|

طنز تلخی به نام «لایحه فرونشست»

بیش از80 هزار کیلومترمربع، 60 منطقه و 600 شهر کشور در معرض فاجعه فرونشست‌ها قرار دارند. ایران دومین کشور دنیا از نظر نرخ و سومین از نظر مساحت این بحران در جهان است.

عبدالحسین طوطیایی پژوهشگر کشاورزی

بیش از80 هزار کیلومترمربع، 60 منطقه و 600 شهر کشور در معرض فاجعه فرونشست‌ها قرار دارند. ایران دومین کشور دنیا از نظر نرخ و سومین از نظر مساحت این بحران در جهان است. فرونشست به حرکت عمود رو به پایین سطح زمین گفته می‌شود. حدود سه درصد فرونشست‌های زمین در دنیا دارای نرخ بیشتر از 20 سانتی‌متر در سال و این عدد برای کشورمان حدود ۱۶ درصد و بیش از پنج برابر متوسط جهانی است. فرونشست‌های ۱۱ تا ۲۰ سانتی‌متر در سال حدود ۳۵ درصد مناطق کشور را دربر می‌گیرد. اصلی‌ترین عوامل اثرگذار در این بحران عبارت‌اند از برداشت مسرفانه آب‌های زیرزمینی (با تراز منفی حدود 200 میلیارد مترمکعب)، تغییر کاربری اراضی و ساخت‌وسازهای بی‌رویه، استخراج منابع نفتی و معادن و... که موجب ایجاد فضاهای خالی در لایه‌های زیرین و کاهش فشار می‌شود. 

خسارات فرونشست در شهرها عمدتا به تخریب زیرساخت‌هایی از قبیل پل و خیابان‌ها، خطوط انتقال آب و سوخت و ساختمان‌ها منجر می‌شود. اما بخش کشاورزی با پیامد‌های جبران‌ناپذیری از قبیل کاهش نفوذ‌پذیری خاک زراعی، تغییر در وضعیت توپوگرافی و مختصات هیدرولوژی، اختلال در خاک‌ورزی و افزایش سرعت بیابان‌زایی و... روبه‌رو و بیشترین بازنده در این فاجعه خواهد بود. جای شگفتی است که فرایند گسترش بحران فرونشست‌ها از دهه‌های قبل در کانون توجه و پایش مدیریت‌های اثرگذار و مشاوران متخصص آنان قرار نگرفته است. اما شگفتی بیشتر از آن رو است که زنگ هشدار اکنون هم در پیچ تصویب لایحه فرونشست‌ها در مجلس از فوریت افتاده است. گرچه انتظار می‌رود که مهار فاجعه حداقل در هماهنگی مدیریت‌های کشاورزی، محیط زیست و منابع آب صورت می‌گرفت، اما پیش‌نویس اولیه لایحه توسط شورای شهر تهران تدوین شده است (تهران با فرونشست سالانه 19 سانتی‌متر رکورددار جهانی است). سرانجام این لایحه توسط شورای ‌عالی استان‌ها بازنگری شده و شمول کشوری یافته و نهایتا برای بررسی به مجلس ارائه شده است.

لایحه‌ای که قرار است وظایف دستگاه‌های اجرائی ذی‌ربط را ظرف پنج سال آینده مورد تصویب قرار دهد. چنین روند کندی و در شرایط شتاب روزافزون فرونشست‌ها که حتی بخش‌های عمده‌ای از شمال کشور را هم در کام خود فرو برده است، به تنهایی از عدم درک خطر متناسب با خسارات جبران‌ناپذیر پیش‌رو حکایت می‌کند. هنوز مدیریت کشاورزی کشور را می‌بینیم که سر به برگزاری مراسم سالانه از قبیل بزرگداشت تولیدکنندگان و هفته‌های پژوهش و ترویج و... گرم کرده یا در سفرهای دیپلماتیک آن ‌سوی مرزها برای سرمایه‌گذاری در جنوب کشور فراخوان می‌دهد؛ جنوبی که اگر به همین منوال بگذرد، دیری نخواهد پایید که در انزوای چاله‌هایش از رمق بیفتد. متأسفانه تفاوت سرعت بروز مرگ خاموش اراضی با فوریتی که در آتش‌سوزی‌ها به چشم می‌خورد، موجب نادیده‌گرفتن این فاجعه برای مدیریت‌هایی می‌شود که به دلیل جابه‌جایی مستمر میزهایشان به آینده دورتر عنایت ندارند، وگرنه باید از گذشته آژیر هشدار خطر را به صدا درآورده و تمامی نهاد‌های مدنی را به مشارکت فرا می‌خواندند. ای کاش هم‌اکنون هم به انتظار مباحثات کند نمایندگانی که بعضا دغدغه‌ای دورتر از پایان دوره نمایندگی خود ندارند، ننشینند، همان‌طور که برای مهار آتش‌سوزی منتظر مصوبه‌ای از بهارستان نخواهند بود.