|

تخت‌ جمشید در ازای پرداخت حقوق به هنرمندان و کارگران ساخته شده است

تخت‌ جمشید یا پارسه شاخص‌ترین بنایی است که از دوره هخامنشیان بر جای مانده است. این بنای عظیم نتیجه کار صنعتگران، هنرمندان و کارگرانی است که با تلفیق هنر بومی ایرانی و هنر سایر ملل آن را بنا نهاده‌اند.

تخت‌ جمشید در ازای پرداخت حقوق به هنرمندان و کارگران ساخته شده است

محمدرضا نسب‌عبداللهی: تخت‌ جمشید یا پارسه شاخص‌ترین بنایی است که از دوره هخامنشیان بر جای مانده است. این بنای عظیم نتیجه کار صنعتگران، هنرمندان و کارگرانی است که با تلفیق هنر بومی ایرانی و هنر سایر ملل آن را بنا نهاده‌اند. بر پایه‌ الواح گلی یا گل‌نوشته‌هایی که در کاوش‌های باستان‌شناسی از تخت ‌جمشید به دست ‌آمده، می‌دانیم که اولا در ساخت این بنای عظیم از هیچ برده‌ای استفاده نشده و ثانیا اینکه پادشاهی هخامنشی برای ساخت این بنا برای کارگران و هنرمندان و صنعتگران، حقوق و جیره مشخص در نظر می‌گرفته و پرداخت می‌کرده است. روزنامه «شرق» در مصاحبه‌ای با «دکتر لیلا مکوندی، دکترای باستان‌شناسی دوره تاریخی» جزئیات بیشتری را از این گل‌نوشته‌ها که اسناد مهمی از دوره هخامنشی به شمار می‌روند، جویا شد که در ادامه می‌خوانید.

‌گل‌نوشته‌های تخت‌ جمشید نخستین بار در چه زمانی و از سوی چه باستان‌شناسانی از کاوش‌های باستان‌شناسی به دست آمدند؟

درمورد اینکه گل‌نوشته‌های تخت جمشید در چه زمانی و در واقع از چه کاوش‌های باستان‌شناسی به دست آمدند، باید اول این نکته را در نظر بگیریم که از تخت جمشید دو بایگانی حاوی اسناد اداری به دست آمده که یکی از آنها به بایگانی باروی تخت جمشید معروف است که در قسمت شمال شرقی باروی محوطه به دست آمد و دیگری با عنوان بایگانی خزانه تخت جمشید شناخته می‌شود که از اتاق شماره 32 خزانه در ضلع جنوب شرقی به دست آمده است. درمورد تاریخچه کشف هر‌کدام از این بایگانی‌ها توضیح می‌دهم؛ اما در کنار این دو بایگانی که اسنادشان به خط میخی و آرامی نوشته شده، مجموعه‌ای از اثر مهرها هم که البته دیگر فاقد کتیبه بودند، از قسمت دیوار بارویی در بخش شرقی تخت جمشید از سوی مرحوم تجویدی کشف شد و همین‌طور مجموعه‌ای از هاون‌ها و دسته‌هاون‌هایی که روی آنها به خط آرامی با مرکب نوشته شده است و شاید بتوانیم آنها را نیز به نوعی اسناد اداری بنامیم، در کاوش‌های اریک اشمیت در فاصله سال‌های1934- 1938 میلادی از خزانه تخت جمشید به دست آمد که متن آنها درمورد پرداخت‌های جیره‌هایی برای انجام مراسم هئومه یا هوم است (هئومه گیاهی بوده که ساییدن و گرفتن عصاره آن نزد هندیان و ایرانیان عملی آیینی بود).

