|

معاون وزیر ارتباطات و مدیرعامل شرکت زیرساخت در گفت‌وگو با «فن‌زی»

Ctrl+Zهای سیاستِ اعمالِ فیلترینگ زمان می‌برد

یکی از وعده‌های اصلی مسعود پزشکیان، در کارزارهای انتخاباتی‌ ریاست‌جمهوری چهاردهم، این بود که دستور خواهد داد با فیلترینگ و محدودیت‌های اینترنتی که مردم و کسب‌وکارها را عصبانی کرده و باعث ازبین‌رفتن صدها شغل شده، برخورد شود. همچنین وقتی او به عنوان رئیس‌جمهور چهاردهم انتخاب شد، بسیاری از فعالان و انجمن‌های صنفی فعال در اکوسیستم فناوری اطلاعات در نامه‌های مختلف از او یک درخواست داشتند و آن پایان‌دادن به وضعیت اسفبار اینترنت بود. حال نزدیک به هشت ماه از شروع به کار مسعود پزشکیان در پاستور می‌گذرد و همچنان کاربران از اینترنت بی‌کیفیت و پراختلال شکایت دارند و از طرف دیگر منتظرند رفع فیلترینگ معنای واقعی‌تری به خود بگیرد.

Ctrl+Zهای سیاستِ اعمالِ فیلترینگ زمان می‌برد

یکی از وعده‌های اصلی مسعود پزشکیان، در کارزارهای انتخاباتی‌ ریاست‌جمهوری چهاردهم، این بود که دستور خواهد داد با فیلترینگ و محدودیت‌های اینترنتی که مردم و کسب‌وکارها را عصبانی کرده و باعث ازبین‌رفتن صدها شغل شده، برخورد شود. همچنین وقتی او به عنوان رئیس‌جمهور چهاردهم انتخاب شد، بسیاری از فعالان و انجمن‌های صنفی فعال در اکوسیستم فناوری اطلاعات در نامه‌های مختلف از او یک درخواست داشتند و آن پایان‌دادن به وضعیت اسفبار اینترنت بود. حال نزدیک به هشت ماه از شروع به کار مسعود پزشکیان در پاستور می‌گذرد و همچنان کاربران از اینترنت بی‌کیفیت و پراختلال شکایت دارند و از طرف دیگر منتظرند رفع فیلترینگ معنای واقعی‌تری به خود بگیرد.

 

در مقابل انتقاد کاربران به سختی‌های استفاده از اینترنت در ایران، بهزاد اکبری، معاون وزیر ارتباطات و مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت و از مدیران خوشنام اکوسیستم فناوری اطلاعات اعلام می‌کند که با تلاش‌های صورت‌گرفته محدودیت‌ها روی اینترنت به‌شدت کاهش پیدا کرده است. او برای اثبات ادعای خود هم به افزایش ترافیک مصرفی پهنای باند از شهریور سال ۱۴۰۳ استناد می‌کند و البته تأکید دارد با وجود این افزایش استفاده، هنوز تا رسیدن به کیفیت اینترنت مطلوب فاصله داریم. اکبری در مصاحبه خود با «فن‌زی» اعلام می‌کند که از زمان شروع به کار وزارت ارتباطات دولت چهاردهم بسیاری از سیاست‌های اعمال فیلترینگ که در گذشته به وجود آمده برداشته شده، چراکه اولویت این وزارتخانه ارائه سرویس باکیفیت به مردم است. اکبری تأکید دارد که او و همکارانش پیوسته در حال شناسایی سیاست‌های فیلترینگ هستند که روی اینترنت اعمال شده، با این‌حال رفع این سیاست‌ها یا به عقیده او Ctrl+Zها از این سیاست که در طول سال‌های گذشته اجرا شده، زمان‌بر است.

