|

گزارشی از وضعیت بغرنج خوابگاه‌های دانشجویی

خانه‌ روی آب دانشجوها

وقتی که از سد کنکور گذر کردند، با کوله‌باری از آرزو و امید از خانواده، دوستان و دیارشان گذشتند تا به تهران بیایند و با تحصیل در دانشگاه‌های این شهر رؤیاهای‌شان را به واقعیت برسانند. اما حالا در پشت سد خوابگاه‌ها در پی برآورده‌کردن ساده‌ترین نیازهای‌شان هستند.

خانه‌ روی آب دانشجوها

مریم مختاریان: وقتی که از سد کنکور گذر کردند، با کوله‌باری از آرزو و امید از خانواده، دوستان و دیارشان گذشتند تا به تهران بیایند و با تحصیل در دانشگاه‌های این شهر رؤیاهای‌شان را به واقعیت برسانند. اما حالا در پشت سد خوابگاه‌ها در پی برآورده‌کردن ساده‌ترین نیازهای‌شان هستند.

 

غذا، مشکلات بهداشتی، فرسودگی سازه‌ها، امکانات و ده‌ها مورد دیگر باعث شده به قول بعضی از این دانشجویان هر روز از برگشت به خوابگاه فراری باشند. در بعضی موارد خطراتی در خوابگاه سلامتی و جان دانشجویان را به خطر انداخته. یکی از آنها می‌گوید «نه خانواده‌مان شرایط زندگی ما را می‌بیند، نه مسئولان درک‌مان می‌کنند. هیچ‌کس ما را نمی‌فهمد». یک دانشجو می‌گوید قبل از همه‌ چیز هیچ‌کدام از دانشجویان نمی‌دانند جداشدن از خانواده و آمدن به شهری دیگر چه حسی دارد و حال همه مدتی بد است و آموزشی برای روبه‌روشدن با این وضعیت نیست. دانشجویانی از دانشگاه‌های تهران، علامه طباطبایی، الزهرا و علم و صنعت در گفت‌وگو با «شرق» از مشکلات خوابگاه‌هایی می‌گویند که قرار بود سرپناه و محل آرامش‌شان باشد.

 

ساس؛ میهمانی که به همه خوابگاه‌ها می‌رود

 

بیشتر دانشجویان از خوابگاه‌های مختلف یکی از اصلی‌ترین نکات منفی این روزهای خوابگاه را نظافت می‌دانند. رسیدگی‌نکردن به مسائل بهداشتی به‌ویژه در قسمت‌های عمومی و مشترک مانند سرویس‌های بهداشتی و آشپزخانه سلامت دانشجویان را به خطر می‌اندازد. وجود حشرات موذی مانند ساس هم یکی از مشکلاتی است که اغلب خوابگاه‌های دانشجویی حداقل یک‌ بار آن را تجربه کرده‌اند.

 

یکی از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی می‌گوید: من خوابگاه گلعذاری هستم و هر چیزی که می‌گویم، مربوط به این خوابگاه است، نه خوابگاه‌های دیگر دانشگاه. مهم‌ترین چیزی که اینجا باید درباره آن صحبت کرد، نظافت است. در تابستان بخشی از خوابگاه را به کارگران اجاره می‌دهند؛ این را که کارگران چه بخشی هستند، نمی‌دانم و مشکلی که وجود دارد، این است که برای مهرماه اتاق‌ها را تمیز نمی‌کنند.

 

سال قبل مشکل دیگری وجود داشت و این بود که تقریبا در بیشتر اتاق‌ها ساس وجود داشت و تا پایان سال هم باقی ماند و فرش و تخت‌ها همگی کثیف بودند، امسال چون از تابستان مدام این قضیه را پیگیری کردیم، دیدیم که حداقل فرش‌ها شسته شده‌اند (که قبلا این اتفاق نیفتاده‌ بود) و تشک‌های نویی تدارک دیدند. اما این اتفاق به‌ خاطر پیگیری مداوم بود، نه صلاحدید خوابگاه. وضعیت آشپزخانه هم همین‌طور است؛ اگرچه نظافت روزانه انجام می‌شود، اما تعریف آن‌چنانی ندارد. به‌ طور کلی می‌توانم بگویم نظافت یکی از مهم‌ترین مسئله‌های خوابگاه است که اگر پیگیری مداوم نباشد، خیلی راحت پشت گوش انداخته می‌شود.

