|

جعفرزاده ایمن‌آبادی در گفت‌وگو با «شرق» از واکاوی اصلاح اقتصادی کشور می‌گوید راه انتقاد را بر دلسوزان نظام نبندیم

راه انتقاد را بر دلسوزان نظام نبندیم

این روزها به هرجا سرک می‌کشید، صحبت از حذف ارز ترجیحی و آزادسازی قیمت کالاهای اساسی است؛ تصمیمی که اگرچه برخی کارشناسان آن را درست می‌دانند اما معتقدند زمان مناسبی برای اجرای آن نیست. غلامعلی جعفرزاده‌ایمن‌آبادی، نماینده دو دوره نهم و دهم مجلس که اقتصاد و برنامه‌وبودجه را به‌خوبی می‌شناسد، در گفت‌وگو با «روزنامه شرق» ضمن واکاوی این تصمیم دولت، تأکید دارد که این اقدام، تصمیمی برای تأمین کسری بودجه دولت است.

 راه انتقاد را بر دلسوزان نظام نبندیم
معصومه معظمی خبرنگار گروه سیاسی روزنامه شرق

  این روزها به هرجا سرک می‌کشید، صحبت از حذف ارز ترجیحی و آزادسازی قیمت کالاهای اساسی است؛ تصمیمی که اگرچه برخی کارشناسان آن را درست می‌دانند اما معتقدند زمان مناسبی برای اجرای آن نیست. غلامعلی جعفرزاده‌ایمن‌آبادی، نماینده دو دوره نهم و دهم مجلس که اقتصاد و برنامه‌وبودجه را به‌خوبی می‌شناسد، در گفت‌وگو با «روزنامه شرق» ضمن واکاوی این تصمیم دولت، تأکید دارد که این اقدام، تصمیمی برای تأمین کسری بودجه دولت است. او که منتقد جدی عملکرد اقتصادی دولت است اما شخصیتی متفاوت از کابینه برای رئیسی قائل است و او را شخصیتی می‌داند که دیگران زیر پایش پوست خربزه انداخته‌اند. جعفرزاده اعتقاد دارد نباید برای چنین اقدام مهم اقتصادی‌ای به‌جای کلمه «اصلاح»، از عبارت خشن «جراحی» استفاده شود. عضو کمیسیون برنامه‌وبودجه مجلس دهم به «شرق» گفت وقتی دولت با ابرچالش‌های زیادی مواجه است، دست گذاشتن روی حذف ارز ترجیحی کالاها، اولویت نیست و باید در این زمینه دست به عصاتر حرکت کرد. این کارشناس اقتصادی درنهایت از رئیسی خواست راه انتقاد را بر دلسوزان نظام نبندد؛ چراکه آنها دلشان بیش از دیگران برای نظام و انقلاب می‌سوزد. آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی «شرق» با غلامعلی جعفرزاده‌ایمن‌آبادی، نماینده مردم رشت در مجالس نهم و دهم مجلس است.

 

 

‌‌‌نظر شما درباره حذف ارز ترجیحی از کالاهای اساسی چیست؟

اگر بخواهم با صراحت درباره حذف ارز ترجیحی صحبت کنم، باید بگویم که دولت دراین‌باره صرفا خودش را دیده و این اقدامی برای تأمین کسری بودجه است. دولت برای حذف رانت و قاچاق، راحت‌ترین راه، حذف صورت‌مسئله را انتخاب کرده است. البته من مخالف حذف ارز ترجیحی نیستم اما اجرای آن با این سرعت را دارای تبعات زیادی می‌دانم.

