|

بذری که جوانه نمی‌زند

شورایاری‌ها، یادگار دکتر پرویز پیران که در سال 78 طرح آن را تهیه و به شورای اول داد، با رأی دیوان عدالت اداری در شورای پنجم فعالیت‌هایشان غیرقانونی اعلام شد. اولین انتخابات شورایاری‌ها در محله جوانمرد قصاب و پس از آن در محله حکیمیه برگزار شد. 10 محله به‌صورت آزمایشی در شورای اول دارای شورایاری شدند. فاطمه جلایی‌پور نخستین رئیس ستاد شورایاری‌ها بود.

شرق:‌ شورایاری‌ها، یادگار دکتر پرویز پیران که در سال 78 طرح آن را تهیه و به شورای اول داد، با رأی دیوان عدالت اداری در شورای پنجم فعالیت‌هایشان غیرقانونی اعلام شد. اولین انتخابات شورایاری‌ها در محله جوانمرد قصاب و پس از آن در محله حکیمیه برگزار شد. 10 محله به‌صورت آزمایشی در شورای اول دارای شورایاری شدند. فاطمه جلایی‌پور نخستین رئیس ستاد شورایاری‌ها بود.

شورای دوم نیز از این نهاد خلق‌شده از سوی شورای اول استقبال کرد و حتی بیش از گذشته مورد توجه مدیران شهر قرار گرفت. ریاست دومین ستاد شورایاری‌ها بر عهده رسول خادم بود. گفته می‌شود او و شیبانی برخی هزینه انتخابات شورایاری‌ها را از خود پرداخت کرده بودند.

در این دوره برای برگزاری انتخابات شورایاری، چمران، شیبانی و حسن بیادی نقش اصلی را داشتند. در این شورا بود که شهرداری ملزم شد در تمامی محلات خود، مکانی را به شورایاری‌ها اختصاص دهد. گمان مدیران شهری این بود که می‌توانند با شورایار‌ها به دل محلات تهران نفوذ کنند و بذر کاشته‌شده را در زمان انتخابات برداشت کنند؛ اما این سرمایه‌گذاری در هیچ دوره‌ای به نتیجه نرسید.

درحالی‌که شورایاری‌ها را بازوی شوراها در محلات می‌دانستند، اما نه آن‌طور که باید از سوی اعضای شورا به آنها بها داده می‌شد و نه در شهرداری جایگاه خاصی داشتند و بر اساس سلیقه مدیران این مواضع شهرداری تفاوت پیدا می‌کرد.

در جلسات شورای سوم شورایاری‌ها، در انتهای جلسات، گزارش‌هایی از محلات خود ارائه می‌کردند؛ زمانی که تقریبا بیشتر اعضا جلسه را ترک کرده بودند. گزارش‌های ارائه‌شده نیز بیشتر گزارش عملکرد شهرداری منطقه بود تا مشکلات محلات. هنوز اعضای شورایاری‌ها نمی‌دانستند چه وظیفه‌ای دارند و باید چه نقشی را در برابر شورا و شهرداری ایفا کنند.

در شورای سوم انتخابات شورایاری‌ها با چالش و حاشیه همراه بود. مقاومت در برابر انتخاب شورایاری‌ها در این دوره انجام شد اما مشارکت نیز در این دوره بیشتر بود. ریاست این دوره از ستاد شورایاری‌ها یعنی از سال 86 تا 92 بر عهده احمد مسجدجامعی بود. می‌توان این دوره را دوره آرام شورایاری‌ها دانست. در این دوره ستاد شورایاری‌ها دارای ردیف بودجه شدند و جایگاهشان به تثبیت رسید.

با وجود آنکه پایه‌گذار شورایاری‌ها یکی از نخبگان جامعه‌شناسی بود اما نخبگان برای حضور در این نهاد نوپا، تمایل چندانی نشان ندادند. بنابراین نخستین افرادی که از این ستاد استقبال کردند، کسانی بودند که به شکل‌های مختلف، فعالیت‌هایشان با شهرداری در ارتباط بود و می‌توانستند تحت عنوان «شورایاری‌ها» به فعالیت‌های خود مشروعیت دهند.

