب هنر سنتی ژاپنی با فرهنگ پاپ آمریکایی استفاده میکند. او برای استفاده از رنگهای روشن، شخصیتهای کارتونی و موتیفهای جالبش شناخته میشود. کورتون Curtis Kulig: کورتیس کولیگ یک هنرمند آمریکایی است که در شهر نیویورک زندگی و کار میکند. کورتون هنرمند گرافیتی و خالق علامت Love Me است. او از خطوط ساده و قابل فهم عمومی برای انتقال پیامهای عمیق خود استفاده میکند. بنکسیBanksy : بنکسی یک هنرمند گرافیتی بریتانیایی است که از انتقادات اجتماعی و سیاسی در آثار خود استفاده میکند و از طریق تصاویر قوی و طنز، پیامهای قدرتمندی ارسال میکند. الس اندون Alec Andon: که با عنوان هنریِ الک مونوپولی شناخته میشود، یک هنرمند خیابانی است که اصالتا اهل شهر نیویورک است. امضای او پوشاندن صورت با دست یا استفاده از ماسک صورت پزشکی برای پنهانکردن هویت صورت است. ادعای شهرت او استفاده از شخصیت Monopoly برادران پارکر «آقای مونوپولی» از بازی تختهای برند Hasbro است. هنرمندان گرافیتی در ایران نیز به سیاق دیگر کشورها اغلب تحت نامهای مستعار فعالیت میکنند که ازجمله آنها میتوان به هنرمندانی مانند الون، نفیر، سی کی وان، بِرِِیت، بِلَک هند، ران، تنها، قلمدار، شب، خاموش، سایه و از همه نامآشناتر میرزا حمید اشاره کرد. در این شیوه هنری شهرت منکوب و ضد کارکرد است و صاحب اثر خود را گمنام نگه میدارد تا به تعبیر معروف برای خواننده و بیننده اثر، سخن و پیام اثر مهم باشد، نه کسی که آن را گفته یا خلق کرده است. او با حذف خود به نوعی اصالت را به اثر و پیام آن میدهد و مخاطب را در یک خلأ از پیشداوری و شناخت از صاحب اثر و پیشزمینههای فکری و اجتماعی و فردی او، به پیشزمینههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و عمومی ارجاع دهد. او با حذف خود زوم را از خود برداشته و به سمت اثر و محیط خلق آن سوق میدهد. البته به مرور هنرمند گمنام در این ژانر با شخصیتی که از خود میسازد و نام و عنوان ساختگی و سبک و سیاق و شیوه بیانی که دارد، مثل بنکسی در مقیاس جهانی، صاحب جهانبینی و زبان بیان منحصربهفرد خود و مشهور با نام و هویتی ساختگی که میخواسته، میشود. گویی هنرمند در این شیوه معاصر نهتنها خالق اثر بلکه خالق شخصیت خود بهعنوان هنرمند نیز هست. بهترین نمونه ایرانی این ژانر طی سالهای اخیر که طبیعتا زبان اختصاصی خود را دارد و آثارش را در جایجای شهر میتوان مشاهده کرد، میرزا حمید است. میرزا حمیدی که برای اولین بار در جایی بهعنوان «پناهگاه میرزا» در پروژههای بیرون از دستان به ارائه مجموعهای از آثارش دست زد.
پناهگاه میرزا حمید، پناهگاه انسانیت ازدسترفته
میرزا حمید نقاش رقیقترین گزارهای تصویری انسانی در مخروبهها، خیابانها و شهرهاست. کارهای او روی دیوارهای محلات مختلف تهران تاکنون توجه شهروندان بسیاری را به خود جلب کرده و محبوبیت زیادی برایش آفریده است. اولین ظهور و بروز نقاشیهای میرزا حمید در محله عودلاجان تهران بود، جایی که تاریخ تهران به نوعی با آنجا معنا میشود.