من لیستی بلندبالا از ابرچالش‌های دولت در حوزه اقتصاد تهیه کرده‌ام که آنها را در پیش‌رو خواهیم داشت اما چطور می‌شود که یکباره به سراغ مشکل صدم که همان حذف ارز ترجیحی است، می‌روند. نکته دیگر به کار بردن عبارت «جراحی» اقتصادی به‌جای «اصلاح» اقتصادی است. به فرض اینکه بخواهیم به کالبد دولت وارد شویم و کاری را انجام دهیم، چرا از عبارتی خشن مثل «جراحی» استفاده کنیم؟ می‌توانیم بگوییم اصلاحات اقتصادی. در اصلاحات اقتصادی دولت خودش بسترهایی دارد و اگر جراحی هم مطرح باشد، باید خودش را جراحی کند، نه اینکه اول کار به سراغ مردم برود. چرا دولت با مردم شفاف حرف نمی‌زند و نمی‌گوید کمبود ارز داریم و به دلیل کسری بودجه، ارز ترجیحی کالاهای اساسی را حذف کرده‌ایم؟ آقای رئیسی زمان بودجه 1401 در مجلس گفت بودجه‌ای به مجلس ارائه کرده‌ایم که کسری ندارد. اما هفته اخیر در برنامه‌ای تلویزیونی گفت 450 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم؛ این تناقض ناخوشایند است.

اما دولت چنین چیزی را قبول ندارد!

بله همین‌طور است. دولت نمی‌گوید این تصمیم به دلیل نبود ارز است بلکه می‌گوید به دلیل قاچاق کالا و وجود رانت‌خواران دست به این کار زده است. معتقدم کمی بزرگ‌نمایی از فساد، ‌قاچاق و مافیا توسط دولت انجام شده است.

‌گفتید لیستی از چالش‌های اقتصادی که دولت پیش‌رو دارد تهیه کرده‌اید. از این چالش‌ها برایمان بگویید؟!

در اقتصاد ایران با ابرچالش‌های بزرگی مواجهیم که به برخی از آنها اشاره می‌کنم. معضل حفظ محیط زیست در حوزه‌های فرسایش خاک و کاهش آب سفره‌های زیرزمینی، فرونشست‌های منطقه‌ای و آلایندگی مخرب هوا و ریزگردها، دفن ناصحیح زباله و ورود شیرابه سمی به سفره‌های آب زیرزمینی، کاهش پوشش سطحی در دامنه تپه‌ها و کوه‌ها به‌عنوان عامل اصلی وجود سیلاب‌های منطقه‌ای و محلی، خشک‌سالی منطقه‌ای و رودخانه‌های آلوده به فاضلاب‌های صنعتی، خشک‌شدن دریاچه‌های منطقه‌ای و پایین‌آمدن سطح آب مرداب‌ها و خشک‌شدن آن، قطع بی‌رویه درختان و قاچاق چوب و کاهش سطح جنگل‌ها، وجود 18 صندوق بازنشستگی وابسته به بودجه دولت، کسری بودجه دولت سیزدهم در لایحه غیرکارشناسی بودجه ۱۴۰۱ در سایه نبود برنامه پنج‌ساله هفتم، نداشتن برنامه برای اصلاح نظام بانکی و... . یعنی دولت در حال انجام اصلاحاتی است و مجلس سؤال نمی‌کند با چه برنامه‌ای این کار را انجام می‌دهید؟ متأسفانه در طول همه سال‌های قبل و بعد از انقلاب تنها سال‌هایی که کشور بدون برنامه اداره شده، همین دو سال اخیر است که از ضعف دولت و مجلس فعلی به شمار می‌رود.

‌چطور ممکن است کشور را بتوان بدون برنامه اداره کرد؟

اداره کشور بدون برنامه دقیقا همین خروجی را دارد که پیش‌رو است. دولت هنوز برنامه‌ای برای اصلاح نظام بانکی، اصلاح مالیاتی و گمرکی، تعیین تکلیف اسکله‌های قاچاق، جلوگیری از رکود تولید و جلوگیری از افزایش سفته‌بازی به سبب وجود پول‌های سرگردان در بازار ندارد؛ علاوه بر آن باید به وجود تورم فزاینده ناشی از استقراض جبری از بانک‌ها، پمپاژ پول به بازار، عدم استقلال بانک مرکزی و از همه مهم‌تر نبود برنامه اصلاح نظام اداری و فساد‌زدایی اشاره کرد. فسادزدایی فراموش شده است. فراموشی دولت الکترونیک، نبود «نظام تأمین اجتماعی» برای تحت پوشش قراردادن محرومان، عدم احیای برجام، فقدان رابطه منطقی با کشورهای همسایه، نبود تعامل سازنده با همسایگان به دلیل ضعف شدید روابط خارجی، کاهش سن فساد و اعتیاد، افزایش بی‌رویه طلاق و ازهم‌پاشیدگی خانوادگی، افزایش آمار خودکشی به‌خصوص در بین جوانان، مهاجرت فزاینده نخبگان و نیروهای ماهر و متخصص خاصه در حوزه پزشکی و پرستاری، نارضایتی مردم و افسردگی اجتماعی و بلاتکلیفی جوانان، عدم امید به آینده و دلبستگی جوانان به غرب و خروج از کشور حتی برای مشاغل پایین اجتماعی و حتی تسویه‌حساب سیاسی با برخی نیروها با عنوان جعلی «بانیان وضع موجود» و... از چالش‌های جدی پیش‌روی دولت است.