 

یکی دیگر از دانشجویان همین دانشگاه می‌گوید: مسئولیت تمیزکاری سوئیت‌ها که شامل آشپزخانه و سرویس‌های مشترک بین سه اتاق شش الی هشت نفره است، برعهده خود دانشجوهاست و به‌همین‌دلیل اغلب به طور منظم تمیز نمی‌شوند و همین مسئله احتمال بروز مشکلات بهداشتی و انواع بیماری‌ها را افزایش می‌دهد. نیروهای خدماتی برای تمیزکاری سرویس‌ها از دانشجو پول دریافت می‌کنند و البته آن‌هم سر موقع انجام نمی‌شود.

 

یکی از دانشجویان الزهرا هم درباره نظافت و بهداشت خوابگاه گفت: از لحاظ بهداشتی هم در روزهای تعطیل آخر هفته و تعطیلات رسمی نظافت انجام نمی‌شود. در روزهای عادی هم صرفا با حجم زیادی آب آشپزخانه و سرویس بهداشتی و حمام بدون استفاده از شوینده یا جرم‌گیر شسته می‌شود. همچنین ورود بی‌رویه گربه به محل زندگی دانشجویان به دلیل درست‌نبودن در‌های ورود و خروج و حجم زیاد زباله‌هایی که در روزهای تعطیل تلنبار می‌شوند.

 

دیگر دانشجوی دانشگاه الزهرا هم این موضوع را تصدیق کرد و از بی‌توجهی به پر‌کردن مخازن مایع دستشویی گفت.

 

دانشجویی از دانشگاه علم و صنعت درباره چند هفته پیش گفت که در یکی از بلوک‌های خوابگاه دختران ساس شیوع پیدا کرده بود: مشکلی که وجود داشت، پنهان‌کاری مسئولان خوابگاه بود. ما تا مدت‌ها حتی از اینکه لباس‌های‌مان را در لباسشویی بیندازیم، می‌ترسیدیم. راهروی یک‌سری بلوک‌ها را بدون اینکه به ما خبر بدهند، سم‌پاشی کردند و اگر ما خودمان متوجه نمی‌شدیم، ممکن بود از طریق ظرف‌های‌مان که در آشپزخانه بود، مسموم بشویم و چند هفته طول کشید تا اطلاع بدهند.

 

در نهایت به ما گفتند کارشناس‌ها تأیید نکردند ساس بوده، ولی برای محکم‌کاری سم‌پاشی کردند. ما اطلاعات زیادی از اتاقی که اول ساس گرفته، نداریم. مثل اینکه جاروبرقی برای چند هفته دست‌شان مانده و وسایل‌شان وکیوم شده بوده. وقتی بچه‌ها درباره این مسئله از سرپرستی پرسیدند، چیزی نگفتند تا از طریق خود دانشجوها کم‌کم منتقل شد. چند هفته بعد تازه علنی کردند و راجع به ساس اطلاعیه پخش کردند.

 

ما از حرف‌های سرپرستی شنیدیم که مثل اینکه بچه‌های اولین اتاق علائم گزیدگی داشتند.

 

دیگر دانشجوی این دانشگاه هم درباره شیوع ساس گفت: به افراد داخل اتاقی که ساس در آن پیدا شده، سم داده‌ بودند که البته از بین رفتن ساس شرایطی دارد که تنها سم آن را از بین نمی‌برد. اما مسئولان روی موضوع سرپوش گذاشته‌ بودند و می‌گفتند حریم خصوصی بچه‌هاست و ما نمی‌توانیم تصمیم بگیریم که این حریم خصوصی در شرایط دیگر معنایی برای‌شان ندارد.

