خطر دست پنهان در دانشگاه دردی که آن را درد نمیدانیم
دست پنهان یا نظریات تئوری توطئه از مفاهیم مهمی است که باید جامعه فرهنگی و آموزشی به آن نگاه ویژه داشته باشد، چراکه برخلاف تصور، خطرات این افکار پارانویید در مراکز آموزشی بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
![خطر دست پنهان در دانشگاه دردی که آن را درد نمیدانیم](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/P2uC46wl7puf/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKvREzLRqMIWycAHdEYRAgdg,,/Daneshgah.jpg-5788622.jpg)
![روزنامه شرق](/images/Logo-newspaper.jpg)
عبدالصمد حسینی -روزنامهنگار: دست پنهان یا نظریات تئوری توطئه از مفاهیم مهمی است که باید جامعه فرهنگی و آموزشی به آن نگاه ویژه داشته باشد، چراکه برخلاف تصور، خطرات این افکار پارانویید در مراکز آموزشی بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
از دیرباز بشر با انواع توطئه و دسیسه روبهرو بوده و بسیار افرادی در قامت سیاستمدار، قدرتطلب و حتی حامی جامعه و صلاح انسان و انسانیت از طریق برنامهریزی پیچیده، پنهانی و از طریق روشهای غیرمسالمتآمیز به دنبال تحقق اهداف پنهانی خود بودند. درعینحال متدهایی نیز وجود دارد که خطرات آن مخربتر از توطئهها و دسیسههاست و به «ذهنیت دست پنهان» یا «سبک پارانویید» یا «تئوری توطئه» مشهور است.
هرچند مفهوم تئوری توطئه هنوز هم تاحدی دور از شفافیت است، ولی تفکیک مفهوم آن با توطئه میتواند راهگشای خوبی باشد. درحالیکه توطئه مبتنی بر یک پلن پنهانی و همراه با عملی است که در منظر و واقعیت بهوقوع میپیوندد و همیشه موضوع استفاده از ابزار در آن مطرح است؛ تئوری توطئه متکی بر متدهای ذهنی یا تبیینی و بر پایه ادراک نادرست، اطلاعات اندک یا حتی اوهام است. از همین جهت در تئوری توطئه سه رکن اصلی توطئهگران، مبانی توطئه و توطئهباوران نقش برجسته دارند.
از نمونههای بارز و مشهور تئوری توطئه میتوان به برخی دلایل وجود بشقابپرنده تا برخی ادله ترور جان اف کندی یاد کرد. البته عامه مردم در هر منطقه جغرافیایی با برخی از این تئوریهای توطئه بیشتر مأنوس هستند، بنابراین برخی ساکنان خاورمیانه نگرشهای خاصی درباره یهودیان، انگلیسیها، قدرت فراماسونها و مانند آن دارند، تا جایی که امثال کار، کار انگلیسیها است یا تفکرات دایی جان ناپلئونی در بین آنها رایج است.
به عبارتی ساده ارتباطدادن علت وقایع به عوامل خارج اراده یا فراملی بدون ارائه اسناد متقن و قابل راستیآزمایی دروازه ورود به سرزمین جذاب و شگفتانگیز تئوریهای توطئه است که تجربه نشان داده هیچ ذهنی از جاذبه این سرزمین عجایب در امان نیست.
تئوری توطئه همچون سرابی است که میتواند هر ذهنی به ویژه اذهان دارای زمینه مساعد را فریب دهد. حال اگر توطئهباوران از قشر معلمان و استادان دانشگاهی یا به عبارتی از دسته افرادی باشند که در شکلگیری نگرش جامعه بهویژه نسل جوان مؤثر هستند، باید تبعات باورپذیری سبک پارانویید یا تئوری دست پنهان بهطور جدی مورد کنکاش و تحلیل قرار گیرد.