شما همه مشکلات و ابرچالش‌های مطرح‌شده را مربوط به دولت فعلی می‌دانید؟

من قبول دارم که همه این مشکلات مربوط به دولت فعلی نیست؛ اما وقتی ادعا می‌شود دولت هفت هزار صفحه برنامه اصلاحات اقتصادی دارد، باید بتوانند این چالش‌ها را رفع کنند؛ بنابراین تأکید می‌کنم حذف ارز ترجیحی که دولت یکباره سراغ آن رفته اولویت نیست و از میان ابرچالش‌های پیش‌رو گزینه آخر است. اگر ادعای فروش نفت واقعیت دارد پس دولت بگوید پول نفت کجاست؟ متأسفانه با این مغایرت‌ها در حرف و عمل، بزرگ‌ترین سرمایه کشور که سرمایه اجتماعی است آسیب می‌بیند. دولت باید بداند ازدست‌رفتن سرمایه اجتماعی به‌سادگی قابل ترمیم نیست. البته تصور می‌کنم آقای رئیسی این موارد را بداند اما برخی پوست خربزه زیر پای او انداخته‌اند. کشور نیاز به قهرمان‌سازی ندارد. ما از رئیس‌جمهور می‌خواهیم برنامه مدون و نقشه راه اقتصادی برای دولت تعیین کند تا مجبور نشود شب بخوابد و صبح برنامه‌ای غیرکارشناسانه و خطرناک را اجرا کند. ما انتظار داشتیم آقای رئیسی صرفا به دلیل دادن شعار انتخاباتی حذف ارز ترجیحی دست به این کار نزند و بعد از روی‌کارآمدن و پی‌بردن به واقعیت‌های اقتصادی و اجتماعی کشور، تصمیمات درست و عادلانه‌ای بگیرد. در دولت با دادن شعار بی‌اساس «بانیان وضع موجود» چهار هزار نفر مدیر توانمند را خانه‌نشین کردند. در واقع با این اقدام دولت خودش را خلع سلاح کرد و دست به تسویه‌حساب‌های سیاسی زد. به این شکل که هر مدیری را که در دولت قبل سر کار بود، برکنار کرد و چالش‌های جدی برای خودش به وجود آورد.

‌در حذف ارز ترجیحی که منتقد آن هستید مجلس هم تأثیرگذار بود و قانون مصوب مجلس است، بنابراین گفته می‌شود دولت فقط مجری است!

دولت وقتی ارز ترجیحی را حذف کرد، در سکوت مجلس، خودش برای آن جامعه هدف تعریف کرد. برای مجلس جای تأسف دارد چراکه تعیین جامعه هدف باید به تصویب مجلس برسد، اما این اتفاق نیفتاد. طبق این جامعه هدف صراحتا می‌گویم 20 تا 30 میلیون نفر شامل دریافت هدفمندی یارانه‌ها نخواهند شد و این جمعیت چندمیلیونی باقی‌مانده هم صرفا تا دو ماه این مبلغ 300 تا 400 هزار تومانی را دریافت می‌کنند تا آب‌ها از آسیاب بیفتد و مردم به قیمت‌های جدید عادت کنند. بعد همه واریزی‌ها قطع خواهد شد. یعنی یارانه نقدی را هم به بهانه ماشین 300 میلیون تومانی و ملک یک میلیارد و 200 میلیون تومانی قطع می‌کنند. در حالی که این قیمت‌گذاری‌ها کاذب است. یک خودروی 400 میلیون تومانی فعلی در اصل 30 میلیون تومان قیمت دارد و تورم برای آن نرخ کاذب تعیین کرده است. حتی ملکی که قیمت آن را دو میلیارد تومان تعیین می‌کنند، قیمت واقعی آن 250 میلیون تومان است که تحت تورم نرخش بالا رفته است.