 

این موضوع تا جایی که بچه‌ها متوجه شدند و ساس را دیدند، طول کشید و به‌اصطلاح رسانه‌ای شد. آن‌ وقت راهروها و اتاق‌ها را سم‌پاشی کردند و کارشناس آوردند و از بچه‌ها درباره آن سؤال پرسیدند. این موضوع کمی نیست و می‌تواند آسیب‌های زیادی بزند که با سهل‌انگارانه‌ترین حالت می‌خواستند آن را حل کنند. استرس زیادی به همه وارد شد، به‌ویژه آنکه در روزهای امتحانات بود و بیشتر از همه دانشجوهای کارشناسی ترم اول نگران شده‌ بودند و حال بدی داشتند. دانشجویی از دانشگاه تهران هم می‌گوید سال گذشته شایعه وجود ساس در یکی از بلوک‌های خوابگاه در بین دانشجویان پیچیده بود.

 

منتظر هر جسم غیرخوراکی در غذا هستیم

 

کیفیت غذای دانشگاه‌ها سال‌های زیادی است که موضوع اعتراض جمعیت زیادی از دانشجویان است. مسمومیت غذایی از نتایجی است که کیفیت پایین غذا به همراه دارد و خوابگاه هم مستثنا از این قضیه نیست.

 

دانشگاه تهران مدتی است که از لحاظ غذا چه در سلف و چه در خوابگاه با نارضایتی روبه‌روست. دانشجویی که در خوابگاه سکونت دارد، درباره غذای این دانشگاه گفت: به نظر من غذای سلف دانشگاه از غذای خوابگاه بهتر است و من شاید یک سال باشد که غذایی در خوابگاه نگرفته‌ام. خیلی‌های دیگر هم ترجیح می‌دهند خودشان غذا درست کنند.

 

دانشجویی از خوابگاه گلعذاری می‌گوید: کیفیت غذا تعریف آن‌چنانی ندارد، هرچند در مقایسه با سال پیش بهتر شده، اما همچنان چیز درخور‌توجهی نیست (به‌عنوان مثال در مواقعی از سال کباب یا جوجه تنها چهار تکه بود!). عموما بچه‌ها غذاهای آماده‌ای که وجود دارد، مثل تن ماهی یا شنیسل و الویه را بهترین غذاها می‌دانند. گاهی هم شده که غذا به قدری بد بوده که برای تعداد زیادی از بچه‌ها باعث مشکلات گوارشی شده. در کل نیاز به نظارت بیشتر و بهتری هست.

 

دانشجویی دیگر هم درباره غذای این دانشگاه در خوابگاه می‌گوید کیفیت وعده‌ها متغیر است؛ گاهی خوب و گاهی هم بد هستند.

 

فاطمه که از دانشگاه علامه طباطبایی فارغ‌التحصیل شده، درباره غذای خوابگاهش گفت به قدری بد بوده که آن را نمی‌خورده.

 

درباره غذا، دانشجویی دیگر از همین دانشگاه می‌گوید: درباره غذا دو مسئله کیفیت و قیمت تمام‌شده وجود دارد. ظرف حدود سه یا چهار سال به‌شدت افزایش قیمت داشته، به نحوی که دانشجوی ورودی سال 1400 می‌گوید در سال 1401 غذای سه‌هزار‌تومانی می‌گرفته و حالا 12 هزار تومان، 15 هزار تومان و تا 20 هزار تومان هم می‌رود. این هزینه کمی نیست برای دانشجویی که در خوابگاه است. او باید صبحانه را هم تهیه کند و در روزهای جمعه خودش باید غذا درست کند.

