مرگ خاموش
مرگ خاموش اثرات مخرب انفجارها و آزمایشهای هستهای بر طبیعت
چند سال پیش، استاد فقید دانشگاه کپنهاگ، جان اسکیلز ایوری نکتهای را به ما دو نفر یادآور شد. او از مخالفان سرسخت جنگافزارهای هستهای و آزمایشهای هستهای در راستای جنگ بود.

ضحی نصر . حسن فتاحی
چند سال پیش، استاد فقید دانشگاه کپنهاگ، جان اسکیلز ایوری نکتهای را به ما دو نفر یادآور شد. او از مخالفان سرسخت جنگافزارهای هستهای و آزمایشهای هستهای در راستای جنگ بود. او به ما یادآور شد که زیانباری انفجارها و آزمایشهای هستهای نهفقط گریبان خود انسان بلکه گریبان طبیعت را هم خواهد گرفت. «جان اسکیلز ایوری» میگفت انفجارها و آزمایشهای هستهای ناسالم اثری پاکنشدنی بر محیطزیست برجای گذاشته و زیستبوم گیاهان و جانوران را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهد. میراث انفجارهای هستهای بسیار فراتر از ویرانی فوری آنها است.
پیامدهای زیستمحیطی درازمدت و تخریبکننده انفجارها و آزمایشهای کنترلنشده هستهای چندوجهی و لایهلایه است. ما در این مقاله قصد داریم اثرات آن را روی گیاهان و جانوران و حیوانات و دریا و کشاورزی بررسی کنیم. نکتهای که باید به آن اشاره کنیم این است که سخن ما درباره انفجارهای هستهای و آزمایشهای جنگی است. دانش و صنعت هستهای اگر دست نااهلان باشد به دیو بدل شده و انسان و طبیعت را خواهد بلعید و اگر دست خردمندان و دانشمندان باشد به نجاتبخش جان بیماران و ارتقای کیفیت زندگی خواهد انجامید.
تأثیر انفجارهای هستهای بر پوشش گیاهی
اثرات فوری بر پوشش گیاهی
اثر فوری و آنی روی پوشش گیاهی در انفجارهای هستهای که گرمای شدید و امواج انفجاری ایجاد میکند، میتواند خیلی زود پوشش گیاهی را که در مجاورت و نزدیکی محل انفجار و آزمایش است از بین ببرد. علاوه بر این موج لرزشی ایجادشده در روی زمین هم به درختان آسیب جدی میرساند. برای نمونه در بمباران هستهای هیروشیما و ناگاساکی، درختان و جنگلها تا شعاع چند کیلومتری آن سوختند و نابود شدند. از این گذشته، پرتوهای حرارتی ناشی از انفجارها منجر به تشکیل پدیدهای با نام «باران سیاه» میشود و دوده و خاکستر آمیخته با آب باران به زمین ریخته و خاک را بیشتر آلوده میکند.
اثر بلندمدت تابش بر زندگی گیاهان
اثر بلندمدت تابشهای ناشی از انفجار هستهای بر زندگی گیاهان به همان اندازه اثرات فوریاش نگرانکننده است. ایزوتوپهای پرتوزا مانند سزیم-137 و استرانسیوم-90 میتوانند توسط گیاهان از طریق ریشه جذب شوند. این مسئله منجر به زیستانباشتگی در زنجیره غذایی میشود. مثال ملموس آن فاجعه چرنوبیل است. در اثر فاجعه چرنوبیل به سال 1986 که در آن بارش و ریزش پرتوزا مناطق وسیعی را آلوده کرد، این اتفاق رخ داد. پژوهشهای پس از فاجعه در مناطق ممنوعه چرنوبیل نشان داد که گونههای خاصی از گیاهان همچون سرخس و قارچ تراز بالایی از پرتوزایی را نشان میدهند که خطرهایی برای گیاهخواران و در پی آن گوشتخواران دارد. در نهایت هم خطری بزرگ برای زیستبوم است.
