محمد درویش، پژوهشگر و فعال محیطزیستی در حزب ندای ایرانیان
ایرانیان ذخیره هزارساله آب را در طول 3 دهه اخیر مصرف کردهاند
«فرونشست زمین» پدیده شوم محیطزیستی است که به دلیل برداشت بیش از اندازه و غیرمجاز آب از سفرههای زیرزمینی در کشور رخ داده و گفته میشود با ادامه روند کنونی برداشت آب در آینده نزدیک، نه دیگر آب کافی برای مصرف داریم و نه برای کشاورزی؛
«فرونشست زمین» پدیده شوم محیطزیستی است که به دلیل برداشت بیش از اندازه و غیرمجاز آب از سفرههای زیرزمینی در کشور رخ داده و گفته میشود با ادامه روند کنونی برداشت آب در آینده نزدیک، نه دیگر آب کافی برای مصرف داریم و نه برای کشاورزی؛ یعنی با وجودی که حد معقول و مجاز برداشت از منابع آب زیرزمینی ایران ۲۷ میلیارد مترمکعب در سال است، اکنون بالغ بر ۴۲ میلیارد مترمکعب آب برداشت و بهصورت بیرویه مصرف میشود. حتی گفته شده است «ایرانیان ذخیره هزارساله آب را در طول سه دهه اخیر مصرف کردهاند...» مسئلهای که امروزه به یکی از چالشها و دغدغههای جدی فعالان محیطزیستی بدل شده است. ازاینرو، شورای سیاستگذاری حزب ندای ایرانیان، با دعوت از محمد درویش، فعال محیطزیستی و پژوهشگر دلایل فرونشست زمین را به صورت علمی بررسی کرد. درویش در این گفتوگو، فاضلابهای شهری را نیز علاوه بر برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، از عمده دلایل فرسایش خاک در کلانشهرها دانست و گفت که بعد از تکمیل شبکه فاضلاب تهران، شاهدیم هرچه شبکه فاضلاب تکمیلتر میشود، روند فرونشست زمین در تهران هم افزایش مییابد. او همچنین نرخ فرسایش خاک در ایران را هشت برابر متوسط جهانی دانست و تأکید کرد که متأسفانه سالانه ۵۶ میلیارد دلار ارزش خاکمان را از دست میدهیم و بر اساس گزارشهای موجود، مساحت بخشی از ایران که بیش از دو سانتیمتر در سال دچار فرونشست است، به بیش از ۵۰ هزار کیلومترمربع رسیده است.
باید چیدمان توسعه را تغییر دهیم و از اقتصاد آبمحور فاصله بگیریم
محمد درویش، پژوهشگر و فعال محیطزیستی درخصوص دلایل فرونشست زمین بیان کرد: خوشحالم که حزب ندای ایرانیان به موضوع محیط زیست به شکل جدی ورود کرده و تلاش میکند اعضای خودش را نسبت به چیزی که من «فهم بومشناسی» یا «سواد محیطزیستی» میگویم، اقناع و تغذیه کند. زمان ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی، در سالی که انتخابات مجلس برگزار شد، یکی از سؤالهای قبل و بعد از انتخابات که رؤسای احزاب سیاسی شرکتکننده در انتخابات مجلس میپرسیدند، این بود که شما برنامهای برای مقابله با جهانگرمایی، گلوبالوارمینگ و کلایمتچنج دارید یا خیر. پاسخ آن زمان اغلب فعالان سیاسی در سال ۱۳۸۲ این بود که اصلا این حرف یعنی چه و زمانی که خبرنگاران توضیح میدادند همهشان بدون استثنا میگفتند اینها چه ربطی به انتخابات دارد؟ اما خوشبختانه اکنون میبینیم کمتر جناح سیاسی در کشور است که به موضوع محیط زیست توجه نمیکند و کسانی که پرچمدار به سخره گرفتن ملاحظات محیطزیستی بودند، حداقل در ظاهر سعی میکنند به محیط زیست توجه کنند. به عبارتی مملکت با نوع چیدمانی که برای توسعه خود انتخاب کرده، بیماری سرطانش را انکار میکند و کسی که بیماری سرطانش را انکار کند، شانسی برای درمان و شفا ندارد، اما اکنون بارقههایی وجود دارد که نشان میدهد این بیماری را به رسمیت شناخته است.
