برخورد با بلاینددیت یا مقابله با جوانان؟/ نتیجه اینگونه سختگیریها بیاعتمادی مردم به تصمیمگیران است
شادی مکی: «15 نفر از تهیه کنندگان، سازندگان و برگزار کنندگان اصلی جلسات بلایند دیت(قرارهای ناشناس) در فضای مجازی در سراسر کشور شناسایی و در 3 روز گذشته با هماهنگی مراجع قضایی احضار، جلب و یا مورد تذکر قرار گرفتهاند.» این خبری بود که 6 اسفند ماه سید مجید فیض جعفری رئیس پلیس امنیت عمومی فراجا، اعلام کرد.او گفته بود که باتوجه به افزایش رواج پدیده بلاینددیت در فضای مجازی، این اقدام در پی شکایات متعدد خانوادهها و بررسی اطلاعاتی انجام شده و با هماهنگی مراجع قضایی صورت گرفته است.

به گزارش گروه رسانه ای شرق،انتشار این خبر البته در میان اقشار مختلف جامعه بازتاب گستردهای داشت. برخی این بگیر و ببندها را اقدامی درست خواندند و برخی دیگر با آن مخالف بودند.
با گذشت بیش از دو هفته از اعلام این خبر امروز 22 اسفند بار دیگر موضوع دستگیری سازندگان برنامه بلاینددیت بر سرزبانها افتاد. اینبار اما نگاهها به سمت اصغر جهانگیر سخنگوی دستگاه قضایی کشور جلب شد. او در نشست خبری خود، با تاکید بر ورود دستگاه قضایی به موضوع بلاینددیت از تشکیل پرونده قضایی برای ۱۵ نفر از متهمان این پرونده خبر داد و گفت:« متهم ردیف اول این موضوع دربازداشت است. متهمان دیگر در پایان رسیدگی به پرونده به قید وثیقه آزاد هستند.چهار نفر از ۱۵ نفر متهم پرونده به دلیل عجز در تودیع وثیقه در بازداشت هستند. همچنین متهم اصلی به اتهام تشویق به فساد و تحریک افراد به جرایم منافی عفت در بازداشت بهسر میبرد.»
بلاینددیت به چه معناست؟
این میزان توجه و سرعت عملی که از متولیان انتظامی و قضایی کشور برای مقابله با یک برنامه اینترنتی دیده شده است،آشنایی با برنامههای موسوم به «بلایند دیت» را ضروری میسازد. بلاینددیت یک واژه انگلیسی است که ترجمه گویایی برای آن در زبان فارسی وجود ندارد اما به صورت کلی بلاینددیت را به معنای قرار ناشناس یا ملاقات بدون آشنایی قبلی میدانند.
بلاینددیتهارا در واقع میتوان سبکی نوظهور از ایجاد ارتباط و آشنایی میان افراد و بهویژه دختران و پسران دانست. اگر در گذشته دخترها و پسرهای در کوچه و خیابان یا دیگر شیوهها با یکدیگر آشنا میشدند امروز شکلگیری این آشناییها به فضای مجازی کشیده است. در واقع ویدئوهای بلاینددیت در فضای مجازی منتشر میشوند. شیوهای که در جهان طرفداران بسیاری داشته و عموما ممنوعیت خاصی هم ندارند. در این برنامهها دختران و پسران بدون داشتن سابقه آشنایی با یکدیگر مواجه شده و در پایان برنامه تصمیم میگیرند که آیا زوج عاطفی مناسبی برای یکدیگر هستند یا نه.
البته روابط بدون آشنایی قبلی و با واسطه در همه جهان از جمله ایران پدیدهای جدید نیست اما اگر در گذشته نقش واسطه برای آشنایی دختر و پسر را یک فرد در فضای واقعی و خانوادگی ایفا میکرد امروز همراه با پیشرفت تکنولوژی و تغییر سبک و سیاق زندگی افراد و بهویژه نسلهای جوان، این نقش را افرادی در فضای مجازی و به صورت عمومی ایفا میکنند.
