|

چرا یک جریان به دنبال برساختن بحران در خیابان است؟

بحران‌طلبی در زنگ حساب

یک جریان خاص به دنبال این است که با ایجاد یک بحران دست‌ساز، سیستم را به نزاع در خیابان با مردم وادار کند. آنچه تا‌کنون به‌طور قطع می‌توان گفت این است که مجموعه حاکمیت تن به خواسته‌های این جریان نداده است. با این حال آنها برای کشاندن سیستم به این وضعیت تلاش می‌کنند. سود آنها و منافعی که از این نزاع در خیابان می‌برند، در سیاست و کسب مناصب قدرت بسیار زیاد است. در اینجا توضیح خواهیم داد که 1- چه عواملی ممکن است منجر به یک بحران خیابانی دیگر شود؟ 2‌– بحران خیابانی برای کدام جریان‌های داخلی و خارجی مطلوب است؟ 3‌– اهداف و مزایای بحران خیابانی برای این جریان‌ها چیست؟ 4- خطرات احتمالی که سیستم را تهدید خواهد کرد، در کجاست؟ و 5- در نهایت اینکه رابطه این پروژه احتمالی با انتخابات سال آینده در چیست؟

بحران‌طلبی در زنگ حساب
داوود حشمتی روزنامه‌نگار

یک جریان خاص به دنبال این است که با ایجاد یک بحران دست‌ساز، سیستم را به نزاع در خیابان با مردم وادار کند. آنچه تا‌کنون به‌طور قطع می‌توان گفت این است که مجموعه حاکمیت تن به خواسته‌های این جریان نداده است. با این حال آنها برای کشاندن سیستم به این وضعیت تلاش می‌کنند. سود آنها و منافعی که از این نزاع در خیابان می‌برند، در سیاست و کسب مناصب قدرت بسیار زیاد است. در اینجا توضیح خواهیم داد که 1- چه عواملی ممکن است منجر به یک بحران خیابانی دیگر شود؟ 2‌– بحران خیابانی برای کدام جریان‌های داخلی و خارجی مطلوب است؟ 3‌– اهداف و مزایای بحران خیابانی برای این جریان‌ها چیست؟ 4- خطرات احتمالی که سیستم را تهدید خواهد کرد، در کجاست؟ و 5- در نهایت اینکه رابطه این پروژه احتمالی با انتخابات سال آینده در چیست؟

وضعیت مطلوب

جریان «قدرت‌محور» که تلاش می‌کند همچنان حضورش را در ساختار مناصب انتخابی حفظ کند، همواره با یک تهدید بیرونی و یک تهدید درونی روبه‌رو است. تهدید بیرونی برای آنها این است که ناگهان مردم تصمیم بگیرند بار دیگر دست به شناسنامه برده و رأی بدهند. تهدید درونی هم درگیری داخلی با جریان‌های دیگری است که بخش‌هایی از قدرت را در دست دارند.

بنابراین، جریان «قدرت‌محور» تلاش می‌کند اول تهدید بیرونی را از کار بیندازد. برای این کار کشاندن جامعه و سیستم به یک رویارویی در خیابان، آنها را در منطقه «امن» قرار می‌دهد. مضافا اینکه‌ در شرایط بحران خیابانی، سیستم ناچار می‌شود رفتارهای «قدرت‌طلبانه» آنها را تحمل کند. در نهایت آنها به یک وضعیت مطلوب دست پیدا می‌کنند که هر دو تهدید از سر آنها برطرف شده است.

خروجی‌های یک نزاع خیابانی جدید

برای شروع تنها یک جرقه کافی است. این جرقه‌ها از سه ناحیه ممکن است اتفاق بیفتد. اول، فشارهای خیابان در برخورد با مردم در مسئله حجاب. دوم، بحث حضور زنان در ورزشگاه (که نمونه اخیر آن در اصفهان دیده شد). سوم، تغییر قیمت حامل‌های انرژی که منجر به بازتکرار وقایع آبان 98 باشد.

سال گذشته نوشتیم که این دسته تلاش می‌کنند اساسا در زمینه برخورد با بی‌حجابی قانونی وجود نداشته باشد. آنها قانون نمی‌خواهند. چرا قانون نمی‌خواهند؟ چون قانون دست آنها را برای برخورد در خیابان می‌بندد (نگاه کنید به مقاله: «شرق» دلایل مخالفت تندروها با قانون حجاب را بررسی می‌کند: هنوز هم مسئله یک کلمه است: قانون، 24 تیر 1402، روزنامه شرق). در همان مقاله پرسیدیم: «چرا می‌خواهند قانون به جای مشخص‌کردن مجازات در زمینه حجاب، دست آنها را برای هر نوع بی‌قانونی باز بگذارد تا ضمن برخورد با مردم در خیابان‌ها حتی به کنسرت‌ها و کافه‌ها نیز حمله کنند؟».

با این حال با اجرای «طرح نور» تلاش کردند تا به بهانه یک توییت، دولت را در مقابل سیستم قرار دهند. دولت اما از این تله فرار کرد و نشان داد قصد ندارد به سرنوشت احمدی‌‌نژاد در دو سال پایانی دچار شود (نگاه کنید به «گریز دولت از باتلاق افراطی‌ها، روزنامه شرق، 3 اردیبهشت 1403).

حالا در آستانه نهایی‌شدن طرح حجاب بار دیگر فشارها از این ناحیه و همین‌طور موضوع ورود زنان به ورزشگاه آغاز شده است. اتفاقی که به‌طور روشن قابل مشاهده بود که جریانی «قدرت‌محور» به وقایع استادیوم اصفهان ضریب داد تا آن را به یک مسئله اصلی تبدیل کند. در نهایت هم دولت را وادار کرد تا به بهانه «کرامت زنان» از حضور زنان در ورزشگاه جلوگیری کند.