 

 چرا با وجود روی کار آمدن دولت چهاردهم و همه وعده‌ها برای بهبود اینترنت، هنوز در این زمینه بهبودی حاصل نشده و کاربران همچنان از اینرتنت کند و پراختلال شکایت دارند؟

 

کیفیت اینترنت یا کیفیت سرویسی که کاربران دریافت می‌کنند به عوامل متعددی بستگی دارد. در بخش ارتباطات ثابت، کاربران همچنان از تکنولوژی ADSL برای اتصال به اینترنت استفاده می‌کنند که یک تکنولوژی بسیار قدیمی و حتی در بسیاری از کشورها از دور خارج شده است. حدود 10 میلیون پورت مشترک ثابت داریم که فکر می‌کنم حدود هشت میلیون آنها مبتنی‌بر ADSL باشند. به دلیل عدم توسعه در بخش اینترنت ثابت، کاربران به سمت استفاده از اینترنت سیار رفته‌اند. بیش از ۷۰ درصد ترافیک مصرفی اینترنت ما روی شبکه موبایل و کمتر از ۳۰ درصد آن روی شبکه‌های ثابت است. این شرایط در دنیا کاملا برعکس است.

 

قبل از اینکه ترافیک اینترنت از طریق شبکه ثابت یا سیار در اختیار کاربران قرار بگیرد، از لایه‌های مختلف شامل شبکه‌های بین‌استانی، درون‌استانی و درون‌شهری نیز عبور می‌کند که در این میان شبکه زیرساخت ارتباطات بین‌استانی و بین‌الملل را برعهده دارد. یک اختلال در هرکدام از این بخش‌ها باعث می‌شود کاربر تجربه خوبی هنگام استفاده از اینترنت نداشته باشد. در حال حاضر بخش عمده‌‌ای از مشکلات ما در تجربه نامطلوب هنگام استفاده از اینترنت به لایه دسترسی برمی‌گردد.

 

متأسفانه لایه دسترسی ما در بخش سیار در سه سال گذشته تغییر نکرده و برای نمونه حتی در بعضی جاها شهرداری آمده خیلی از دکل‌ها را برداشته و قلع و قمع کرده است. در ارتباطات ثابت هم متأسفانه اتفاق خاصی نیفتاده است. پروژه فیبر شروع شده، که پروژه ‌خیلی خوبی است، اما با وجود تلاش‌هایی که در این زمینه صورت گرفته ضریب نفوذ کاربران در این بخش افزایش نداشته است. در کنار تمام اینها در سال‌های گذشته تحولات زیادی در ماهیت ترافیک اپلیکیشن‌هایی اینترنتی رخ داده است. عمده استفاده مردم در طول روز شبکه‌های اجتماعی است. در استفاده از شبکه‌های اجتماعی، ترافیک کاربران دوطرفه است. در گذشته خیلی از اپلیکیشن‌های رایج اینترنت بیشتر برای دانلود استفاده می‌شد، اما حالا حجم قابل توجهی از کاری که کاربران با شبکه‌های اجتماعی می‌کنند به آپلود نیاز دارد. در این شرایط هر کسی که از طریق ADSL از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کند صددرصد ناراضی است. حتی اگر از پلتفرم‌هایی که فیلتر هم نیست استفاده کند چون زیرساخت قدیمی است، کلافه خواهد شد.

 

 در اینکه توسعه شبکه ارتباطی ما مخصوصا در اینترنت ثابت با عقب‌ماندگی و مشکلات بی‌شمار همراه است، حرفی نیست، ولی اینجا یک مسئله‌ای وجود دارد؛ چطور وقتی امکان دسترسی به سایت یا پلتفرمی به‌راحتی فراهم نیست، همین که از فیلترشکن استفاده می‌شود، مشکلات حل و دسترسی به سرویس به‌سرعت فراهم می‌شود؟

 

متأسفانه دو مسئله دیگر هم روی بحث کیفیت تأثیرگذار است که خارج از کنترل ماست؛ یکی از این مسائل تحریم است و دیگری بلاک‌کردن آی‌پی‌های ایران در سطح کرییرهای بین‌المللی اینترنت به دلیل آلودگی خیلی زیادی است که در شبکه ما وجود دارد. استفاده گسترده مردم از ابزارهای فیلترشکن که عمدتا هم رایگان است، باعث شده شبکه‌ کشور و همچنین دستگاه‌هایی که در اختیار مردم است به‌شدت آلوده شود. این آلودگی باعث شده که هر روز حجم بسیاری از حملات با منبع داخل کشور که دستگاه‌های کاربران است، مقاصدی در خارج را مورد حمله قرار دهند. هزینه‌ این اتفاق این است که خیلی از پلتفرم‌ها و شبکه‌های خارجی، آی‌پی‌هایی که منشأ آنها ایرانی است را بلاک می‌کنند.

