پالت
او نقاش چنددهه است
آیدین آغداشلو. نقاش
واقعیت این است که طراحیها و نقاشیهای این دوره علی فرامرزی آنقدر بزرگ، تاثیرگذار و پرقدرت هستند که من یا هرکسی از پهلوی آنها بگذرد، ناچار به متوقفشدن میشود و در نگاهی دعوتکننده از جانب اثر به آن پاسخ میدهد و مدتی پای آن میماند. علی فرامرزی خارج از معنای خودش مدد نگرفته برای اینکه مطابق با جریانهای روز که چه متعدد بودند در طول این زمان، چه فراوان بودند، چه اغواگر، وعدهدهنده و فریبنده. نه، علی فرامرزی با نگاهش همچنان اخت و مانوس ماند... . او نقاش چنددهه است، پس باید او را بهعنوان یکنقاش معاصر که طبیعتا هم به تغییرات جهان نگاه کرده، به این عمارتها، ساختمانها، ساختمانهایی که طبیعت را میخورند، طبیعتی که همچنان فاخر، سربلند، پربار و بارآور باقی ماندند و بر تداوم چرخه حیات اشاره دارند. او نقاش همه اینها بوده است. وقتیکه نگاه میکنم، مجموعه کارهای اخیر علی فرامرزی از یک استحکام و نیروی باطنی و سرشار برخوردار است. بسیاری از درختهای علی فرامرزی شاید بهنظر درختهای هرسشدهای بیایند؛ درختهاییکه شاخوبرگهای اضافیاش چیده شدهاند و آن بدنه، بتن و بنیانش باقی مانده است، خب، اگر این حاصل یکمکاشفه
باشد، در طول سالها این مکاشفه حالا ثمر داده است. او هم به شهریت و هم به ارتباط میان شهر، طبیعت و انسان توجه دارد. این خلاصهشدن، این به چندسطح مشخص تقلیل پیداکردن یا درختهایی که با پسزمینههای خیلی ساده و خلاصه باسطحهای اریب یا منحنی قلمهای پهن شکل گرفتهاند، مجموعهای بسیار عمیقتر و اصیلتر از تنها یک مجموعه زیبای تزیینی برای بیننده در خودشان دارند و این پیام عمیقتر را میتوانند ادامه دهند و به بیننده خودشان منتقل کنند، چه کسی هست که از این نقاشیها پیام او را دریافت نکند یا فقط فرم حایلی باشد در مقابل معنی یا بهانهای باشد پوشاننده بیمعنایی؟ هیچکدام اینها در این آثار وجود ندارد، اینها آثار بسیار زیبا و دلپذیری هستند که بیننده میتواند مدتهای درازی آنها را تماشا کند و لذت ببرد.
زیستن در جهان ناهمگون
فردریک کارور . منتقد هنر
سال2013 فرصتی دست داد تا نقاشیهای علی فرامرزی را از نزدیک ببینم. نکته بسیار جالبتوجه این بود که او چگونه طرز فکرها و دیدگاههای متفاوت را یکبهیک و همزمان تجربه و از آنها عبور کرده است. فرامرزی المانهای بصری را بهدرستی میشناسد و این شناخت او را قادر میسازد حسی را که از اطرافش دارد، در کار بازتولید کند.
کارهای فرامرزی در درجهاول انعکاس دلبستگی او به طبیعت است، در عینحال این آثار با زندگی شهری مثلا با کلانشهر تهران نیز درآمیخته است. تصاویر فیگوراتیو او، نشانگر ترکیببندی منحصربهفرد خود اوست و جداکردن آنها از دیگر المانهای نقاشی امکانپذیر نیست. با توجه به توانایی زیست او در این جهان ناهمگون، انتظار میرود شاهد دورهای طولانی و موفق از آفرینشگری وی باشیم.
او نقاش چنددهه است
آیدین آغداشلو. نقاش
واقعیت این است که طراحیها و نقاشیهای این دوره علی فرامرزی آنقدر بزرگ، تاثیرگذار و پرقدرت هستند که من یا هرکسی از پهلوی آنها بگذرد، ناچار به متوقفشدن میشود و در نگاهی دعوتکننده از جانب اثر به آن پاسخ میدهد و مدتی پای آن میماند. علی فرامرزی خارج از معنای خودش مدد نگرفته برای اینکه مطابق با جریانهای روز که چه متعدد بودند در طول این زمان، چه فراوان بودند، چه اغواگر، وعدهدهنده و فریبنده. نه، علی فرامرزی با نگاهش همچنان اخت و مانوس ماند... . او نقاش چنددهه است، پس باید او را بهعنوان یکنقاش معاصر که طبیعتا هم به تغییرات جهان نگاه کرده، به این عمارتها، ساختمانها، ساختمانهایی که طبیعت را میخورند، طبیعتی که همچنان فاخر، سربلند، پربار و بارآور باقی ماندند و بر تداوم چرخه حیات اشاره دارند. او نقاش همه اینها بوده است. وقتیکه نگاه میکنم، مجموعه کارهای اخیر علی فرامرزی از یک استحکام و نیروی باطنی و سرشار برخوردار است. بسیاری از درختهای علی فرامرزی شاید بهنظر درختهای هرسشدهای بیایند؛ درختهاییکه شاخوبرگهای اضافیاش چیده شدهاند و آن بدنه، بتن و بنیانش باقی مانده است، خب، اگر این حاصل یکمکاشفه
باشد، در طول سالها این مکاشفه حالا ثمر داده است. او هم به شهریت و هم به ارتباط میان شهر، طبیعت و انسان توجه دارد. این خلاصهشدن، این به چندسطح مشخص تقلیل پیداکردن یا درختهایی که با پسزمینههای خیلی ساده و خلاصه باسطحهای اریب یا منحنی قلمهای پهن شکل گرفتهاند، مجموعهای بسیار عمیقتر و اصیلتر از تنها یک مجموعه زیبای تزیینی برای بیننده در خودشان دارند و این پیام عمیقتر را میتوانند ادامه دهند و به بیننده خودشان منتقل کنند، چه کسی هست که از این نقاشیها پیام او را دریافت نکند یا فقط فرم حایلی باشد در مقابل معنی یا بهانهای باشد پوشاننده بیمعنایی؟ هیچکدام اینها در این آثار وجود ندارد، اینها آثار بسیار زیبا و دلپذیری هستند که بیننده میتواند مدتهای درازی آنها را تماشا کند و لذت ببرد.
زیستن در جهان ناهمگون
فردریک کارور . منتقد هنر
سال2013 فرصتی دست داد تا نقاشیهای علی فرامرزی را از نزدیک ببینم. نکته بسیار جالبتوجه این بود که او چگونه طرز فکرها و دیدگاههای متفاوت را یکبهیک و همزمان تجربه و از آنها عبور کرده است. فرامرزی المانهای بصری را بهدرستی میشناسد و این شناخت او را قادر میسازد حسی را که از اطرافش دارد، در کار بازتولید کند.
کارهای فرامرزی در درجهاول انعکاس دلبستگی او به طبیعت است، در عینحال این آثار با زندگی شهری مثلا با کلانشهر تهران نیز درآمیخته است. تصاویر فیگوراتیو او، نشانگر ترکیببندی منحصربهفرد خود اوست و جداکردن آنها از دیگر المانهای نقاشی امکانپذیر نیست. با توجه به توانایی زیست او در این جهان ناهمگون، انتظار میرود شاهد دورهای طولانی و موفق از آفرینشگری وی باشیم.