زیبایی و معنا با تاریخ و انسان اتصالی بیانقطاع دارند. اگر بپذیریم این حرف و منظور است که ظرف مناسب را پیش میکشد تا اثر آن تأثیری که باید را بگذارد، قطعا باید گفت حرفهای میرزا در این شیوه گرافیتی و آن هم در محیط عمومی عمق و اثرگذاری کاملتری میتواند داشته باشد. پیامی که شاید جایش در مکان خصوصی و در مواجهه با جامعه گزینششده گالریها قربانی شود و در میان کوچهها، خرابهها، خانههای نیمهویران، دهلیزها، طاقچهها و زمینهای مناطق مرکزی تهران، مخاطبان درست خود را پیدا کنند. معانی عمیقی که میرزا حمید در آثارش با سبک و سیاقی ساده انتخاب کرده و با زمینههای زیباییشناسی و روایی و داستانی کهن ایرانی متصل ساخته است، جایی جز فضای عمومی و بیگزینش هم نمیتوانست جانمایی شود. بهخصوص در شهری که در زشتی و خشونت و فراموشی و بیمعنایی در حال غرقشدن است، مواجهشدن با قدری زیبایی، لطافت، معنا و پر از اشارات تاریخی و ادبی، در عین معترضانه بودن، مرهمی است برای زخمهای ریز و درشت یک جامعه کمتحمل و غرق در روزمرگی. نقاشیهای میرزا حمید که با الهام از نقاشی انسانهای نخستین در غارها به رنگ سرخ و با استفاده از قلممو آثارش را بر دیوارهای شهرها ثبت میکند، نمونههای بسیار جالبی از گرافیتی با مشخصه بارز ایرانی است. آثار او با تأثیر منحصربهفرد از تاریخ و فرهنگ ایران، جذابیت بالایی دارند و نشاندهنده استعداد و خلاقیت او در این زمینه است.
میرزا حمید، هنرمند گرافیتی و نقاش خیابانی ایرانی است که با نام هنری «Mirzaa» شناخته میشود. میرزا در تهران زندگی میکند و به همین سبب بیشتر آثارش را در همین شهر میتوان مشاهده کرد هرچند در شهرهای محدود دیگری هم دست به خلق اثر زده است. از منظر جامعهشناختی، نقاشیهای میرزا حمید به عنوان آثاری که اندیشهها، احساسات و وجدان جامعه را بازتاب میدهند و آنها را بیدار میکنند و مکثی برای مخاطب در زندگی پرسرعت شهری ایجاد میکنند، مورد بررسی و محل تأمل است. او از یک سو انتقادات و مسائل اجتماعی مختلف را مطرح میکند و از سوی دیگر ارزشها، اعتقادات و فرهنگ مردم را نیز نشان میدهد. میرزا حمید با اینکه در ژانری مدرن و معاصر کار میکند در عین حال بر دوش هنر کلاسیک و هنر دیرین ایرانی ایستاده است و از آن نیز اقتباسهای درخشانی دارد که این باعث شده است یک گرافیتیکار ایرانی مؤلف از او ساخته شود. از منظر نشانهشناسی، نقاشیهای دیواری میرزا حمید میتوانند به عنوان نمادهایی از انتقادات، آرزوها، خواستهها و تمایلات اجتماعی در جامعه مورد بررسی قرار گیرند. نشانهها و نمادهای موجود در آثار او، میتوانند به تبیین مفهوم و معناهای عمیقتر در زمینه مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کمک کنند و درک بهتری از او و اثراتش در بین جامعه ایرانی فراهم کنند. اما باید توجه داشت که هنر گرافیتی به دلیل خصوصیتهای خاص خود معمولا با محدودیتهای قانونی روبهروست و برخی از مخاطبان ممکن است آثار را بهعنوان خرابکاری ادراک کنند. طبیعی است که کشیدن هر علامت و تصویری روی دیوارها یا املاک متعلق به افراد جامعه، بدون جلب رضایت آنان کاری غیرمجاز است اما نمیتوان از این اصل غافل شد که گرافیتی یک هنر مستقل اعتراضی است.