او ادامه داد: همین که سال گذشته این موضوع در سند امنیت غذایی ایران قرار گرفته و بعد از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به امضای رئیسجمهور رسیده است که باید طبق این سند تا سال ۱۴۱۱ دستکم ۳۰ میلیارد مترمکعب در مصرف آب در بخش کشاورزی کاهش ایجاد کنیم و از ۸۱ میلیارد مترمکعب به ۵۱ میلیارد مترمکعب برسیم، جای خوشحالی است. همچنین در این سند آمده است که ناترازی آبخوانها باید در ۱۴۱۱ به منفی 105 میلیارد مترمکعب برسد؛ درحالیکه اکنون ۱۵۰ میلیارد مترمکعب است. در واقع پذیرفتهاند که نه تنها باید ۳۰ میلیارد مترمکعب مصرف آب در بخش کشاورزی کاهش یابد، بلکه در مجموع باید ۴۵ میلیارد مترمکعب از ناترازی هم کم شود و ۱۵ میلیارد مترمکعب هم باید مصرف در بخش صنعت، شرب و خانگی و خدمات کاهش پیدا کند. این اقدام کمتر از یک جراحی بزرگ نیست و قطعا درد دارد؛ یعنی باید حتما چیدمان توسعهمان را تغییر بدهیم و از اقتصادی که به شدت آبمحور است، فاصله بگیریم. درویش با تأکید بر اینکه در دولت دوم حسن روحانی بیش از 150 کارشناس سند امنیت غذایی را تدوین کردند اما درنهایت در آن دولت به نتیجه نرسید، اظهار کرد: این چیزی بود که ما در دولت دوم حسن روحانی بسیار تلاش کردیم به نتیجه برسانیم و ۱۵۰ کارشناس هم پیشنویس سند امنیت غذایی را نوشتند؛ اما پس از رفت و برگشت بسیار در نهایت در دولت دوم حسن روحانی به نتیجه نرسید؛ اما در دولت سیزدهم با وجودی که حتی فکرش را هم نمیکردیم این سند تصویب شد و تیرماه سال گذشته در ساختمان مشروطه در حضور رئیسجمهور و رئیس مجلس و بسیاری از بلندپایگان نظام ابلاغ شد؛ بنابراین امسال اولین سال اجرای این سند است. مدام باید آن را مطالبه کنیم و از احزاب سیاسی، رسانهها، دانشگاهیان و فعالان محیط زیست هم میخواهیم که مطالبهگر باشند تا هر سال اعلام شود این سند چقدر پیشرفت داشته است. او افزود: مطابق سند فوق باید سالانه دستکم سه میلیارد مترمکعب مصرف آب در بخش کشاورزی کاهش یابد و پنج میلیارد مترمکعب ناترازی کم شود. به دلیل پیگیریهای فراوان اخیرا با حکم دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی آقای دکتر خیامینکویی به عنوان مسئول ارائه گزارش عملکرد سالانه سند منصوب شد و اکنون منتظریم در تیرماه اعلام شود که آیا در سال اول به اهداف سند دست پیدا کردهایم یا خیر؟ اگر به هدف نرسیدهایم چه دستگاههایی مقصر بودند و چطور قرار است با این مقصرین برخورد شود تا این سند به سرنوشت سند چشمانداز ۲۰ساله کشور دچار نشود؟ البته اکنون به جایی رسیدهایم که برای نجات کشور از خطر فرونشست زمین، به اجرای قوانین اتحادیه اروپا نیاز نداریم، بلکه فقط خواهان اجرای سند امنیت غذایی هستیم که پس از امضای ابراهیم رئیسی ابلاغ شده و همه موظف هستند هر قانونی که مفادش با روح این سند در تضاد باشد را کأن لم یکن فرض کرده و از اجرای این سند تبعیت کنند؛ بنابراین احزاب سیاسی کشور باید در زمینه این سند بسیار جدی ورود کنند.
نرخ فرسایش خاک در ایران 8 برابر متوسط جهانی است
این کنشگر محیط زیست با بیان اینکه نرخ فرسایش خاک در ایران هشت برابر متوسط جهانی است، اظهار کرد: متأسفانه سالانه ۵۶ میلیارد دلار ارزش خاکمان را از دست میدهیم. باید جزئیات اجرائی سند را مطالبه کنیم. دقت کنید که در طول یک سال اخیر شهید ابراهیم رئیسی جلسات زیادی سخنرانی کرد و از دستاوردهای دولت خودش گفت، اما حتی یک بار هیچ اشارهای به امضای این سند نکرد. چرا؟ حتی وزرای نیرو و جهاد کشاورزی که مستقیم در اجرای این سند نقش دارند، مطلقا هیچ اشارهای به این سند نمیکنند گویا این سند به آنها تحمیل شده و نمیخواستند آن را امضا کنند. ازاینرو به نظر میرسد بدشان نمیآید افکار عمومی، دانشگاهیان و احزاب این سند را فراموش کنند تا مجبور نباشند مطابق مفاد آن حرکت کنند. او اضافه کرد: این نقش کلیدی ماست که اجازه ندهیم آنها دچار فراموشی و آلزایمر شوند. باید آنها را موظف کنیم که مطابق برنامههایی که در این سند دیده شده و مطابق گزارشی که سازمان زمینشناسی کشور منتشر کرده، حرکت کنند. گزارشی که به دلیل نگرانیهای شدیدی که ممکن است در سطح جامعه ایجاد کند، عملا محرمانه نگه داشته شود.
فرونشست 2 سانتیمتری سالانه بیش از 50 هزار کیلومتر خاک کشور
طبق این گزارش، مساحت بخشی از ایران که بیش از دو سانتیمتر در سال دچار فرونشست زمین است، به بیش از ۵۰ هزار کیلومترمربع رسیده است. پژوهش دیگری که در آلمان انجام شده و برخی از محققان ایرانی از جمله دکتر مهدی معتق در آن نقش داشتند، میگوید اگر فقط با توجه به سنجندهها این را بررسی کنیم دستکم 57 هزار کیلومترمربع از خاک ایران فرونشستی بیش از یک سانتیمتر در سال را تجربه میکند و چون نتوانستند مشاهدات میدانی داشته باشند و پروفیلبرداری کنند، طبیعی است که نتوانستند به عمق خطری که سازمان زمینشناسی با مطالعات میدانی به آن رسیده، دست یابند. درحالیکه میدانید چهار میلیمتر نشست زمین، آستانه حد بحرانی است و اگر از این میزان عبور کند، شرایط سخت میشود.