با این حال باید گفت موضوع فراتر از این حرف‌هاست. آنها «اقتدار کمیته‌ای» نظام در خیابان را می‌خواهند و صراحتا به آن اشاره می‌کنند (نگاه کنید به مقاله «مانور اقتدار کمیته‌ای»، شرق، 6 آذر 1402).

چرا بحران در خیابان را می‌خواهند؟

این جریان در حمایت از دولت و یکدست‌کردن ساختار مدیریتی کشور تمام تلاش خود را کرد. حالا و بعد از گذشت سه سال هیچ بهانه‌ای برای عدم تحقق وعده‌هایش ندارد. سه سال از عمر دولت، مجلس و شهرداری‌‌ها گذشته و «زنگ حساب» برای‌ آنها فرا رسیده است. تورم، گرانی و عدم حل برخی منازعات بین‌المللی از یک سو و مواجهه با توده‌های مردم در پایتخت و پارک‌ها از سوی دیگر، آنها را در موقعیت سختی قرار داده است. در چنین شرایطی بار دیگر به انتخابات نزدیک می‌شویم. لذا ترس ابتدایی آنها فعال شده است. ترس آنها این است: «مبادا مردم به صورت غیرمنتظره تصمیم بگیرند بار دیگر در انتخابات شرکت کنند و بساط آنها برچیده شود؟». این ترس نه فقط برای جریان سیاسی قدرت‌محور داخلی، بلکه برای جریان برانداز هم فعال است. همان‌طور که وعده‌های جریان یکدست‌شده در مدیریت طی سه سال گذشته محقق نشده است، ادعاهای براندازان نیز در سال 1401 پوچ‌بودنش را نشان داد. سیستم اما تلاش کرد با یک «عفو» غیرمنتظره بحران خیابانی سال 1401 را مدیریت و به یک آرامش عمومی تبدیل کند. اما نگاهی به موضع‌گیری هر دو جریان (قدرت‌محوران و براندازان) نشان می‌دهد آنها با همین عفو هم به‌شدت مخالف بودند. از همین رو است که «راه نجات» برای آنها ایجاد یک بحران دوباره خیابانی است.

اهداف جریان آشوب‌طلب

هدف اصلی و نهایی جریان «قدرت‌محور سیاسی» این است که اکثریت مردم همچنان از کنش‌های مدنی و انتخاباتی دور باشند. آنها تنها در سایه همین وضعیت است که می‌توانند بار دیگر در قدرت ابقا شوند؛ چراکه از حضور اندک رأی‌دهندگان وفادار به خود اطمینان دارند. به این ترتیب اهداف و مزایای یک بحران خیابانی برای آنها به این شرح می‌تواند دسته‌بندی شود:

1- شکاف بیشتر حاکمیت و ملت که منجر به کاهش مشارکت انتخاباتی در سال آینده خواهد شد. در سایه این وضعیت آنها در نقش ناجی سیستم ظاهر می‌شوند.

2 – برخورد قهرآمیز درخیابان یا در محاکم قضائی با کسانی که احیانا سال 1401 مورد عفو قرار گرفتند. آنها از عفوشدن این افراد به‌شدت ناراحت بودند و خواهان این هستند که بار دیگر در خیابان با آنها تسویه‌حساب کنند.

3 – تبدیل‌شدن «قدرت‌طلبان» به محور در فضای مدیریت فرهنگی، امنیتی و اجتماعی.

4 – تبدیل‌شدن «قدرت‌طلبان» به عنوان محور اقدامات رسانه‌ای.

5 – سرپوش‌گذاشتن بر ناکارآمدی حاصل از یکدست‌شدن قدرت؛ ‌فرار از پاسخ‌گویی در زنگ حساب.

6 – خنثی‌شدن هر نوع صدای اصلاح‌طلبی.

7 - ضریب‌گرفتن صدای براندازی که قدرت و توان سال 1401 را هم ندارند. هم عربستان سعودی از حمایت دست کشیده و هم اسرائیل با وجود جنگ غزه توان حمایت از آنها را ندارد.

8 – با تندترشدن فضا و رفتن شعارها به سمت مرکزیت حاکمیت، آنها بار دیگر از خود برای سیستم یک ناجی می‌‌سازند.

تنها اشکال چنین وضعیتی این است که ممکن است در ارزیابی خود برای مقابله با «بحران دست‌ساز» دچار خطای تحلیلی شده و کنترل از دست آنها خارج شود.

اتحاد قدرت‌محوران و براندازان

بنابراین روشن است که بحران خیابانی می‌تواند هم خواسته براندازان باشد و هم خواسته جریان‌ قدرت‌محور. با راه‌افتادن چنین فضایی، بار دیگر حرف از اصلاح و تغییر، حتی از درون اصولگرایان هم برای مدتی به محاق می‌رود. این وضعیت برای واپس‌گرایان هم مطلوب است.

از طرف دیگر راه‌افتادن یک بحران خیابانی باعث می‌شود تا فضای سیاست، امنیتی و نظامی شود. در چنین فضایی است که آنها دست بالاتر را در همه زمینه‌ها خواهند داشت. در نهایت با جمع‌شدن بحران بعد از چند ماه، آنها خود را به عنوان ناجی سیستم از «بحران نزاع در خیابان» معرفی و با ژست قهرمانانه وارد رقابت‌های انتخاباتی سال آینده می‌شوند تا به کمک اندک رأی‌‌دهندگان خود و در غیاب اکثریت ملت به قدرت خود تداوم ببخشند.

این نوشتار هشداری است برای پروژه‌هایی که نشانه‌های آن از هم‌اکنون قابل رؤیت است.