چاره را چه می‌بینید؟

کشور رابین‌هود و قهرمان نمی‌خواهد، دولت باید خیلی منطقی رفتار کند و صادقانه با مردم حرف بزند. گرچه همه تریبون‌ها برای حمایت از دولت بسیج شده‌اند اما همین حذف ارز ترجیحی و محدودکردن قدرت خرید مردم، کاهش ارزش پول ملی، چاق‌شدن دولت به واسطه کاهش هزینه‌ها و افزایش درآمدش، باعث آسیب‌دیدن طبقات اجتماعی خواهد شد. به این شکل که فقرای جامعه بیشتر می‌شوند نه اینکه رفاه عمومی افزایش یابد. این یک خطای استراتژیک برای دولت آقای رئیسی است و بهتر بود با این‌ همه ابرچالش، دولت دست به چنین کاری نمی‌زد.

یکی از ابرچالش‌هایی که نام بردید و دولت با آن مواجه است، صندوق‌های بازنشستگی است. این روزها شاهد تجمعات بازنشستگان در مقابل صندوق‌ها و مجلس هستیم. چرا این اتفاق افتاده است؟

صندوق‌های بازنشستگی چالش بزرگی در مقابل دولت است و باید چاره‌اندیشی شود. 18 صندوق بازنشستگی داریم که 16 صندوق آن بازنشسته قانونی هستند و دو صندوق دیگر در مباحث لشکری هم مورد حمایت دولت هستند؛ در غیر‌این‌صورت ورشکسته خواهند شد. دولت باید صندوق‌ها را دوباره بازبینی کند. سال 57 صندوق‌های بازنشستگی ما به حدی سرمایه‌دار بودند که اگر سرمایه آنها را می‌فروختیم، با پول حاصل از فروش آن 14 سال می‌توانستیم بازنشستگان را اداره کنیم. این مسائل مشکلات دولت رئیسی نیست؛ بلکه ابرچالش‌های این دولت است. علاوه بر صندوق‌های بازنشستگی با کسری بودجه هم مواجهیم. البته دولت در حالی از حذف یارانه‌ها صحبت می‌کند که در بودجه 1401 برای برخی دستگاه‌ها که حتی اسمی هم از آنها نشنیده‌ایم، بالغ بر شش هزار میلیارد تومان بودجه اختصاص داده است! رفتاری که قابل قبول نیست.

‌‌در این شرایط فعلی آیا نباید دولت نقشه راه و برنامه مدون اقتصادی ارائه کند؟

بله، زمانی یک مسئول اجرائی با لباس رفتگر کنار خیابان معنا داشت و برای ما جالب بود؛ اما امروز دیگر مردم مسئولی را که لباس رفتگر بپوشد، نمی‌خواهند، مدیران و رئیس‌جمهوری می‌خواهند که اقتصاد بلد باشند و بتوانند از صفر تا صد نسخه‌ای را برای جامعه بنویسند که با قاطعیت اجرا شود. دولت کنترل و نظارتی روی قاچاق ندارد و در توزیع عادلانه به حذف صورت‌مسئله پرداخته شده است. با وجود اینکه دولت مدعی شده است یارانه حامل‌های انرژی و بنزین حذف نمی‌شود، اطمینان دارم این اتفاق به‌زودی رخ می‌دهد. دولت پله‌پله جلو می‌آید.

‌برخی کارشناسان در کنار حذف ارز ترجیحی، از احتمال حذف یارانه پنهان هم صحبت می‌کنند. درباره این موضوع هم توضیحاتی بدهید.

همه دنیا برای رفاه مردم خود یارانه پنهان می‌پردازند؛ این اقتصاد باز و لیبرالی است. البته این دولت خودش را جدای از اقتصاد لیبرالی و آزاد می‌داند؛ اما به آن عمل می‌کند و این تناقض اصلا خوب نیست.