دایی جان ناپلئونها در دانشگاه
دکتر مسعود میرزایی شهرابی رئیس پیشین پارک علم و فناوری خراسان رضوی با اشاره به فیلم قسمنخوردن فضانورد آمریکایی به انجیل بابت ادعای سفر به ماه اظهار میکند: مجری قسمش میدهد، میگوید دست بگذار روی انجیل، بگو رفتم ماه، آقا، قسم نمیخورد. هی مجری میگوید و در آخر هم قسم نخورد. بنده اعتقاد دارم اینها ماه نرفتند، چون اگر رفته بودند (این مأموریتها) سه تا چهار بار دیگر اجرا میشد.
این استاد دانشگاه و عضو ادیتوریال برد ژورنال Polyhedron اضافه میکند: در واقع علم در چند دهه گذشته پیشرفت آنچنانی نداشته، از بنده بپرسید ما در حوزه کاتالیستها، تازه من میروم منابع جدیدم را بخوانم که بتوانم سر کلاس خوب صحبت کنم. اعتراف میکنم در مقام مقایسه با نوآوری، علم پیشرفتی نداشته است.
از قضا کلیپ پرهیز نیل الدن آرمسترانگ فضانورد آمریکایی از سوگند به کتاب مقدس بهنحو مناسبی اهمیت و ابعاد چالش باور به تأثیرات دست پنهان در سطوح مختلف جامعه را به نمایش میگذارد.
در دنیای امروز شک و تردید نسبت به اخبار و تحلیل وقایع ابزار بسیار مناسبی برای مصونماندن از انحرافات و اتخاذ تصمیمات بیفایده یا حتی با تأثیر معکوس است. علم نیز این شکگرایی را تأکید و ترویج میکند؛ لیکن زمانی که شکگرایی براساس منطق، عقل و علم و برای یافتن دلیل و مدرک باشد.
در کلیپ مذکور که دکتر میرزایی رئیس دانشگاه فردوسی مشهد به آن اشاره میکند، یکی از ذوبشدگان در تئوری توطئه تلاش میکند آرمسترانگ را وادار به سوگند خوردن به کتاب مقدس کند تا به تصور خود حقیقت پنهانی را آشکار کند.
اما آیا دلایلی متقن برای سفر به ماه وجود ندارد که بتوان موهومبودن این تئوری را با کنش عقلایی برملا کرد و چرا این تئوری همچنان قربانی میگیرد.
سفر به ماه تئوری توطئه یا گام بزرگی برای بشریت
ماجرای سفر به ماه در ۱۶ تیر سال ۱۳۴۸ در قالب سری مأموریت آپولو با نام آپولو ۱۱ از فلوریدای آمریکا با حضور سه فضانورد به نامهای نیل آرمسترانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز آغاز شد و سرانجام در ۲۹ تیر نیل آرمسترانگ و باز آلدرین توانستند بخشی از این مأموریت تاریخی بشر را روی ماه اجرا کنند و بعد از یک تجربه زندگی در فضا در حدود یک هفته، به زمین بازگردند.
این سفر تاریخی نه تنها در حوزه علم بسیار تأثیرگذار بود که در ساحت سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیز موجب تحولات زیادی شد. با این حال در سال ۱۳۵۵ نخستین ادعاها درباه رد سفر به ماه و فرود انسان بر آن مطرح شد و این نظریات یا به کلی سفر به ماه را رد میکردند یا مدعی بودند فرود بر ماه رخ داده، اما نه به آن صورت که بازگو شده است.
رویه رایج این است که هر ادعایی باید با روشهای درست علمی و با نتایج قابل آزمایش مطرح شود تا بتوان له یا علیه آن رأی داد و این از نخستین مفاهیم آموزشی برای یک فرد با تحصیلات عالیه در دانشگاه است.
هرچند اگر قرار بود طبق نظر فوق واقعه سفر به ماه حلاجی شود، مدعیان ردیف اول اثبات نظریه دروغبودن سفر به ماه را باید از میان سیاستمداران شوروی سابق در بحبوحه جنگ سرد جستوجو کرد که برای برندهشدن در مسابقه سفر به ماه و استفاده ابزاری از این اقتدار بیرونی برای سرپوشگذاشتن بر کاستیهای درون جامعه خود از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. در واقع این شکست برای اتحاد جماهیر شوروی از شوکران نیز تلختر و کشندهتر بود.