او در ادامه تصریح کرد: همانطور که گفته شد، مطابق گزارش سازمان زمینشناسی ۵۰ هزار کیلومترمربع از خاک ایران نشست بیش از دو سانتیمتر را تجربه میکند که پنج برابر حد مجازی است که به عنوان حد بحرانی از آن یاد شده است. بخشهایی از ایران در جنوب غربی تهران در دشت شهریار، فرونشست نقطهای آن در سال ۲۰۱۰ طبق گزارش سازمان زمینشناسی به ۳۶ سانتیمتر در سال ذکر شد؛ یعنی ۹۰ برابر شرایط بحرانی بوده است. همچنین در سال ۲۰۱۵ در فاصله بین دشت فسا و جهرم در استان فارس این رقم به ۵۴ سانتیمتر در سال افزایش پیدا کرد. به عبارتی ۱۴۰ برابر شرایط بحرانی بوده، درحالیکه تاکنون در کل دنیا چنین چیزی گزارش نشده است.
درویش ادامه داد: البته در گزارش سال ۲۰۲۰ این رقمها کاهش پیدا کرد و دیگر در هیچ نقطهای شاهد چنین رکوردشکنی نبودهایم؛ اما دلیل اینکه از مرز چهار سانتیمتر افزایش پیدا نکرده به خاطر این است که در سفرههای زیرزمینی ما آبی وجود ندارد و به شدت کفگیر این سفرهها به ته دیگ خورده و دیگر آبی نیست که کشیده شود. به همین خاطر میزان فرونشست نسبت به دهه قبل کاهش پیدا کرده است که اصلا خبر خوبی نیست. برخی تصور میکنند این اتفاق یکی از دستاوردهای مثبت دولت است و کار خاصی انجام دادند که اجازه ندادهاند فرونشست از ۵۴ سانتیمتر در سال بیشتر شود؛ درحالیکه نتوانستند هیچ چاهی را پلمب کنند.
طرح تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی شکست خورده است
این پژوهشگر حوزه محیطزیستی با اشاره به شکست طرح تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی یادآور شد: طبق طرح تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی که قرار بود در طول برنامه ششم اجرا شود و تراز منفی به صفر برسد اما با شکست مواجه شد و مجری طرح رسما شکست طرح را اعلام کرده است. طرحی که قرار بود در پایان سال ۱۴۰۱ ناترازی را به صفر برساند، اما ناترازی را به 145 میلیارد مترمکعب رساند. در واقع از موارد نادری بود که یک مسئول به دلیل عدم تحقق برنامههای سازمان متبوعش استعفا داد.
این پژوهشگر ادامه داد: بنابراین وضعیت بسیار بسیار خطرناکی است و ما از مجموع ۲۵۰ میلیارد مترمکعب آبی که در اختیار داریم و پیشبینی میکنیم در سفرههای آب زیرزمینیمان باشد و این آب را عمدتا در طول سه دهه اخیر مصرف کردیم یعنی ایرانیان ذخیره هزارساله آب را در طول سه دهه اخیر مصرف کردهاند، این مهمترین شاخص امنیت زیستی است. در واقع وقتی آبی در مرکز ایران نباشد عملا همه دستاوردها و تلاشها تحتالشعاع قرار میگیرد. به همین دلیل بخش خردمند حاکمیت برخلاف میل باطنی خود، دولت را وادار کردند که این سند را امضا کند.
احزاب باید مطالبهگر باشند
او در ادامه با تأکید بر اینکه تاکنون هیچیک از احزاب چپ و راست درباره جزئیات این سند مهم غذایی صحبتی نداشتهاند، بر برگزاری کرسیهای آزاداندیشی دراینباره تأکید کرد و گفت: نباید احزاب سیاسی در این زمینه کمکاری کنند، بلکه باید کرسیهای آزاداندیشی برگزار شود و درباره جزئیات سند صحبت کنند. هرچند تاکنون هیچیک از احزاب چپ یا راست دراینباره صحبت نکرده و جزئیاتش را بررسی نکردهاند تا شیوههای تحقق و احیانا مشکلاتی را که در اجرای سند وجود دارد، مشخص کنند. ازاینرو اگر خودمان پیشگام نشویم، ممکن است شرایط به جایی برسد که عملا امکان جبران وجود نداشته باشد. بهجرئت میگویم در طول ۴۵ سالی که از پیروزی انقلاب میگذرد، اگر از من بهعنوان یک متخصص محیط زیست بپرسند که امیدبخشترین قانونی که در جمهوری اسلامی تصویب شده، چیست؟ با فاصله میگویم سند امنیت غذایی ایران است که متأسفانه به اندازهای که این سند میتواند امیدبخش باشد، دربارهاش در محافل رسانهای هیچ بحثی نمیشود.
