الزام بازنگری در یک شراکت راهبردی
امیر پسندهپور*
موضعگیریهای اخیر روسیه در آخرین دقایق احیای برجام نشانه خوبی است برای الزام واکاوی همکاریهای راهبردی با این همسایه بزرگ. روسها که پیشتر، در فایل منتشرشده «محمدجواد ظریف» متهم به کارشکنی در روند شکلگیری توافق برجام شده بودند، با مواضع اخیر، مهر تأییدی بر مدعای ظریف زدند. آنچه مسلم است حمله روسیه به اوکراین تصمیم خلقالساعهای از سوی مسکو نبوده است و از ابتدای لشکرکشی روسها به سمت اوکراین از نوع صفآرایی و لجستیک نظامی آنها بهراحتی میشد تشخیص داد که جنگی در راه است. باوجود همه شواهد و قرائن میدانی، پوتین همواره ضمن تکذیب حمله نظامی، سعی در پنهانکردن نیت و غرض اصلی خود داشت اما تحلیلگران نظامی-امنیتی از ابتدا وقوع یک حمله نظامی را پیشبینی کرده بودند. اما سؤال مهم این است که چرا دولتمردان و بهویژه دستاندرکاران امر احیای برجام، نسبت به این واقعه و نقش مهم آن بهعنوان یک متغیر مؤثر، بیتفاوت بودند و در ناباوری مطلق با مواضعی نهچندان متناسب، عکسالعمل مناسبی نسبت به این موضوع نشان ندادند. پرواضح است روسیه که از نگاه ما یک شریک استراتژیک محسوب میشود، بههیچعنوان ما را در قامت یک شریک استراتژیک نمیبیند. چراکه نهتنها مسئولان ما را در جریان نیت خود در حمله به اوکراین قرار نداده است بلکه سعی کرد از ایران بهعنوان برگ بازی در میز مذاکرات وین برای امتیازگیری در مناقشه اوکراین استفاده کند. برای فهم بیاطلاعی مسئولان کشورمان از حمله روسیه به اوکراین همین بس که سفارت جمهوری اسلامی ایران در کییف برای ساماندهی و یا اعلام خروج اتباع ایرانی پیش از وقوع جنگ غافلگیر شده بود. نتیجهای که میشود گرفت این است که آنان نیز دروغ بزرگ پوتین را باور کرده بودند، وگرنه میباید برای خروج اتباع ایرانی بهخصوص دانشجویان از کییف چارهاندیشی میکردند. اما نکته مهمتر و قابلاعتناتر برای درک واقعیت بزرگ، توجه به انتقادات شدید وزیر خارجه اوکراین از اسرائیل است. فلانی در واکنش به همکاری اقتصادی تلآویو با مسکو برای نقلوانتقالات مالی روسها در ایام تحریم، اسرائیل را متهم کرد که عملا در این فاجعه انسانی در خدمت مسکو قرار گرفته است. همچنین حمله دو شب گذشته اسرائیل به مواضع جمهوری اسلامی در سوریه و شهادت دو نفر از افسران نظامی ما، مؤید بیعملی روسها در قبال حملات هوایی اسرائیل علیه منافع جمهوری اسلامی است. از آنجا که تقسیم کار در روسیه به این صورت است که نیروی هوایی و پدافند در اختیار روسیه است، آنها بازهم به تعهدات و وظایف خود بهعنوان یک شریک نظامی در عملیاتها، کارشکنی یا با مسامحه، خیانت کردند. تمامی این موارد و تقارن آن با لحظات حساس زمانی در وین و توافق احیای برجام، مؤید بدعهدی یا مجددا با احتیاط خیانت روسها نسبت به جمهوری اسلامی ایران است. مناسبات بینالمللی ایجاب میکند که یک شریک استراتژیک در بزنگاههای حساس، نقش حامی و پشتیبان را بازی کند؛ حال آنکه روسها همواره در حساسترین مقاطع نهتنها نسبت به منافع ما مؤمن نبودند بلکه سعی کردهاند از نیاز ما به حمایتشان به عنوان یک کارت بازی به نفع خود بهره ببرند. این شواهد و قرائن ایجاب میکند تا جمهوری اسلامی نسبت به نگاه راهبردی به مسکو بهعنوان یک شریک استراتژیک و امنیتی بازنگری جدی داشته باشد تا دیگر دچار چنین غافلگیریهای جدی امنیتی- اقتصادی- راهبردی نشود.
