بازخوانی دوباره گزارش آماری یک تضاد
آرد و قصه قاچاق!
قاچاق سه میلیون تن آرد مسئله این روزهای دولتی است که در حال جراحی اقتصاد است. این موضوع یعنی اینکه روزانه صفی متشکل از هزار کامیون آرد از مرزهای ایران قاچاق میشود اما پنهانکردن این صف از چشم مرزبانان ایران و کشورهای همسایه چگونه اتفاق افتاده است؟! آن هم در حالی که در مرز ایران و ترکیه دیوار کشیده شده و پاکستان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گندم دنیاست و البته کشورهای شمال ایران و در حوزه قفقاز هم از بزرگترین تولیدکنندگان گندم به شمار میآیند.
مهفام سلیمانبیگی: قاچاق سه میلیون تن آرد مسئله این روزهای دولتی است که در حال جراحی اقتصاد است. این موضوع یعنی اینکه روزانه صفی متشکل از هزار کامیون آرد از مرزهای ایران قاچاق میشود اما پنهانکردن این صف از چشم مرزبانان ایران و کشورهای همسایه چگونه اتفاق افتاده است؟! آن هم در حالی که در مرز ایران و ترکیه دیوار کشیده شده و پاکستان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گندم دنیاست و البته کشورهای شمال ایران و در حوزه قفقاز هم از بزرگترین تولیدکنندگان گندم به شمار میآیند.به جز این همین چند وقت پیش طالبان اعلام کرد که نیازی به گندم ایران ندارد و برای تأمین گندم افغانستان قراردادهایی با قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان در حال امضاست.گذشته از این آمار فروش گندم یارانهای تغییر محسوسی نداشته و متناسب با مصرف نان مردم ایران است و مشخص نیست عدد سه میلیون تن محموله قاچاق از کجا آمده است؟
مرزبانی: قاچاق آرد در حد ۲ کیسه در روز است
ادعای قاچاق سه میلیون تن گندم در حالی مطرح شده که انتخاب به نقل از احمدعلی گودرزی، فرمانده مرزبانی انتظامی ایران، نوشته است که کشفیات روزانه در مرزها نشان میدهد از ابتدای سال جاری تا نیمه اردیبهشت (همزمان با افزایش قیمت جهانی گندم)، روزانه حدود 106 کیلوگرم آرد قاچاق شده که این یعنی قاچاق روزانه آرد از ایران فقط حدود دو کیسه 50 کیلوگرمی است! رئیس هیئتمدیره انجمن صنفی آردسازان ایران نیز قاچاق سه میلیون تنی را آمارسازی توصیف و اینطور استدلال کرده: «ظرفیت هر کامیون برای جابهجایی آرد ۱۰ تن میشود. پس این میزان آرد باید با ۳۰۰ هزار کامیون قاچاق شده باشد؛ یعنی روزانه باید هزار کامیون آرد از مرزها خارج شوند و هیچکس هم جلوی این میزان قاچاق را نگیرد! ضمن اینکه مصرف آرد صنف و صنعت و مصرف آرد خبازیها در کشور مشخص است؛ برای مثال ۴۰۰ کیلوگرم آرد سهمیه یک واحد نانوایی است و این سؤال مطرح میشود که این میزان آرد قاچاق از کجا تأمین شده است؟». با این حساب بد نیست که سری به آمارهای شرکت بازرگانی دولتی بزنیم تا کمی دقیقتر به موضوع قاچاق آرد بپردازیم.
3 میلیون تن قاچاق کجاست؟
براساس آمار شرکت بازرگانی دولتی، این شرکت در سال 1400 جمعا 11میلیون و 809 هزار تن گندم فروخته است که از این مقدار 7.4 میلیون تن برای آرد نانواییهای یارانهای، 2.8 میلیون تن برای آرد نانواییهای آزادپز و 1.4 میلیون تن برای آرد صنعتی بوده است.
با فرض اینکه طبق اعلام مرکز آمار ایران هر ایرانی روزانه 350 گرم نان مصرف میکند، اگر وزن نان را معادل وزن گندم بگیریم (با فرض اینکه در تبدیل گندم به آرد 20 درصد وزن از بین برود و در تبدیل آرد به نان این 20 درصد وزن با رطوبت برگردد) بنابراین 350 گرم نان در روز برای 365 روز سال و برای جمعیت 85 میلیون نفری ایران تقریبا به 10میلیونو 858 هزار تن گندم نیاز دارد.
براساس آمار شرکت بازرگانی دولتی مجموع آرد فروختهشده در سال 1400 برای دو بخش یارانهای و آزادپز نیز چیزی در همین حدود یعنی ۱۰ میلیون و 376 هزار تن است.
بنابراین باید پرسید این سه میلیون تن قاچاق کجای این آمار است؟
حالا در شرایطی ادعای عجیب سه میلیون تن قاچاق آرد مطرح میشود که این رقم تقریبا معادل یکسوم آرد مصرفی کشور است و با این حساب باید پرسید که با قاچاق این حجم آرد، نان یکسوم جمعیت کشور تأمین نشده است؟!