به هرروی هر تغییری در جامعه آثار و تبعات خود را دارد. همانطور که در مقابل پیشرفت تکنولوژی نمیتوان مقاومت کرد در مقابل آثار و نتایج آن هم نمیتوان جبههگیری کرد و سر ستیز داشت. بلاینددیت هم یکی از همین نتایج زندگی در قرن مدرن است. بنابراین ضروری است به جای نگاه متصلب، رویکردی علمی به این تغییرات داشت و برای آن برنامهریزی دقیق کرد تا هم از آسیبهای احتمالی کاسته و هم بر آثار مثبت آن افزوده شود. در این میان برخورد با پدیدهها و روشهایی که اقتضای قواعد زندگی در عصر حاضر است و سختگیری و بگیر و ببند افراد به دلیل استفاده از این روشها راهکار مناسبی تلقی نمیشود.
گفتگو حلقه مفقوده جامعه ایرانی
عالیه شکربیگی معتقد است که در جامعه ایران «گفتگو» تبدیل به یک حلقه مفقوده شده است و با پدیده فقدان گفتگو مواجه هستیم. او به «شرق» میگوید:« زمانی گفتگو در فضای واقعی جامعه شکل میگرفت اما در حال حاضر ساختار زمانه تغییر کرده و گفتگو در فضای مجازی هم شکل میگیرد. با وجود این تفاوتها اما باید تاکید کرد که گفتگو امری ناپسند نیست. انسداد مسیر هرگونه گفتگو و دیالوگ در فضای مجازی درست نیست.»
او تاکید میکند که در حال حاضر در جامعه ما دو ساختار رسمی و غیررسمی وجود دارد اما ساختار رسمی جامعه ایران از ساختار غیر رسمی آن عقبتر است به این معنا که مردم به لحاظ نوع و سبک زندگی و دیدگاهها و نگرشهایی که دارند متفاوت از ساختار رسمی هستند. آنها از حقوق و نیازهای خود مطلع بوده و آگاهتر از ساختار رسمی هستند.
به باور این جامعهشناس اگر ساختار رسمی به سمت استفاده از زور و اجبار برای ساکت کردن ساختار غیررسمی حرکت کند تنها نتیجه آن پناه بردن جامعه به کنشهای زیرزمینی است. به بیان دیگر پیامد این نوع عملکرد کمرنگ شدن اعتماد مردم به ساختار تصمیم گیرنده است.
او با بیان اینکه نباید از گفتگو بهراسیم، عنوان میکند: گفتگو میان جوانان ضروری است. اگر بگویند هرگونه گفتگو چه در فضای حضوری جامعه و چه در فضای مجازی فیلتر شود، جامعه به راه دیگر رفته و خودش برای خودش تصمیم میگیرد. ما در دهههای گذشته شاهد بودیم که ساختار رسمی کشور نتوانست برای مساله اشتغال و ازدواج جوانان و مشکلات این حوزه تصمیمگیری کند. به همین دلیل هم مردم، تصمیمگیری کردند و پدیده ازدواج سفید متولد شد. در واقع پاسخ به نیازهای عاطفی، جنسی و نیاز به تشکیل خانواده در یک قالب غیررسمی شکل گرفت و جامعه برای خود راهحل پیدا کرد.
جامعه تصمیم میگیرد
شکربیگی این را هم میگوید که جامعه منتظر نمیماند تا ساختار رسمی برایش تصمیمگیری کند. بنابراین ساختار رسمی باید تامل کرده و متوجه باشد که بگیر و ببند و زندانی کردن هرگز راهکار مناسبی نبوده است. چنانکه تجربه دهههای گذشته نشان داده است،تنها نتیجه این رویکرد کاستن از اعتماد مردم نسبت به ساختار رسمی بوده است در عین اینکه بازهم جامعه به راه خود رفته و بر اساس خواسته خود عمل کرده است.
او به مخالفت ساختار رسمی و تصمیمگیر کشور با پدیده ازدواج سفید هم اشاره میکند: ساختار رسمی کشور هنوز موفق نشده است که در رابطه با ازدواج سفید که مولود جامعه ایران است تصمیمگیری درستی کند. بر اساس نتایج تحقیقات انجام شده مقوله ازدواج سفید در میان اقشار تحصیلکرده رواج یافت..