 

از سمت دیگر خیلی از پلتفرم‌ها هم به خاطر تحریم آی‌پی‌های ایران را مسدود کرده‌اند. حدودا 30 درصد دامین‌های دنیا به دلیل تحریم و آلودگی، از دسترس آی‌پی‌های ایرانی خارج شده‌اند. وقتی شما با آی‌پی‌های ایرانی یک سایت را از طریق مرورگر باز می‌کنید، هر سایت وب‌لینک‌هایی دارد که ممکن است به آدرسی در خارج از خود آن سایت اشاره کند که اصطلاحا به آنها outlink می‌گویند. در واقع ممکن است سایتی فیلتر نشده و ایران را نیز محدود نکرده باشد، اما داخل آن سایت لینکی باشد که آی‌پی‌های ایران را مسدود کرده است یا حتی فیلتر شده باشد و در نتیجه کاربران ایرانی در دسترسی به آن سایت دچار اختلال خواهند شد. پس یک کاربر ایرانی که با آی‌پی‌های ایران می‌خواهد به محتوای یک سایت خارجی دسترسی پیدا کند، فیلترینگ، تحریم‌های خارجی و مسدودسازی در سطح شبکه‌های خارجی به دلیل آلودگی باعث می‌شود امکان دسترسی به‌راحتی فراهم نباشد و کاربر با کمک فیلترشکن به آن محتوا دسترسی یابد.

 

 سیستم فیلترینگ چقدر در این زمینه تأثیرگذار است؟

 

خیلی کم است، ‌بیشتر آن به تحریم‌ها و آلودگی‌ها بازمی‌گردد. 30درصد دامین‌های دنیا براساس‌ اندازه‌گیری ما از دسترس آی‌پی‌های ایرانی خارج هستند که سهم فیلترینگ حدودا 12-13 درصد است و 17-18 درصد هم به خاطر تحریم و آلودگی است که سهم خیلی بزرگی است. انتظار داریم این آلودگی با کاهش استفاده از ابزارهای فیلترشکن کاهش پیدا کند.

 

 گزارش چهارم وضعیت اینترنت ایران که توسط انجمن تجارت الکترونیک منتشر شد، نشان می‌دهد که اینترنت ایران تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله زیادی دارد و در این زمینه باید تصمیمات شجاعانه گرفته شود. برای نمونه اعلام می‌شود اگر اختلال‌ها روی پروتکل HTTP3 برداشته شود به شکل قابل توجهی کیفیت اینترنت کشور بهبود پیدا می‌کند. چرا این اتفاق نمی‌افتد؟ شاید خارج‌کردن یکسری پلتفرم از فیلترینگ نیاز به هماهنگی بین افراد مختلف در حاکمیت دارد، اما برداشتن چنین محدودیت‌هایی به نظر نمی‌رسد چندان سخت باشد.

 

استفاده از پروتکل HTTP3 در دنیا در حال افزایش است، در حال حاضر حدودا 25 درصد ترافیک دنیا روی HTTP3 است. من قبول دارم که HTTP3 تکنولوژی جدیدی است و نباید اختلالی در آن به وجود بیاید، ولی اگر در بخش‌هایی از شبکه و در برخی از اپراتورها این اختلال یا مسدودسازی وجود دارد، این موضوع ارتباطی به شرکت زیرساخت ندارد، اصلا شرکت زیرساخت در این مورد تصمیم‌گیری نمی‌کند. شرکت زیرساخت در مورد فیلترینگ به هیچ وجه اختیاری ندارد؛ نه در مسدودسازی و نه در بازگشایی.

