تنبلی چشم یا تنبلی صاحب چشم
تنبلی چشم یک نوع کمبینایی است که در سنین کودکی ایجاد میشود. در صورت استقرار بیماری و افزایش سن کودک، دیگر درمان ندارد و در صورت همکاری سازنده بین والدین و چشمپزشک قابل پیشگیری است.
تنبلی چشم یک نوع کمبینایی است که در سنین کودکی ایجاد میشود. در صورت استقرار بیماری و افزایش سن کودک، دیگر درمان ندارد و در صورت همکاری سازنده بین والدین و چشمپزشک قابل پیشگیری است. این بیماری در بسیاری از کشورها ازجمله کشور ما همچنان یک چالش جدی ولی مغفول محسوب میشود. اگر 10 سال قبل بود، میگفتیم لابد چشمپزشک کم داریم یا امکانات نیست؛ اما الان در دورهای زندگی میکنیم که روستاها و شهرهایمان پایانه مسافربری ندارند، اما دو تا سه چشمپزشک تماموقت دارند. شهرهای بزرگتر هم که از در و دیوارشان چشمپزشک میریزد! پس ریشه این بیتوجهی در جای دیگری است. معاینه چشمپزشکی در گروه سنی اطفال زمانبر بوده و مستلزم صبر و شکیبایی چشمپزشکان است و درمان تنبلی چشم یک موضوع کاملا علمی است که آموزش و مهارت آن لزوما در تمام درمانگران فعال در سطح جامعه وجود ندارد. پس قدم اول بازنگری در آموزش چشمپزشکان است. موضوع مهمتر لزوم انجام امور درمانی توسط چشمپزشک است؛ درحالیکه بسیاری از خانوادهها به معاینات ابتدایی بیناییسنجی اکتفا میکنند و هرگز به مرحله معاینه چشمپزشکی نمیرسند. پس از چند مورد ایرادی که بر جامعه چشمپزشکان وارد آمد، نوبت خانوادههاست که چند جملهای خطاب قرار گیرند و درددل نگارنده این متن را شنوا باشند. میانگین سنی غربالگری تنبلی چشم حدود سه، چهار سال تعیین میشود؛ چراکه توقع میرود یک کودک سه، چهارساله در قالب یک تربیت درست در مورد لزوم معاینه چشمپزشکی توجیه شده باشد، روش پاسخ به تابلوهای بیناییسنجی را در خانه آموخته باشد و با پزشک خود رابطه منطقی برقرار کند. اگر تصور میکنید این توقعات از یک کودک چهارساله زیاد است، یادآور میشوم بسیاری از کودکان نسل جدید از دوسالگی رکوردهای بینظیر بازیهای کامپیوتری و موبایلی از خود به جا میگذارند، در سهسالگی یحتمل چندین کشور دنیا را از نزدیک دیدهاند، در چهارسالگی هم پس از حضور در مهدکودک تحت تربیتهای انسانساز(!) خانوادهها یاد میگیرند تا رقیبان را از میدان به در بکنند و با کیف و کتاب لاکچریشان چشم حسودان را دربیاورند. ولی در عین ناباوری همین کودک با این جهانبینی گسترده وقتی پای معاینه چشمپزشکی وسط باشد با حمایت خانواده، عقلانیت یک نوزاد یکماهه را به نمایش میگذارد و هیچگونه آموزشی از خانواده دریافت نمیکند. نهفقط در سنین قبل از مدرسه بلکه متأسفانه در دانشآموزان سن بالاتر هم به تکرار مشاهده میشود که آموزش لازم در زمینه معاینات مختلف پزشکی در خانواده عرضه نشده است. حساب این کودکان ساکن کلانشهر از کودکان محروم و کمبرخوردار مناطق دورافتاده جداست؛ اگرچه در عین ناباوری مشاهده میشود یک طفل محروم روستایی رابطه بسیار بالغتر و قشنگتری با پزشک خود دارد تا یک کودک شهری با پدر و مادر بهاصطلاح مدرنتر. خلاصه اینکه تنبلی چشم باید بهموقع درمان شود و ازدسترفتن زمان حتی گاهی در حد چند ماه، امکان درمان درست را سلب خواهد کرد. پس نگاه جدیتر خانوادهها را طلب میکند.