شبکه فاضلاب شهری فرونشست زمین را تشدید میکند
درویش در بخش دوم صحبتهای خود به بررسی ابعاد دیگر محیط زیست پرداخت و با تأکید بر اینکه تا طرح مسئله بهدرستی انجام نشود، نمیتوانیم مسئله را بهخوبی حل کنیم، گفت: طرح درست صورتمسئله مهمتر از حل مسئله است و تا زمانی که مسئله را در ابعاد مختلف مداقه و بررسی نکرده باشیم، ضرورتی برای حل آن مسئله احساس نمیکنیم. پس تا زمانی که حکومت در موضوعات مختلف متوجه ابعاد پیچیده ماجرای محیط زیست و برایندهای کاهنده کارایی سرزمین نباشد، عبارت کلیشهای «سریع، زود و انقلابی» نمیتواند همه مشکلات را حل کند و با مشکلات جدیتری مواجه میشویم. علاوهبرآن، نگرانیهایی درباره فاضلابها وجود دارد و ممکن است شبکه فاضلابهای شهری خودش منجر به تشدید فرایند فرونشست زمین در سکونتگاهها و کلانشهرها شود. این مسئله واقعا جای نگرانی دارد. در حقیقت بعد از تکمیل شبکه فاضلاب تهران، شاهدیم که هرچه شبکه فاضلاب تکمیلتر میشود، روند فرونشست زمین در تهران افزایش مییابد؛ چراکه بخشی از چاههای جذبی که در تهران بودند، به صورت طبیعی آبهای خاکستری را به لایههای زیرین منتقل میکردند و در این غربالبندی که اتفاق میافتاد، بخش درخورتوجهی هم تصفیه میشود. در نهایت مقداری از شتاب ناترازی آبخوان تهران را در این مخروط افکنه ۷۵۰ کیلومتری جبران میکرد؛ اما دیگر این اتفاق نمیافتد.
این عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و کشور در ادامه با اظهار نگرانی از خشکشدن دو چاه باغ گیاهشناسی گفت: من بهعنوان عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و کشور که ۳۴ سال در باغ گیاهشناسی ملی ایران در غرب تهران کار کردم، میگویم این باغ چهار چاه داشت که سال ۱۳۴۵ حفر شد و در عمق ۸۰متری به آب میرسید؛ اما حالا تا ۲۳۰ متر کفشکنی کردهاند و دوتایشان کلا خشک شده و به آب نرسیده است و دوتای دیگر آب کمی دارد که با گودسازیهایی که در شمال باغ افزایش یافته، احتمالا آن دو چاه را هم خشک میکند. در غرب تهران که اتفاقا قرار بود شهر سالم باشد و تمرکز جمعیتی و ساختوسازش به نسبت دیگر مناطق تا یک دهه پیش خیلی درخورتوجه نبود، نزدیک به ۱۵۰ متر افت سطح آب زیرزمینی دارد، درحالیکه هنوز شبکه فاضلابش کامل نشده است و اگر کامل شود و یک قطره آب هم مجال فرورفتن پیدا نمیکند که معلوم نیست چه فاجعهای دراینصورت رخ دهد. او ادامه داد: شبکههای فاضلاب معمولا در سکونتگاههای دشتی در مناطقی مثل پاریس و آمستردام و خیلی شهرهای اروپایی که به جای افت آب با خیز آب روبهرو هستیم، برای مدیریت و بازچرخانی آب کمککننده است؛ اما در شهرهایی که به صورت طبیعی شیب زیادی دارند، شرایط متفاوت است. تهران از تراز ارتفاعی نزدیک به هزارو 400 متر برخوردار است و این تراز هزارو 400 متر، یعنی ۱۴ درجه اختلاف گرادیون حرارتی. پس براساس قله توچال، تهران که یکی از معدود کلانشهرهای جهان است که در کنار یک قله چهار هزارمتری بنا شده است، عملا با ساختوسازهایی که در شمال تهران انجام دادیم، تمام شبکه زهکشی سطحی و زیرسطحی را از حیز انتفاع خارج کردهایم. با توجه به اینکه این برجها اغلب هم در مناطق ۱، ۲ و ۳ تهران که قیمت زمین بالاتر است ساخته شدهاند، برای اینکه استحکام خودشان را حفظ کنند، حدود ۳۰ متر و گاهی ۵۰ متر پایینتر از سطح رفتهاند و طبقات زیرزمینی و پارکینگ هم دارند. به عبارتی تمام شبکه قناتها و میزان آبشناختی جنوب تهران را منهدم کردهاند و همچنان این روند ادامه دارد.
۱۰۰ درصد شبکه فاضلاب تهران فرونشست خاک را تشدید میکند
درویش در ادامه شبکههای فاضلاب کلانشهرها را عامل دیگر فرونشست زمین دانست و افزود: به اعتقاد من صددرصد شبکه فاضلاب تهران بحث فرونشستها را تشدید میکند. دقت کنید تهران شهری است که منابع آبش را عمدتا از حوزههای دیگر وارد میکند؛ یعنی رودخانه کرج از البرز و همچنین حتی از سرشاخههایی در کردستان. یکی از سرشاخههای سفیدرود و قزلاوزن که برای طالقان میآید، از آنجا آب وارد تهران میشود. یا سرشاخهای را که به سمت خزر و لار میرود، به سمت تهران برگرداندهایم. قاعدتا تهران باید همیشه با خیز آب مواجه باشد اما به دلیل ورود این آبها و با توجه به اینکه حدود ۱.۱ میلیارد مترمکعب از آبی که وارد تهران میشود، به مصرف شرب و خانگی و مصارف وابسته میرسد، برخلاف بسیاری از استانها که بزرگترین مصرفکننده آن استانها بخش کشاورزی، صنعت و بعد شرب است، تهران بزرگترین مصرفکننده آب شرب است. باز هم انتظار میرود که این آبها باعث شوند پدیده فرونشست اتفاق نیفتد؛ اما سؤال اینجا است که چرا چنین اتفاقی با این شدت رخ داده و در حال افزایش است؟ دلیل عمدهاش بحث فاضلاب است و امیدواریم روزی وزارت نیرو، سازمان آب و فاضلاب، سازمان زمینشناسی کشور و سازمان نقشهبرداری ملاحظات را کنار بگذارند.