مهم‌ترین و شاید معروف‌ترین بایگانی تخت جمشید، بایگانی بارو است که در این سال‌ها به دلیل مشکلات حقوقی مربوط به رأی دادگاه آمریکا مبنی بر فروش گل‌نوشته‌های آن نزد پژوهشگران و علاقه‌مندان شناخته‌شده‌تر است. این بایگانی که بخش عمده آن هم‌اکنون برای مطالعه در مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو در آمریکا نگهداری می‌شود، اگر خیلی دقیق بخواهیم بگوییم در روز چهارم ماه مارس سال 1933 میلادی (14 اسفند 1312 خورشیدی) و آن هم به شکل کاملا اتفاقی کشف شد. ارنست هرتسفلد از سال 1931 میلادی به صورت رسمی با حمایت مالی مؤسسه شرق‌شناسی شیکاگو کاوش تخت جمشید را آغاز کرد. با توجه به حجم بالای خاک‌برداری محوطه، زمانی که کارگران در قسمت شرقی تخت جمشید یعنی قسمت بارویی آن و جایی که دامنه کوه رحمت است، در حال تسطیح و ریل‌گذاری برای جابه‌جایی گاری‌های خاک بودند، سقف دو اتاق کوچک فرو‌ریخت و یکباره مجموعه زیادی از گل‌نوشته‌ها آشکار شد. ارنست هرتسفلد در همان روز تلگرافی برای جیمز هنری بریستد، رئیس وقت مؤسسه شرق‌شناسی شیکاگو، فرستاد و با هیجان به او گزارش داد که صدها، شاید هزارها متن تجاری عیلامی از صفه به دست آمد. تقریبا براساس آن چیزی که در دفترچه خاطرات هرتسفلد و فردریک کرفتر معاون او، که ساختمان کنونی موزه تخت جمشید را ساخته، گفته شده، حدود پنج ماه طول کشیده تا اینها توانستند این گل‌نوشته‌ها را به آرامی کاوش کنند که به آنها آسیبی نرسد. سپس در همان سال آنها را با قرار‌دادن در پارافین و صندوق‌های چوبی بسته‌بندی کرده و برای مطالعه به شیکاگو فرستادند. اشاره کنم که دلیل استفاده از پارافین این بود که پارافین اطراف گل‌نوشته‌ها را می‌گرفت و هم خود برای آنها آسیب تخریبی نداشت و هم مانع آسیب یا ضربه به آنها بود. پروفسور هلوک از سال 1937 خوانش این مجموعه را آغاز و تا سال 1980 میلادی که از دنیا رفتند، توانستند حدود 4700 تا 4800 متن را بخوانند. همین مسئله نشان می‌دهد که کار مطالعه روی این متن‌ها چقدر زمان‌بر است و باید عمری را در این راه صرف کرد. بعدها مجموعه‌ای در حدود 2100 گل‌نوشته از بایگانی باروی تخت جمشید توسط پروفسور هلوک در سال 1969 میلادی منتشر شد؛ اما متأسفانه فرصت انتشار حدود 2700 متن دیگر را نیافتند و بخشی از آنها را آقای دکتر ارفعی در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی منتشر کردند و دانشگاه شیکاگو هم در حال بازبینی و ویرایش و البته خوانش گل‌نوشته‌های دیگر است تا ادامه مجموعه را منتشر کنند.

اما بایگانی دیگری که بایگانی خزانه تخت جمشید است، همان‌طورکه از نامش هم مشخص است، از قسمت خزانه از اتاق شماره 32، در ضلع جنوب شرقی در سال 1937 میلادی در کاوش اریک اشمیت به دست آمده است. این گل‌نوشته‌ها برخلاف بایگانی بارو در فضای اتاق پراکنده شده بودند که نظر بر این است که در واقع در طبقه بالا قرار داشتند و با فروریختن طبقه بالایی و سقف این گل‌نوشته‌ها روی زمین پراکنده شده‌اند. نکته تأمل‌برانگیز درمورد گل‌نوشته‌های بایگانی خرانه این است که آنها پخته شده‌اند؛ در‌حالی‌که معمولا گل‌نوشته‌های اداری به دلیل اینکه مانند نامه‌های اداری اسنادی روزمره بودند، پخته نمی‌شدند؛ زیرا بعد از چند سال آنها را در جایی دفن می‌کردند. در واقع به نظر می‌رسد که گل‌نوشته‌های بایگانی خزانه نه توسط کارکنان سیستم اداری بلکه در آتش‌سوزی تخت جمشید در زمان حمله اسکندر مقدونی پخته شده‌اند. این بایگانی در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود و گل‌نوشته‌های آن هم توسط پروفسور کامرون خوانده شد و در کتابی به همین نام منتشر شده است.