با این وجود این نظریه توسط شواهدی رد میشود که از جمله آنها سنگهای آوردهشده از ماه، یا تصاویری است که در یک دهه گذشته توسط ماهنورد یا تلسکوپها از سطح ماه گرفته شده و نشاندهنده اثرات برخورد و فرود فضاپیمای مأموریت آپولو بر ماه مطابق روایت ناسا در دهه ۱۹۶۰ است. از آن مهمتر وجود بازتابدهندههایی است که در مأموریت آپولو ۱۱ در ماه مستقر شد تا از طریق انتشار نور از زمین و بررسی بازگشت آن فاصله و حرکات مورد مطالعه قرار گیرد و امروزه حتی شیفتگان آماتور نجوم میتوانند با کمک لیزر و دیگر ادوات لازم به صحتسنجی این موضوع بپردازند.
چرا ناسا دوباره به ماه سفر نکرد
البته ناسا تا مأموریت آپولو ۱۷ همچنان مسافرانی به ماه داشت تا جایی که مجموع این فضانوردان به ۲۴ نفر رسید. در میانه جنگ سرد بودجه ناسا در حدود پنج درصد بودجه فدرال بود و موفقیت در عرصه فضا به یک مطالبه سیاسی و اجتماعی تبدیل شده بود، اما به تدریج و بعد از مأموریتهای دیگر آپولو از اهمیت این موضوع کاسته شد و بودجه ناسا نیز کاهش پیدا کرد تا حدی که این بودجه به نیمدرصد بودجه فدرال رسید.
راز زندهماندن تئوری توطئه افسانه سفر به ماه
با این اوصاف چگونه میشود که حتی سطوح عالی علمی ما تحت تأثیر نظریات دست پنهان قرار میگیرند و رویکرد مناسب تشکیلات آموزش عالی باید چگونه باشد.
جیمز اوبرگ از مشهورترین و مفسران اکتشاف فضایی در جهان و «مشاور فضایی» NBC News در مقاله درسهایی از افسانه «پرواز جعلی ماه» بیان میکند: از نظر من بحث فریب ماه یک حواسپرتی آزاردهنده نبود، بلکه یک فرصت منحصربهفرد بود.
وی میافزاید: این درکی است که از این ماجرا دارم، هرچند بسیاری از افراد در معرض استدلالهای دروغین هستند و این ادعاها را معتبر میدانند، ولی نه باید شیادها و نه معتقدان آنها را مقصر دانست. در واقع تقصیر مربیان و آموزشدهندگان (از جمله ناسا) است که مسئول ارائه دانش کافی و مهارتها برای استدلال کارآمد هستند. بنابراین موفقیت محلی استدلالهای جعلی (و تئورهای توطئه)، یک سازوکار تشخیصی مناسب برای شناسایی نقص منابع (آموزشی) در اختیار ما قرار میدهد.
اینجاست که باید آسیبپذیری در برابر تئوریهای توطئه را بهویژه برای معلمان و استادان دانشگاهی جدی گرفت. هرگاه نگرش و باور زیر هر کاسه نیمکاسهای است به عنوان باور ذهنی نسل جدید پذیرفته شود روند ترویج علم و اندیشه دچار خدشه خواهد شد.
درعین حال در جوامعی که لحظات بحرانی را تجربه میکنند، به ویژه زمانی که اضطراب و ناامنی به روندی مزمن و فرسایشی مبدل شده باشد، تمایل افراد برای قبول، ترویج و پروراندن تئوریهای توطئه رشد پیدا میکند. درواقع این نوع تفکرات همچون مرهمی برای کاهش تألمات منتج از ناامنی و عدم ثبات در جامعه به شمار میرود.
