جنگ با یک دکمه خاموش نخواهد شد!
محمدرضا نیکنژاد
1- یکی از معروفترین سندهایی که تارنمای افشاگر «ویکیلیکس» منتشر کرد، فیلمی بود که در آن یکی از بالگردهای آمریکایی در عراق گروهی از غیرنظامیان را با بیتفاوتی کامل به گلوله بست و کشت. شاید بخشی از این بیتفاوتی در کشتن آدمها به روشهای آموزش نظامیان برگردد! این روزها بازیهای رایانهای، آن هم از نوع جنگیاش، بخش جداییناپذیری از اینگونه آموزشهاست. این آموزشها برای خلبانان، نظامیان درگیر در جنگهای الکترونیکی و کنترلکنندگان پهپادها و ... ضروری است. بیشتر خلبانان پهپادها در جایی دور از هیاهوی جنگ، شاید در کشور خود و در آرامش کامل! پشت یک رایانه پیشرفته مینشینند و مانند کسانی که دارند بازی رایانهای میکنند به هدفها شلیک کرده و چهبسا به دور از بسیاری از حسهای انسانی، انسان یا انسانهایی را از پای درمیآورند؛ مانند بسیاری از علاقهمندان به این بازیهای رو به گسترش و شاید هماحساس با آنان که در هر بازی، دهها و شاید صدها شخصیت مجازی را به خشنترین شکل ممکن میکشند و ککشان هم نمیگزد و ...؛ خالی از همه حسها، گرایشها، همدردیها و اندیشههای انسانی و عاطفی! غافل از این که جنگ، جنگ است و بازی، بازی!
2- این روزها یکی از بخشهای مهم گفتوگوهای سیاسی- اقتصادی در جمعهای خانوادگی، محفلهای دوستانه و محل کار و ... جنگ است. گرچه بالاترین مقامهای کشور احتمال جنگ را صفر میدانند، اما تکرار واژه جنگ، بهویژه در رسانههای درون و برونمرزی، فضای مجازی و خطونشانکشیدنهای فرماندهان جنگ در يك سوی جریان هم بياثر نيست. اما در این میانه و در گفتوگوهای خصوصیتر شوربختانه برخی از جنگ دفاع میکنند و آن را رخدادی زودگذر، کماثر و حتی سازنده میخوانند! کاری به گرایشهای افراطی در دو سوی ماجرا ندارم. چند روز پیش در ادامه یک پرسش کلاسی، جوانان 16، 17 ساله دبیرستانی با اصطلاحاتی مانند «خیلی باحاله» و «حال میده» و «مث این بازیا از یک مرحله میریم مرحله بعد» و ... جنگ را توصیف میکردند! شوربختانه این بچهها از جنگ چیزی نمیدانند و بزرگترها نیز گاه از سر عصبانیت، از این جناح و آن جناح و این فرد و آن فرد، ناخواسته واژههایی را بر زبان میرانند که میتواند جنگ را در ذهن جوانان و نوجوانان کوچک و عادی نشان داده و آنان را مشتاق به آن کند! جنگ واقعیت ضدتوسعهای دارد و بهترین و تواناترین نسلها را درگیر میکند و از شکوفایی
بازمیدارد.
جامعهها هرچه پیشرفت کردهاند در صلح و آرامش و امنیت بوده است. گرچه گاهی جنگها ناگزیر بودهاند، اما تا آنجا که ممکن است باید از آن فاصله گرفت و از فراهمکردن زمینههای سیاسی، اجتماعی و روانی آن جلوگیری کرد. باید توجه داشت که جنگ، افزونبر سرمایههای مادی و زیربنایی، سرمایههای انسانی را نیز به باد میدهد؛ بیگمان کودکان، نوجوانان و جوانان امروز، آیندهسازان این کشورند. باید به آنها فهماند که آنچه در صلح نهان است با صدها جنگ به دست نمیآید. باید به جوانان و حتی بزرگترها هشدار داد که جنگ بازی نیست، آن هم از نوع رایانهای آن که با یک دکمه روشن میشود و با همان دکمه خاموش. جنگ ممکن است با یک دکمه آغاز شود، اما بیگمان با یک دکمه خاموش نخواهد شد!