او در ادامه بیان کرد: چهار سال پیش، قبل از کرونا مدیرکل سازمان زمینشناسی به من گفت هرچه فریاد میزنیم فرونشست خطر دارد، کسی ماجرا را جدی نمیگیرد. ما نیاز به کار رسانه قوی داریم. ازاینرو ما تیم رسانهای تشکیل دادیم که هر هفته به یکی از استانهای بحرانی سرکشی کرده و گزارش آن را در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر میکند تا دیده شود. شاید به این واسطه بتوانیم حساسیتها را افزایش بدهیم. بههمیندلیل با مدیران کل در استانهای مختلف صحبت کردیم. اول هم از اصفهان شروع کردیم که خیلی هم سروصدا کرد؛ اما بعد از آن تماس گرفتند و گفتند دیگر نمیخواهد ادامه بدهید، دراینباره دهها تلفن داشتهایم. حتی دراینباره مدیرکل زمینشناسی اصفهان برکنار شد که چرا باعث بروز نگرانی شده است؟ حتی گزارش آخرشان را هم نتوانستند منتشر کنند. درباره تهران هم متأسفانه این مسائل وجود دارد.
سالانه بیش از ۵۰ هزار نفر در کشور و 9 هزار نفر در تهران از آلودگی هوا میمیرند!
این فعال محیطزیستی در ادامه به میزان آلودگی هوا بهعنوان مشکل جدی دیگر اشاره کرد و گفت: درباره بحث آلودگی هوا هم همین مسئله مطرح است. روزی نزد معاون وزیر بهداشت که زمانی معاون آقای قالیباف در شهرداری بود، رفتم. در دولت اول حسن روحانی ایشان معاون وزیر بهداشت و معاون اجتماعی بود. به ایشان گفتم ۳۰ سال است در این حوزه فعالیت دارم و مدام میگویند که در تهران پنج هزار نفر بر اثر آلودگی هوا کشته میشوند و عجیب است که این عدد تغییر نمیکند. درحالیکه جمعیت زیاد شده و شاخص آلودگی هوا افزایش یافته است، چرا این عدد تغییری نمیکند؟ ایشان خندید و گفت چه فایده دارد که این عدد و رقمها را بهروز بکنیم. جز اینکه نگرانی مردم افزایش پیدا میکند، مگر فایده دیگری هم دارد؟ گفتم فایدهاش همین است که میگویم؛ زمانی در مجلس قرار بود بودجه حملونقل ریلی را حدود چهار هزار میلیارد تومان افزایش بدهند؛ اما در نهایت نمایندهها به این جمعبندی رسیدند که 17، 18 هزار نفر در جادهها کشته میشوند، پنج هزار نفر هم در تهران بمیرند و مسئلهای نیست. در نهایت هم ۴۰۰ میلیارد تومان تصویب شد. دلیل آن هم این است که اطلاعات بهروز در اختیار مسئولان و جامعه قرار نمیگیرد تا ابعاد فاجعه مشخص شود.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و کشور افزود: سال ۱۴۰۲ برای اولین بار وزیر بهداشت بهعنوان مقام رسمی کشور اعلام کرد که در تهران هفت هزار نفر به دلیل آلودگی هوا میمیرند، نه پنج هزار نفر. شگفتانگیز بود که وزیر بهداشت این رقم را اعلام کرد و بلافاصله یکی از مقامات سازمان محیط زیست جرئت پیدا کرد و گفت اتفاقا این عدد 9 هزار نفر است، نه هفت هزار نفر و ما هشت درصد مردهزایی جنین داریم. نکته اینجاست که یکی از بالاترین نرخهای مردهزایی جنین در ایران گزارش میشود و آشکارا با سیاستهای افزایش جمعیت هم زاویه دارد؛ بنابراین اگر دوستان نگران این سیاستها هستند، باید به موضوع آلودگی هوا خیلی جدیتر ورود کنند، نه اینکه به مرکز پژوهشهای مجلس تشر بزنند که چرا در آمارها سیاهنمایی میکند. مرکز پژوهشهای مجلس بهتازگی اعلام کرده که ۱۱.۲ میلیارد دلار، خسارت درمان بیماریهای ناشی از آلودگی هواست و تقریبا پنج برابر بودجه بزرگترین وزارتخانه (آموزش و پرورش) است.