به بحث دفن گل‌نوشته‌ها اشاره کردم بد نیست این نکته را هم اضافه کنم که بایگانی باروی تخت جمشید را اصطلاحا یک بایگانی مرده می‌نامند؛ یعنی اسناد این بایگانی بعد از اینکه دچار مرور زمان شدند آنها را با توجه به اینکه سند اداری بودند در جایی دفن می‌کردند بنابراین ما می‌بینیم که آنها را در دو اتاق کوچک دفن کرده بودند. این شیوه برای بایگانی‌های باستانی رایج بود مثلا بایگانی خانواده اگیبی که بازرگانان بابلی در دوره هخامنشی بودند در زیر کف منزلشان به دست آمده است.

آن اثر مهرهایی که گفتیم در کاوش باستان‌شناسان ایرانی در دوره مرحوم تجویدی به دست آمده‌اند نیز در موزه ملی نگهداری می‌شوند. همچنین هاون‌ها و دسته‌هاون‌هایی هم که اشاره کردم که متن آرامی دارند و از جنس سنگ‌هایی مانند یشم هستند نیز در کاوش اریک اشمیت در خزانه تخت جمشید به دست آمده‌اند که متن آنها را پروفسور بومن خوانده و در کتابی با عنوان متون مذهبی آرامی از تخت جمشید توسط مؤسسه شرق‌شناسی شیکاگو منتشر شده است.

‌شمار و تعداد گل‌نوشته‌هایی که از تخت‌جمشید به دست آمده، مشخص است؟

در پاسخ به این سؤال، باز هم باید بایگانی به بایگانی به مسئله نگاه کنیم. بایگانی باروی تخت جمشید خب در ابتدا تخمین‌های مختلفی زده می‌شد، 30 هزار قطعه چون در منابع مختلف نوشته شده، یا حالا مثلا بعد در بررسی‌ها بعدی این تعدادها تغییر کرد اما الان آمار بهتری داریم و تقریبا می‌توانیم بگوییم 10 تا 12 هزار گل‌نوشته یا لوح گلی به خط میخی عیلامی هخامنشی در بایگانی بارو به شکل تقریبا کامل وجود دارد که از این تعداد هم تقریبا حدود شش هزار تا خوانده شده و البته اشاره کردم که در مؤسسه شرق‌شناسی شیکاگو در پروژه بایگانی باروی تخت جمشید در حال خوانش متن‌های دیگر هستند که بالطبع این تعداد افزایش پیدا می‌کند. در کنار اینها در بایگانی بارو حدود 900 تا هزار و 100 گل‌نوشته هست که روی آنها به خط آرامی نوشته شده و در کنار اینها مجموعه‌ای در حدود پنج تا هفت هزار هم در واقع الواحی هستند که متن ندارند و فقط روی آنها اثر مهر وجود دارد که نظر بر این است که این الواح در واقع با یک با طناب به دور اسنادی که روی پوست نوشته شده بود، بسته شده بودند. در واقع ما مطمئن هستیم که بخشی از اسناد اداری به خط آرامی و با مرکب روی پوست (پارشمن) نوشته شده بود که به دلیل اینکه پوست از مواد آلی است از بین رفته‌اند و البته متن‌های عیلامی نشان می‌دهند که مقدار زیادی پوست گاو مکررا به بخش اداری در تخت جمشید تحویل داده می‌شد که مطمئنا این پوست‌ها برای نوشتن بود. البته بد نیست اشاره کنم که نمونه‌ای از یک پوست نوشته از بایگانی اداری بلخ از افغانستان به دست آمده که دور آن با طناب بسته شده و روی آن یک لوح گلی با اثر مهر و بدون نوشته وجود دارد. این بایگانی که مربوط به دوره هخامنشی است تأییدکننده نظر پژوهشگران درمورد کاربرد الواح گلی نوش‌ه نشده دارای اثر مهر است.

