|

نگاهی به نزاع جدید فدراسیون فوتبال و رد صلاحیت علی کفاشیان

کش‌و‌قوسی که دیگر جذابیتی ندارد

این روزها یک بار دیگر فدراسیون فوتبال به محل بحث و جدلی تند تبدیل شده است. دلیل اصلی نزاع نیز ریاست بر صندلی مدیریت فدراسیون فوتبال است. بدون تعارف به نظر می‌رسد که جذابیت این صندلی آن‌قدر زیاد است که می‌شود اینجا نیز از همان مثال قدیمی در فضای سیاسی-اقتصادی کشور استفاده کرد که صندلی‌های نفتی مدیریت شیفتگی زیادی برای مدیران نفتی به وجود می‌آورد. البته قصد توهین وجود ندارد اما این سؤال پیش می‌آید که مگر در فوتبال ایران و در ساختمان مدیریت این فوتبال چه خبر است که علی کفاشیان یا مهدی تاج همیشه باید در صدر بسیاری از بگومگوهای آن قرار بگیرند.

کش‌و‌قوسی که دیگر جذابیتی ندارد

این روزها یک بار دیگر فدراسیون فوتبال به محل بحث و جدلی تند تبدیل شده است. دلیل اصلی نزاع نیز ریاست بر صندلی مدیریت فدراسیون فوتبال است. بدون تعارف به نظر می‌رسد که جذابیت این صندلی آن‌قدر زیاد است که می‌شود اینجا نیز از همان مثال قدیمی در فضای سیاسی-اقتصادی کشور استفاده کرد که صندلی‌های نفتی مدیریت شیفتگی زیادی برای مدیران نفتی به وجود می‌آورد. البته قصد توهین وجود ندارد اما این سؤال پیش می‌آید که مگر در فوتبال ایران و در ساختمان مدیریت این فوتبال چه خبر است که علی کفاشیان یا مهدی تاج همیشه باید در صدر بسیاری از بگومگوهای آن قرار بگیرند.

 

آن‌هم برای فوتبالی که اگر بخواهیم با انصاف درباره آن سخن بگوییم، در همین یک دهه گذشته شاید نمودار صعود و پیشرفت در آن داده‌های امیدوارکننده‌ای را نشان ندهد؛ یعنی از چیزی که هست، می‌شد جایگاه بهتری داشت اما کارشناسان بر این باورند که نتوانسته‌ایم از پتانسیل‌هایی که دور از دست نبودند‌ به نحو احسن استفاده کنیم. اگر در این مدیریت اجرائی مانند بسیاری دیگر از مدیریت‌های اجرائی دیگر دچار ضعف بوده‌ایم، این پرسش باز هم به جواب نمی‌رسد که پس چرا برخی چهره‌ها در نزاع برای صندلی مدیریت فدراسیون مدام تکرار می‌شوند. به‌تازگی نیز یک بار دیگر کفاشیان و تاج در برابر هم قرار گرفته‌اند.

 

کفاشیان نزدیک 9 سال رئیس فدراسیون فوتبال بوده است و اکنون نیز رؤیای این مدیریت رهایش نمی‌کند، برای همین در انتخابات رئیس جدید برای فدراسیون فوتبال ثبت نام کرد، اما کمیته‌های بدوی و استیناف انتخابات او را رد صلاحیت کردند و این‌گونه جدی‌ترین رقیب مهدی تاج کنار رفت. همیشه برای مهدی تاج این حواشی وجود داشته است که از سوی برخی نیروهای سیاسی تعیین‌کننده در نهادهای غیردولتی حمایت می‌شود. اگر چنین باشد، آیا رد صلاحیت کفاشیان با دست‌فرمان این نیروهای تعیین‌کننده سیاست ایرانی رخ داده است؟

 

