مکفارلین و رسوایی دورزدن تحریمهای آمریکایی
فریدون مجلسی، تحلیلگر مسائل بینالملل: خبر درگذشت مکفارلین مشاور امنیتی ریگان، رئیسجمهور اسبق آمریکا، بار دیگر خاطرات جنگ تلخی را به خاطر ایرانیان آورد که با حمله صدام حسین به ایران آغاز و به ویرانی و لطمات جانی و مالی دو کشور همسایه ایران و عراق منجر شد. ماجرایی که یک سر آن مستقیما به ایران مربوط میشد، یک سر آن در لبنان بود و سر دیگر به شورشیان کنترا که با رژیم انقلابی نیکاراگوئه در ستیز بودند! ایران در اواخر تابستان 1364 سال پنجم جنگ با صدام را پشت سر میگذاشت.
فریدون مجلسی، تحلیلگر مسائل بینالملل: خبر درگذشت مکفارلین مشاور امنیتی ریگان، رئیسجمهور اسبق آمریکا، بار دیگر خاطرات جنگ تلخی را به خاطر ایرانیان آورد که با حمله صدام حسین به ایران آغاز و به ویرانی و لطمات جانی و مالی دو کشور همسایه ایران و عراق منجر شد. ماجرایی که یک سر آن مستقیما به ایران مربوط میشد، یک سر آن در لبنان بود و سر دیگر به شورشیان کنترا که با رژیم انقلابی نیکاراگوئه در ستیز بودند! ایران در اواخر تابستان 1364 سال پنجم جنگ با صدام را پشت سر میگذاشت. از آزادی خرمشهر زمانی گذشته بود و پیروزی چشمگیری پدید نیامده بود. کشور در تحریم بود و به هر بهایی از بازارهای سیاه از هر گوشه جهان تسلیحاتی فراهم میکرد. سرهنگ مکفارلین با استفاده از نیاز و التهاب ایران پیشنهاد تدارک تسلیحات پیشرفته ازجمله موشکهای هاوک را مطرح کرد که وسوسهانگیز بود! لبنان چه نقشی داشت؟ برمیگردد به قضیه گروگانگیریهای حزبالله! ایران که از ماجرای گروگانگیری که در روز آغاز به کار ریگان منجر به استرداد گروگانهای آمریکایی پس از 444 روز و طرح دعاوی غرامات شرکتهای آمریکایی در داوری لاهه شده و خسارات بسیار دیده بود، اکنون با چند میانجی انگلیسی، میتوانست با کمک به آزادی آنان امکان معامله تسلیحات آمریکایی را فراهم کند. عماد مغنیه که در قالب حزبالله لبنان دارای روابط نزدیک با نهادهای جمهوری اسلامی بود، توانست نسبت به برادران ایرانی ادای دِینی کند و با آزادکردن گروگانها، امکان تدارک تسلیحات را در گرماگرم جنگ فراهم کند. تسلیحات از چه طریق؟ از طریق جایی نادلخواه در منطقه که شاید طبق قاعده ضرورات (الضرورات تبیح المحظورات) توجیهپذیر بوده است.
در واقع ریگان مایل بود به شورشیان کنترا که علیه دولت چپ نیکاراگوئه میجنگیدند کمک کند؛ اما قانونی که کنگره تصویب کرده بود، این کمک را ممنوع میکرد. سرگرد اولیور نورث که در آن زمان نامش در ایران بسیار شناختهشده بود، ابتکاری برای «دورزدن تحریم» برای کمک به شورشیان نیکاراگوئه ابداع کرد. قرار بر این شد که آمریکا تسلیحات مدنظر را به یک واسطه در منطقه بفروشد و پولش را طبق نرخ و ضوابط قانونی بگیرد. آن واسطه با کشیدن مبلغ درخورتوجهی روی نرخ قانونی از انبارهای خود آنگونه تسلیحات را به ایران تحویل دهد؛ اما آن مابهالتفاوت را از طریق «دورزدن تحریم» در اختیار شورشیان کنترا قرار دهند! یعنی در دفاتر مالی آمریکا تسلیحاتی را به واسطهای از اقمار خودش فروخته و پولش را هم گرفته و به حساب خزانه گذاشته است. آن واسطه منطقه هم آخرین مدلهای تسلیحاتی را به انبار خودش منتقل کرده و پولش را هم از محل فروش تسلیحات مشابه با دورزدن به نوبه خود به ایران فروخته و تراز حسابش برقرار مانده است؛ یعنی از دید قوانین مالی آمریکا و آن واسطه منطقه گویی اصلا نه خانی آمده و نه خانی رفته! اما ایران برای خرید آن تسلیحات مبالغ بیشتری پرداخته که به روش ابداعی سرگرد اولیور نورث در قالب برنامه سرهنگ مکفارلین، آن مبلغ بدون آنکه از جیب یا خزانهداری آمریکا پرداخت شده باشد، در اختیار شورشیان مورد حمایت پرزیدنت ریگان قرار گرفته است.
این برنامه به مدت یکسالو نیم ادامه داشت. گروگانهای آمریکایی آزاد شدند. تسلیحات به ایران رسید و در مراحلی از جنگ مؤثر بود؛ اما با لورفتن این اقدام که فریب دولت آمریکا و دورزدن غیرقانونی قانون تحریم و دروغگفتن در جایگاه رسمی بود، رسوایی بزرگی در آمریکا پدید آمد، البته این افراد هیچ سودجویی مالی در آن نداشتند؛ اما منجر به محکومیت اولیور نورث به پرداخت 20 هزار دلار جریمه و دو سال انفصال از خدمت شد که در زمان بوش پدر عفو شد؛ اما اولیور نورث در گرماگرم لطمه حیثیتی یک بار خودکشی هم کرد، با این حال توانست تا 84سالگی دوام بیاورد.
اما این ماجرا در ایران چه آثاری داشت؟ در ایران گذشته از نقش عملیاتی آن تسلیحات، با لورفتن قضیه که یک سر آن قربانیفر دلال ایرانی و یک سر آن مأموریت دیپلماتیک کنگرلو با شیوه مخصوص خودش قرار داشت، و مقاومت سیدمهدی هاشمی برادر داماد مرحوم آیتالله منتظری که در آن زمان کمک به نهضتهای آزادیبخش را برعهده داشت، مواجه شد که با رسیدگی به سوابق دیگر به اعدام او منجر شد.
در آمریکا چه شد؟ عدم رعایت قانون و انضباط اداری و فراتر از صلاحیتها البته سروصدای بزرگی به راه انداخت؛ اما شاید بتوان گفت که پرزیدنت ریگان این کار را در زمانی انجام داد که صدام با کمک مالی کشورهای عربی دست بالا را داشت و در واقع در خدمت سیاست اعلامشده او بود که درباره جنگ ایران و عراق گفته بود «این جنگ برندهای نخواهد داشت!». شاید درسی باشد در ارزیابی جنگهای دیگر فرسایشی در منطقه که پرزیدنت ترامپ اعلام کرد و گفت «این کشورهای اسلامی منطقه دشمنان ما هستند، اگر میخواهند یکدیگر را بکشند بگذار بکشند ما تماشا خواهیم کرد!».