اقتصاد آزاد بد نیست؛ اما تا زمانی که «نظام تأمین اجتماعی» ایجاد نکرده‌اید و فقیر، بدسرپرست، معلول، جامانده، سالخورده، بازنشسته و رهاشده در کشور وجود دارند، به نتیجه خوب و موفقی نمی‌رسید. نظام تأمین اجتماعی آلمان را بشخصه مطالعه کرده‌ام. در آلمان هیچ کسی «رها»شده نیست و نمی‌توانید کسی را پیدا کنید که بگوید هیچ درآمدی ندارم. نظام تأمین اجتماعی ما اگر درست شود و همه محرومان، مستضعفان، فقرا، نقصان‌های اجتماعی، یتیمان، سالخوردگان و بیماران صعب‌العلاج و... را تحت پوشش قرار دهد، اگر یارانه‌ها هم قطع شوند، هیچ ایرادی ندارد؛ اما مسئولان نظام تأمین اجتماعی را شکل نداده، منابع سرگردان زیادی رها شده و نظام بانکی را اصلاح نکرده‌اند، حالا از عدالت حرف می‌زنند و از طرفی ارز ترجیحی را حذف کرده‌اند. اینکه بار را به دوش مردم بیندازید که هنر نیست!

‌با حذف ارز ترجیحی، دولت هم از کسری بودجه رها می‌شود، هم تصمیم گرفته یارانه‌ها را مستقیم به مردم بدهد. چرا این امر را اشتباه می‌پندارید؟

دولت با این کار بین 300 تا 400 هزار میلیارد تومان برای خودش درآمدزایی کرده؛ اما درنهایت فشار به مردم تحمیل خواهد شد. هدفمندی یارانه‌هایی که در سال 1389 تصویب شد، آن زمان دلار هزارو صد تومان بود و 45‌هزار‌و 500 تومان معادل 41 دلار و 37 سنت برای هر نفر در نظر گرفته شد. اگر آن رقم را بخواهیم امروز بپردازیم، باید دولت معادل یک‌میلیون‌و 260 هزار تومان به جای 45‌هزار‌و 500 تومان به هر نفر بدهد، نه 300 هزار تومان! متأسفانه در‌این‌باره هم شفافیت وجود ندارد. اگر دولت می‌خواهد توان خرید آن روز مردم را برگرداند، باید آن رقم را بر‌اساس نرخ تورم دلار یا اونس طلا محاسبه کند و به مردم بپردازد. 300 هزار تومان یک‌چهارم پولی است که باید به هر نفر پرداخت شود. البته من بین آقای رئیسی با کابینه‌اش تفاوتی قائلم و معتقدم خود ایشان فرد سالم و پاک‌دستی است و هیچ شائبه‌ای درباره او وجود ندارد؛ اما درباره راهبرد قوه مجریه بحث‌هایی مطرح است. ماهیت قوه مجریه با قوه قضائیه فرق دارد و یک نهاد کارکردی است که گاهی به آن توجه نمی‌شود.

اشتباه دیگری که دولت با گران‌کردن قیمت کالا مرتکب شده است، به خطر انداختن امنیت غذایی و سلامت و بهداشت جامعه است. اقلامی که ارز ترجیحی آنها برداشته شده است، مواد پروتئینی هستند که مانع از سوءتغذیه می‌شوند و لازمه سلامت انسان هستند. وقتی دولت قیمت کالایی را بالا می‌برد، قدرت خرید مردم کاهش می‌یابد، در نتیجه مصرف آن پایین می‌آید و این امر باعث سوء‌تغذیه جامعه می‌شود. در نتیجه دولت باید قبل از دست‌زدن به چنین کار مهمی، فاکتورهای زیادی را در نظر بگیرد، نه اینکه به جای مردم، به فکر تأمین کسری بودجه خود باشد.

‌در پایان پیشنهادتان به دولت در این شرایط اقتصادی چیست؟

به دولت توصیه می‌کنم راه نقد را به روی فعالان سیاسی و اقتصادی نبندد و اجازه دهد دلسوزان نظام، برنامه‌های دولت را نقد کنند. نکته‌ای که وجود دارد این است که ما در بیرون گود از خیلی از کسانی که اطراف آقای رئیسی هستند، بیشتر دلمان می‌خواهد آقای رئیسی موفق شود؛ چراکه ما نگران نظام و انقلابیم.