 

 شما می‌گویید زیرساخت هیچ دخالتی در سیستم فیلترینگ ندارد، اما در یکی از مصاحبه‌هایی که با آقای سجاد بنابی، از مدیران زیرساخت در زمان وزارت ارتباطات دولت دوازدهم داشتم، ایشان مطرح کردند که اعمال سیاست‌های فیلترینگ و نصب تجهیزات و... به مرور از زیرساخت در حال انتقال به اپراتورها است. بعد از تغییر دولت و روی کار آمدن عیسی زارع‌پور در وزارت ارتباطات خبرهایی شنیده شد مبنی بر اینکه اعمال سیاست‌های فیلترینگ از اپراتورها گرفته شده و مجدد به زیرساخت برگشته است.

 

بازگشت تجهیزات مذکور به شبکه زیرساخت صددرصد تکذیب می‌شود.

 

 یعنی خودِ اپراتورها سیاست‌ها را اعمال می‌کنند؟

 

تجهیزات در شبکه اپراتورهاست، ولی نهاد متولی‌ دارد که آن نهاد این کارها را انجام می‌دهد.

 

 در زمینه فیلترینگ هیچ شفافیتی وجود ندارد. یکسری شرکت که برای نمونه در زمینه شبکه و زیرساخت شبکه کار می‌کنند، لینک‌هایشان دچار اختلال می‌شود، اما آنها نمی‌دانند که این اختلال به دلیل مشکل فنی است یا فیلتر شده، و اگر فیلتر شده چه کسی آن را فیلتر کرده و باید با چه نهادی وارد مذاکره شوند تا لینک خود را از محدودیت خارج کنند. چرا روند فیلترینگ شفاف نیست و مشخص نیست چه کسی کجا تصمیم به این کار گرفته و در نهایت باید برای رفع این معضل از کجا پیگیری لازم را انجام داد؟

 

خواسته کاملا منطقی‌ای است. قبلا یک کانال ارتباطی به نام «صفحه پیوندها» بود، ولی با توجه به اینکه بیشتر ترافیک یعنی 80 درصد روی HTTPS منتقل شده است، دیگر آن پیوندها کارایی ندارد. به هر حال این نقدی است که هم کسب‌وکارها و هم متخصصان وارد می‌کنند. ما هم منتقل می‌کنیم و ان‌شاء‌الله به این سمت برویم که این شفافیت به وجود آید. به هر حال سیاست‌های مربوط به فیلترینگ سال‌هاست اعمال می‌شود و ممکن است در بسیاری مواقع اثر نامطلوب روی شبکه بگذارد. لازم است روی این سیاست‌ها بازنگری شود.

 

 در مورد سیاست‌های فیلترینگ با یک اتفاق همراه بودیم و آن اینکه این سیاست‌ها در سال ۱۴۰۰ به شکل قابل توجهی تغییر کردند، طوری‌که ترافیک سایت‌ها و پلتفرم‌هایی که فیلتر نبودند هم کم‌کیفیت و با اختلال همراه شد. در نهایت هم اعمال این سیستم فیلترینگ در سال ۱۴۰۱ با ایجاد محدودیت برای اکثر پلتفرم‌ها به اوج خود رسید. چرا وقتی دولت عوض شد، دولتی که شعارش دسترسی آزاد مردم به جریان اطلاعات است، همچنان این سیستم فیلترینگ به قوت خود کار می‌کند و هیچ اتفاقی در آن نیفتاده است؟

 

شما هم اعتقاد دارید که همان روند قبلی ادامه داشته؟

 

 من فکر می‌کنم بله.

 

از ابتدای شهریورماه (۱۴۰۳) به بعد ترافیک بین‌الملل افزایش داشته و همچنان روبه‌رشد است. ما همیشه تلاشمان این بوده که این مثبت کاذب‌های اعمال سیاست‌ها به حداقل برسد چون کیفیت سرویس برای ما اولویت دارد. ما می‌گوییم هر نوع سیاستی می‌خواهد اعمال شود، نباید روی کیفیت سرویس دریافتی کاربران تأثیر منفی بگذارد. اتفاقا این باعث شده که کیفیت دریافتی کاربران بیشتر شود و آنها استفاده بیشتری کنند و ترافیک روبه‌رشد است. ترافیک روبه‌رشد نشان می‌دهد کیفیتی که کاربران دریافت می‌کنند افزایش پیدا کرده، ولی با آن کیفیت مطلوب خیلی فاصله دارد. هر روز کیفیت ما روبه‌رشد بوده، ولی به دلایل مختلفی که بخشی از آن را عرض کردم، ما با کیفیت مطلوب خیلی فاصله داریم. شما هر کاری کنید کاربر راضی نخواهد بود.