*دانشآموخته روابط دیپلماتیک
موضعگیریهای اخیر روسیه در آخرین دقایق احیای برجام نشانه خوبی است برای الزام واکاوی همکاریهای راهبردی با این همسایه بزرگ. روسها که پیشتر، در فایل منتشرشده «محمدجواد ظریف» متهم به کارشکنی در روند شکلگیری توافق برجام شده بودند، با مواضع اخیر، مهر تأییدی بر مدعای ظریف زدند. آنچه مسلم است حمله روسیه به اوکراین تصمیم خلقالساعهای از سوی مسکو نبوده است و از ابتدای لشکرکشی روسها به سمت اوکراین از نوع صفآرایی و لجستیک نظامی آنها بهراحتی میشد تشخیص داد که جنگی در راه است. باوجود همه شواهد و قرائن میدانی، پوتین همواره ضمن تکذیب حمله نظامی، سعی در پنهانکردن نیت و غرض اصلی خود داشت اما تحلیلگران نظامی-امنیتی از ابتدا وقوع یک حمله نظامی را پیشبینی کرده بودند. اما سؤال مهم این است که چرا دولتمردان و بهویژه دستاندرکاران امر احیای برجام، نسبت به این واقعه و نقش مهم آن بهعنوان یک متغیر مؤثر، بیتفاوت بودند و در ناباوری مطلق با مواضعی نهچندان متناسب، عکسالعمل مناسبی نسبت به این موضوع نشان ندادند. پرواضح است روسیه که از نگاه ما یک شریک استراتژیک محسوب میشود، بههیچعنوان ما را در قامت یک شریک استراتژیک نمیبیند. چراکه نهتنها مسئولان ما را در جریان نیت خود در حمله به اوکراین قرار نداده است بلکه سعی کرد از ایران بهعنوان برگ بازی در میز مذاکرات وین برای امتیازگیری در مناقشه اوکراین استفاده کند. برای فهم بیاطلاعی مسئولان کشورمان از حمله روسیه به اوکراین همین بس که سفارت جمهوری اسلامی ایران در کییف برای ساماندهی و یا اعلام خروج اتباع ایرانی پیش از وقوع جنگ غافلگیر شده بود. نتیجهای که میشود گرفت این است که آنان نیز دروغ بزرگ پوتین را باور کرده بودند، وگرنه میباید برای خروج اتباع ایرانی بهخصوص دانشجویان از کییف چارهاندیشی میکردند. اما نکته مهمتر و قابلاعتناتر برای درک واقعیت بزرگ، توجه به انتقادات شدید وزیر خارجه اوکراین از اسرائیل است. فلانی در واکنش به همکاری اقتصادی تلآویو با مسکو برای نقلوانتقالات مالی روسها در ایام تحریم، اسرائیل را متهم کرد که عملا در این فاجعه انسانی در خدمت مسکو قرار گرفته است. همچنین حمله دو شب گذشته اسرائیل به مواضع جمهوری اسلامی در سوریه و شهادت دو نفر از افسران نظامی ما، مؤید بیعملی روسها در قبال حملات هوایی اسرائیل علیه منافع جمهوری اسلامی است. از آنجا که تقسیم کار در روسیه به این صورت است که نیروی هوایی و پدافند در اختیار روسیه است، آنها بازهم به تعهدات و وظایف خود بهعنوان یک شریک نظامی در عملیاتها، کارشکنی یا با مسامحه، خیانت کردند. تمامی این موارد و تقارن آن با لحظات حساس زمانی در وین و توافق احیای برجام، مؤید بدعهدی یا مجددا با احتیاط خیانت روسها نسبت به جمهوری اسلامی ایران است. مناسبات بینالمللی ایجاب میکند که یک شریک استراتژیک در بزنگاههای حساس، نقش حامی و پشتیبان را بازی کند؛ حال آنکه روسها همواره در حساسترین مقاطع نهتنها نسبت به منافع ما مؤمن نبودند بلکه سعی کردهاند از نیاز ما به حمایتشان به عنوان یک کارت بازی به نفع خود بهره ببرند. این شواهد و قرائن ایجاب میکند تا جمهوری اسلامی نسبت به نگاه راهبردی به مسکو بهعنوان یک شریک استراتژیک و امنیتی بازنگری جدی داشته باشد تا دیگر دچار چنین غافلگیریهای جدی امنیتی- اقتصادی- راهبردی نشود.
*دانشآموخته روابط دیپلماتیک