حکایتهای ژان دو لافونتن در شعر شاعران معاصر ایران
داریوش مؤدبیان
افتتاح مدرسه دارالفنون در تهران (1230 خ. برابر با 1851 م) نقطه عطفی است در گسترش روابط فرهنگی و آموزشی ایران با اروپا که از میانه دوران صفویه آغاز شده و در دوران قاجاریه توسعه یافته.
در مدرسه دارالفنون، زبان و ادبیات فرانسه تدریس میشد و همین امر سرآغاز نهضت ترجمه ادبی و حتی نمایشی در ایران شد. از میان نویسندگان فرانسوی، در نمایش، «مولییر» و در شعر، «ژان دولافونتن» بیشتر از همه مقبول طبع ایرانیان قرار گرفتند. اگر در تئاتر راه به کندی پیموده میشد اما در ادبیات بهویژه در شعر، شتاب در ترجمه و سپس اقتباس چشمگیر بود. برخی از شاعران ایرانی، از ایرج میرزا گرفته تا حبیب یغمایی (که اولی در دارالفنون زبان فرانسه را آموخته بود و دومی در «الیانس فرانسه» در تهران) به ترجمه حکایتهای لافونتن پرداختند و یا از ترجمههای دیگران ملهمشده تمثیلهای جذابی را سرودند. در این میان نام سه تن از همه درخشانتر است:
ایرج میرزا، شاعر، خوشنویس، طنزپرداز و کنشگر سیاسی، از نامدارترین شاعران معاصر ایران است. او به زبانهای ترکی، عربی و فرانسه تسلط داشت. ایرج میرزا را استاد تلفیق ادب عامیانه با شعر و ادب رسمی میشناسند. او پنج حکایت از لافونتن را ترجمه میکند که یا بیکموکاست و یا اقتباسشده از آنها را در تمثیلات خویش میآورد:
تمثیل «کلاغ و روباه»، ترجمه آزاد اما بیت به بیت از حکایتی با همین عنوان از لافونتن.
تمثیل «خرس و صیادان»، برگرفته از حکایت «خرس و دو رفیق» (لافونتن).
تمثیل «کار و کوشش»، برگرفته از حکایت «روستایی و پسرش».
تمثیل «شیر و موش»، برگرفته از حکایت «بلبل و مور».
تمثیل «دزدان نادان»، ترجمه آزاد از حکایت «دزدان و خر».
ملکالشعرای بهار، میرزا محمدتقی خان متخلص به «بهار»، ادیب، محقق، شاعر و رجل سیاسی، متولد 1265 خورشیدی. وی شاعری است که هم در عصر مشروطه و هم در دوران پهلوی دوم شعر سروده و در همه ادوار مورد احترام خاص و عام بوده است. بهار تمثیلهای پندآمیز بسیاری ترجمه کرده و به شعر سروده است از دیرباز در نشریههای گوناگون ادبیای که عموما خود مؤسس یا سردبیر آنها بوده، به چاپ رسیده. اما زبان فخیم و شاعرانه او در نقل معانی بلند و پیچیده در اندک عبارتهای کوتاه چنان است که خواننده در برخی از موارد همچون ترجمههای او از لافونتن، سرودهها را برآمده از ذهن خلاق شاعر میداند و به مأخذ آنها توجهی نمیکند. در میان سرودههای بهار به هشت حکایت برمیخوریم که بیگمان مأخذ آنها را میتوان به لافونتن نسبت داد:
حکایت «پادشاهی که پنج پسر داشت»، برگرفته از چند حکایت از لافونتن.
حکایت «کوشش و امید»، برگرفته از ترجمه مشیرالدوله (حکایت «چشمه و سنگ»، حکایتی از لافونتن، به نقل ازخود بهار).
«رنج و گنج»، حکایتی بسیار مشهور که از دیرباز در کتابهای درسی هم آمده و به احتمال بسیار، بهار آن را با الهام از سعدی و اقتباس از حکایت «روستای و پسرش» از لافونتن سروده است.
حکایت« دزدان خر» برگرفته از حکایت «دزدان و خر» لافونتن.
ترجمه یک قطعه فرانسوی: حکایت «جغد و غاز و گربه با موش دانا».
«نی و بلوط»، با الهام از چند حکایت از لافونتن.
«خرس و امرود»، برگرفته از حکایت مشهور ازوپ و لافونتن: «روباه و انگور».
«افسانه مادهشیر و خوک ماده».
پروین اعتصامی، پرآوازهترین شاعر زن ایرانی، متولد 1285 خورشیدی. پروین در کودکی زبان فارسی، عربی و انگلیسی را از پدرش، اعتصامالملک که خود شاعر، نویسنده و مترجم بود، آموخت و سپس به مدرسه آمریکایی تهران رفت و پس از فارغالتحصیلشدن در همان حال به تدریس ادبیات فارسی و زبان انگلیسی پرداخت.
پروین از کودکی شعر میسرود. او را شاعره تلفیق ادبی در شعر میشناسند. پروین بیشتر توان خود را صرف سرودن تمثیلهایی در قالب مناظره کرد و در این راه از بسیاری از حکایتهای ادب کهن فارسی و ترجمههای انگلیسی ازوپ و لافونتن بهره برد.
در میان اشعار پروین اعتصامی به سه تمثیل برمیخوریم که به شکلی مشهود برگرفته از حکایتهای ژان دو لافونتن است:
«ارزش گوهر»، ترجمه آزاد از حکایت «خرس و مروارید» (لافونتن).
«بلبل و مور»، ترجمه آزاد و گسترشیافته حکایتی با همین عنوان از لافونتن.
«شوق برابری»، با الهام از حکایت «زاغ سیاه آراسته به پرهای طاووس» (لافونتن).
