حذف ۵ از معادله ۵+۱
از ابتدای مکاتبه ترامپ با مقامات ایران، این بحث جدی بهخصوص در محافل ایرانی مطرح بود که مذاکره «مستقیم» با آمریکا جایز نیست، ولی رهبری اجازه مذاکره «غیرمستقیم» را با هدف رفع تحریمها به دولت داده است.


امیر مقامی - استاد دانشگاه
از ابتدای مکاتبه ترامپ با مقامات ایران، این بحث جدی بهخصوص در محافل ایرانی مطرح بود که مذاکره «مستقیم» با آمریکا جایز نیست، ولی رهبری اجازه مذاکره «غیرمستقیم» را با هدف رفع تحریمها به دولت داده است. متقابلا ترامپ اصرار داشت که مذاکراتش با ایران، مستقیم است نه غیرمستقیم. اما به نظر میرسد ایران و آمریکا برداشت متفاوتی از مستقیمبودن و غیرمستقیمبودن مذاکرات خود دارند.
بدیهی است آنچه در مسقط روی داد، درواقع مذاکره با میانجیگری عمان بود. نقش میانجی نیز همین است که دیدگاه طرفین را به یکدیگر منتقل کند و سهم و نقشی برای خود قائل نیست و ملاحظات یا منافع خود را دخالت نمیدهد. برداشت طرف ایرانی این است که به صورت غیرمستقیم با آمریکا مذاکره کرده، اما مقصود ترامپ ظاهرا چیز دیگری است؛ او تروئیکای اروپایی، اتحادیه اروپا، چین و روسیه را در نهایت واسطههایی میدید که در قالب معروف 1+5 نقشی برای خود تعریف کرده بودند و در بازی که اصولا نباید در آن باشند، بهره میبرند. مثلا آنها فروش هواپیمای خود را بهعنوان امتیاز به ایران میدهند، درحالیکه سر هواپیماساز آمریکایی بیکلاه میماند. از ابتدا هم درواقع سه وزیر اروپایی که به تهران آمدند و شرح آن را جک استراو، وزیر خارجه وقت بریتانیا، نوشته است، هدفشان همین کنترل تنش بیان تهران و واشنگتن بود. ترامپ میگوید نیازی به آنها ندارد و میتواند «مستقیما» با تهران به توافق برسد.
اتفاقا ورود آمریکا به مذاکرات هستهای و شکلگیری 1+5 هم ناشی از این ایده بود که اروپا از خودش ارادهای ندارد و تابع آمریکاست. از این سبب میتوان گفت هر دو طرف به درستی میگویند که ایده آنها پذیرفته شده است؛ هم مستقیم و غیرمستقیم! نکته مهم اینجاست که وضعیت کنونی، امکان سهمگیری سایر بازیگران را از تنش هستهای ایران کاهش میدهد و اگر حتی فقط متن برجام بدون یک کلمه کمتر یا بیشتر مورد توافق مجدد قرار گیرد- میتوان حدس زد که تیم آمریکایی آن ظرافت و حوصله تیم قبلی را ندارد تا سندی مفصل و پر از جزئیات بنویسد- این بار این دستاورد مستقیم آمریکا خواهد بود. به عبارت دیگر، این معنای مذاکره مستقیم را باید در بافت سیاست خارجی ترامپ دید که گویی از جدایی عمیقتر دو سوی اطلس هراسی ندارد. در دوره اول دولت ترامپ، ایران کوشید در میان «غرب دوپاره» از اروپا بخواهد تا نقشی تاریخی برای خود ایفا کند و ضمن پرداخت هزینه، خود را از آمریکا مستقل کند. اینستکس شکست خورد و اروپا خود را بهطور جدی در معرض معارضه با آمریکا قرار نداد یا حداقل در مورد ایران چنین نکرد و حاضر به هزینه نشد. در دوره دوم، گویا ایران به سوی دیگر اطلس رو کرده که آمریکاست و آمریکا در این مورد نهتنها هزینه نمیدهد، بلکه دستاورد هم میسازد. خدا میداند!