1- یکی از معروفترین سندهایی که تارنمای افشاگر «ویکیلیکس» منتشر کرد، فیلمی بود که در آن یکی از بالگردهای آمریکایی در عراق گروهی از غیرنظامیان را با بیتفاوتی کامل به گلوله بست و کشت. شاید بخشی از این بیتفاوتی در کشتن آدمها به روشهای آموزش نظامیان برگردد! این روزها بازیهای رایانهای، آن هم از نوع جنگیاش، بخش جداییناپذیری از اینگونه آموزشهاست. این آموزشها برای خلبانان، نظامیان درگیر در جنگهای الکترونیکی و کنترلکنندگان پهپادها و ... ضروری است. بیشتر خلبانان پهپادها در جایی دور از هیاهوی جنگ، شاید در کشور خود و در آرامش کامل! پشت یک رایانه پیشرفته مینشینند و مانند کسانی که دارند بازی رایانهای میکنند به هدفها شلیک کرده و چهبسا به دور از بسیاری از حسهای انسانی، انسان یا انسانهایی را از پای درمیآورند؛ مانند بسیاری از علاقهمندان به این بازیهای رو به گسترش و شاید هماحساس با آنان که در هر بازی، دهها و شاید صدها شخصیت مجازی را به خشنترین شکل ممکن میکشند و ککشان هم نمیگزد و ...؛ خالی از همه حسها، گرایشها، همدردیها و اندیشههای انسانی و عاطفی! غافل از این که جنگ، جنگ است و بازی، بازی!
2- این روزها یکی از بخشهای مهم گفتوگوهای سیاسی- اقتصادی در جمعهای خانوادگی، محفلهای دوستانه و محل کار و ... جنگ است. گرچه بالاترین مقامهای کشور احتمال جنگ را صفر میدانند، اما تکرار واژه جنگ، بهویژه در رسانههای درون و برونمرزی، فضای مجازی و خطونشانکشیدنهای فرماندهان جنگ در يك سوی جریان هم بياثر نيست. اما در این میانه و در گفتوگوهای خصوصیتر شوربختانه برخی از جنگ دفاع میکنند و آن را رخدادی زودگذر، کماثر و حتی سازنده میخوانند! کاری به گرایشهای افراطی در دو سوی ماجرا ندارم. چند روز پیش در ادامه یک پرسش کلاسی، جوانان 16، 17 ساله دبیرستانی با اصطلاحاتی مانند «خیلی باحاله» و «حال میده» و «مث این بازیا از یک مرحله میریم مرحله بعد» و ... جنگ را توصیف میکردند! شوربختانه این بچهها از جنگ چیزی نمیدانند و بزرگترها نیز گاه از سر عصبانیت، از این جناح و آن جناح و این فرد و آن فرد، ناخواسته واژههایی را بر زبان میرانند که میتواند جنگ را در ذهن جوانان و نوجوانان کوچک و عادی نشان داده و آنان را مشتاق به آن کند! جنگ واقعیت ضدتوسعهای دارد و بهترین و تواناترین نسلها را درگیر میکند و از شکوفایی
بازمیدارد.
جامعهها هرچه پیشرفت کردهاند در صلح و آرامش و امنیت بوده است. گرچه گاهی جنگها ناگزیر بودهاند، اما تا آنجا که ممکن است باید از آن فاصله گرفت و از فراهمکردن زمینههای سیاسی، اجتماعی و روانی آن جلوگیری کرد. باید توجه داشت که جنگ، افزونبر سرمایههای مادی و زیربنایی، سرمایههای انسانی را نیز به باد میدهد؛ بیگمان کودکان، نوجوانان و جوانان امروز، آیندهسازان این کشورند. باید به آنها فهماند که آنچه در صلح نهان است با صدها جنگ به دست نمیآید. باید به جوانان و حتی بزرگترها هشدار داد که جنگ بازی نیست، آن هم از نوع رایانهای آن که با یک دکمه روشن میشود و با همان دکمه خاموش. جنگ ممکن است با یک دکمه آغاز شود، اما بیگمان با یک دکمه خاموش نخواهد شد!