قانون هوای پاک را هم نادیده گرفتهایم
او با انتقاد از اجرانشدن برخی قوانین در کشور گفت: بنابراین مهمترین دلیل افزایش مرگومیر سالانه که بیش از ۵۰ هزار نفر در کشور و ۹ هزار نفر در تهران است، همین آلودگی هواست. فاجعه عدم توجه به بحران آلودگی هوا علاوه بر تأثیر روی سلامتی، اثر بر روان مردم است. متأسفانه از زمان تصویب قانون هوای پاک در سال ۱۳۹۶ اگر گراف روزهای سالم، ناسالم و خطرناک را ببینید، هر سال تعداد روزهای ناسالم و خطرناک در تهران و خیلی از کلانشهرهای دیگر مثل اصفهان، اردکان، اراک، مشهد و تبریز بیشتر شده است و این امر نشان میدهد ما به قانون هوای پاک هم توجه نکردیم. سند امنیت غذایی هم اگر مورد توجه واقع نشود، چه تضمینی وجود دارد که به سرنوشت دیگر قوانین دچار نشود؟ درویش بیان کرد که درباره جزئیات قانون هوای پاک اطلاعات کمی در دسترس است و با انتقاد از این موضوع گفت: درباره جزئیات قانون هوای پاک اطلاعات بسیار اندکی داریم. وقتی نمیدانیم چه قوانینی در اختیارمان هست، چطور قرار است آنها را مطالبه کنیم؟ در قانون هوای پاک مثلا سازمان منابع طبیعی موظف بوده سالانه ۳۰۰ هزار هکتار چشمههای تولید گردوخاک را مهار کرده و به جنگلکاری اقدام کند؛ یعنی در طول نزدیک به هفت سال گذشته باید یکمیلیاردو 800 میلیون درخت میکاشتیم. گفتند چون تحریم هستیم، نکاشتیم! کجای این قضیه به تحریم ربط دارد؟ مدام شعار یک میلیارد درخت میدهند. شما قانون موظفتان را انجام ندادهاید. سازمان حفاظت محیط زیست موظف بوده حد مجاز آلایندگی را تعیین کند. موظف بوده است سن فرسودگی خودروها را اعلام کند اما به بهانه تحریم این کار را انجام نداده است. در این راستا، معاونت انسانی سازمان محیط زیست به دلیل ترک فعل اجرانکردن قانون هوای پاک سه سال انفصال خدمت گرفت. همچنین شاهدیم معاون وزیر نیرو که قرار بود ۳۰ درصد سرمایهگذاریها طبق قانون هوای پاک، روی استحصال انرژیهای نو و خورشیدی باشد که دراینصورت حدود ۱۸ هزار مگابایت برق میتوانستیم تولید کنیم و ناترازیمان و اجبار در مصرف مازوت را کم کنیم، این کارها را انجام نداده است. این کنشگر محیطزیستی با بیان اینکه درباره سند امنیت غذایی هم مشکلاتی وجود دارد، تأکید کرد: با وجودی که در سال اول دراینباره پیگیریهایی داشتیم، اما دکتر خیامنکویی را که بهشدت برای اجرای سند امنیت غذایی سنگ میاندازد و بدنه وزارت جهاد کشاورزی با این سند زاویه جدی دارد، بهعنوان مقام مجاز معرفی کردند؛ چراکه بدشان نمیآید زیر میز بزنند. بنابراین خیلی مهم است که احزاب سیاسی قوانین مترقی، دقیق و درست را پیدا کنند و کارگروه تشکیل بدهند و فرازها و فرودهایش را بررسی و حل کنند. در نتیجه اگر بخواهیم با بحران بزرگ فرونشست مواجهه خردمندانه داشته باشیم، حتما باید اقتصادی را تعریف کنیم که آبمحور نباشد. ما باید سراغ بالفعلکردن پتانسیلهای بالقوه کشور در حوزههایی که برای تولید پول و ثروت نیاز به مصرف آب، گرمشدن میانگینهای حرارتی کشور و همچنین تحریک پدیده جزیره گرمایی نداشته باشند، برویم. درعینحال نباید کلکسیونی از صنایع آببر و انرژیبر را در کشور مستقر کنیم و مهمترین منابع تولید آب شیرین یعنی کوهستانها را فدای خامفروشی و فعالیتهای معدنی کنیم.
او افزود: خوشبختانه اولین صداهای مثبت در سند امنیت غذایی شنیده شده است، اما هنوز بسیاری از خبرنگاران نام سند امنیت غذایی را هم نشنیدهاند؛ درحالیکه در مراسم بسیار پرشکوهی در ساختمان مشروطه، سال گذشته این سند ابلاغ شد. متأسفانه شرایط بحرانی است و ناترازی به ۱۵۰ میلیارد رسیده و هر سال ۴.۴ میلیارد مترمکعب ناترازی افزایش مییابد.
اخیرا مشاور رسانهای وزیر نیرو شخصا با من تماس گرفت و با بیان نگرانی خود گفت سه درصد از کل مشترکین کشاورزی کشور در استانهای خراسان رضوی، خراسان جنوبی، اصفهان و کرمان معادل ۳۰ درصد بقیه آب مصرف میکنند و آنچنان قلدر هستند که ما نمیتوانیم جلوی آنها را بگیریم و از من درخواست کمک کرد. طبق آمار در سال جاری همچنان 4.4 میلیارد تراز منفی داریم، اما منتظریم بهطور رسمی خودشان اعلام کنند که در سال اول اجرای سند امنیت غذایی، مطلقا با شکست روبهرو بودند.