 

 برای مثال کاربر تا دیروز به برخی از سرویس‌ها دسترسی نداشت و حالا امروز دسترسی دارد؛ بنابراین میزان مصرف افزایش پیدا می‌کند، میزان باری که در شبکه در لایه‌های مختلف وارد می‌شود افزایش پیدا می‌یابد و ممکن است قدری روی کیفیت سرویس تأثیر منفی هم داشته باشد. سیاست دولت پزشکیان «ارتقاء رضایت مردم» است و سیاست وزارتخانه هم «ارتقاء کیفیت سرویس»، ما به دنبال این موضوع بودیم که اعمال سیاست فیلترینگ نباید کیفیت سرویس کاربران را تحت تأثیر قرار دهد و این را ادامه می‌دهیم. هر روز یک مورد جدید از این محدودیت‌ها که روی کیفیت سرویس تأثیر می‌گذارد، شناسایی می‌شود و ما آن را برطرف می‌کنیم. این سیاست‌ها به‌تدریج از بین می‌رود. شما در نظر بگیرید که در طول این سال‌ها چنین سیاست‌هایی اعمال شده و برخی از آنها را ممکن است ما بعد از سه یا چهار ماه کشف کنیم. این Ctrl+Zها زمان می‌برد.

 

 هزینه ریالی فیلترینگ روی کاهش مصرف دیتا و حتی درآمد زیرساخت تاکنون چقدر بوده است؟

 

خیلی زیاد.

 

 می‌توانید رقم بگویید؟

 

بگذارید ساده‌تر بگویم. میانگین دیتای مصرفی در دنیا 25 تا 30 درصد رشد سالانه دارد. این میزان در کشورهایی که جای رشد بیشتری دارند، افزایش پیدا می‌کند. ما هم در دسته این نوع کشورها قرار می‌گرفتیم؛ یعنی رشد ما همیشه بالای میانگین بود. از زمانی که 3G و 4G در کشور ما گسترش پیدا کرد، رشد متوسط سالانه ایران در زمینه ترافیک مصرفی از متوسط جهانی بیشتر بود. پس ما سالانه حداقل باید 30 درصد ترافیک‌مان رشد پیدا می‌کرد. در کنار این موضوع توجه داشته باشید که 70 درصد ترافیک مصرفی در کشور بر روی شبکه‌های موبایل است. با اعمال محدودیت‌ها در 1401، این ترافیک به‌شدت کاهش پیدا کرد. این کاهش هم در شبکه ارتباطات ثابت بود هم سیار و هم شبکه زیرساخت. از سال گذشته با یک نرخ خیلی ملایم شروع به رشد کرد. ترافیک مصرفی امروز تازه به نقطه‌ای رسیده که در تیرماه 1401 داشتیم. نزدیک به سه سال رشد ترافیک دیتای کشور از دست رفته و شما در این سه سال ببینید هزینه‌هایی که اپراتورها داشتند، چقدر افزایش پیدا کرده است.

 

 در مجمع زیرساخت اعلام کردید که زیرساخت یکسری بدهی دارد. صورت‌های مالی‌ شرکت هم در کدال نشان می‌دهد سودتان کم شده است. این اتفاق فقط به موضوع فیلترینگ برمی‌گردد؟

 

وقتی درآمد کاهش پیدا کند و هزینه‌هایتان متناسب با نرخ ارز و تورم افزایش یابد، حاشیه سود شما به‌شدت کاهش پیدا می‌کند. این مشمول تمامی بازیگران می‌شود. اصلا به صورت کلی بخش ICT درآمدش به‌شدت کاهش یافته و کوچک شده است.