 

این افزایش قیمت ظرف مدت کوتاهی به این مرحله رسیده. اگر شما در سنوات ارفاقی هم باشید، باید دو برابر این قیمت را چه در سلف دانشگاه و چه در خوابگاه پرداخت کنید. از نظر کیفیت هم همگی تأیید می‌کنند که پایین آمده و چیزی که دانشجوها تعریف می‌کنند، قرارداد بستن پیمانکارهای خوابگاه با برندهایی است که شناخته‌شده نیستند. حجم غذاها هم آن‌قدر زیاد نیست و سبد نانی کنار غذا می‌گذارند که می‌توانند از آن استفاده کنند.

 

دانشجوی دیگری از الزهرا هم درباره حجم غذا می‌گوید چون باب شده دخترها کم غذا می‌خورند، حجم غذا را به‌ قدری کم کرده‌اند که اغلب سیر نمی‌شوند. همچنین سلف جدا در خوابگاه نیست و برای دریافت غذا باید به رستوران مرکزی دانشگاه بروند. دانشجویی هم گفت باید هر روز منتظر پیداشدن جسمی غیرخوراکی و پخش‌شدن عکس آن باشیم.

 

دانشجویان دانشگاه علم و صنعت هم از کیفیت غذا چه از لحاظ نحوه پخت و چه از لحاظ مواد استفاده‌شده ناراضی‌اند و به نظر تعدادی از آنها کیفیت سلف دانشگاه از سلف خوابگاه بهتر است.

 

حریم شخصی معنای خود را از دست داده

 

موضوعی که اغلب دانشجویان از هر دانشگاهی از آن گله‌مند هستند، تراکم جمعیت و کوچک‌بودن اتاق‌هاست.

 

دانشجویی از دانشگاه تهران می‌گوید: بزرگ‌ترین مشکل خوابگاه ما شلوغ‌بودن آن است. در اتاقی که واقعا برای دو نفر مناسب است، شش نفر در آن زندگی می‌کنیم. ارتباط‌گرفتن و زندگی‌کردن با پنج نفر دیگر هم از نظر جایی که داریم و هم از نظر بهداشتی سخت است.

 

دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی هم می‌گوید: از مهم‌ترین مشکلاتی که می‌توانم به آن اشاره کنم، کمبود جا و کوچک‌بودن اتاق‌هاست. اتاق‌ها و سوئیت‌های خوابگاه بیشتر از ظرفیتی که باید، دانشجو دارند و همین مسئله موجب بروز مشکلات متعدد دیگری بین دانشجوها می‌شود. به‌عنوان مثال اتاق‌هایی که مشخصا برای دو دانشجو طراحی شده‌اند، چهار‌تخته هستند و هیچ فضایی برای نشستن، مطالعه و... باقی نمی‌ماند.

 

دانشجوی دیگری هم می‌گوید در خوابگاهی که در سعادت‌آباد هست، وضعیت به‌شدت بد بود. هر اتاق شامل یک هال، اتاق و آشپزخانه بود و کسی که در هال زندگی می‌کرد، اصلا حریم شخصی نداشت. البته در این خوابگاه امکاناتی بود که در دیگر خوابگاه‌های دانشگاه نداشتیم.

 

درباره دانشجویان سنوات ارفاقی هم یک دانشجو می‌گوید: باید به وضعیت بچه‌های سنواتی و ترم ۹ به بالا (برای کارشناسی) اشاره کرد که هزینه غذا برای آنها چند برابر هست و امکان دریافت خوابگاه نیز دیرتر از بقیه، یعنی تقریبا یک ماه پس از آغاز فصل درسی، فراهم می‌شود، که این یعنی در یک ماه اول هیچ اتاقی به این افراد داده نمی‌شود. این موردی است که هرساله گزارش می‌شود.

 

نبود فضای شخصی در خوابگاه‌های این دانشگاه تا حد یک پرده دور تخت برای استراحت و مطالعه دانشجوها نیز گفته دیگر دانشجوی علامه طباطبایی است.

 

دانشجوی دانشگاه الزهرا هم از حضور دانشجویان بومی در خوابگاه به قیمت هر شب 80 هزار تومان و دانشجویان شبانه هر شب 120 هزار تومان می‌گوید؛ در‌حالی‌که دانشجویان سنواتی را از خوابگاه بیرون می‌کنند و همچنان هم تخت خالی در خوابگاه هست.