تغییرات در رشد و تولیدمثل گیاهان
قرارگرفتن در معرض تابش میتواند سبب جهش دیاِناِی گیاه شود که روی الگوهای رشد و تولیدمثل اثر میگذارد. پژوهشها نشان میدهند گیاهانی که در معرض تابش هستند ممکن است رشد خود را متوقف کنند، یا زمان زندهماندن بذر کاهش یابد یا زمان گلدهی تغییر کند. در سایت هستهای سیمیپالاتینسک در قزاقستان کنونی و شوروی سابق، مطالعاتی روی گیاهانی که در مجاورت آن بودند، صورت گرفت. پژوهشها به روشنی نشان دادند که در معرض تابش قرارگرفتن گیاهان سبب کاهش زیستتوده و اختلال در تولیدمثل گونههای مختلف گیاهی شده است.
تأثیر انفجارهای هستهای بر گونههای جانوری
اثرات فوری تابشهای هستهای بر جمعیت جانوران
مانند گیاهان، انفجارها و تابشهای زیانبار هستهای بر جمعیتهای حیوانات و جانوران هم اثر کشنده دارد. همچون گیاهان، موج و گرمای انفجار میتواند تا شعاع چندین کیلومتری حیوانات را بکشد یا زخمی کند. گزارشهای پس از هیروشیما و ناگاساکی نشان داده جمعیت حیاتوحش از بین رفته است و بسیاری از گونهها زنده نماندهاند. آن اندک تعدادی هم که زنده ماندهاند دچار شوک ناشی از انفجار شدهاند.
اثرات بلندمدت تابشهای هستهای بر حیاتوحش
باز، مانند گیاهان که متأثر از اثرات کوتاهمدت و بلندمدت هستند، جانوران نیز چنیناند. حیواناتی که در معرض بارش پرتوزایی یا همان بارش رادیواکتیو قرار میگیرند، میتوانند طیف گستردهای از مشکلات را تجربه کنند. سه مورد آن بسیار ملموس است؛ نخست سرطان، دیگری مشکلات تولیدمثلی و سوم هم جهشهای ژنتیکی. باز باید به چرنوبیل برویم. در منطقه ممنوعه چرنوبیل کاهش تنوع زیستی را با گونههای خاصی مانند خرس قهوهای و گوزن قرمز متوجه شدند. همچنین در حیوانات تومورها و سایر مشکلات جسمی هم آهنگ افزایشی زیادی داشت.
زیستانباشتگی و زیستانباشتگی افزایشی
نخست اجازه دهید این واژه «زیستانباشتگی» و «زیستانباشتگی افزایشی» را توضیح دهیم. زیستانباشتگی فراروند یا پدیدهای است که طی آن آلایندهها در سلولهای موجودات زنده در طول زمان جمع میشوند. آلایندهها میتوانند تا سطح کمخطر یا پرخطر تجمع یابند و معمولا تجزیهناپذیر یا پایدار هستند؛ یعنی نمیتوان آنها را تجزیه کرد. زیستانباشتگی افزایشی فراروند دیگری است که طی آن غلظت آلایندهها با بالا رفتن در زنجیره غذایی افزایش مییابد. مثال ملموس این دو مفهوم آفتکش ددت است. این آفتکش در میانههای سده بیستم به شکل گستردهای مورد استفاده قرار گرفت. نخست در پلانکتونها، سپس ماهیها و در نهایت در پرندگان شکاری. تجمع این آفتکش و بالا رفتن آن از زنجیره غذایی به انقراض برخی پرندگان انجامید. مثال دیگر و حتی ملموستر آن میکروپلاستیک بهکاررفته در محصولات آرایشی است که در نهایت بر سلامت انسان اثر منفی دارد. به اثرات ناگوار پرتوهای هستهای ناایمن بازگردیم. بد نیست این موضوع را بار دیگر یادآوری کنیم که پرتوهای هستهای میتوانند نجاتبخش باشند و راهگشا به شرط استفاده درست و ایمن. پژوهشها نشان داده تابشهای پرتوزا اثر زیستانباشتگی و زیستانباشتگی افزایشی را تشدید میکنند. حیوانات، گیاهان یا طعمههای آلوده را میخورند. منظورمان از آلوده، آلودگی هستهای است. به این ترتیب ایزوتوپهای پرتوزا در بدن حیوانات انباشت شده و سبب غلظتهای بالاتر پرتو در سطوح یا ترازهای غذایی میشود. برای نمونه مطالعات دقیق نشان دادند که ماهیهای آلوده در نزدیکی سایتهای آزمایشهای هستهای در جزایر مارشال میزان بالایی از سزیم-137 را دارند. این میزان بالا و خطرناک سزیم-137 همان دو فراروندی است که نام بردیم و برای ماهیها و جانوران تغذیهکننده از آن ماهیها و البته انسان خطرناک است.