 

 هزینه ریالی‌ای که زیرساخت برای خرید سخت‌افزار و نرم‌افزار فیلترینگ به شرکت‌های یافتار و دوران پرداخت می‌کند چقدر است؟

 

زیرساخت هزینه‌ای را از منابع خودش پرداخت نمی‌کند.

 

 خود اپراتورها پرداخت می‌کنند؟

 

بله، اپراتورها خودشان هزینه را پرداخت می‌کنند.

 

 و شما هیچ اطلاعی ندارید که این رقم چقدر است؟

 

باید از اپراتورها بپرسید.

 

 یکی از مشکلاتی که با وزارت ارتباطات دولت سیزدهم داشتیم این بود که به هیچ وجه میزان پهنای باند و میزان پهنای باند مصرفی کاربران را به صورت شفاف اعلام نمی‌کرد. در حال حاضر میزان پهنای باند کشور چقدر است و کاربران به صورت روزانه چه میزان پهنای باند مصرف می‌کنند؟

 

پهنای باند موجودمان در بخش بین‌الملل حدود ۱۰. ۵ ترابیت در ثانیه است. در مورد پهنای باند داخلی هم که اصلا مشکلی نداریم و شبکه ما، بیش از ۶۰ ترابیت بر ثانیه ظرفیت دارد. در مورد پهنای باند بین‌الملل هم به دنبال این هستیم که در شش ماه آینده این میزان را ۳۰ درصد افزایش دهیم و خرید‌های جدیدی در این زمینه خواهیم داشت. تصمیم برای افزایش میزان پهنای باند بین‌الملل هم برای این است که ترافیک مصرفی روبه‌رشد است. میزان پهنای باند ‌مصرفی کاربران روزانه و در ساعات پیک هم بیش از هفت ترابیت بر ثانیه است. ترافیک مصرفی کاربران در مراکز تبادل داده (IXP) و درون شبکه اپراتورها بیش از شش ترابیت بر ثانیه است.

 

 پس از برنامه ششم توسعه که اعلام کرده بود تا پایان سال گذشته میزان ترافیک مصرفی پهنای باند باید به ۱۱ ترابیت برسد، عقب هستیم.

 

1401 به خاطر محدودیت‌ها یک‌دفعه سکته‌ای در شبکه ایجاد شده و بعد با شیب ملایم شروع و رشد کرده است. شما سه سال رشد ارگانیک را که شبکه می‌توانست داشته باشد متوقف کردید، معلوم است که از برنامه عقب می‌افتید.

 

 چقدر از این ترافیک روی فیلترشکن‌ها است؟

 

عددهای مختلفی در این زمینه وجود دارد. الان بیش از ۸۰ درصد ترافیک در دنیا رمزنگاری شده است. بنابراین تشخیص آن دقیق نیست ولی عدد بزرگی است.

 

 می‌توانید بگویید؟

 

بیش از 50 درصد.

 

 حداقل در یک دهه گذشته مدیران مختلف شرکت زیرساخت یا وزیران ارتباطات درمورد این صحبت کردند که تصمیم دارند انحصار واردات پهنای باند را در شرکت زیرساخت از بین ببرند، ولی هنوز این اتفاق نیفتاده است، چرا؟ آیا وزارت ارتباطات دولت چهاردم برنامه‌ای در این زمینه دارد؟

 

اصلا این مورد در اختیار وزارت ارتباطات نیست. زمانی که مخابرات خصوصی‌سازی می‌شد تصمیم‌گیری شده است که بخشی از ارتباطات کشور در اختیار حاکمیت بماند، در اختیار وزارت ارتباطات نبوده است.

 

 پس چرا همیشه این وعده را دادند؟

 

این وعده را ممکن است داده باشند چون فکر می‌کردند با پیگیری می‌توانند از نهادهای بالادستی این مجوزها را بگیرند، ‌ولی اینکه ارتباطات بین‌الملل در اختیار حاکمیت و در اختیار شرکت زیرساخت باشد یک تصمیم‌ حاکمیتی است.

 

 با این توضیحات پس به این زودی‌ها قرار نیست این انحصار برداشته شود.

 

بله. بعید می‌دانم.