 

دانشگاه علم و صنعت هم با این مشکل روبه‌روست و یکی از دانشجویان می‌گوید: دانشگاه برای اسکان‌دادن به دانشجوهای شبانه، ظرفیت اتاق‌ها را افزایش داده؛ در‌صورتی‌که در دفترچه انتخاب رشته ذکر شده خوابگاه به آنها تعلق نمی‌گیرد. تا جایی که ما می‌دانیم، هزینه دانشجوهای شبانه به صندوق رفاه نمی‌رود، بلکه برای خود دانشگاه است. دانشگاه تحت عنوان اسکان حداکثری به دانشجوهای شبانه، میهمان و حتی پردیس جا می‌دهد. این از جهتی ظلم است و ما از امکانات برابر استفاده می‌کنیم. دانشجوی روزانه با دادن تعهد از خوابگاه و امکاناتش استفاده می‌کند، اما دانشجوی پردیس صرفا با پرداخت پول از همان امکانات استفاده می‌کند. اتاق دانشجوی ارشد که باید در آن دو نفر باشند، با دوطبقه‌کردن تخت آن را سه‌نفره کرد‌ه‌اند و بعضی اتاق‌ها آن‌قدر کوچک است که سه نفر روی زمین هم‌زمان نمی‌توانند بنشینند.

 

ایمنی و رفاه با فرسودگی در خطر افتاده

 

یکی از بلوک‌های پسران خوابگاه دانشگاه علم و صنعت چندی پیش دچار ریزش سقف بر اثر ترکیدگی لوله شده است. دانشجویان درباره این اتفاق می‌گویند بلوکی که در آن حادثه رخ داده، نوساز بوده است. این اتفاق خسارت جانی نداشت ولی ممکن بود یکی از دانشجویان در آن لحظه در راهرویی باشد که سقف آن ریزش کرده است.

 

این موضوع حل شده، اما برای دانشجویان سؤال است چرا خوابگاهی که چند سال است افتتاح شده چنین مشکلی دارد؟ در همین دانشگاه، در بلوک‌های دختران گرمایش آب حمام در طبقه چهارم هم معضلی است که به‌ خاطر آن باید از حمام طبقات دیگر استفاده کنند. دانشجویان با توجه به گذر سال‌ها از ساخت بعضی بلوک‌ها، وجود پله اضطراری را برای آنها ضروری می‌دانند که تصمیمی برای احداث آن گرفته نشده است. وسایل و تجهیزات اتاق‌ها اعم از پنجره‌ها، صندلی و میزها، شیرآلات و... هم همگی نیاز به تعمیر یا نوسازی دارند.

 

دانشجویان از کهنگی و فرسودگی وسایل و تجهیزاتی مثل یخچال، تخت‌ها، جاروبرقی و وضعیت اینترنت و آنتن‌دهی ضعیف در خوابگاه‌های دانشگاه علامه طباطبایی می‌گویند. اقداماتی که برای نوسازی و تجهیز خوابگاه‌ها صورت می‌گیرد، بسیار ناچیز و ناکافی‌اند. کمبود بودجه بهانه همیشگی مسئولان در رسیدگی به این مسائل بوده و هیچ شفاف‌سازی‌ای درخصوص تخصیص بودجه انجام نمی‌شود.

 

یکی از دانشجویان توضیح می‌دهد: در هر طبقه کپسول آتش‌نشانی وجود دارد‌؛ البته در این چندسالی که من اینجا هستم، ندیدم مأموری برای بازرسی کپسول‌ها بیاید، اگر هم آمده من تا به حال ندیده‌ام‌‌. دیوارهای اتاق‌ها هم نیاز به ترمیم دارند و بعضی دارای ترک‌‌خوردگی و گچی هستند، در حدی که با تکیه‌دادن راحت لباس گچی می‌شود و این قضیه گرچه گفته‌ شده اما مورد بررسی قرار نگرفته است.