تأثیر انفجارهای هستهای بر آب دریا
آلودگی محیطهای دریایی
آلودگی هستهای آب دریا میتواند اثر زیادی بر زیستبومهای دریایی و در پی آن سلامت انسان داشته باشد. در کوتاهمدت ایزوتوپهای پرتوزا میتوانند منجر به آسیب فوری به زیست دریایی، از جمله آسیب به دیانای در گونههای در معرض آلودگی شوند. برای نمونه پس از فاجعه فوکوشیما در ژاپن، رادیونوکلئیدهایی در جمعیت ماهیهای محلی شناسایی شدند که نگرانیهای جدی را درباره زیستانباشتگی و زیستانباشتگی افزایشی در ماهیها و زنجیره غذایی در پی داشت و هنوز هم دارد.
اثرات بر زندگی دریایی
آلودگی هستهای سبب تغییرات در محیط اقیانوس و آب میشود. یک مورد آن چرخههای غذایی تغییریافته است. مواد پرتوزا میتوانند چرخه مواد مغذی را در محیطهای دریایی مختل کنند که نمونه آن اثر روی فیتوپلانکتونها است که در شبکه غذایی نقش بسزایی دارند. مشکل بعدی افزایش اسیدیته اقیانوس است. اسیدیته ربطی به آلودگی هستهای ندارد و از آن ایجاد نمیشود، اما نکته اینجاست که برخی عوامل هستهای، برای نمونه افزایش آب رودخانه یا دریا در کنار نیروگاههای هستهای میتواند سبب بالا رفتن دما شود. افزایش دما سبب استرس جانداران دریایی و تنش محیطی میشود و زنجیرهای از عوامل اسیدیته را بالا میبرد. این نکته را باید یادآور شویم که مهندسان هستهای در پی یافتن راهی برای پیشگیری از تنش دمایی هستند اما تاکنون به راهی قطعی نرسیدهاند. نکته دیگری که نباید از آن چشمپوشی کرد این است که آلودگی هستهای آبها و دریاها اقتصاد محلی وابسته به دریا یا رودخانه یا حتی اقتصاد بزرگتری در حوزه شیلات را برای یک شهر یا کشور به خطر میاندازد.
تغییرات طولانیمدت محیطی
اثر بلندمدت شامل تغییرات اکولوژی پایدار است، زیرا مواد پرتوزا میتوانند برای دههها یا حتی سدهها در محیط باقی بمانند. این مواد پرتوزا میتواند شبکههای غذایی دریایی را مختل کند زیرا گونهها در سطحهای گوناگون مواد آلوده هستهای را در خود انباشت میکنند. این انبارش سبب کاهش جمعیت یا تغییر در گونهها میشود. این آلودگی همچنین میتواند بر رسوبات اثر بگذارد، جایی که ذرات پرتوزا تهنشین میشوند. اثرگذاری در رسوبات به معنای تأثیر مخرب در سازوارههای اعماق دریا و سلامت کلی زیستگاههای دریایی است. آلودگی طولانیمدت میتواند ترکیب و فراوانی گونهها را در زیستبوم دریایی تغییر دهد. مطالعات در دریای ایرلند نشان داده است که فوکها و خوکماهیها به دلیل رپیم غذایی آلوده از ماهیها، سطوح زیادی از سزیم پرتوزا را در خود انباشته کرده بودند. از یاد نبریم که رادیونوکلئیدهایی مانند سزیم-137 نیمهعمر طولانی دارند، چیزی در حدود 30 سال. بنابراین میتوانند برای چند سال و چند دهه در محیط باقی بمانند.
