ژاپن پس از «آبه»
«شینزو آبه» معمار خوشنام و رؤیاپرداز، یک اتحاد امنیتی در منطقه هند و اقیانوس آرام برای مقابله با ماجراجویی پکن محسوب میشد
«ژاپنی که میتواند نه بگوید»، عنوان کتابی از دو سیاستمدار ژاپنی که در اواخر قرن بیستم منتشر شد، سالها در این کشور پرفروش شده بود؛ اما «شینزو آبه»، نخستوزیر سابق ژاپن که روز جمعه در یک کمپین انتخاباتی ترور شد، میراث غرورآفرینتری را از خود بر جا گذاشته است: ژاپنی که میتواند و میگوید بله.
«ژاپنی که میتواند نه بگوید»، عنوان کتابی از دو سیاستمدار ژاپنی که در اواخر قرن بیستم منتشر شد، سالها در این کشور پرفروش شده بود؛ اما «شینزو آبه»، نخستوزیر سابق ژاپن که روز جمعه در یک کمپین انتخاباتی ترور شد، میراث غرورآفرینتری را از خود بر جا گذاشته است: ژاپنی که میتواند و میگوید بله.
آبه باسابقهترین نخستوزیر در تاریخ دموکراتیک ژاپن بود و محبوبترین سیاستمدار این کشور به شمار میآمد. اگرچه او در سال 2020 سمت خود را ترک کرد؛ اما حتی بدون عنوان رسمی هم رئیس بزرگترین فراکسیون پارلمان ژاپن و قدرتمندترین چهره در سیاست ژاپن باقی ماند. آبه اغلب بهعنوان یک سیاستمدار خوشنام ملیگرا توصیف میشود. بیراه نیست اگر از او بهعنوان یکی از بزرگترین سیاستمداران عملگرای عصر خود و معمار پیشروی امنیت جمعی در منطقه هند و اقیانوس آرام، یاد شود. آبه در دوران حضور خود در قدرت تلاش کرد با چهار رئیسجمهور ایالات متحده- جورج دبلیو بوش، باراک اوباما، دونالد ترامپ و جو بایدن- رابطهای نزدیک برقرار کند و با ایجاد اتحادها و تکیه بر نهادها به دنبال حفظ موقعیت ژاپن در برابر ماجراجوییهای چین بود. گرایشها و افکار واقعی شینزو آبه همیشه مبهم باقی مانده است. او که از حامیان جدی «کلیسای اتحاد» در کره جنوبی محسوب میشد، میکوشید تا خود را یک وطنپرست خیرخواه و درستکار نشان دهد که هدفش بازگرداندن اعتمادبهنفس به ژاپن است؛ ولی بسیاری در جناح چپ سیاست ژاپن معتقدند که هدف واقعی او تغییردادن موضع صلحطلبانه ژاپن در دهههای پس از جنگ جهانی دوم و بازسازی قدرت نظامی این کشور در برابر احیای قدرت منطقهای چین بود.
پرونده افراد مفقودشده
آبه چهرهای محبوب در افکار عمومی ژاپن به شمار میآمد. سالها پیش یک زوج سالخورده و مصیبتدیده که در یکی از محلههای حومه شهر توکیو آگهی پخش میکردند، یک داستان عجیب و تقریبا باورنکردنی برای گفتن داشتند. آنها میگفتند که دختر ۱۳ساله آنها هنگام بازگشت از بازی از سوی مأموران حکومت کره شمالی ربوده شده است. این زوج برای هر کسی که حوصله شنیدن داستان را داشت تعریف میکردند که احتمالا غواصان کره شمالی به ساحل نزدیک شده، دختر آنها را ربوده و بعد با یک زیردریایی به کره شمالی بازگشتهاند.
