گزارشی از نشست نقد و بررسی مجموعهشعر «در ناگهانی از خیابان و خاکستر»
نجاتبخشی شعر
مجموعهشعر «در ناگهانی از خیابان و خاکستر» سروده علیرضا بهنام بر مقوله زبان تمرکز دارد و بهخاطر توجه به موسیقی در شعر و ارجاعات بینامتنی یادآور ایدههای رضا براهنی فقید است و ازاینروست که منتقدانِ نخستین نشست از سلسلهنشستهای شعر خانه هنر سپندارمذ، که روز سهشنبه دهم خرداد برگزار شد، به این جنبه مجموعه شعر بهنام توجه خاص داشتند.
شرق: مجموعهشعر «در ناگهانی از خیابان و خاکستر» سروده علیرضا بهنام بر مقوله زبان تمرکز دارد و بهخاطر توجه به موسیقی در شعر و ارجاعات بینامتنی یادآور ایدههای رضا براهنی فقید است و ازاینروست که منتقدانِ نخستین نشست از سلسلهنشستهای شعر خانه هنر سپندارمذ، که روز سهشنبه دهم خرداد برگزار شد، به این جنبه مجموعه شعر بهنام توجه خاص داشتند. آرش نصرتاللهی دبیر نشست، پیش از نقد و بررسیِ این مجموعهشعر، در معرفی برنامه گفت در هر نشست شعر سپندارمذ، یک مجموعهشعر منتخب، مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و سه تا چهار نفر شعر میخوانند تا با شنیدن شعرهای بیشتری از هر شاعر، با جهان شعری ایشان آشنایی لازم به دست آید. در نخستین نشستِ سپندارمذ، مجموعهشعر «در ناگهانی از خیابان و خاکستر» با حضور منتقدان، لیلا صادقی، علی قنبری و آرش نصرتاللهی، و شعرخوانی شاعر این مجموعه مورد بررسی قرار گرفت.
اجرای پیشنهاداتِ براهنی
لیلا صادقی به عنوان اولین منتقد، به بررسی این مجموعهشعر پرداخت و ضمن اشاره به شعر زبان و نظریات براهنی در شعر، پرسشی مطرح کرد: «بهنام چقدر فراروی کرده از شعری که براهنی پیشنهاد کرده است؟» او با بررسی دو نمونه از شعر بهنام، به توسعه این پرسش تا حد یک چالش پرداخت و گفت: «شعر بهنام سعی میکند به موسیقی وفادار بماند همان نظری که براهنی داشته است. همان موضوع احساس معنایی که شعر از طریق موسیقی ایجاد میکند. درواقع زبان در درون خود شرایط را به وجود بیاورد که مثلا احساس زیبایی را به وجود میآورد نه معنای زیبایی». صادقی با بسط و توضیح این موضوع عنوان کرد که بهنام توانسته این وضعیت را اجرا کند مثل شعر «گفتم خانم زیبا/...». «در اینجا شاعر بدون اینکه مستقیما بخواهد بیان کند، یکسری چراغها را در ذهن ما فعال میکند که منجر به فهمی متفاوت و برآمده از موسیقی میشود». لیلا صادقی با طرح این موضوع که در شعر زبان، طرحوارههای متفاوت در چینشهای به لحاظ نحوی بههمریخته قرار میگیرد، به نقش مخاطب متن اشاره کرد و گفت: «در این نوع شعر، ذهن مخاطب اهمیت پیدا میکند و به مخاطب بهعنوان پدیده منفعلی که باید روخوانی کند، نگاه نمیشود بلکه بهعنوان کسی که این طرحوارهها را باید کامل کند، نگاه میشود که مفهوم خاص خود را از ارتباطات برداشت میکند. این همان تکثر معنایی است که اجرایش را در این شعر میبینیم». صادقی معتقد است کسانی که در چارچوب شعر زبان قلم میزنند، غالبا اجراهایی را سعی میکنند داشته باشند که در «خطاب به پروانهها»ی براهنی پیشنهاد شده است. از نظر این منتقد، علیرضا بهنام در این مجموعه حداقل به جامعهای که هنوز نظریههای براهنی را هضم نکرده، نزدیک شده و به شکلی سعی کرده در خیلی جاها، آن افراطی که از دیدگاه مخالفان نظریه براهنی در مورد نظرات او بوده را تعدیل کند البته در برخی شعرها. «در شعرهایی مانند شعرهای اول مجموعه بهنام موفق شده تا حدی اجراهایی داشته باشد که شبکه چندمعنایی و فعالشدن قلمروی معنایی کلمات را به وجود آورده و آن اجراهای زبانی را به انجام رسانده است». صادقی در انتهای صحبتهایش گفت: «براساس نگاه شناختی، این ساختار متن نیست که به ما میگوید شما چه میفهمید، این ذهن مخاطب است که از متنی که میخواند، مفهومی را دریافت میکند».