تأثیر انفجارهای هستهای بر فراوردههای کشاورزی
آلودگی خاک
آلودگی پرتوزایی هستهای میتواند ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک را تغییر دهد. برای نمونه، میتواند PH خاک را تغییر دهد. تغییر در این کمیت که به آن درجه اسیدی هم میگوییم، روی مواد مغذی و مواد آلی خاک اثر میگذارد که در نهایت بهرهوری و اقتصاد کشاورزی را تحت تأثیر قرار میدهد. خاک آلوده سبب رشد گیاه آلوده شده و گیاه آلوده در چرخه غذایی وارد بدن حیوان و انسان میشود. همچنین میتواند میکروبهای موجود در خاک را نابود کند. اختلال و تغییر نامطلوب در ساختار میکروبی خاک منجر به کاهش حاصلخیزی خواهد شد. نتیجه آنکه فراوردههای کشاورزی بهدستآمده در زمینهای آلوده برای انسان بیماریزا است. پس از حادثه فوکوشیما مقدار زیادی از برنجها سزیم داشتند و دولت ژاپن ناچار شد مواد غذایی زیادی را نابود سازد. از یاد نبریم که در بمباران هستهای وضع بهمراتب بدتر از حادثههای نیروگاهی است و عملا تا مدتهای زیادی خاک ناحیه بمباران هستهایشده ناکارآمد است.
پیامدهای بلندمدت کشاورزی
پیامدهای بلندمدت کشاورزی دوسویه است؛ نخست آلودگی خاک که بازگرداندن بهداشت کاشت به آن بسیار پرهزینه و زمانبر است. دیگری اثر آن بر اقتصاد کشاورزی است. منطقهای که چرخه کشاورزی آن به هم ریخته، زندگی مردمان آن هم دچار آشفتگی اقتصادی-اجتماعی میشود. گزافه نیست اگر بگوییم که زمین آلوده عملا بدون استفاده میماند. مثال عینی آن هم شهر ممنوعه چرنوبیل است که به شکل ویرانه برجای مانده است. نکته اینجاست که حادثههای نیروگاهی بسیار انگشتشمارند و نمیتوان به خاطر احتمال بسیار اندک حادثه نیروگاهی آن را کنار گذاشت. بهویژه آنکه در حال حاضر ایمنی هستهای بسیار بالاست. صحبت ما درباره آزمایشهای مخرب و ناایمن و جنگ هستهای است. جنگ هستهای میتواند موجب قحطی بزرگ شود. قحطی غذایی روی زمین میتواند جان میلیونها انسان را تهدید کرده و به معنای واقعی تمدن را نابود کند.
نمونههایی از آلودگیهای هستهای در آبوخاک زمین
فاجعه هستهای سال 2011 ژاپن در فوکوشیما مثالی است از آلودگی هستهای که خیلی هم از زمان ما دور نیست. به دنبال سونامی و زمینلرزه، نیروگاه هستهای دچار بحران شد و مقادیر زیادی آب پرتوزا در اقیانوس آرام پخش شد. هرچند ژاپنیها در تلاش بودند بحران زیستمحیطی را از یک سو مهار و از سوی دیگر کمرنگ نشان دهند، اما سزیم پرتوزا در ماهیها و آب دریا ردیابی شد و نگرانی از پیامدهای بلندمدت پابرجاست. نیروگاه هستهای سیلافیلد طی دههها پسماندهای هستهای را در دریای ایرلند جاسازی کرد و سبب زیستانباشتگی زیادی در زیست محلی از جمله فوکها و خوکها شد. دفن زبالههای هستهای توسط ارتش شوروی در قطب شمال هم مصیبتی دیگر بود بر پیکره یکی از بکرترین بخشهای این سیاره.