نوروز در افغانستان
افغانستان امروز یا خراسان دوره اسلامی را مورخان و اسطورهشناسان وطن نوروز یا خاستگاه نوروز دانستهاند. آنگاه که از نوروز و تثبیت و تجلیل آن بهوسیله کیومرث و تهمورث و جمشید و گشتاسپ سخن گفته میشود، بیگمان بلخ بامی یا امالبلاد، پایتخت این شاهان فرادید میآید. تصادفی نیست که در افغانستان مراسم و عنعنههای مختلف نوروز و شیوههای متفاوت بزرگداشت از نوروز را شاهد هستیم. در این نبشته تجلیل و بزرگداشت از نوروز را در افغانستان زیر دو عنوان به شناسایی میگیریم:
شمسالحق آریانفر
افغانستان امروز یا خراسان دوره اسلامی را مورخان و اسطورهشناسان وطن نوروز یا خاستگاه نوروز دانستهاند. آنگاه که از نوروز و تثبیت و تجلیل آن بهوسیله کیومرث و تهمورث و جمشید و گشتاسپ سخن گفته میشود، بیگمان بلخ بامی یا امالبلاد، پایتخت این شاهان فرادید میآید. تصادفی نیست که در افغانستان مراسم و عنعنههای مختلف نوروز و شیوههای متفاوت بزرگداشت از نوروز را شاهد هستیم. در این نبشته تجلیل و بزرگداشت از نوروز را در افغانستان زیر دو عنوان به شناسایی میگیریم:
- گونههای تجلیل از نوروز
- رسوم و عنعنههای نوروزی
1- گونههای تجلیل از نوروز: در افغانستان جشن نوروز به سه گونه تجلیل میشود؛ تجلیل مردمی، بزرگداشت دولتی، تجلیل مشترک مردم و دولت.
الف: بزرگداشت مردمی: مردم افغانستان در همه بخشهای شهر و نواحی دو تا سه هفته قبل از آغاز سال برای استقبال نوروز آمادگی میگیرند. هر خانواده و شخص به این اندیشه است تا به مناسبت جشن نوروز خود، خانواده و محیط خود را آماده کند. به این مناسبت کارهایی را انجام میدهند:
- خانهتکانی: به استقبال نوروز تمام اجناس خانه را بیرون میکند و خانه و منزل را پاک و منزه و گردزدایی میکنند. اگر امکانی داشته باشند، خانهها را سفیدهکاری و رنگآمیزی میکنند.
- شستوشوی: خانوادههای تلاش میکنند تا همه فرش، ظرف و لباس و لحاف و دوشک و پردهها را نو بسازند یا بشویند و پاک کنند.
سمنک: به مناسبت حلول نوروز یک یا دو هفته قبل سمنک(سمنو) میاندازند تا در روز نوروز سبزه رسیده را داشته باشند و همچنان نان و غذای سمنک را بهعنوان غذای نوروزی و بهاری آماده کنند.
- هفت میوه: حداقل یک هفته قبل از نوروز هفت نوع میوه خشک (بادام، چارمغز، پسته، کشمش، سنجد، غولینک یا زردآلوی خشک و انجیر) را شسته و پاک کرده، در یک ظرف بزرگ در آب گرم، تر میکنند. این میوهها که چند روز قبل از نوروز تر شده است، در روز نوروز آماده استفاده میشود و برای دوستان و اقاربی که برای بازدید به خانههای همدیگر برای خبرگیری و عیدیکردن میروند، تعارف میشود.
ب: تجلیل دولتی: در افغانستان جشن نوروز به گونه رسمی و دولتی آن طی مراسم خاصی با شرکت همه اراکین دولت و شخص اول کشور (شاه یا رئیسجمهور) تجلیل میشود که به نام جشن دهقان یا جشن نهال شانی یا جشن سال نو و جشن نوروز یاد میشود.
به مناسبت این بزرگداشت یک یا دو ماه قبل از نوروز کمیته کاری به شرکت وزرای دولت تعیین میشود تا برگزاری جشن را تدارک ببینند. در روز جشن در کنار مردم که از همه اقشار برای تماشا میآیند و اراکین دولتی، شرکتکنندههای اصلی دهقاناناند. دهقانان محلهای مختلف از مقابل مردم میگذرند و پیداوار زراعتی و حیوانات خوبی را که در طول سال پروردهاند، به گونه نمایشی به مردم نشان میدهند. در حقیقت جشن نوروز با این مراسم به جشن کار و زندگی و سازندگی و باروری تغییر سیما میدهد. بیگمان در قدیمالایام نیز نوروز با همین انگیزه تجلیل میشده است که تداوم آن را تا امروز در افغانستان شاهد هستیم.