اجرای سند امنیت غذایی در سال اول مطلقا با شکست روبهرو شده است
این کویرشناس ادامه داد: البته خوشبختانه امسال با یک بارندگی فوقالعاده روبهرو بودیم که تاکنون سه درصد بالاتر از میانگین ۵۵ساله اخیر است. حتی پیشبینیهای اقلیمی میگوید در تابستان امسال هم بارندگیهای شگفتانگیزی خواهیم داشت؛ اما با وجود بارندگیها، تراز ناترازی سفرههای آب زیرزمینی ما متأسفانه کمتر نشده و همچنان مصرف آب در بخش کشاورزی کاهش نیافته است. علاوه بر آن، در کمال تعجب، میزان صادرات بخش کشاورزی ۱۲ برابر افزایش یافته است. مثل این است که اندامی دچار خونریزی شده و ما بگوییم اشکالی ندارد، حدیثی است که میگوید اهدای خون مستحب است و دست دیگرت را هم بیاور که ما خونش را بگیریم.
او با طرح سؤالی از مسئولان مربوطه دراینباره بیان کرد: سؤالم از مسئولان این است چطور کشوری که دچار دریوزگی آبی است و بالاترین نرخ فرونشست زمین را دارد، با صادرات آب مجازی و محصولات کشاورزی و لبنیتان تولید پول و ثروت میکنید و به آن افتخار هم میکنید؟ لازم است یادآور شوم یک کیلو برنج پنج برابر گندم آب مصرف میکند و یک کیلو پنیر ۱۵ برابر یک کیلو برنج آب مصرف میکند. پس اگر میخواهید کاری کنید، روی کشت فراسرزمینی تمرکز کنید؛ مثلا واحدهای دامداری صنعتی به کشورهایی مثل تاجیکستان که صادراتمان به آنجا میرود و آب هم دارند، منتقل شوند.
علاوه بر آن، کشور امارات متحده عربی در پاییندست ما مساحتش ۳۰ هزار کیلومترمربع و کمتر از سمنان است، حتی یک هکتار جنگل ندارد، هیچ تنوع زیستی ندارد و هیچکدام از منابع خدادادی ما را هم ندارد؛ اما در سال ۲۰۲۳ ارزش تجارت غیرنفتیاش 953 میلیارد دلار بوده است. این میتواند خبر خوشی برای ما باشد؛ یعنی اگر نظام حاکم بر کشور ما مدبرانه و با تدبیر عمل کند، دستکم ۱۰ برابر امارات متحده عربی میتوانیم از تجارت غیرنفتی سود ببریم. میتواند چراغی برای ما باشد که اگر مسیر توسعه را تغییر بدهیم و سراغ اقتصادی که آبمحور نباشد برویم و همچنین به سراغ استحصال انرژیهای نو، انرژی خورشیدی، زمینگرمایی، جزرومدی و بادی و توسعه زیرساختهای گردشگری طبیعی، تاریخی، فرهنگی و بهخصوص توریسم سلامت برویم و از طریق راهها و شاهراههای اصلی که برای آسیای میانه از طریق آبهای آزادی که در اختیار داریم برویم، موفق میشویم.
درویش همچنین تصریح کرد: سال گذشته از محل توریسم سلامت یکمیلیونو 200 هزار نفر وارد کشور شدند و یک میلیارد دلار درآمد داشتیم. مسعود صرامی، مالک شهرک سلامت اصفهان میگوید اگر دست و پای من را باز بگذارید، از محل توریسم سلامت در اصفهان به تنهایی میتوانم چهار میلیارد دلار درآمد برای ایران بیافرینم؛ یعنی عددی بیش از ارزش کل کشاورزی، دام، طیور و شیلات کل استان اصفهان که چنین فاجعهای را در زایندهرود به وجود آورده است. اینها رویکردهای دقیق و جدی است که باید دنبال کنیم. امروز باید مسئولان مربوطه را متوجه کنیم چاهی که دچار فرونشست میشود، دستکم باید ۵۰ هزار سال صبوری کنید تا تابآوریاش را به دست بیاورد. اینها واقعیتهایی است که باید برای مردم و حاکمیت شرح بدهیم و بگوییم در چه شرایط دشواری قرار داریم.
کمپین قیطریه موفق عمل کرد و مانع از قطع درختان شد
این پژوهشگر و فعال محیطزیستی در بخش پایانی سخنان خود به کمپین و کارزار قیطریه اشاره کرد که با امضای مردمی توانست مانع از قطع درختان و ساخت مسجد بزرگ در این پارک شود. درویش در انتقاد به اینگونه رفتارها که سلامت مردم را هدف قرار میدهد، گفت: اصل ماجرایی که ما فریاد میزنیم، امسال در چیدمان بودجه 21 وزارتخانه و سازمانی که در رأسش معاون رئیسجمهور حضور دارد، خودش را نشان میدهد. امسال بودجه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای اولین بار از مرز ۴۰۰ هزار میلیارد تومان هم گذشت؛ درحالیکه بیش از ۹۰ درصد این بودجه در بخش درمان هزینه میشود. چرا چاه ویل ایران درمان است و با این شتاب مردم ایران درگیر بیماریهای مختلف میشوند و بخش درخور توجهی از GDP کشور برای درمان هزینه میشود، اما بخش قابل توجهی از این هزینهها به هدف نمیرسد و متأسفانه هموطنانمان را از دست میدهیم؟ اگر روی همین مسئله بتوانیم تمرکز کنیم که دستگاههایی که در کشور مسئول پیشگیری و سلامت کیفیت زندگی ایرانیان هستند و دستگاههایی که مطابق اصل 50 قانون اساسی باید تلاش کنند تا لازمه حیات اجتماعی رو به رشد مردم ایران با حق برخورداری از هوا، آب و خاک سالم تأمین شود، در فشلترین شکل ممکن هستند و کمترین اعتبارات ممکن را میگیرند، حاصلش میشود چنین فاجعهای. حاصلش میشود اینکه فقط ترنور داروهای ضدسرطان ممکن است از بودجه چند وزارتخانه بیشتر شود و آن وقت مافیایی که شکل میگیرد شاید اصلا بدش نیاید این اتفاق تداوم داشته باشد، چون سود خودش را میگیرد.
