|

طلاق با زندگی مردان چه می‌کند؟

طلاق و ترک زندگی مشترک مرحله بسیار سختی است که برخی افراد در طول زندگی خود تجربه می‌کنند. اگر‌چه معمولا آثار منفی این پدیده بر زندگی فرزندان حاصل از چنین زندگی‌هایی مورد توجه قرار می‌گیرد، اما این اتفاق قطعا آثاری هم بر زندگی هریک از زوجین بر جای خواهد گذاشت. آثاری که برخی از آنها ناگوار و تلخ است. با توجه به اینکه افت‌و‌خیزهای زندگی زنان بعد از طلاق همواره مورد توجه بوده و این تفکر اشتباه در میان برخی از افراد جامعه ایجاد شده است که مردان بعد از طلاق رنج روانی کمتری را تحمل می‌کنند و آسیب کمتری را متحمل می‌شوند،‌ در این گزارش سعی شده است‌ تبعات طلاق بر زندگی مردان مورد بررسی قرار بگیرد.

طلاق با زندگی مردان چه می‌کند؟
شادی مکی روزنامه‌نگار

شادی مکی:  طلاق و ترک زندگی مشترک مرحله بسیار سختی است که برخی افراد در طول زندگی خود تجربه می‌کنند. اگر‌چه معمولا آثار منفی این پدیده بر زندگی فرزندان حاصل از چنین زندگی‌هایی مورد توجه قرار می‌گیرد، اما این اتفاق قطعا آثاری هم بر زندگی هریک از زوجین بر جای خواهد گذاشت. آثاری که برخی از آنها ناگوار و تلخ است. با توجه به اینکه افت‌و‌خیزهای زندگی زنان بعد از طلاق همواره مورد توجه بوده و این تفکر اشتباه در میان برخی از افراد جامعه ایجاد شده است که مردان بعد از طلاق رنج روانی کمتری را تحمل می‌کنند و آسیب کمتری را متحمل می‌شوند،‌ در این گزارش سعی شده است‌ تبعات طلاق بر زندگی مردان مورد بررسی قرار بگیرد.

 

در حقیقت طلاق نه‌تنها جنبه عاطفی زندگی زوجین را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه می‌تواند بر سایر ابعاد زندگی آنها هم تأثیرگذار باشد. با این حال در بسیاری از جوامع این باور وجود دارد که مردان با سرعت بیشتری نسبت به زنان با زندگی مجردی و ترک زندگی مشترک کنار می‌آیند و با سرعت هم با زنان دیگر وارد ارتباط می‌شوند، اما برخی از مطالعات نشان داده است که نه‌تنها طلاق زندگی مردان را هم به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه آثار منفی این پدیده بر زندگی مردان بیش از زنان است. حتی برخی پژوهشگران به این نتیجه دست یافته‌اند که مردان سه برابر زنان دچار مشکلات جسمی و روحی ناشی از طلاق می‌شوند، در حالی‌ که در مقایسه با آنها حمایت کمتری را از جامعه دریافت می‌کنند.

 

به عنوان مثال، مردان بعد از طلاق احساساتی مانند اندوه، سرخوردگی، خشم و افسردگی را تجربه می‌کنند و حتی ممکن است پرخاشگر شده و میل به مصرف الکل و مواد را بروز دهند. آن‌هم در شرایطی که به صورت معمول جوامع به تسکین آلام مردان بعد از طلاق کمتر از آسیب‌های زنان و کودکان بعد از شکست زندگی مشترک توجه می‌کنند. به معنای دیگر، مردان بعد از طلاق کمتر از زنان مورد همدلی قرار می‌گیرد. جامعه معمولا از مردان انتظار دارد که به دلیل مرد‌بودن هر شرایطی را تحمل کرده و از سختی‌های شرایط گلایه نکنند.

 

آثار طلاق در زندگی مردان

 

اگر‌چه مشکلات مردان و زنان پس از طلاق متفاوت است، اما در یک صورت‌بندی کلی هر دو زوج بعد از طلاق تحت‌تأثیر‌ عوارض اقتصادی، اجتماعی، جسمی و روانی طلاق قرار می‌گیرند. در عین حال، طلاق برای مردان پیامد‌های اجتماعی و بین‌فردی خاصی دارد که به این آلام اضافه می‌شود.

 

الف. قضاوت منفی جامعه نسبت به مردان: معمولا بعد از طلاق مردان با قضاوت منفی جامعه مواجه شده و در اولین مرحله آنها مقصر اصلی طلاق تلقی می‌شوند. مسئله‌ای که باعث ایجاد حسن گناه در مرد می‌شود و می‌تواند آثار سوئی بر روابط شغلی، روابط دوستانه و حتی روابط خانوادگی آنها بر جای بگذارد؛ موضوعی که باعث افزایش خطر بزهکاری‌های اجتماعی، انحرافات جنسی، مصرف مواد مخدر و الکل در میان مردان می‌شود.

 

ب. خلأ عاطفی در زندگی هم یکی از آلامی است که برخلاف تصور عمومی بعد از طلاق در مردان ایجاد می‌شود. به این معنا که معمولا در جوامع این‌گونه تلقی می‌شود که مردان نسبت به زنان از قدرت روحی بیشتری برخوردار هستند و بعد از طلاق نیاز به توجه و حمایت دیگران ندارند و اصولا رنج چندانی از این وضعیت نمی‌برند. این تفکر اشتباه باعث می‌شود خانواده و اطرافیان مرد حمایت عاطفی لازم را بعد از طلاق و برای عادت‌کردن او به زندگی جدید،‌ نداشته باشند. این مسئله باعث ایجاد مشکلات روانی و اجتماعی برای این گروه از مردان می‌شود.