وجه دموکراتیکِ شعر
علی قنبری دومین منتقد این نشست، صحبتهایش را با مقدمهای درخصوص شعر زبان و عناصر پستمدرن آغاز کرد و گفت: «علیرضا بهنام در این مجموعه شعر هم نظیر کارهای قبلی خود یک رویکرد زبانی دارد و زبان را محمل و ابژه خود قرار داده است. شعر او یک شعر خوانندهمحور است و وجهی دموکراتیک دارد چراکه خواننده را منفعل نمیسازد بلکه خواننده در ساختن معنا مشارکت میکند. در واقع در این شعرها معنا آن چیزی نیست که در بیرون شعر جمعی بر آن توافق داشته باشند بلکه معما نزد خواننده موجود است. اشتیاق برای تولید معنا در این شعرها با یک ابژه بیرونی تسکین داده نمیشود بلکه این اشتیاق همچنان فزایندهتر میشود. در شعر بهنام زبان همچون پنجرهای شفاف رو به تجربه زیستهشده نیست. او در این شعرها به مصالح طبیعی کلمات دقت و توجه نشان میدهد. این شعرها ممکن است به خاطر آن وجه انشقاقیاش به صورت یک نوشتار اتوماتیک به نظر برسد اما میتوان گفت این گونهای بازنگری برای رسیدن به نسبت مناسبی از مصالح است». قنبری معتقد است این شعرها با یک ساختار موزاییکی از جملات ظاهرا بیربط خواننده را از یک روند خطی مأیوس میکند، اما در همان حال جهان کاملتری از ارجاع را میگشاید. «این شعرها ممکن است ظاهرا بهمثابه یک ساختار روشنفکرانه و کلامی در نظر گرفته شود تا اینکه یک بیانگری عاطفی و برخی ممکن است آن را یک رویکرد نخبهگرایانه تلقی کنند. تکنیک عمده بهنام، جابهجاییهای نحوی در جملات است و حاشیهپردازی و بیربطگویی و نئولوژی موجود در آن گرایش او را به ارائه یک زبان اسکیزوفرن نشان میدهد. با این حال گرایش به آرکائیزم و نیز بهکارگیری تنافر معنوی و احضار همزمان کل تاریخ متنی و تقویمی در این کتاب قابل توجه است».
تعدیلِ زبان محوری
در ادامه آرش نصرتاللهی، صحبتهایش را با پاسخ به پرسش صادقی آغاز کرد و گفت: «همانطورکه شعر فقط دورشدن نیست بلکه فرورفتن هم هست، درواقع سفر شعر، سفر فرورفتن است، بهنام توانسته نظرات براهنی را به صورت درونیتری اجرا کند و اگر مدلی را در نظر بگیریم که شعر سهل و ممتنع را در وسط محور شعر فارسی، شعر سادهنویسی را در انتهای یک سوی محور و شعر زبانمحور را در انتهای سوی دیگر قرار دهیم، به نظر من شعر علیرضا بهنام از سمت شعر زبانمحور به سمت مرکز محور ما حرکت کرده و بسیار نزدیک به آن است. درواقع همان اشاراتی که از طرف لیلا صادقی مورد ایراد یا مسئله قرار گرفت در مورد تعادل برقرارکردن یا تعدیلکردن وضعیت زبانمحوری شعر توسط بهنام، از نظر من نقطه قوت شعر بهنام است و به همین خاطر که نظریات زبانی را به شکل درونیتری اجرا کرده، شعرش قابل توجه است».
نصرتاللهی به خوانندهمحور بودن شعر بهنام نیز اشاره کرد و گفت که همین نشاندهنده شدت بالای هرمنوتیکیبودن شعر بهنام است و رویکردهای مختلفی را دربر میگیرد، کما اینکه خود بهنام هم در مصاحبهها خودش را متعلق به یک جریان شعری ازجمله زبانمحور، ندانسته است بلکه به نظر میرسد تجربهگرایی و خطرکردن، مهمترین خصیصه شعر بهنام است. در ادامه نصرتاللهی با خوانش ساختاری دو شعر از مجموعه، تأکید کرد «توجه علیرضا بهنام در شعر به ساختار و ساختارشکنی است، معنای مطلقی ایجاد نمیکند و با ایجاد ارتباطات معنایی که بین عناصر شعر برقرار میکند، حس معنایی را ارائه میدهد و نکته من این است که این امر را بهصورت پیچیده و زبانمحور انجام نمیدهد بلکه بهصورت فرورفتهتر و درونیتری در تمامی ارکان شعر به اجرا درمیآورد». نصرتاللهی با اشاره به اهمیت موضوع موسیقی در شعر و خوانش نمونههایی از مجموعه، از اهمیت موسیقی برای بهنام گفت تا حدی که در انتخابهای شاعر، تأثیرگذار بوده است.
در بخش شعرخوانی، شاعران این نشست؛ فرزاد آبادی، فرزین پارسیکیا و فروغ سجادی و همچنین مظاهر شهامت، علیرضا مطلبی و رضا امینزاده شعر خواندند.