|

حذف حدادعادل به بهانه دست‌دادن با خاتمی

تقابل اصولگرایی رادیکال با اصولگرایی میانه

روز سه‌شنبه 9 خرداد 1402 مراسم سالگرد درگذشت سیدمحمود دعایی در مؤسسه اطلاعات برگزار شد. مراسمی که حاشیه‌ای فراتر از متن داشت. تصویر دست‌دادن سیدمحمد خاتمی و حدادعادل بهانه‌ای شد تا اصولگرایان رادیکال اختلافاتشان با حدادعادل (که ریاست شورای ائتلاف اصولگرایان را بر عهده دارد) را بار دیگر کلید بزنند.

تقابل اصولگرایی رادیکال
 با اصولگرایی میانه

محمدپوریا کیوان: روز سه‌شنبه 9 خرداد 1402 مراسم سالگرد درگذشت سیدمحمود دعایی در مؤسسه اطلاعات برگزار شد. مراسمی که حاشیه‌ای فراتر از متن داشت. تصویر دست‌دادن سیدمحمد خاتمی و حدادعادل بهانه‌ای شد تا اصولگرایان رادیکال اختلافاتشان با حدادعادل (که ریاست شورای ائتلاف اصولگرایان را بر عهده دارد) را بار دیگر کلید بزنند. حتی اگر من و شما معتقد باشیم دست‌دادن حدادعادل و سیدمحمد خاتمی امری عادی و به رسم ادب بود، بازهم حملاتی که اصولگرایان رادیکال به حدادعادل کردند، مسئله بااهمیتی است که سویه‌های انتخاباتی آن را نشان می‌دهد؛ موضوعی که به رقابت درونی جریان اصولگرا با یکدیگر برمی‌گردد و با نگاه به بسته‌شدن لیست انتخاباتی دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی آغاز شده است. به عبارت روشن‌تر، جریان پایداری به بهانه انتشار این تصویر انتخابات 1402 را با محوریت تقابل با شورای ائتلاف کلید زد.

این موضوع از چند جنبه قابل تحلیل است:

اول: به‌طور طبیعی نمی‌توان باور داشت که حدادعادل احتمال حضور کسانی چون ظریف و سیدمحمد خاتمی را در مراسم نمی‌داد و ناگهان با آنها روبه‌رو شده است. شنیده شده که حسین شریعتمداری که در سالن بود، پس از سخنرانی خانیکی از محل سالن خارج می‌شود؛ بنابراین درصورتی‌که حدادعادل نیز نمی‌خواست در چنان موقعیتی قرار بگیرد، حتما از سالن خارج می‌شد یا اگر به‌صورت اتفاقی با آن روبه‌رو شده، رسم ادب را به جای آورده است.

دوم: اصلاح‌طلبان از پایان هر نوع تقابلی استقبال می‌کنند. به این معنا حدادعادل کسی بود (یا یکی از اولین کسانی بود) که اتهام تقلب را به برگزارکنندگان انتخابات در ایران زد و اتفاقا اتهام تقلب را به دولت سیدمحمد خاتمی زده بود. با‌این‌حال به لحاظ سیاسی و حتی اخلاقی هر نوع رفتاری که در چارچوب ادب صورت بگیرد، می‌تواند مورد تأیید باشد.

سوم: برعکس این تفکر را در میان اصولگرایان رادیکال شاهد هستیم. انتظار آنها این بود که حدادعادل آن لحظه بلند شود و حتی با سردادن چند شعار علیه «فتنه» مراسم را ترک کند تا محبوب قلب آنها باشد.

حمید رسایی بعد از انتشار تصویر دیدار خاتمی و حدادعادل دقیقا نقدی که به حدادعادل وارد می‌داند این است که چرا اساسا با او روبه‌رو شده است؟ او نوشته بود: «اگر شما خاتمی را یکی از رؤس کودتای سال ۸۸ و فتنه‌های بعدی بدانید، علیه رفتار ساختارشکنانه او موضع بگیرید و سخنرانی کنید، در انتخابات‌ها جریان مورد حمایت او را لولوی ترسناک معرفی کنید و مردم را از رأی‌آوری لیست او بترسانید تا به لیست شما رأی بدهند و... آیا وقتی او را ببینید، در‌حالی‌که پایین‌تر از او ایستاده‌اید، گل از گلتان می‌شکُفد، لبانتان به لبخند باز می‌شود، چشمانتان را با محبت به او می‌دوزید و دو دستی دستانش را می‌چسبید؟ شما خواننده این متن را نمی‌دانم ولی من که نمی‌توانم حتی برای یک لحظه!».