 

ج. بدبین‌شدن مردان نسبت به ازدواج و عدم تمایل به تکرار چنین رابطه‌ای و تمایل به مجرد‌ماندن، از دیگر پیامد‌های طلاق بر مردان است. تحقیقات نشان می‌دهند مردان نسبت به زنان، پس از طلاق تمایل کمتری به ازدواج دوباره دارند.

 

چ. مشکل در ازدواج دوم هم مسئله دیگری است که مردان طلاق‌گرفته با آن مواجه می‌شوند. به این معنی که برخی گروه دیگر از مردان که به لحاظ عاطفی و فیزیکی به همسر خود وابسته بوده‌اند، بلافاصله پس از متارکه وارد رابطه بعدی می‌شوند؛ روابطی که معمولا ناپایدار و مخرب هستند. زیرا این ارتباط‌ها معمولا برای تسکین درد‌های ناشی از طلاق و حتی قدرت‌نمایی برای همسران سابق برقرار شده و درباره آنها بررسی‌های کافی انجام نمی‌شود. از سوی دیگر، بسیاری از زنان کمتر ریسک ازدواج با مردی را که طلاق گرفته می‌پذیرند.

 

ح. مشکلات مالی و اقتصادی طلاق یکی از مهم‌ترین آثاری است که این پدیده بر زندگی زوج بر جای می‌گذارد. در فرایند طلاق و تا مدت‌ها بعد از آن، هزینه‌های مالی جدایی مانند مهریه، نفقه و فرایند‌های قضائی را نیز تجربه می‌کنند. به عنوان مثال، فشار مالی پرداخت مهریه برای مردان می‌تواند منجر به ورشکستگی و حتی زندانی‌شدن آنها شود. در پی این مسائل، ممکن است آسیب‌های اجتماعی دیگر مانند بزهکاری و مصرف مواد و آثار روان‌شناختی مانند افسردگی در مردان بروز کند. افسردگی در مردان نیز تمام جنبه‌های زندگی آنان را در بر می‌گیرد و پیامد‌های دیگری را در پی دارد.

 

د. پیامد‌های روان‌شناختی و جسمانی طلاق به این معناست که معمولا بعد از طلاق مردان دوگانگی عاطفی و اختلالات خلقی را تجربه می‌کنند. در روز‌های بعد از متارکه، مردان همواره سعی می‌کنند برای این سؤالات خود پاسخ مناسبی پیدا کنند. اولا آیا تصمیم درستی گرفته‌ام یا خیر یا آیا تصمیم بهتری هم می‌توانستم اتخاذ کنم؟ این دوگانگی عاطفی به همراه سایر عوامل تنش‌زایی که مرد با آنها درگیر می‌شود منجر به احساس ناامیدی، احساس پوچی و بی‌معنایی، بی‌لذتی و در نهایت افسردگی در چنین مردانی می‌شود.

 

ر. گرایش به بزهکاری هم از دیگر مواردی است که می‌تواند زندگی یک مرد را بعد از طلاق مورد تهدید قرار دهد. زنان معمولا مانعی محکم بر سر راه بروز رفتار‌های پر‌خطر، قانون‌شکنی، ارتباط با افراد نا‌باب و انحرافات مختلف در همسران خود هستند. به‌علاوه اینکه همان‌طورکه گفته شد، اختلالات خلقی بعد از طلاق می‌تواند باعث گرایش به بزهکاری در میان مردان جوان شود.

 

ز. دشواری در مراقبت از فرزندان هم از دیگر مشکلاتی است که برای گروهی از مردان مطلقه ایجاد می‌شود؛ البته گروهی که مراقبت از فرزند یا فرزندان خود را بعد از جدایی بر عهده گرفته‌اند. از آنجایی که مادران توانایی و انعطاف بیشتری برای مراقبت از فرزندان دارند، در غالب موارد این مسئله برای مردان متارکه‌کرده چالش‌برانگیز می‌شود. مردان علاوه‌بر توانایی کمتر برای تأمین نیاز‌های عاطفی و تربیتی فرزندان خود، معمولا به دلیل مراقبت از آنها در زمینه شغلی نیز دچار مشکل می‌شوند. پدران مجرد علاوه‌بر کاهش ساعات کاری به‌ دلیل رسیدگی به فرزندان، معمولا تمرکز بر شغل خود را از دست می‌دهند.

 

به هر حال هرقدر که فشار روحی ناشی از طلاق در مرد بیشتر باشد، واکنش او بعد از جدایی هم می‌تواند به مرحله خطرناکی برسد. برخی تحقیقات نشان می‌دهد‌ احتمال خودکشی مردان بعد از طلاق به مراتب بیش از زنان است که علت آن فشار روانی ناشی از مشکلات اضطرابی، خشم، احساس درماندگی و ازدست‌رفتن عزت نفس و اعتماد‌به‌نفس در آنهاست. طلاق حتی می‌تواند سلامت جسمی مردان را هم به خطر بیندازد. اضطراب ناشی از طلاق برای مردان علائم جسمی مانند درد بدنی، بی‌اشتهایی، ناراحتی گوارشی، سرگیجه، ضعف کلی، لاغری، نفس ‌تنگی و تپش قلب‌ یا ریزش و سفید‌شدن مو را هم می‌تواند به دنبال داشته باشد.