 

 این انحصار در ترانزیت بین‌الملل هم دیده می‌شود. از نظر جغرافیایی اگر حساب کنید، ما کشوری هستیم که در بخش ترانزیت بین‌المل خیلی خوب می‌توانیم عمل کنیم ولی به خاطر انحصار زیرساخت، شرکت‌های کمی وارد این بخش برای توسعه شده‌اند.

 

در مورد ترانزیت هیچ انحصاری از سمت شرکت زیرساخت وجود ندارد. ما ماه پیش رویدادی را در دوبی برگزار کردیم، که یک روز قبل از کنفرانس Capacity بود و این رویداد تحت عنوان «ایران کریدور 2025» برگزار شد. این رویداد یک‌روزه و اختصاصی برای ایران بود. میزبان آن هم شرکت ارتباطات زیرساخت بود. در این رویداد تمامی اپراتورهای منطقه و همسایگان ایران حضور داشتند. ما آنجا اعلام کردیم که شبکه فیبری که ایران و شرکت ارتباطات زیرساخت دارد در منطقه بی‌نظیر، و قابل استفاده برای همه اپراتورها و شرکت‌های ارتباطی منطقه است. ما با 15 کشور همسایه هستیم و در تمامی مرزهای ارتباطی خود نقطه‌های ارتباطی داریم.

 

اعلام کردیم که حاضریم، ‌مرز به مرز ارتباطات صد گیگابیت بر ثانیه را به هر کسی که می‌خواهد واگذار کنیم و در این زمینه قراردادهای طولانی‌مدت داشته باشیم‌. بنابراین بخش خصوصی ما همین الان در این زمینه فعال است و نزدیک سه ترابیت بر ثانیه ترانزیتی داریم که توسط بخش خصوصی آورده شده است. شرکت زیرساخت یک شرکت دولتی است و آن چابکی لازم برای بازاریابی را ندارد، ولی ما برای رشد ترانزیت ترافیک در منطقه به پارتنرهای داخلی و خارجی اعلام آماده‌گی کرده‌ایم.

 

مهم‌ترین حرفی که می‌خواستیم در ایران‌کریدور بزنیم، این بود که ما حاضریم این منابع ارتباطی را که در کشورمان داریم برای اتصال اکوسیستم منطقه به یکدیگر به اشتراک بگذاریم. می‌دانیم که در عصر 5G و فراتر از 5G اتصال اکوسیستم دیجیتال منطقه به هم بسیار مهم است. متأسفانه ارتباطات در منطقه ما در حال حاضر بسیار ضعیف است. حدود 90 درصد ترافیک مصرفی در منطقه به اروپا می‌رود و برمی‌گردد. ما برای ترانزیت ترافیک کشورهای منطقه لینک‌های ارتباطی قوی داریم و می‌توانیم این را به اشتراک بگذاریم تا اکوسیستم دیجیتال منطقه شامل کشورهای آسیای میانه، روسیه، قفقاز، ترکیه، افغانستان، پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس را به همدیگر متصل کنیم.

 

به خاطر موقعیت ژئوپلیتیکی که ایران دارد و زیرساخت پیشرفته‌ای که ما به لحاظ فیبرنوری و شبکه انتقال نوری داریم، این قابلیت وجود دارد که پل ارتباطی بین اکوسیستم دیجیتال کشورهای منطقه باشیم. بخش خصوصی می‌تواند در این زمینه فعال شود و بازاریابی کند، ما هم با یک قرارداد بلندمدت از آنها حمایت می‌کنیم. با یک سیاست مشخص قصد داریم منابعی را که در اختیارمان هست، برای ارتباطات ترانزیت بین‌الملل و حتی آوردن محتواهای خارجی و سرمایه‌گذاری در مراکز داده بین‌المللی استفاده کنیم.