چهارم: در لابه‌لای متن رسایی یک نکته انتخاباتی نهفته است که ناظر بر انتخابات‌های گذشته (94 و 98) و همین‌طور انتخابات پایان سال 1402 نوشته شده است. جایی که او به «لولوسازی از لیست خاتمی» اشاره کرده است. اصولگرایان رادیکال (پایداری) از دو موضوع ناراحت هستند. در سال 94 اصولگرایان میانه (شورای ائتلاف به رهبری حدادعادل) لیستی برای انتخابات منتشر کرد که در آن عامدانه افراد جریان رادیکال حذف شدند. استدلال آنها این بود که با حضور این افراد لیست اصولگرایان رأی نخواهد آورد؛ آن لیست 30 بر هیچ به لیست خاتمی و عارف باخت. و از همان زمان این کینه ایجاد شد. جریان رادیکال به اصولگرایان میانه می‌گفت که با وجود حذف رادیکال‌ها از لیست انتخاباتی‌تان، اما دیدید که باز هم با اقبال مردم روبه‌رو نشدید.

اشاره دوم رسایی به «لولوسازی» به انتخابات سال 98 بازمی‌گردد. در آن انتخابات اصولگرایان میانه با انتشار خبرهایی در رسانه‌ها مدعی شدند خاتمی و اصلاح‌طلبان لیست خود را بسته‌اند و قرار است در شب آخر بار دیگر فیلم ویدئویی حمایت سیدمحمد خاتمی از لیست منتشر شود و بار دیگر اصولگرایان را 30 بر هیچ شگفت‌زده کنند. با همین استدلال جریان پایداری را وادار کردند تا با آنها بر سر یک لیست به وحدت برسند. لیستی که پای آن امضای قالیباف، حدادعادل و صادق محصولی نقش بسته بود.

پنجم: انتخاباتی‌بودن این حملات را در نوشته دیگری از نویسندگان جریان پایداری که مطالبش در رجانیوز هم باز نشر می‌شود می‌توان دید. مهدی جمشیدی در متنی که توسط جریان اصولگرای رادیکال در کانال‌ها بازنشر شد، به مسئله دیدار خاتمی و حدادعادل از منظر انتخاباتی پرداخته و می‌نویسد: «او حدادعادل است؛ رئیس شورای ائتلاف نیروهای «انقلاب» که به‌جای «برهه‌های انقلابی»، در «برهه‌های انتخاباتی» آفتابی می‌شود. کدخدای محافظه‌کاران است و‌ می‌کوشد با «منطق سهمیه‌بندی»، اجتماع ناگفتمانی و اتحاد شب‌ انتخاباتی بیافریند. و اینک که یکی از «سران فتنه» را دیده، این‌گونه به وجد و شوق آمده و دودستی، دست این «فتنه‌گر» را می‌فشرد و اظهار ارادت و مودت می‌کند».

نویسنده در بخش دیگری از یادداشت خود بار دیگر به مسئله ناراحتی خودشان از حدادعادل و اصولگرایان میانه در شورای ائتلاف اشاره کرده: «همین‌ها، فصل بازی قدرت که می‌رسد، ما را از امکان «رأی‌آوری اصلاح‌طلبان» می‌هراساند و به این بهانه، سبد ائتلاف را پر می‌کند. تنها توجیه نیز برای تحمیل فهرست چندپاره و تکه‌بندی‌شده‌اش، «خطر اصلاح‌طلبان» است. اما در اینجا، او با در آغوش گرفتن «خطر»، فاصله‌ای ندارد».

ششم: چرا معتقدم که اصولگرایان رادیکال (پایداری) بازی انتخابات را در درون جریان اصولگرا و با حمله به حدادعادل به‌عنوان نماد شورای ائتلاف کلید زده است؟

درست در همین روز که مراسم یادبود سیدمحمود دعایی برگزار شد، «شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی» که با عنوان اختصاری «شریان» شناخته می‌شود (و تشکل جدید نزدیک به پایداری و دولت است)، جلسه‌ای برگزار کرد. در این جلسه سیدمحمد حسینی (معاون پارلمانی دولت) و همچنین مجتبی ذوالنوری (نایب‌رئیس مجلس و نزدیک به پایداری) حضور یافته و سخنرانی کردند. آنها به دنبال این هستند تا لیست انتخاباتی اصولگرایان را بدون حضور اصولگرایان میانه و در ائتلاف با دولت و جریان سعید جلیلی آماده کنند. لیستی که در آن خبری از قالیباف و یارانش نباشد.

همچنان که حرف آخر در متن یادداشت‌نویس جریان اصولگرا همین مسئله را به صراحت بیان می‌کند: «زهی خیال باطل که جبهه انقلاب، بار دیگر به فهرست‌سازی عمل‌گرایانه اینان تن در دهد و تقدیر انقلاب را به «ائتلاف پدرخوانده‌ها» بسپارد. عهد تازه‌ای آغاز شده که در آن، معیار عبارت است از تعهد راستین به «اصالت‌های انقلابی». زین‌پس، جبهه انقلاب به عروسک خیمه‌شب‌بازی محافظه‌کاران تبدیل نخواهد شد و «بازی‌گردانی شبه‌انقلابی‌ها» را نخواهد پذیرفت».