به هر حال کفاشیان از این رد صلاحیت آن‌قدر ناراحت شده است که نظر خود را تغییر داده و می‌خواهد به مراجع بین‌المللی ازجمله‌ ای‌اف‌سی یا فیفا شکایت کند. او نامه‌ای هم به دبیرکل فدراسیون نوشته و از حیرت خود برای رد صلاحیتش نوشته. در این نامه آمده است: «پیرو نامه مورخ 11/۱۱/1403 ارسالی این‌جانب به کمیته استیناف انتخابات پیوست (۱) با کمال تعجب از ارسال پیامک عدم احراز صلاحیتم از سوی فدراسیون فوتبال با توجه به دلایل متقن قیدشده در نامه فوق‌، ذکر موارد ذیل را به استحضار می‌رساند. با استناد به بند الف از ماده ۷ دستورالعمل انتخابات فدراسیون فوتبال این‌جانب براساس مدارک ارائه‌شده نامزد پست ریاست فدراسیون فوتبال شده و دارای همه شرایط قیدشده بوده‌ام.

 

در بند ب از ماده ۷ دستورالعمل انتخاباتی صراحتا آمده است کمیته‌های انتخاباتی نمی‌توانند شرایطی را که در اساسنامه فدراسیون قید نشده باشد، به‌عنوان شرایط احراز صلاحیت تعیین کنند. این کمیته‌ها می‌توانند فقط مدارکی را که شرایط احراز صلاحیت را تصدیق می‌کند، درخواست کنند.

 

ضمن تأکید به اینکه مدارک مورد نیاز و الزام‌آور منطبق با اساسنامه و دستورالعمل انتخاباتی ارائه‌شده کامل هستند، صرف داشتن حکم کمیته اخلاق در ادوار و سنوات گذشته که مدت‌زمان این محرومیت نیز به اتمام رسیده است، در هیچ‌یک از مواد اساسنامه و دستورالعمل‌های انتخاباتی نیامده است. با اینکه در دوره‌های قبل انتخابات ارکان فدراسیون این رویه متداول نبوده است و رجوع کمیته‌های انتخاباتی به آرای کمیته اخلاق که مدت‌زمان آن سپری شده است، بدعت و متناقض با مقررات انتخاباتی و اساسنامه فدراسیون است، مضاف بر اینکه کمیته استیناف فدراسیون فوتبال طبق حکم شماره ۲ مورخ 29/۰۲/1399 مواد ۷۴ و ۷۶ مقررات انضباطی -مستند حکم کمیته اخلاق را- که مبنای اصلی محکومیت این‌جانب بوده است، نقض کرده است.

 

با توجه به مدارک ارسال‌شده به کمیته بدوی انتخابات از طریق دبیرخانه کمیته‌های یادشده، این‌جانب همه مدارک سه‌گانه الف، ب و ج قیدشده در بند ۳ از ماده ۳۹ ازجمله گواهی عدم سابقه محکومیت کیفری براساس گواهی مراجع صالح قانونی و قضائی را که در اساسنامه آمده است، ارائه داده‌ام، بنابراین مبرهن و مشخص است که استناد کمیته‌های بدوی و استیناف انتخابات فدراسیون به بند ۴ از ماده ۳۹ و بند ب از ماده ۳۹ با توجه به ارائه گواهی عدم سوء‌پیشینه کیفری صادره از مرجع قضائی قوه قضائیه با امعان نظر به مفاد مذکور کاملا متناقض و مغایر با اساسنامه و دستورالعمل احراز شرایط کاندیداهای انتخاباتی است.

 

با استناد به ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی که از قوانین الزام‌آور قوانین ملی و مدنی جمهوری اسلامی ایران؛ محکومیت در فوتبال عموما تعلیق موقت تلقی می‌شود که اغلب به‌عنوان یک اقدام انضباطی است. این محرومیت می‌تواند به دلایل مختلفی از سوءرفتار در میدان گرفته تا مسائل اداری اعمال شود، بنابراین از آنجا که حکم کمیته مربوطه ازجمله اخلاق، انضباطی و استیناف در یک بازه زمانی تعیین و اعمال می‌شود، این محرومیت‌ها به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند دائمی باشد، مگر اینکه در حکم مرجع قضائی صادرکننده از کلمه دائمی و همیشگی استفاده شود.