این فعال محیطزیستی بیان کرد: بهعنوان مثال استان گیلان که میزان ریزشهای آسمانی آن دستکم چهار برابر نیازهای مردمش است، اکنون با بحران آب باکیفیت در بخش شرب و کشاورزی مواجه شده است؛ به حدی که آب جیرهبندی شده و حتی در رودبار مردم آب ندارند! چرا باید در استانی که اگر چهار متر زمین را بکنیم به آب میرسیم و در غربش تا دو هزار میلیمتر ارتفاع بارندگی است، با کمبود آب روبهرو باشیم؟ البته میگویند آب هست اما کیفیت لازم را ندارد. سؤال اینجاست که چرا کیفیت ندارد؟ پاسخ اینکه فاضلاب و شیرابه وارد آبهای سطحی زیرزمینی میشود. سؤالهای دیگر اینکه چرا تصفیهخانه نمیزنید و شیرابهها را مهار نمیکنید؟ چرا مدیریت پسماند از برنامه پنجساله چهارم روی هوا نگه داشته شده است؟ پاسخ میدهند پول نداریم و باید برای پنج سال، هزار میلیارد تومان هزینه کنیم تا بتوانیم مشکل زباله، پسماند و شیرابه کوه سراوان و کوه عمارت را حل کنیم. پاسخ اینکه اگر پول نداریم چرا سدسازی میکنیم؟ کل استانهای گیلان و مازندران را به کارگاه سدسازی تبدیل کردهاید، برای این موارد چقدر هزینه میکنید؟ تنها در استان گیلان که ادعا میکنید هزار میلیارد تومان ندارید، ششهزارو 500 میلیارد تومان برای سدسازی هزینه کردهاید. میلیونها درخت را قطع میکنید و نرخ فرسایش خاک را افزایش میدهید و ریه کشور را از بین میبرید و در نهایت ما فقیر میشویم. چقدر این حرفها میتواند بار سیاسی خردمندانه داشته باشد و هرکسی که کشور را دوست دارد، به فکر فرو ببرد؟ فراتر از مرزهای سیاسی و جناحها، اگر خردمندانه از محیط زیست استفاده شود، میتواند همه ما را نجات دهد. او تأکید کرد: در جنبش قیطریه همین اتفاق افتاده است. بسیاری معتقد بودند این همه معضل در این کشور وجود دارد، حالا چهار درخت در یک پارک محلی در تهران باشد یا نباشد مگر چه مشکلی را حل میکند؟ مسئله این است که شما با شرایطی که اعمال کردهاید، یک روحیه وندالیسم در جامعه ایجاد کردهاید. سؤال اینکه مردم ما چرا در انتخابات شرکت نمیکنند؟ به همان دلیل هم دیگر در کارزارها شرکت نمیکنند، چون میگویند صدای ما شنیده نمیشود. اگر به جای صد هزار امضا، این کارزارها را یک میلیون نفر هم امضا کنند، آقای زاکانی کار خودش را میکند. این بدترین افیون برای تابآوری یک جامعه است و باید این طلسم را بشکنیم و خوشبختانه در پارک قیطریه بالاخره این طلسم شکسته شد. مجموعه کارزارهایی که در انتقاد به مدیریت شهر تهران راه افتاد، بیشتر از 210 هزار امضا جمع کرده که بیش از ۴۶ هزار نفر خواهان عزل زاکانی از شهرداری تهران شدند. کسی که اکنون خودش را در هیبت ریاستجمهوری میبیند. اینها نشانههای مثبتی است که اگر مردم احساس کنند دیده میشوند، دوباره برمیگردند. او در پایان تأکید کرد: مسجدی که قرار بود با سطح اشغال ۸۰۰ متر، با عمق ۲۰ متر و ارتفاع ۲۸ متر، با زیربنای سههزارو 500 متر در پارک قیطریه ساخته شود و آقای نقرهکار معروف قرار بود این سازه را بسازد، الان به یک سازه ۲۰۰متری تبدیل شده که همان خیّر اعلام کرده ساخت آن برایش صرف ندارد و این حرف جای تعجب دارد که ساخت مسجد که قرار بوده وقف شود، چه صرفهای باید داشته باشد؟ مگر اینکه از قبال آن قرار باشد کارهای دیگری انجام شود. اما با همین امضاهای مردم از طریق کارزار، جلوی ساخت این سازه را گرفتیم و علامتسؤالی جدی در مقابل همه سازههایی که شهرداری قصد داشت در شهر درست کند، ایجاد کردیم. درست است که آنها رسما عذرخواهی و عقبنشینی نکردند، اما عملا این کار را انجام دادند. از اینرو، همه شهر پر شده از بنر زندهباد درخت و ما ۶۳۶ هکتار فضای سبز ایجاد کردیم. البته معلوم شد که حرفها در حد ادعا بوده است، اما همین که شهرداری چنین واکنشی نشان داد، یعنی جنبش قیطریه موفق بوده است.