- ج : تجلیل مردم و دولت: این مراسم در روز نوروز در مزارشریف مرکز بلخ باستانی صورت میگیرد که به نام جشن گل سرخ شهرت دارد. این جشن از روزگار تیموریان تا امروز به گونه مجلل تجلیل میشود. برگزارکنندگان این جشن در اصل مردم و متولیان بارگاه حضرت علی رضیالله عنه هستند. در کنار مردم، بزرگان دولتی نیز شرکت میکنند و مراسم را به گونه رسمی افتتاح میکنند.
مراسم جشن گل سرخ با برافراشتن جهنده یا پرچم شیر خدا حضرت علی کرمالله وجهه آغاز میشود. در این مراسم از سراسر افغانستان مردم شرکت میکنند. جهنده شیر خدا 40 روز برافراشته است که در روز چهلم با مراسم خاصی فرود آورده میشود.
2- رسوم و عنعنههای نوروزی
عامه مردم به مناسبت نوروز مراسم و عنعنههایی دارند:
- عیدی و نوروزی: به مناسبت عید نوروز، نامزدها برای همدیگر عیدی یا نوروزی روان میکنند. عیدی یا نوروزی نامزدها عبارت است از: یک یا دو دست لباس با همه ملحقات آن همراه با مقداری ماهی پختهشده و جلوی (نوعی شیرنی به گونه بغلاوه).
- بازدید خانوادهها: در روز نوروز شماری از جوانان و خانوادهها به دیدن بزرگان خود، پدر و پدرکلان و مادر و مادرکلانها یا وابستگان خود میروند. به این مناسبت از همدیگر خبر میگیرند، ایام عید نوروز و سال نو را تبریک میگویند و از غذاهای نوروزی که به همین مناسبت تهیه شده است، تناول میکنند.
- دعا به ارواح گذشتگان: تعدادی به زیارتگاهها و قبرستانها میروند و به روان گذشتگان نثار دعا میکنند.
- گلگشت صحرا و سبزهزارها: جوانان و بیشتر زنها و دختران به دامنههای تپهها و سبزهزارها میروند و روز را به نشاط و خوشی سپری میکنند. در این روز محلهایی برای جشن در شهر و ولایات آماده میشود. در آنجا بازار خرید و فروش و وسیلههای تفریح برای کودکان و چاینوشی و صحبت جوانان آماده میشود. همه پیشهورها و کسبهکاران در آن محل بساط خود را پهن میکنند و مردم محل نیز روز را در آنجا سپری میکنند.
- میله سمنک: پختن سمنک که هم به گونه نان و هم در دیک به گونه حلوا پخته میشود، مراسم خاصی دارد. یک شب تمام، زیر دیک آتش میکنند و به دیک سمنک کفگیر میزنند تا آن پخته میشود. در ضمن این شبزندهداری، دختران جوان سرود سمنک را میخوانند:
سمنک درجوش ما کفچه زنیم/ دیگران در خواب ما دفچه زنیم.
سمنک نذر بهار است
میله شب زنده دارست
این خوشی سال یک بار است
سال دیگر یا نصیب
سمنک در جوش ما کفچه زنیم/ دیگران در خواب ما دفچه زنیم
و... .
- سبزیچلو: پختن سبزیچلو در شب نوروز، عنعنه دیگر مردم است. مردم در شب نوروز بهصورت عموم آش چلو که بدون روغن و سفید است، پخته میکنند و همراه با آن حتما سبزی پالک را بهعنوان سالن یا قورمه آماده میکنند. اگر توانایی باشد، شیربرنج نیز میپزند که نشان سفیدی و پاکی است.
- سفره نوروزی: در شب نوروز سفره یا دسترخوانی را در ساعت 12 شب آماده میکنند. همینکه شب از ساعت 12 گذشت، سال نو را به همدیگر تبریک میگویند به صرف غذای آماده میپردازند. در این سفره ماهی، تخممرغ، سبزی، شیربرنج و... هست. سفره هفتسین با همه مشخصات آن آماده نمیشود و زیاد متوجه آراستهساختن سفره با غذاهای متنوعاند تا برابرسازی غذای هفتسین. با آنهمه شماری مواد هفتسین را نیز مهیا میکنند که سفره هفتسین نیز آماده میشود. موادی چون ماهی، تخممرغ جوشداده، جلوی، سبزی، شیربرنج تقریبا همیشه هست.
- بزکشی: بزکشی میله و عنعنه دیگری است که در نوروز به راه انداخته میشود. مردم که در دشتها و سبزهزارها برآمدهاند. مسابقه بزکشی را به راه میاندازند. بزکشی نوروز به گونه سایر ایام بین تیمهای خاص صورت نمیگیرد بلکه همه کسانی که اسپ دارند، میتوانند در مسابقه داخل شوند و خود را به شادی آن مسابقه سهیم سازند. همچنان که مردم از دیدن آن حظ میبرند و تا بیگاه روز به شادی و نشاط سپری میشود.
*نویسنده افغانستانی
و رئیس بناد شهید مسعود در ایران