اما در کنار این مجموعه‌های سالم و در دسترس، چیزی حدود 20 تا 25 هزار قطعه گل‌نوشته شکسته از بایگانی بارو وجود دارد که اینها را هم به شیکاگو برده بودند اما سال‌ها پیش به ایران برگرداندند، در همان حدودا قبل از انقلاب که در موزه ملی نگهداری می‌شدند. در سال‌های 1382 و 1383 آقای دکتر رزمجو این مجموعه را تا حدی تفکیک و جداسازی کردند و در آنها نیز گل‌نوشته‌های زیادی برای کار وجود دارد. درباره بایگانی باروی تخت جمشید حیف است اگر اشاره نکنم که این بایگانی علاوه بر اسناد اداری غنی‌ترین نقش مهرهای دوره هخامنشی و خاورنزدیک را در اختیار ما می‌گذارد. مهرهای بایگانی باروی تخت جمشید مجموعه‌ای بسیار غنی از تنوع نقش و سبک دارند که پژوهش روی آنها نیازمند زمانی طولانی است. پروفسور گریسون تا به امروز از همین مجموعه، بیش از چهار هزار مهر مربوط به اشخاص مختلف از مهرهای با کتیبه به نام شاه تا مهرهای ارتشتونه دختر کوروش بزرگ و همسر داریوش، مهرهای درباریان و مقام‌های بلندپایه تا مهرهای کارگران و مسافران از مناطق مختلف را شناسایی کرده‌اند که مطمئنا بر این تعداد افزوده خواهد شد.

بایگانی خزانه، کوچک است و کلا حدود 700 گل‌نوشته دارد که بخشی از اینها به خط عیلامی هخامنشی نوشته شده و بخشی هم مشابه نمونه‌های بایگانی بارو فقط اثر مهر است.

‌چه تعداد از این گل‌نوشته‌ها در حال حاضر در ایران نگهداری می‌شود و چه تعداد در خارج از کشور؟

اگر بخواهیم درمورد بایگانی بارو صحبت کنیم، از گل‌نوشته‌های بایگانی بارو تقریبا با این مجموعه‌هایی که به ایران برگردانده شده فکر می‌کنم در حال حاضر شاید نزدیک به دو هزار و 500 تا دو هزار 600 گل‌نوشته در موزه ملی باشد، البته تعدادی نیز الواحی که اشاره کردم فقط اثر مهر دارند در موزه ملی هست اما هیچ‌کدام از الواحی که کاملا به خط آرامی نوشته شده هنوز به ایران برگردانده نشده است. آمار دقیق مجموعه موجود در ایران را خود موزه ملی دارد شاید از این تعداد که گفتم هم کمتر یا بیشتر باشد اما مطمئن هستم که مجموعه 2078 گل‌نوشته‌ای که پروفسور هلوک منتشر کرده کامل به ایران برگردانده شده و همین‌طور تعدادی مجموعه‌ از قبل شاید حدود 150 تا 170 گل‌نوشته، مطمئن نیستم دقیقا، از قبل در موزه ملی نگهداری می‌شد که اینها را پرفسور کامرون خوانده ولی منتشر نشده بود و بعد آقای دکتر ارفعی این مجموعه را خواندند و در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی منتشر کردند.

بایگانی خزانه در موزه ملی نگهداری می‌شود. آن اثر مهرهایی را هم که اشاره کردیم مرحوم تجویدی به دست آوردند که حالا اسم بایگانی مشخصی را ندارد، آنها هم در موزه ملی هستند.