بسیاری از عابران فکر میکردند که اندوه و مصیبتی که این زوج سالخورده تحمل کردهاند، باعث شده که دچار پارانویا شده و چنین داستانهایی را از خود بسازند؛ اما اداره پلیس و نهادهای سیاسی و دیپلماتیک ژاپن نیز نظر مشابهی داشتند. دراینمیان یک سیاستمدار بلندپرواز که فرزند یک خانواده سیاسی سرشناس بود، داستان این زوج سالخورده را جدی گرفت. شینزو آبه با حمایت از موضوع دختر ناپدیدشده خانواده یوکوتا آن را به یکی از موضوعات سیاسی مهم ژاپن بدل کرد. آبه در آن زمان با اعمال فشار به دولت ژاپن، جونیچیرو کویزومی، نخستوزیر وقت این کشور را مجبور کرد که به پیونگیانگ رفته و از کیم جونگ ایل، رهبر وقت کره شمالی، یک اعتراف باورنکردنی بگیرد. ملاقات آن دو باعث شد که کره شمالی پنج شهروند ژاپنی ربودهشده را به آن کشور بازگرداند؛ ولی مگومی دختر این زوج سالخورده و تعداد دیگری که حدس زده میشد ربوده شده باشند، به ژاپن بازگردانده نشدند. مقامات کره شمالی مدعی شدند که این دختر در دوران اسارت خودکشی کرده است.
خانواده یوکوتا همواره از حمایت شینزو آبه برخوردار بودند. دولت ژاپن در سالهای گذشته زمینههای اولین ملاقات این زوج سالخورده با نوه خود را در کره شمالی فراهم کرد. این زن جوان که اکنون ۲۶ساله است فرزند زندگی مشترک مگومی، دختر ربودهشده ژاپنی در دوران اسارت خود با مردی اهل کره جنوبی است که او نیز از سوی مأموران کره شمالی ربوده شده و به آن کشور منتقل شده بود.
موقعیت سیاسی شینزو آبه به خاطر دفاع او از موضوع این افراد ربودهشده بهشدت تقویت شد و او برای دور دوم به مقام نخستوزیری ژاپن رسید. آبه به این وسیله توانست خود را یک سیاستمدار متفاوت نشان دهد؛ سیاستمداری که به مسائل مردم معمولی کشور توجه کرده و از درگیرشدن با کشورهای ماجراجو و تهدیدکننده در همسایگی ژاپن هراسی ندارد. برای بسیاری از ژاپنیها که از تداوم رکود اقتصادی این کشور و زمامداری چندین نخستوزیر ضعیف خسته شده بودند، شینزو آبه تجسم یک امید بود. محور اصلی سیاستهای او اجرای طرحهای مشوق برای رونقدادن به اقتصاد کشور است. این طرحها اصطلاحا «آبه نومیکس» نام گرفتهاند.
علاوهبراین بسیاری در ژاپن موضع قاطع او را در برابر زورگوییهای حکومت کمونیستی چین و دو کره میستایند؛ اما رسانههای چینی یا کرهای تصویر دیگری از او ساخته و ارائه میدهند و آبه را یک ملیگرای افراطی با گرایش به تقویت قدرت نظامی ژاپن برای اعمال سلطه آن کشور بر منطقه توصیف میکردند.
«گارن مالوی» کارشناس ارتش ژاپن میگوید: «شینزو آبه نشان داد که میتواند یک سیاستمدار محتاط و عملگرا باشد. شاید او یک ناسیونالیست بود؛ ولی مشکل واقعی افرادی هستند که اکنون دور او جمع شده بودند. برخی از آنها طرفدار بازنگری در نظم موجود در سالهای پس از جنگ هستند». با وجودی که بسیاری از ژاپنیها به ملیگرایی آبه با دید سوءظن مینگریستند؛ ولی افزایش خطر نظامی چین و توان نیروی دریایی آن کشور که تمامیت ارضی ژاپن و مالکیت جزایر مورد اختلاف را تهدید میکرد، محبوبیت آبه را افزایش داد و او را به محبوبترین سیاستمدار ژاپن تبدیل کرد. در دوران نخستوزیری شینزو آبه دولت این کشور بدون آنکه موضع رسمی ژاپن را تغییر داده باشد، خود را به طرفداران بازنگری در دوران جنگطلبیهای این کشور نزدیک کرده بود. کابینه این کشور پیشنهاد داده بود که عذرخواهی رسمی ژاپن در سال ۱۹۹۹ به خاطر بردگی جنسی صدها هزار زن در کشورهای اشغالشده از سوی ژاپن در دوران جنگ مورد بازبینی قرار بگیرد؛ ولی این پیشنهاد در خود ژاپن و در سطح بینالمللی چنان واکنش شدیدی را برانگیخت که آبه مجبور شد دخالت کرده و اعلام کند که این عذرخواهی سر جای خود باقی خواهد ماند. این موضوع یکی از مهمترین دستاویزهای گرایشهای ناسیونالیستی است که معتقدند دشمنان خارجی با چنین موضوعاتی میکوشند وجهه ژاپن را مخدوش کنند.