اگر افرادی را که در این سال‌ها به عضویت شورایاری‌ها درآمدند، از لحاظ شغلی مورد ارزیابی قرار دهیم، متوجه می‌شویم برخی از کسانی علاقه‌مند به حضور در شورایاری‌ها بودند که نیاز به استفاده از رانت اطلاعاتی ویژه‌ای که این جایگاه‌ به آنها می‌دهد، داشته یا نیازمند ارتباط با بدنه شهرداری بودند و این جایگاه می‌توانست تسهیل‌کننده ارتباطی آنها با بخش خدماتی شهرداری باشد.

افرادی که آشنایی بیشتری با ترکیب شورایاری‌های مناطق دارند، معتقدند همه نوع گرایش فکری، اجتماعی و سیاسی در میان آنها حضور دارد؛ به نحوی که حتی با نظارت استصوابی و هر شیوه دیگری در چهار دوره گذشته، یکدستی فکری و سیاسی بر آنها حاکم نشده است. بنابراین هم شورایار غیرسیاسی در هر محله حضور دارد، هم شورایار اصولگرا و هم شورایار اصلاح‌طلب و... . همچنین در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری و شورای شهر، برخی شورایاران به نفع اصولگرایان و برخی به نفع اصلاح‌طلبان فعالیت کردند.

در این سال‌ها حمایت زیادی از این نهاد شد. گمان می‌شد می‌توان از این ستاد در بزنگاه‌های سیاسی استفاده شود، اما مرور انتخابات گذشته و حتی انتخابات شوراها نشان داد نمی‌توان از این ستاد انتظارات سیاسی را که مدیران شهری داشتند، متصور شد؛ زیرا این افراد هیچ‌کدام هویت سیاسی مشخصی ندارند و حتی اگر در موقعیت‌های سیاسی فعالیتی داشتند، آن‌هم به دلیل انگیزه‌های انتفاعی بوده و قول‌و‌قرارها و وعده‌ها برای حمایت و رأی‌آوری از هر دو جناح بود. یعنی به‌جای اینکه شورایاری‌ها به ابزار سیاسی مدیران شهری تبدیل شوند، این شورایاری‌ها بودند که از مدیران شهری به‌عنوان ابزار استفاده کرده‌اند؛ زیرا در این سال‌ها منطق بازی را یاد گرفته بودند.

به‌جز شکل و ترکیب اعضای شورایاری‌ها که نشان می‌دهد نمی‌توان روی این ستاد حساب سیاسی باز کرد، مرور تعداد رأی شورایاری‌ها در انتخابات نیز نشان می‌دهد این افراد چندان پایگاه اجتماعی‌ای در محلات خود نداشته و نمی‌توانند بر جریان رأی محلات تأثیرگذار باشند.

در تمام این سال‌ها، اهداف اصلی شورایاری‌ها محقق نشد؛ هرچند در دوره پنجم مدیریت شهری تلاش شد رویه متفاوتی دنبال شود و بودجه‌نویسی برای محلات دیگر از بالا و به پایین نباشد و مشکلات و نیازهای اصلی از سوی شورایاری‌ها به شهرداری منتقل و در بودجه مناطق منعکس شود. اگرچه بسیاری از شورایاری‌ها گلایه‌های زیادی از این دوره مدیریت شهری دارند.

چالش‌های انتخابات شورایارها در تمامی دوره‌های مدیریت شهری تکرار و اعضای شورای شهر با روابطی که با دولتمردان داشتند، مجوز برگزاری این انتخابات را گرفته‌اند بدون آنکه دنبال چاره قانونی آن باشند. مجلس و شورای عالی استان‌ها نیز گام مؤثری برای حل مشکل قانونی شورایاری‌ها برنداشتند. در‌نهایت در دوره پنجم مدیریت شهری ورود نهادهای نظارتی به موضوع انتخابات شورایاری‌ها و حکم نهاد قضائی فعالیت‌های آنها را متوقف کرد.