 

مسئله دیگر در مورد امکانات رفاهی خوابگاه مانند سالن مطالعه، بوفه و باشگاه است که همگی اول ترم تحصیلی مشکل داشتند و وجود نداشتند، اما با پیگیری مداوم شورای صنفی ایجاد شدند. درخصوص سیستم گرمایشی هم شوفاژها گرچه روشن هستند، اما گرمای آن‌چنانی ندارند و بیشتر به سرویس نیاز دارند که گاهی انجام می‌شود و گاهی نه. نبود فضای چندان برای فعالیت صنفی، محدودیت‌های چندگانه، وجود یک اتاق مطالعه کوچک و کم‌امکانات در حیاط و نه داخل خود ساختمان هم از دیگر مشکلات خوابگاه هستند.

 

از آنجا که دانشگاه علامه طباطبایی بیش از یک خوابگاه در مناطق مختلف شهر دارد، برای پردیس مرکزی و ساختمان‌های دیگر دانشگاه سرویس‌هایی تعبیه شده‌اند. به گفته دانشجویان اتوبوس‌ها به اندازه کافی جا ندارند و گاهی باید بایستند یا روی زمین آن بنشینند. اتوبوس‌های قدیمی هم بین آنها وجود دارد. اخیرا در دوره امتحانات اتوبوس‌هایی در ساعت‌های جدید برای تسهیل رفت‌و‌آمد و استفاده از کتابخانه دانشگاه گذاشته شده که دانشجویان از بابت آن اظهار خوشحالی کردند.

 

دانشگاه تهران هم با وجود اینکه یکی از دانشگاه‌های برتر ایران است، با مشکلاتی روبه‌روست؛ از‌جمله قدیمی‌بودن تعدادی از خوابگاه‌ها و فرسودگی امکانات که به بهانه نبودن بودجه نوسازی آنها مدام به تعویق می‌افتد. دانشجویی از مشکل لوله فاضلاب در یکی از ساختمان‌های خوابگاهی می‌گوید که مدتی قبل به خاطر آن آب یکی از ساختمان‌ها قطع شد و در ساختمان دیگری بوی به‌شدت نامطبوعی حس می‌شد؛ تا حدی که شبانه حدود ساعت 12 آن را تعمیر کردند.

 

دانشجویی که در خوابگاه دانشگاه الزهرا سکونت دارد نیز به تعدادی از این مشکلات اشاره می‌کند: ما داخل خوابگاه استخر داریم که آن را از خوابگاه جدا کرده و اجاره داده‌اند. البته دانشجوها با 30 هزار تومان به ازای هر سانس می‌توانند از آن استفاده کنند، اما در ساعات و روزهای مشخص، مثلا روزهای فرد از ساعت پنج تا هشت شب. فضای زیبایی به اسم «باغ نو» در خوابگاه داریم که بنا بر دلایل نامعلومی، نصف آن حصارکشی شده و اجازه استفاده از آن به دانشجویان داده نمی‌شود. دو سالن ورزشی هم داریم که یکی خالی از وسیله است و آن یکی وسایل کم و قدیمی دارد که کفاف دانشجویان را نمی‌دهد. سالن‌های مطالعه هم به‌جز در ایام امتحانات 24‌ساعته نیستند.

 

توهین، تحقیر و پرخاش حتی برای یک دقیقه

 

در صحبت با دانشجویان پسر، آنها همواره شرایط خوابگاه دختران را به‌ دلیل رفتارهای نامناسب سرپرستان نسبت به ساعات رفت‌و‌آمد و پوشش سخت‌تر از خود می‌دیدند. دختر‌های دانشجو نیز از تبعیضی آشکار بین خود و پسرها ناراضی بودند.