‌گل‌نوشته‌ها به چه خطی نوشته شده‌اند؟

اشاره کردم که بایگانی بارو و خزانه عمده اسنادشان به خط میخی عیلامیِ هخامنشی نوشته شده است. در مطالعات قدیمی‌تر می‌گفتند به خط عیلامی نو نوشته شده‌اند اما الان دلیلی که گفته می‌شود عیلامی هخامنشی به خاطر این است که زبان عیلامی که در دوره هخامنشی استفاده می‌شود ساختار دستوری و لغوی خاص خودش را دارد که حالا این یک بحث زبانی است و وارد آن نمی‌شوم. البته در بایگانی باروی تخت جمشید یک گل‌نوشته به خط بابلی، یکی به خط فارسی باستان و یکی به خط فریژیهای هم به دست آمده، بایگانی خزانه هم کلا به خط میخی عیلامی هخامنشی است و اما در بایگانی بارو اشاره کردم اسنادی به خط آرامی هم داریم و علاوه بر آن در کنار برخی از گل‌نوشته‌هایی که به خط عیلامی نوشته شده‌اند نیز یک تا دو خط به آرامی با مرکب نوشته شده است.

‌آیا روشن است که این گل‌نوشته‌ها در زمان کدام‌یک از پادشاهان هخامنشی نوشته شده؟

بایگانی باروی تخت جمشید را ما الان مطمئن هستیم که مربوط به سال 13 تا 28 سلطنت داریوش اول یا همان داریوش بزرگ است یعنی در بازه‌ای بین سال 509 قبل از میلاد تا 493 قبل از میلاد. محدوده اداری‌اش هم مشخص شده که تقریبا حوزه فارس و قسمت شرقی خوزستان بوده البته احتمالا تا حوزه بوشهر را نیز پوشش می‌داد که بر اساس نام جغرافیایی تموکن که همان سه کاخ هخامنشی برازجان است این نظر داده می‌شود. اما بایگانی خزانه تخت جمشید مربوط است به دو سال آخر سلطنت داریوش اول تا سال هفتم پادشاهی اردشیر اول که بین این دو شاه کل دوره خشاریارشاه را هم پوشش می‌دهد و اگر بخواهیم تاریخ تقریبا دقیقش را بیان کنیم از حدود سال 488 قبل از میلاد تا 457 قبل از میلاد را این بایگانی پوشش می‌دهد و اسنادش هم مشخص است. در مورد اسنادی که اشاره کردم که روی هاون‌ها و دسته‌هاون‌ها به خط آرامی برای برگزاری مراسم هئومه نوشته شده، خود آنها تاریخ ندارند اما با توجه به مباحث زبان‌شناسی، آنها مربوط به دوره‌های پادشاهی اردشیر دوم، داریوش دوم و احتمالا اردشیر سوم هستند. اثر مهرهایی که آقای تجویدی به دست آوردند نیز تاریخ دقیقی برایشان مشخص نشده اما براساس نقش و سبک مهرهایی که دارند، مشخص است که احتمالا مربوط به اواخر دوره هخامنشی است.