در این میان خوب است به فرایند «پیشگویی کامبخش» نیز اشاره شود که از نمونههای آن میتوان به انتظارات تورمی و اثرات آن در روابط کار و اقتصادی جامعه اشاره کرد. به عبارتی اثرات تئوریهای توطئه و باور آنها ورای ذهن افراد بوده و به راحتی مابازای بیرونی و رفتاری خواهد داشت و منجر به صرف هزینههای گزاف اقتصادی و نوسانات معنادار در تولید و بهرهوری در جامعه میشود.
با این اوصاف گسترش باور به نظریات دست پنهان در دانشگاهها بسیار خطرناک است. بهطور معمول رشد تحصیلات و دانش بهترین راه برای کاهش اثرات تئوری دست پنهان و شکستن دیوار وهم آن است، ولی وقتی محیط آموزشی آن هم در سطح عالی اسیر این نوع نگرش شود، ظهور چالش کاهش کنشهای عقلایی و منطقی در برابر این ادعاها ناگزیر خواهد بود.
به همین نسبت اثرات این روند بر دانشجویان یا دانشآموزانی که دچار ناتوانی شناختی، تمایل به کنش غیرمنطقی و التهابات عاطفی هستند بیشتر و عمیقتر خواهد بود و بستری مهلک برای دوقطبیسازی است.
پژوهشها نشان داده که تحصیلات نقشی کلیدی در کاهش باور تئوری توطئه و نگرش وهمانگیز دارند. افراد عادی بیشتر تحت تأثیر ادعاهای وهمی هستند تا افراد تحصیلکرده، درعینحال افراد متأهل و افراد با سن بالا نیز نسبت به افراد مجرد و جوانتر بیشتر به خرافات معتقدند. نکته جالب این است که زنان در جمعیت افراد عادی نسبت به مردان تمایل بیشتری به این نوع نگرشها دارند؛ ولی میزان باورپذیری مردان و زنان تحصیلکرده درباره نگرشهای موهوم و دست پنهان تفاوتی را نشان نمیدهد.
نتایج مطالعات نشان داده که در بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۳ اختلالات روانی در بین دانشجویان ایرانی روندی افزایشی داشته است. در واقع مشکلات دانشجویان و حضور در محیط جدید دانشگاه بر سلامت جسم و روان آنها تأثیر میگذارد و خودبهخود باعث عدم موفقیت برنامههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کلان بدون در نظر گرفتن این زمینهها میشود. نتایج این پژوهش خود یک هشدار جدی بهشمار میرود. درحالیکه طبق رفرنسهای پایه، گسترش اختلال روانی در یک جامعه معمولی از ۱۵ تا ۲۵ درصد است و در جمعیت دانشجویی احتمال ابتلا به اختلال با مقدار ۳۳ درصد ثبت شده است. طبیعی است که این روند حتی اگر صعودی نیز نباشد، در روند کاهش یادگیری و کاهش کنش عقلی مؤثر است و جوانان با گاردی باز تحت تأثیر تئوریهای دست پنهان قرار میگیرند.
فرض کنید آرمستراگ درباره سفر به ماه به تمام جهان دروغ گفته است، آیا برای وی تفاوتی میکند که بر کتاب مقدس نیز سوگند یاد کند. اگر این فضانورد و تیم چند هزار نفره مأموریتهای سفر به ماه دلایلی برای این دروغ بزرگ داشته باشند، آیا این دلایل وی را برای این کار ترغیب نمیکند.
در حقیقت خارجشدن از راه تدبیر، گفتوگو و اقناع بزرگترین آفت یک جامعه و همچون جام شوکرانی برای نسل جوان است.
با این اوصاف بهنظر میرسد توجه به کنشهای عقلی و منطقی در نزد معلمان و استادان بر اساس متدهای علمی باید به طور جدی مد نظر قرار گیرد تا نسل جوان از صدمات پنهانی امروز و خسران آشکار تئوریهای توطئه در فردا مصون بمانند.