افتتاح مدرسه دارالفنون در تهران (1230 خ. برابر با 1851 م) نقطه عطفی است در گسترش روابط فرهنگی و آموزشی ایران با اروپا که از میانه دوران صفویه آغاز شده و در دوران قاجاریه توسعه یافته.
در مدرسه دارالفنون، زبان و ادبیات فرانسه تدریس میشد و همین امر سرآغاز نهضت ترجمه ادبی و حتی نمایشی در ایران شد. از میان نویسندگان فرانسوی، در نمایش، «مولییر» و در شعر، «ژان دولافونتن» بیشتر از همه مقبول طبع ایرانیان قرار گرفتند. اگر در تئاتر راه به کندی پیموده میشد اما در ادبیات بهویژه در شعر، شتاب در ترجمه و سپس اقتباس چشمگیر بود. برخی از شاعران ایرانی، از ایرج میرزا گرفته تا حبیب یغمایی (که اولی در دارالفنون زبان فرانسه را آموخته بود و دومی در «الیانس فرانسه» در تهران) به ترجمه حکایتهای لافونتن پرداختند و یا از ترجمههای دیگران ملهمشده تمثیلهای جذابی را سرودند. در این میان نام سه تن از همه درخشانتر است:
ایرج میرزا، شاعر، خوشنویس، طنزپرداز و کنشگر سیاسی، از نامدارترین شاعران معاصر ایران است. او به زبانهای ترکی، عربی و فرانسه تسلط داشت. ایرج میرزا را استاد تلفیق ادب عامیانه با شعر و ادب رسمی میشناسند. او پنج حکایت از لافونتن را ترجمه میکند که یا بیکموکاست و یا اقتباسشده از آنها را در تمثیلات خویش میآورد:
تمثیل «کلاغ و روباه»، ترجمه آزاد اما بیت به بیت از حکایتی با همین عنوان از لافونتن.
تمثیل «خرس و صیادان»، برگرفته از حکایت «خرس و دو رفیق» (لافونتن).
تمثیل «کار و کوشش»، برگرفته از حکایت «روستایی و پسرش».
تمثیل «شیر و موش»، برگرفته از حکایت «بلبل و مور».
تمثیل «دزدان نادان»، ترجمه آزاد از حکایت «دزدان و خر».
ملکالشعرای بهار، میرزا محمدتقی خان متخلص به «بهار»، ادیب، محقق، شاعر و رجل سیاسی، متولد 1265 خورشیدی. وی شاعری است که هم در عصر مشروطه و هم در دوران پهلوی دوم شعر سروده و در همه ادوار مورد احترام خاص و عام بوده است. بهار تمثیلهای پندآمیز بسیاری ترجمه کرده و به شعر سروده است از دیرباز در نشریههای گوناگون ادبیای که عموما خود مؤسس یا سردبیر آنها بوده، به چاپ رسیده. اما زبان فخیم و شاعرانه او در نقل معانی بلند و پیچیده در اندک عبارتهای کوتاه چنان است که خواننده در برخی از موارد همچون ترجمههای او از لافونتن، سرودهها را برآمده از ذهن خلاق شاعر میداند و به مأخذ آنها توجهی نمیکند. در میان سرودههای بهار به هشت حکایت برمیخوریم که بیگمان مأخذ آنها را میتوان به لافونتن نسبت داد:
حکایت «پادشاهی که پنج پسر داشت»، برگرفته از چند حکایت از لافونتن.
حکایت «کوشش و امید»، برگرفته از ترجمه مشیرالدوله (حکایت «چشمه و سنگ»، حکایتی از لافونتن، به نقل ازخود بهار).
«رنج و گنج»، حکایتی بسیار مشهور که از دیرباز در کتابهای درسی هم آمده و به احتمال بسیار، بهار آن را با الهام از سعدی و اقتباس از حکایت «روستای و پسرش» از لافونتن سروده است.
حکایت« دزدان خر» برگرفته از حکایت «دزدان و خر» لافونتن.
ترجمه یک قطعه فرانسوی: حکایت «جغد و غاز و گربه با موش دانا».
«نی و بلوط»، با الهام از چند حکایت از لافونتن.
«خرس و امرود»، برگرفته از حکایت مشهور ازوپ و لافونتن: «روباه و انگور».
«افسانه مادهشیر و خوک ماده».
پروین اعتصامی، پرآوازهترین شاعر زن ایرانی، متولد 1285 خورشیدی. پروین در کودکی زبان فارسی، عربی و انگلیسی را از پدرش، اعتصامالملک که خود شاعر، نویسنده و مترجم بود، آموخت و سپس به مدرسه آمریکایی تهران رفت و پس از فارغالتحصیلشدن در همان حال به تدریس ادبیات فارسی و زبان انگلیسی پرداخت.
پروین از کودکی شعر میسرود. او را شاعره تلفیق ادبی در شعر میشناسند. پروین بیشتر توان خود را صرف سرودن تمثیلهایی در قالب مناظره کرد و در این راه از بسیاری از حکایتهای ادب کهن فارسی و ترجمههای انگلیسی ازوپ و لافونتن بهره برد.
در میان اشعار پروین اعتصامی به سه تمثیل برمیخوریم که به شکلی مشهود برگرفته از حکایتهای ژان دو لافونتن است:
«ارزش گوهر»، ترجمه آزاد از حکایت «خرس و مروارید» (لافونتن).
«بلبل و مور»، ترجمه آزاد و گسترشیافته حکایتی با همین عنوان از لافونتن.
«شوق برابری»، با الهام از حکایت «زاغ سیاه آراسته به پرهای طاووس» (لافونتن).