مصرف گندم افزایش معنادار نداشته است
ضمن اینکه طبق آمار شرکت بازرگانی دولتی ایران در سال 96، 11میلیونو 210 هزار تن گندم توسط این شرکت به همان سه بخش نانواییهای یارانهای، آزادپز و صنف و صنعت فروخته شده است. آن زمان قیمت ارز چیزی حدود سههزارو 800 تومان و بهای جهانی هر تن گندم 220 دلار بوده است. با این حساب نرخ جهانی هر کیلوگرم گندم حدود ۲۲ سنت بوده که با نرخ ارز سههزارو ۸۰۰ تومانی سال ۹۶، بهای هرکیلوگرم گندم حدود ۸۳۶ تومان تمام میشد و قیمت آرد یارانهای کیلویی ۹۰۰ تومان بود؛ بنابراین قیمت آرد یارانهای بازار ایران تقریبا معادل نرخ جهانی بود و توجیه اقتصادی برای قاچاق آرد وجود نداشت. ضمن اینکه خبری از رانت ارز چهارهزارو 200 تومانی هم نبوده است؛ بنابراین به نظر میرسد مصرف 11.2 میلیون تنی برای جمعیت 81 میلیون نفری سال 96 واقعی بوده است.
در سال ۱۴۰۰ با افزایش حدود چهار میلیون نفری جمعیت کشور مصرف گندم کشور به 11.8میلیون تن رسیده است؛ بنابراین مصرف گندم بهطور معناداری جهش نداشته است که بشود آن را به قاچاق گندم و آرد نسبت داد. همچنین مروری بر آمار شرکت بازرگانی دولتی نشان میدهد که میزان فروش گندم نانواییهای یارانهای در سالهای 96، 97 و 98 با کمی اختلاف حدود 7.2، در سال ۹۹ حدود 7.3 و در سال 1400 حدود 7.4 میلیون تن بوده است؛ اما معاون برنامهریزی و اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی دولت سیزدهم مدعی شده است که فقط در یک سال اخیر ۲۰۰ درصد افزایش قاچاق داشتهایم!
مصرف بالای نان در استانهای محروم
اما میزان مصرف آرد و نان در استانهای مرزی ایران چقدر است؟
براساس آمار موجود شرکت بازرگانی دولتی شش استان بالاترین میزان سرانه مصرف آرد یارانهای نوع یک (یعنی آرد مورد مصرف خبازیهای دولتی) را دارند. این استانها به ترتیب ایلام با سرانه مصرف 9.3 کیلوگرم برای هر نفر در سال 1400، اردبیل با 8.3 کیلوگرم، لرستان با 8.5 کیلوگرم، سیستان و بلوچستان با 8.1 کیلوگرم، کرمانشاه و خراسان شمالی با 7.8 کیلوگرم هستند.
در بین این استانها چند استان مرزی دیده میشود اما آیا سرانه مصرف آرد و نان در استانهای مرزی غیرعادی است؟
این میزان سرانه مصرف آرد یارانهای در استانهای گفتهشده نهتنها تفاوت معناداری با کلانشهرهایی مانند تهران ندارند که باید گفت همه استانهایی که بالاترین مصرف آرد و نان یارانهای را دارند، یک وجه مشترک دارند و آن اینکه این استانها جزء استانهای محروم با بیشترین نرخهای بیکاری به شمار میآیند؛ بنابراین دور از تصور نیست که شهروندان این استانها مجبور شدهاند برای تأمین کالری مورد نیاز بدن خود، نان را جایگزین سایر اقلام غذایی گرانقیمت کنند. براساس گزارش مرکز آمار ایران متوسط نرخ بیکاری در کشور 11 است، اما نرخ بیکاری در کرمانشاه 17.6، در لرستان 13.3، در اردبیل 12.8 و در سیستان و بلوچستان و ایلام ۱۱.۶ است و به عبارتی تمامی این استانها نرخ بیکاری بالاتری نسبت به میانگین کشوری دارند.
همچنین براساس آخرین گزارش وزارت رفاه با عنوان «پایش فقر در سال 1399» که انتهای تابستان گذشته منتشر شد، هر شش استان جزء فقیرترین استانهای کشور ردهبندی شدهاند. با این حساب به نظر میرسد فقر شدید در این استانها موجب شده مردم برای جبران کالری مورد نیاز خود کالاهایی مثل کربوهیدرات و قند را جایگزین مواد پروتئینی کنند.
البته مصرف بالای نان در ایران عمومیت دارد و در حالی که سرانه مصرف اقلامی مانند گوشت قرمز، آبزیان و لبنیات در ایران بسیار کمتر از میانگین سرانه مردم جهان است، مصرف نان در ایران از بسیاری از کشورهای جهان سبقت گرفته است.
طبق گزارش فائو مردم ایران بهازای هر نفر سالانه ١٦٧,٦ کیلوگرم گندم مصرف میکنند. در مقابل سرانه جهانی مصرف گندم ٦٧.١ کیلوگرم و در کشورهای توسعهیافته ٦٠ کیلوگرم درج شده است.