وقت خوشِ حمید امجد
در آغازگاه تاریخ
اگر یک معاصر واقعی کسی باشد که بهتمامی همآیند با زمانه خود نیت و به ادعاها و تظاهرات آن نمیچسبد و خود را نابهنگام معرفی میکند، میتوان «وقت خوش» حمید امجد را که نمایشنامهای درباره سعدی است، معاصر خواند و ادعا کرد که امجد ناهمزمانی تاریخی را راهی برای درک زمان معاصر میداند.
شرق: اگر یک معاصر واقعی کسی باشد که بهتمامی همآیند با زمانه خود نیت و به ادعاها و تظاهرات آن نمیچسبد و خود را نابهنگام معرفی میکند، میتوان «وقت خوش» حمید امجد را که نمایشنامهای درباره سعدی است، معاصر خواند و ادعا کرد که امجد ناهمزمانی تاریخی را راهی برای درک زمان معاصر میداند. «وقت خوش» که اخیرا در نشر نیلا منتشر شده است، به روایت نویسندهاش نمایشنامهای است درباره سعدی، که میکوشد او را در ورای هالههای افسانهای و تاریخی بهعنوان انسانی از یک زمانه پرآشوب و هولآور، درگیر اضطرابهای انسانی و در کوشش برای غلبهکردن بر بیمعنایی و اضطراب و پاسخدادن به نیاز زمانهاش تصویر کند؛ و همان اندازه نمایشنامهای است درباره شیراز و درباره مشابهت شهر با الگوی قصه و روایت. امجد به ایسنا میگوید در این اثر، هم سعدی و هم زمانه او را از سویی از منظر اسناد موجود تاریخی نگاه میکند و از سوی دیگر خواهناخواه بازتابی از روزگار معاصر نیز ارائه میدهد. «وقت خوش» که نامش را از بیتی از سعدی گرفته است، نمایشنامهای درباره سعدی و زندگی او در زمانهای پرهولوهراس است، همچنانکه اثری است درباره عشق، شعر، سخن، تاریخ، و سرزمین. «ساختمان نمایشنامه از شیوههای نمایشگری شرقی بهره جسته است. تعداد شخصیتهای این نمایشنامه زیاد است و عملا مردمان شهر شیراز را در بر میگیرد». حمید امجد به نسبت روزگار سعدی با دوران معاصر نیز اشاره میکند: «سعدی را چون نمادی از فکر ایرانی در گذار از بحرانها و روزگار دشوار میدیدم و زمانهاش را نمودی از مهلکههایی تاریخی که بارها بر اندیشه و زیست و زبان و فرهنگ ایرانی نازل شده؛ هرچند که خودم در آن مدت از مهر بیدریغ و مهماننوازی شیراز بهره میبردم همچنانکه سعدی هم از حوالی پنجاهسالگی در بازگشت به موطنش، در سختترین ادوار، از لطف حضور در این شهر زیبا و مهربان بهرهمند بود. و به مجموعه این دلایل، جهان درون این اثر بهنحوی به تجربه دوره ما نیز نزدیک است و نمایشنامه همانطور که درباره عصر سعدی است درباره زمانه ما هم میتواند باشد؛ هرچند که شاید بتواند سرگذشتی نمونهوار از فکر و فرهنگ ایرانی در بیزمانیِ رخدادهایی ویرانگر و همیشگی نیز محسوب شود». او درباره تصور تکرار تاریخ هم میگوید: «از جنبههایی شاید اصلا در آغازگاههای تاریخ ایستاده باشیم و از جایمان چندان هم تکان نخورده باشیم، فقط گاهی که چیزهایی تکراری بهنظرمان آشنا میآید دچار توهم حرکت در تاریخ و تکرار بعضی وقایع میشویم!».
وقت خوش، حمید امجد، نشر نیلا