 

یکی از فارغ‌التحصیلان دختر دانشگاه علامه طباطبایی درباره رفتاری که نسبت به آنها می‌شده، گفت: ساعت خوابگاه ما 9 شب بود. بعد از 9 شب شروع می‌کردند به حضور و غیاب. کمک‌سرپرست‌ها در هر اتاق تک به تک حضور و غیاب می‌کردند و آنهایی که غایب بودند به خانواده‌شان زنگ می‌زدند که آیا خبر دارید یا ندارید که دخترتان به خوابگاه نیامده. فرقی هم ندارد ترم اول کارشناسی باشی یا ترم آخر دکتری، 50‌ساله باشی و شوهر و بچه داشته‌ باشی، در هر صورت اطلاع می‌دادند. یکی از دانشجویان دکتری که دوست بودیم، حدودا 33‌ساله بود و زمانی که دیر می‌آمد به خانواده‌اش زنگ می‌زدند.

 

این موضوع واقعا برای او ناراحت‌کننده بود و شرایط رفتن از خوابگاه را هم نداشت. اگر دیر به خوابگاه برمی‌گشتیم درها قفل بودند. باید به نگهبان توضیح می‌دادیم کجا بودیم و در دفتر می‌نوشتیم و امضا می‌کردیم. آن‌هم با کلی تهدید که اگر بیشتر شود فلان اتفاق می‌افتد و اگر از تعدادی هم بیشتر می‌شد از خوابگاه اخراج می‌شدی. بعد از رفتن به داخل باید به سرپرست خوابگاه توضیح می‌دادی کجا بودی و بعد هم که به اتاق می‌رفتی تازه باید به خانواده می‌گفتی که چرا دیر رسیدی.

 

خانواده‌ای که دیدی از زندگی در تهران و ترافیک آن ندارند. آنها نگران می‌شدند و باید توضیح می‌دادی مثلا مترو خراب شده‌ بود و 10 دقیقه دیر رسیدم. برای من پیش آمده بود که در ساعت حضور و غیاب خواب بودم و با خانواده‌ام تماس گرفتند و باعث نگرانی آنها شدند؛ وقتی‌ گفتم من حضور داشتم و چرا با خانواده‌ام تماس گرفتید، گفتند نباید در این ساعت می‌خوابیدی و باید اطلاع می‌دادی.

 

این‌طور هم نبود که خانواده از قبل اطلاع بدهند که دختر ما یک ساعت دیر می‌آید و او را قبول کنید و آنها بپذیرند. مسئولان خوابگاه بالاخره ایرادشان را می‌گرفتند. این در حالی بود که پسرها تا 12 شب می‌توانستند بیرون باشند و اگر هم برنمی‌گشتند، به خانواده‌شان اطلاع نمی‌دادند. این تبعیض بزرگی بود که همیشه با آن درگیر بودیم. رفتار بالا به پایینی داشتند و در همه زندگی ما دخالت می‌کردند.

 

دختر دیگری از خوابگاه‌های همین دانشگاه، درباره ساعات ورود و خروج می‌گوید: آخرین ساعت ورود به خوابگاه دختران ‌9:30 است که علی‌رغم اعتراضات و نارضایتی‌های فراوان دانشجوها با افزایش ساعت موافقت‌ نشد. این در حالی است که خوابگاه پسران تا ساعت ۱۱ محدودیت ورود ندارد. دانشجو برای چند دقیقه تأخیر، ترافیک و هر مشغولیت دیگری که باعث تأخیر بشود، با مؤاخذه، توهین و پرخاشگری مسئولان روبه‌رو می‌شود. دانشجوها هر شب سرشماری‌ می‌شوند و در صورت غیبت فورا به خانواده اطلاع داده می‌شود. سرپرستان احترامی برای دانشجو قائل نیستند و به خود اجازه بی‌احترامی به دانشجو را با صحبت با لحن تند و نامناسب، توهین و تهدید و‌... می‌دهند.

 

در این بین، درباره رفتار کارکنان در خوابگاه‌های پسران در دانشگاه علامه طباطبایی، دانشجویی از مسئله‌ای می‌گوید که سال گذشته رخ داده و فیلم آن هم منتشر شده است: مسئول شب به بهانه بوی سیگار در اتاقی را می‌زند و بی‌اجازه وارد اتاق می‌شود و تهاجمی عمل می‌کند و درگیری رخ می‌دهد. این مسائل بستگی دارد در حراست چه کسی باشد و تا چه حد آزادی عمل داشته‌ باشد که در دوره گذشته دست آنها باز بود.