این جامعهشناس اضافه میکند: اگر امروز در فضای مجازی گفتگویی هست و جوانان، دختر و پسر قصد دارند با یکدیگر صحبت کنند بسیار خوب است. کنترل یا دستگیری برگزار کنندگان این جلسات هم استفاده از زبان زور است. از طرف دیگر اگر علت این رفتارها، نگرانی خانوادهها بوده است باید با خانوادهها هم در اینباره صحبت کرد. توجه کنید که امروز دختران ما در نهاد اجتماعی خانواده غالبا مورد حمایت قرار میگیرند بنابراین اینکه چنین رویکردهایی را به نهاد خانواده منتسب کنیم دربرخی موارد میتواند نوعی بهانهتراشی برای کنترل یا ممانعت از انجام این گفتگوها تلقی شود.
برای هر گفتگو قواعدی هم لازم است
شکربیگی درباره این موضوع که آیا افراد زیر ۱۸ سال هم میتوانند در چنین برنامههایی مشارکت کنند، و اینکه آیا لازم است قواعدی ناظر بر این نوع برنامهها باشد، اظهار میکند: درهمه جوامع وقتی گفتگوهای گروهی و جمعی شکل میگیرد، قاعدتاً مکانیزمهایی برای کنترل و تعیین خطوط قرمز مورد تایید متخصصان هم وجود دارد مثلا اینکه باید مشخص شود صحبتها تا کجا میتواند ادامه داشته باشد یا مشارکتکنندگان در چه گروه سنی باید باشند. حتی در جوامع غربی هم به هر کسی اجازه داده نمیشود که هر چه خواست مطرح کند.
این جامعهشناس بر این موضوع هم تاکید میکند که سازندگان این نوع برنامهها باید ارزشهای جامعه ایران و به صورت مشخص ساختار غیررسمی این جامعه را در نظر بگیرند. مثلا باید خواستههای خانواده را هم در نظر بگیرند. مساله دیگر این است که نگرشهای جنسیتی در میان نسل جوان و نوجوان ما امروز بیش از هر زمان دیگری وجود دارد. به نظر میرسد که این گروههای سنی در حال حاضر نوعی ستیز پنهانی را با ساختار مدیریت کشور دارند که علت این موضوع را در رویکردهایی مانند اجبار در حجاب و سایر اجبارهای مشابه دانست. در واقع جوانان برای رهایی از این رفتارهای سختگیرانه به فضای مجازی پناه بردهاند.
او این را هم میگوید که اگر چنین فضای گفتگویی میان دختران و پسران و به صورت کلی در میان جوانان در نهاد خانواده و آموزش شکل میگیرد، جوانان به فضای مجازی پناه نمیبردند: این موضوع باید نهادهای رسمی تصمیمگیرنده را به این سمت هدایت کند که بیش از این از زبان زور و اجبار در برابر جوانان و نوجوانان استفاده نکنند. زیرا نمیتوان به این گروه سنی گفت که باید مطابق با ساختارهای ذهنی ما زندگی کنید.
شکر بیگی به رده سنی حلقههای تصمیمگیری در ساختار قدرت اشاره میکند: این حلقهها غالبا متعلق به نسل 57 هستند، این نسل میخواهد نسل دهه 60 تا 90 را مطابق با خواستههای خود به کنشگری وادارد موضوعی که امکانپذیرنیست. ما تفاوت نسلی داریم و باید خودمان را حامیان نسلهای امروز بدانیم نه اینکه با آنها مقابله کنیم.از طرف دیگر ساختار ارتباطی عصر حاضر با ساختار ارتباطی در دهههای پنجاه،شصت و حتی هفتاد متفاوت است. امروز انسانها در فضای مجازی با یکدیگر گفتگو میکنند. بنابراین پیامد هر گونه سختگیری، آسیبهای شدید به نسل جوان و نوجوان و حتی نهاد خانواده است.