برخی از محافظهکاران پرنفوذ ژاپن نیز مدعیاند که کشتار نانجینگ (نسلکشی چند صد هزار نظامی و غیرنظامی چینی در شهر نانجینگ در سال ۱۹۳۷) اتفاق نیفتاده و از دولت ژاپن میخواهند که عذرخواهی تاریخی خود برای تجاوزگریهای آن کشور در دوران جنگ جهانی دوم را پس بگیرد. شینزو آبه در این زمینهها محتاطانه عمل میکرد؛ ولی زبانی که او به کار میبرد، با دقت انتخاب شده بود تا نوستالژی دوران اقتدار ژاپن را زنده کند. او به تصویر «یک کشور زیبا» اشاره میکرد که در حقیقت یک تصور افسانهای از ژاپن بود و معنای آن کشوری عاری از سموم لیبرالیسم و فردگرایی غربی است.
پژوهشگران، مورخان، سیاستمداران و صاحبنظران دستراستی مدعیاند که ژاپن به خاطر دفاع از خود در برابر یک سیاست تعرضی در منطقه اقیانوس آرام مجبور شد وارد جنگ شود و پس از شکست ناگزیر شد به شروط متفقین تسلیم شود. از نگاه این افراد کتمان گناهان ژاپن به خاطر جنگافروزی و جنایات جنگی، یک عامل مهم در احیای غرور ملی و کسب استقلال از آمریکاست.
قدرت نیروی دریایی
به اعتقاد برخی از صاحبنظران بین این دیدگاههای تجدیدنظرطلبانه درمورد گذشته ژاپن و اقدام شینزو آبه برای تفسیر متفاوت از آن مواد قانون اساسی که فعالیتهای نظامی ژاپن را محدود میکند، ارتباط وجود دارد؛ اما پروفسور گارن مالوی، کارشناس امور دفاعی ژاپن، در ابتدای سالهای نخستوزیری آبه معتقد بود که در این زمینه تا حدی اغراق شده است. او میافزاید: «این نظر که ژاپن در حال تبدیلشدن به یک قدرت نظامی است واقعیت ندارد. تا همین سالهای اخیر هزینههای دفاعی ژاپن رو به کاهش بوده است. نیروی دریایی ژاپن پس از آمریکا احتمالا بهترین نیروی دریایی جهان است؛ ولی بخش اعظم تواناییهای آن در ناوگان این کشور است و نه امکانات لجستیکی یا حمایتی آن. به احتمال زیاد نیروی دریایی ژاپن در صورت جنگ با چین نمیتواند بیش از دو هفته دوام بیاورد».
دیگران نیز با این نکته موافقاند که چین برای تضعیف موقعیت و وجهه بینالمللی ژاپن میکوشد به نادرست سیاستهای شینزو آبه را با نظامیگری ارتباط دهد. سایمون چلتون یکی از مستشاران نظامی سابق بریتانیا که در ژاپن خدمت کرده، میگوید: «شکی نیست که دیدگاههای تجدیدنظرطلبان در تاریخ ژاپن جای انتقاد و مخالفت دارد؛ ولی هیچ شواهدی وجود ندارد که ثابت کند ژاپن به دوران توسعهطلبی نظامی بازگشته است. برعکس، تغییرات اخیر در سیاستهای دفاعی ژاپن هرچه بیشتر این کشور را با متحدان و کشورهای دوست پیوند داده و احتمال وقوع هرگونه اقدام توسعهطلبانه از سوی ژاپن را کاهش داده است»؛ اما نباید فراموش کرد که با وجود تهدیدها و ماجراجوییهای چین در سالهای اخیر، ژاپن ناگزیر شده تا هزینههای دفاعی خود را افزایش داده و برای مقابله با تهدیدهای چین نیروهای بیشتری را به جنوب و غرب این کشور اعزام کند.