 

یکی از دانشجویان دختر دانشگاه علم و صنعت تهران نیز از وضعیت خوابگاه خود می‌گوید: به نظر من اولین مسئله‌ای که هرکس خوابگاه می‌آید با آن درگیر می‌شود، کنترل بیش از حد است. برای مثال ساعت ورود و خروج که اگر تأخیر بیشتر از یک تعدادی در ماه بشود، کمیته‌ای می‌رویم. حضور و غیاب شبانه، گیت ورود و خروج که گفته می‌شود به‌ خاطر امنیت دانشجوهاست و برای اینکه کسی غیر از دانشجوها وارد نشود، اما چیزی که ما دیدیم برای کنترل پوشش دانشجوها حین ورود به دانشگاه استفاده می‌شود؛ چون می‌توانستند اسم بچه‌ها را به راحتی یادداشت کنند. حراست در خوابگاه هم به پوشش هنگام بیرون‌رفتن بچه‌ها تذکر می‌دهد؛ البته اخیرا کمتر شده‌ است.

 

یکی دیگر از دختران ‌می‌گوید: در خوابگاه ما می‌شود از شش صبح تا 10 شب رفت‌و‌آمد داشت، ولی بعد از 10 شب حتی اگر مریض باشی و حالت خیلی بد باشد و خانواده‌ات تأیید کنند که می‌توانی از خوابگاه بیرون بروی، این اجازه را نمی‌دهند و با برخورد بد هم این کار را انجام می‌دهند. به خانواده‌ها برای غیبت و حتی در زمان برگشت به خانه هم تماس می‌گیرند. در دانشگاه‌های دیگر فهرست را پر می‌کنند و برمی‌گردند، اما در علم و صنعت تماس می‌گیرند تا ببینند دختر به خانه برگشته یا نه.

 

فرقی هم نمی‌کند چند‌ساله باشی، با اینکه اجازه دختر بالای 18 سال دست خودش است. صبح‌ها قبل از خروج، حراست خانم در ساختمان خوابگاه است و لباس‌ها را چک می‌کند. دانشجوهای تهرانی از در‌های دیگری وارد می‌شوند و این چالش‌ها را ندارند. سال گذشته دانشجویی به خاطر لباسی که مورد تأیید نبوده (دامن تا زیر زانو و شلوار رنگ پوست زیر آن) مدتی تعلیق شد.

 

دانشجویی از دانشگاه الزهرا هم در ارتباط با دیر‌کردن می‌گوید خود او در مسئله دیر‌آمدن تجربه‌ای ندارد، ولی بقیه می‌گویند بستگی دارد آن شب چه‌ کسی مسئول باشد؛ بعضی‌ها با تو به‌شدت توهین‌آمیز رفتار می‌کنند چون دیر آمدی، بعضی هم برایشان اهمیتی ندارد و تعهد می‌گیرند و می‌فرستندت داخل.

 

رفتار بد کارکنان و استفاده از الفاظ زشت و تحقیر و توهین از‌جمله موارد نارضایتی است. این افراد برای توجیه از جملاتی مانند دلم می‌خواهد و این‌طور ترجیح می‌دهم استفاده می‌کنند و در نهایت می‌توانند تو را داخل اتاق شلوغ و پردردسر بیندازند. درباره خوابگاه الزهرا همچنین گفته‌ شد داخل محوطه تعدادی گربه وجود دارد که دانشجویان به آنها علاقه و وابستگی دارند. این گربه‌ها به همت انجمنی به نام همزیست، واکسینه و عقیم شده‌اند، اما مسئولان خوابگاه هر چند وقت یکی از گربه‌ها را می‌گیرند و به جای دوری می‌برند که رها کنند.