میرزا حمید و مسئله حق بر شهر
درباره اینکه دیوارنگاری یا گرافیتی نقض حقوق است یا نوعی بیان هنری، نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی ممکن است استدلال کنند که این نقض حقوق شهر و شهروندان است، زیرا میتواند اموال عمومی را تخریب کند و به عنوان وندالیسم تلقی شود. برخی دیگر ممکن است استدلال کنند که این حق طبیعی هنرمند به عنوان یک شهروند است که از دیوارهای شهر برای انتقال پیام خود به دیگران استفاده کند. مفهوم حق بر شهر که توسط نظریهپرداز شهری هانری لوفور رایج شده است، بر این ایده تأکید میکند که شهروندان حق جمعی برای شکلدادن و استفاده از شهر در راههایی دارند که نیازها و خواستههای خود را برآورده کنند. این میتواند شامل حق مشارکت در زندگی فرهنگی شهر، از جمله ابراز وجود از طریق هنر و خلاقیت باشد. در این زمینه، هنرمندان شهری که از دیوارهای شهر به عنوان بوم نقاشی برای انتقال احساسات و پیامهای خود استفاده میکنند، میتوانند استدلال کنند که از حق خود در شهر استفاده میکنند. آنها ممکن است آثار هنری خود را نوعی بیان فرهنگی و کمک مهمی به سرزندگی و تنوع شهر بدانند. با این حال، باید در نظر داشت که حق شهر شامل ایجاد تعادل بین نیازها و حقوق همه ساکنان شهر نیز میشود. در حالی که هنرمندان شهری حق ابراز وجود دارند، باید تأثیر آثار هنری خود را بر جامعه و حفظ فضاهای عمومی برای منافع عمومی نیز در نظر بگیرند. همکاری با مقامات شهری و ذینفعان میتواند به این اطمینان کمک کند که هنرمندان شهری بتوانند ضمن احترام به حقوق و نیازهای دیگران در شهر، خود را ابراز کنند. هرچند هنرمندان گرافیتی معمولا با محدودیتهای قانونی در برخی کشورها روبهرو هستند، اما تلاشهای آنها برای انتقال پیامهای جامعهشناختی و فرهنگی از طریق هنر خیابانی قابل تحسین است. از این رو، آثار نقاشی میرزا حمید میتوانند در راستای نقاشی خیابانی جهان نیز ارزیابی و تحلیل شوند و به عنوان یک نمونه موفق از این هنر در ایران مطرح شوند. قانونیبودن و پذیرش گرافیتی ممکن است بسته به مکان و پیام خاصی که منتقل میشود متفاوت باشد. برخی از شهرها مناطقی را برای هنرهای خیابانی در نظر گرفتهاند که هنرمندان میتوانند به طور قانونی خود را بیان کنند، در حالی که برخی دیگر مقررات سختگیرانهای علیه هر نوع گرافیتی دارند. هرچند در ذات این هنر خروج از مکان تعیین شده و چارچوبهایی ترسیم شده است و اگر این عنصر از این ژانر گرفته شود، اساسا نه تنها معنای خود را از دست خواهد داد که کارکردهای آن را که در گمنامی خالق اثر و بیان عمومی و اعتراض است نیز از دست میدهد.
آثار او مصداق جای خالی با کلمه مناسب در روزگار نامناسب است
با توجه به آنچه گفته شد نمایش مجموعه پناهگاه میرزا و شکل ارائهاش در محلی خارج از گالری، همه به درستی در خدمت اثر و پیام هنرمند قرار گرفته است. عنوانی که نه فقط پناهگاه او که پناهگاهی برای هر مخاطب اثر او و در دایرهای وسیعتر پناهگاه هرکسی است که میخواهد مخاطب بیالزام و دشواری با مفاهیم در حال ازدسترفتن در جامعه روبهرو شود. آثار او در جایجای شهر پناهگاه حیات و زندگی شهری ازدسترفته است. او به درستی میداند چه چیزی امروز در این شهر جایش خالی است و در جای خالی، کلمه مناسب یا بهتر بگویم با اثر و معنای مناسب قرار میدهد. او هر خرابهای را در این شهر به پناهگاه و هر دیوار بیمصرفی را به محل اثر و هر تصویر سادهای را به معنای عمیق و از میان هزاران رنگ یک ترکیب رنگ ساده را برای بیان اثرگذار بدل کرده است.