 

 آیا پروژه فعالی دارید که برخی از سرویس‌های بین‌المللی را به داخل کشور بیاورید تا کیفیت آن بهتر شود؟

 

ما همیشه در این زمینه آمادگی داشتیم. حتی فراتر از کشورهای دیگر، زیرساخت‌هایی را آماده کردیم که هر محتوای خارجی که می‌خواهد در داخل کشور میزبانی شود، امکانات داشته باشد. برای نمونه در منطقه ویژه پیام منطقه ویژه ICT درست کرده‌ایم. فارغ از محدودیت‌های داخلی، ما آنجا برای فراهم‌کننده‌های خارجی زیرساخت آماده کردیم که سرویس بدهند، اما فراهم‌کنندگان خارجی، محتوا یا خدمات دیگر، به دلیل تحریم تمایلی ندارند که به ایران بیایند و اینجا میزبانی شوند.

 

 آیا شما سیاستی دارید که قطب‌های دیتاسنتری را که دولت گذشته به دنبال ایجاد آن بود، دنبال کنید؟

 

این سیاست برای دولت قبل نبود؛ بلکه قبل از آن هم مدنظر بود چون در سند شبکه ملی اطلاعات به آن اشاره شده بود. در دولت جدید هم پیگیری خواهد شد، فقط ما برخی تعاریف در مورد راه‌اندازی قطب‌های دیتاسنتر را به‌روزرسانی کردیم. تعریف قبلی کمی نقص و ایراد داشت، مثلا می‌گفت قطب داده شهید میری مشهد، قطب پیام البرز. این در حالی است که فقط پیام البرز نمی‌تواند قطب باشد یا فولادشهر نمی‌تواند قطب باشد، بلکه اینها هر کدامشان می‌توانند یک ناحیه دیتاسنتر باشند. ما تعریف قطب را کمی فراتر از چیزی که بود در نظر گرفتیم. ما می‌گوییم قطب تهران شامل شهر تهران، بومهن، البرز یا هر جایی نزدیک تهران می‌شود. این کار دسترسی و کیفیت خدمات را هم راحت‌تر می‌کند.

 

همه قطب‌‌های دیتاسنتری لازم است؟

 

شاید در ابتدا نه، چون اصلا اکوسیستم دیجیتال کشور در حال حاضر ظرفیت جذب این همه زیرساخت را ندارد، ولی اگر بین‌المللی فکر کنیم، هرکدام از اینها ویژگی‌ها و مزیت‌هایی برای سرمایه‌گذاری دارد. به عنوان مثال منطقه مشهد برای دسترسی به بازارهای افغانستان و آسیای میانه است که تأخیر را بسیار کم می‌کند. در عصر 5G ارتباط بین مراکز داده تا مصرف‌کننده باید کم و زیر 20-30 میلی‌ثانیه باشد و در برخی موارد زیر 10 میلی‌ثانیه. یا برای دسترسی به بازارهای شمال غرب ایران، منطقه تبریز ارجحیت دارد. برای جنوب، شیراز خوب است. برای دسترسی به سمت دریای عمان و هند، چابهار خوب است. برای پشتیبانی از اکوسیستم داخل و صنایع کشور، اصفهان مناسب است، به دلیل مرکزیتی که دارد، با تأخیر خیلی کم می‌توانید به صنایع کشور سرویس بدهید. هرکدام از اینها ویژگی‌هایی دارند. ما اینها را باز گذاشتیم تا اگر بخش خصوصی می‌خواهد سرمایه‌گذاری کند، در این مناطق سرمایه‌گذاری کند.

 

 یکی از کارهای شما این بود که سایت مرکز تبادل داده تهران (tehranIXP) را برگرداندید تا وضعیت ترافیک را در شبکه داخلی نشان دهد. آیا برنامه‌ای دارید که برای بخش بین‌الملل هم سامانه یا سرویسی راه‌اندازی کنید که به صورت شفاف وضعیت شبکه بین‌الملل را نشان دهد؟

 

در این زمینه بخش خصوصی یک یا دو سامانه دارد. ما خودمان هم برای سیستم‌های داخلی‌مان داریم، ولی دنبال این هستیم که این کار را انجام دهیم. البته همین الان هم کیفیت ارتباطات بین‌استانی را می‌توانید رصد کنید. دنبال این هستیم که چند سامانه را در زمینه کیفیت سرویس یا روی الگوهای مصرفِ کاربران بالا بیاوریم. امیدواریم در ماه‌های آینده چندین داشبورد در این زمینه را عمومی منتشر کنیم.