درعینحال ژاپن میکوشد که در عرصه نظامی همکاری و اتحاد خود را با آمریکا یا کشورهای آسیایی که از چین احساس خطر میکنند، افزایش دهد. در دوران نخستوزیری آبه، برخی از دیپلماتهای ژاپنی نگران بودند که نزدیکی شینزو آبه با جریان تجدیدنظرطلب و کسانی که گناههای دوران جنگ را کتمان میکنند، به مناسبات خارجی این کشور لطمه بزند. بهعنوان مثال دیدار او از زیارتگاه دوران جنگ موجب ناراحتی دولت آمریکا شد. با این حال نظرسنجیهای عمومی نشان میدهد که احساسات ضدچینی در ژاپن افزایش یافته است و آنها آبه را یکی از بهترین و مقتدرترین سیاستمداران خود میدانستند.
بسیاری از ژاپنیها از اصرارهای مکرر دولت چین برای عذرخواهی ژاپن به خاطر حوادث دوران جنگ خشمگین شده و معتقدند که رهبران حزب کمونیست چین هیچگاه به خاطر سیاستهای خود عذرخواهی نکردهاند. از نظر مردم عادی کشور اشاره مداوم به جنایات دوران جنگ با هدف تضعیف موقعیت و وجهه ژاپن در سطح بینالمللی صورت میگیرد و چین میکوشد که از تضعیف ژاپن برای تصرف جزایر مورد اختلاف و منابع طبیعی آنها بهرهبرداری کند. در این موضوع شکی نیست که ناسیونالیسم خشمگین در ژاپن و چین در حال افزایش است و هریک از آنها برای ایجاد تنش بیشتر از دیگری بهره میجویند.
میراث آبنومیکس
شینزو آبه پس از بیش از دو دهه رکود پس از فروپاشی حباب دارایی در اوایل دهه ۱۹۹۰، تلاش کرد اقتصاد ژاپن را به زندگی بازگرداند؛ اما ضعیفترین ین (پول ملی ژاپن) در دهههای اخیر، کوهی از بدهی ملی و یک سبد اوراق قرضه بانک مرکزی غولپیکر ژاپن که تقریبا نصف بازار اوراق بهادار دولتی ژاپن است، مهمترین میراث اقتصادی آبه به شمار میآید. استراتژی آبه دارای سه «پیکان» با هدف شروع رشد اقتصادی و افزایش دستمزدها بود: اصلاح سیاست پولی، محرکهای مالی و اصلاحات ساختاری اقتصادی. شینزو آبه در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ و سپس ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ که نخستوزیر ژاپن بود، دهها میلیارد دلار برای زیرساختهای جدید و کمکهای نقدی هزینه کرد و نرخهای بهره را بسیار پایین نگه داشت. طرح اصلاحی اقتصادی شینزو آبه (معروف به آبنومیکس) با هدف افزایش بهرهوری از طریق کاهش تشریفات اداری و مالیات شرکتها و همچنین گسترش نیروی کار به سرعت در حال پیرشدن کشور از طریق تشویق مشارکت بیشتر زنان، سالمندان و مهاجران از سوی آبه انجام شد و انتظار میرود که آبنومیکس همچنان در دهههای آینده نهتنها در ژاپن بلکه در بسیاری از کشورهای جهان اجرا شود.
آبه که برای دومین بار در سال ۲۰۲۰ به دلیل بیماری استعفا داد، موفقیتهای چشمگیری در چرخش سومین اقتصاد بزرگ جهان داشت. در دوران تصدی او، رشد اقتصادی از رکود دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ خارج شد، صادرات افزایش یافت و بیکاری به پایینترین سطح خود در دهههای اخیر رسید. بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، ژاپن هشت فصل متوالی رشد مثبت را ثبت کرد که طولانیترین رشد در ۳۰ سال اخیر است. براساس تحلیل اقتصاددانان در طول دوره تقریبا هشتساله دوم نخستوزیری او (به استثنای سال ۲۰۲۰، زمانی که کووید-۱۹ اقتصاد را از مسیر خارج کرد) رشد تولید ناخالص داخلی واقعی ۰.۹ درصد بود.
هدف بلندپروازانه آبه برای افزایش تولید ناخالص داخلی اسمی به ۶۰۰ تریلیون ین تا سال ۲۰۲۰ هرگز محقق نشد و تا به امروز محقق نشده است. اقتصاددانان بر این باورند که مهمترین دستاورد آبه جلوگیری از ورود اقتصاد ژاپن به دوره رکود تورمی بوده است.