 

در غیر‌این‌صورت بعد از گذشت مدت‌زمان تعلیق عملا کلمه محرومیت اجرائی نیست و زائل می‌شود و البته در فوتبال از این دست محرومیت‌ها که با تعلیق همراه است، بارها درباره بازیکنان، مربیان باشگاه‌ها و مدیران فعال در حوزه فوتبال دیده می‌شود که پس از دوران محرومیت، خودبه‌خود خنثی می‌شوند. درواقع محرومیت زمانی معنا پیدا می‌کند که اثر آن تا زمان حال باقی مانده و تا آینده ادامه داشته باشد و اگر غیر از این بود، قانون‌گذار می‌توانست به جای کلمه محرومیت از واژه عدم سابقه محرومیت در کمیته‌های قضائی فدراسیون فوتبال استفاده کند.

 

با توجه به توضیحات مستند و مستدل منطبق با اساسنامه فدراسیون و دستورالعمل‌های انتخاباتی چنانچه آن فدراسیون محترم از مقامات بین‌المللی (FIFA) و (AFC) استعلامی در این زمینه انجام داده است، مراتب را به این‌جانب ابلاغ کنند و در غیراین‌صورت استعلام‌نشدن از مراجع یادشده (به منظور جلوگیری از هرگونه ابهام و رویه نادرست که تاکنون در هیچ‌یک از مجامع انتخاباتی فدراسیون فوتبال در ادوار گذشته سابقه نداشته است، مراتب را از مراجع یادشده (FIFA,AFC) استعلام کنند.

 

در پایان مستدعی است که به منظور احقاق حقوق حقه این‌جانب و جلوگیری از هرگونه شائبه و بدعت در انتخابات رسیدگی عاجل مبذول و چنانچه فرایند رسیدگی در بازه زمانی برگزاری انتخابات میسر نیست، نسبت به تعویق زمان انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ اقدام مقتضی به عمل آید. بدیهی است که در صورت رسیدگی‌نشدن به منظور تمکین از مقررات و اساسنامه‌های فدراسیون فوتبال، به‌ناچار برای رفع شبهه موضوع از نهادهای بین‌المللی فوتبال (FIFA و AFC) پیگیری خواهد شد».

 

به نظر می‌رسد یک بازی دیگر در زمین بازی فوتبال آغاز شده است. حالا کمیته‌های استیناف باید پاسخ‌گوی نامه کفاشیان باشند. بعید است جواب آنان بتواند دلیل جذابیت بیش‌از‌حد مدیریت بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال را مشخص کند، اما می‌تواند پازلی جدی برای تکمیل پازل‌های صفحه شلوغ فوتبال کشور باشد. در‌این‌میان فقط مسئله‌ای که هنوز درباره آن سخنی به میان نیامده است، این است که بین این مدیر یا آن مدیر در فدراسیون فوتبال چه تفاوت‌هایی وجود دارد. کارشناسان ورزشی باید محکی به نتیجه 9ساله مدیریت کفاشیان و کارنامه کاری تاج بزنند.

 

این‌گونه شاید مخاطبان بتوانند با ویژگی هرکدام از آنان بهتر آشنا شوند. یعنی نشان دهند که بین هرکدام از این افراد برای توسعه فوتبال ایران چه تفاوتی میان ویژگی‌های کارآمدی وجود دارد. البته این جمله یک طنز نیست. درواقع مخاطبان با این روش دلیل کش‌وقوس‌های فدراسیون فوتبال را نیز بهتر درک خواهند کرد یا حداقل چشم‌اندازی را برای خود می‌سازند که در پایان این نزاع، آیا مدیری بیرون می‌آید که بتواند به اندازه دانش خود وضعیت فوتبال را تغییر دهد؟ شاید به دلیل پاسخ مشخص این پرسش است که نزاع در فدراسیون فوتبال دیگر جذابیتی ندارد.