|

اسفند، ماه دکتر مصدق

روزهای آخر سال با نام دکتر محمد مصدق پیوند خورده است: نخست، درگذشت او در 14 اسفند 1345 و دوران حصر خانگی در روستای احمدآباد و دوم، تصویب قانون ملی‌شدن صنعت نفت در 29 اسفند 1329. قانون ملی‌شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی تصویب شد. متن پیشنهاد تصویب‌شده: «به ‌نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرار گیرد». مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در 29 اسفند 1329 تصویب کرد و پیشنهاد جنبه قانونی پیدا کرد.

اسفند، ماه دکتر مصدق

 ابراهیم ایوبی - وکیل دادگستری

روزهای آخر سال با نام دکتر محمد مصدق پیوند خورده است: نخست، درگذشت او در 14 اسفند 1345 و دوران حصر خانگی در روستای احمدآباد و دوم، تصویب قانون ملی‌شدن صنعت نفت در 29 اسفند 1329. قانون ملی‌شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی تصویب شد. متن پیشنهاد تصویب‌شده: «به ‌نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرار گیرد». مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در 29 اسفند 1329 تصویب کرد و پیشنهاد جنبه قانونی پیدا کرد.

در سال‌های ۱۳۲۶ و ۱۳۲۷ مذاکراتی بین نویل گس از مقامات شرکت نفت ایران و انگلیس و عباسقلی گلشائیان، وزیر دارایی دولت ساعد انجام شد و حاصل آن قراردادی بود که به قرارداد الحاقی گس-گلشائیان معروف شد. طبق این قرارداد، حق امتیاز ایران از نفت جنوب افزایش می‌یافت ولی در‌عین‌حال قرارداد اصلی یعنی قرارداد ۱۹۳۳ تغییری نمی‌کرد، بلکه بر پایه قانونی استواری قرار می‌گرفت. دکتر مصدق اگرچه در دوره پانزدهم مجلس حضور نداشت ولی به‌کمک نمایندگانی از جبهه ملی مثل حسین مکی، مظفر بقائی و سید ابوالحسن حائری‌زاده توانست از تصویب آن جلوگیری کند و عمر مجلس پانزدهم به‌ پایان رسید.

قانون‌گذاری در زمینه حذف نقش بیگانگان در منابع نفتی به پیش از اسفند سال 1329 بازمی‌گردد. در بهمن‌ماه 1324 احمد قوام به نخست‌وزیری انتخاب شد و برای گفت‌وگو با مقامات شوروی به مسکو رفت. وزیر خارجه شوروی به قوام پیشنهاد داده بود دولت ایران باید استقلال آذربایجان را به رسمیت بشناسد و استالین پیشنهاد کرد شرکت مختلطی برای نفت شمال ایران تشکیل شود که 49 درصد سهام آن متعلق به ایران و 51 درصد متعلق به شوروی باشد. توافق قطعی در این زمینه در مسکو حاصل نشد اما قراردادی در 15 فروردین 1325 از سوی قوام‌السلطنه (نماینده ایران) و سادچیکف (سفیر شوروی در ایران) امضا شد و از این رو به موافقت‌نامه قوام-سادچیکف معروف شد. این موافقت‌نامه را دولت قوام مطابق قراری که با شوروی داشت برای تصویب به مجلس فرستاد، اما مجلس آن را رد کرد. در تاریخ 29 مهر 1326 مجلس علاوه بر ابطال موافقت‌نامه، چند حکم دیگر را هم آورد. در بند «الف» ماده واحده «تصمیم قانونی دائر بر بی‌اثربودن موافقت‌نامه مورخ 15 فروردین 1325 راجع به ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی» آمده بود: «نظر به اینکه آقای نخست‌وزیر با حسن نیت و در نتیجه استنباط از مفاد ماده دوم قانون یازدهم آذرماه 1323 اقدام به مذاکره و ‌تنظیم موافقت‌نامه مورخ پانزدهم فروردین‌ماه 1325 در باب ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی نموده‌اند و نظر به اینکه مجلس شورای ملی ‌ایران استنباط مزبور را منطبق با مدلول و مفهوم واقعی قانون سابق‌الذکر تشخیص نمی‌دهد مذاکرات و موافقت‌نامه فوق را بلااثر و کان‌لم‌یکن می‌داند». همچنین در بند «ج» واگذاری هر گونه امتیاز استخراج نفت کشور و مشتقات آن به خارجی‌ها و ایجاد هر نوع شرکت برای این منظور که خارجی‌ها در آن به وجهی از وجوه ‌سهیم باشند مطلقا ممنوع شد.

نمی‌توان درباره مصدق و ملی‌شدن صنعت نفت نوشت و از دکتر حسین فاطمی یاد نکرد؛ وزیر امور خارجه دکتر مصدق که بسیاری اصل پیشنهاد ملی‌شدن صنعت نفت را به او نسبت داده‌اند. فاطمی پس از وقایع 28 مرداد 1332 بازداشت، محاکمه و به اعدام محکوم شد. فاطمی قبل از اعدام گفته بود: «ما سه سال در این کشور حکومت کردیم و یک نفر از مخالفان خود را نکشتیم برای آنکه ما نیامده بودیم برادرکشی کنیم، ما برای آن قیام کردیم که ایران را متحد کرده و دست خارجی را از کشور کوتاه کرده و معتقد بودیم اگر در گذشته بعضی از هم‌وطنان ما در اثر فشار اجانب تحت نفوذ آنها قرار گرفته‌اند و منویات آنها را اجرا کرده‌اند، بعد از آنکه به نهضت استقلال نائل شدیم، رویه سابق را ترک خواهند گفت، ولی افسوس که عاقبت گرگ‌زاده گرگ شود». حال پس از 71 سال نفت هرچند ملی شده اما اکنون در ید دولت است و در قالب بودجه و برنامه‌های پنج‌ساله توسعه هزینه می‌شود. بودجه‌ای که فلسفه آن را نظارت مالی بر دولت توسط مردم می‌دانند، تبدیل به ابزاری در دست دولتمردان شده است.