‌موضوع این گل‌نوشته‌ها به طور کلی در چه زمینه‌هایی است؟

هر بایگانی ویژگی خاص خودش را دارد، اسناد بایگانی باروی تخت جمشید مربوط به فعالیت‌های مختلف اداری در حوزه تولید، برداشت، انبارداری و بازپخش مواد خوراکی و پرداخت حقوق به کارمندان و کارگران فعال در این حوزه است. این کالاهای خوراکی مختلف مثل انواع غلات، دام، میوه و محصولاتی است که برخی از آنها را هنوز دقیق نمی‌دانیم چه نوع غله یا میوهایی هستند. البته در کنار اینها پرداخت حقوق به صورت جیره‌های غذایی به کارمندان فعال در بخش اداری یا کارگرانی است که در مناطق مختلف مشغول به کار بودند و حقوق آنها بسیار منظم و دقیق بر حسب نوع شغل به صورت ماهانه مشخص شده و پرداخت می‌شد. معمولا سرکارگرها حقوق کارگران تحت سرپرستی خود را برای تقسیم‌کردن بین آنها دریافت و بابت آن گل‌نوشته را مهر می‌کردند. دقیقا در متن مشخص شده که به هر شخصی چه مقدار جیره حقوقی برای چه ماهی باید تحویل داده شود. علاوه بر این مجموعه‌ای از متن‌ها مربوط به تحویل مواد غذایی برای برگزاری مراسم‌های مذهبی است. مجموعه‌ای از گل‌نوشته‌ها نیز مربوط به پرداخت جیره‌های سفر به مسافرانی است که در محدوده بایگانی باروی تخت جمشید احتمالا از مسیر راه شاهی عبور می‌کنند. این مسافران به صورت روزانه در مکان‌هایی احتمالا مشابه کاروانسراهای دوره اسلامی یک سند مهرشده از یک مقام دولتی را نشان می‌دادند و برای همان روز جیره دریافت می‌کردند البته این شرایط شامل همه مسافران نمی‌شد. احتمالا اینها افرادی بودند که برای مأموریت‌های اداری سفر می‌کردند یا گروه‌های کارگری که بین مناطق جابه‌جا می‌شدند و غذایشان توسط اداره مرکزی در تخت جمشید در هر منطقه تأمین می‌شد. مجموعه‌ای از متن‌ها نیز مربوط به پرداخت‌هایی برای جیره‌های سفر شاهانه است که از انبارهای شاهی تأمین می‌کردند.

از همه گل‌نوشته‌هایی که برای فعالیت‌های مختلف روزمره‌ای که به بخشی از آنها اشاره کردم در مناطق مختلفی که زیر نظر اداره مرکزی در تخت جمشید بودند، نوشته می‌شد، یک نسخه نیز رونویسی شده و به تخت جمشید فرستاده می‌شد و حسابداران در تخت جمشید از این اسناد بیلان‌ها و اسناد حسابرسی سالانه را تهیه می‌کردند که مجموعه‌ای از آنها در بایگانی باروی تخت جمشید وجود دارد.

کار روی گل‌نوشته‌های باروی تخت جمشید یا هر بایگانی دیگر مانند این است که به شما بگویند بنشینید و بر اساس نامه‌های اداری روزانه یک اداره که در چندین سال نوشته شده ساختار سازمانی و اداری آن را بازسازی کنید، مطمئنا اگر به آن فکر کنیم می‌گوییم مگر می‌شود. اما در واقع پژوهشگرانی که روی اسناد بایگانی‌ها کار می‌کنند کارشان همین است و برای اینکه مثلا یک مقاله کوتاه درباره وضعیت پرداخت حقوق به کارگران بنویسید بعضا باید ماه‌ها وقت صرف بیرون‌کشیدن اطلاعات از گل‌نوشته‌ها کنید. پروفسور هلوک آمدند برای اینکه کار مطالعه گل‌نوشته‌های بارو راحت‌تر بشود اینها را براساس محتوای متن‌ها به 32 گروه متنی از A تا W شماره‌گذاری و تقسیم‌بندی کردند که بعضی از این مجموعه‌ها زیرگروه‌هایی هم دارند و حالا هرکدام از این گروه‌های متنی یک موضوع خاص را پوشش می‌دهد و متن‌های مرتبط با آن موضوع در دسته آن گروه متنی قرار می‌گیرد و هر متن جدیدی که خوانده شود بعد از اینکه مشخص شد مربوط به کدام گروه است به آن اضافه می‌شود. مثلا متن‌های گروه Q متن‌هایی هستند که مربوط به پرداخت جیره‌های سفر است و خود من برای پایان‌نامه دکتری روی بیش از 700 متن سفر کار کردم که با خوانش متن‌های جدید در مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو توسط پروفسور استولپر و دکتر هنکلمن تعداد این متن‌ها اکنون به 1500 متن رسیده و حالا مجدد نیاز به تحلیل‌های جدید دارند و احتمالا بسیاری از دیدگاه‌هابی که در پایان‌نامه خودم مطرح کردم باید با افزودن متن‌های جدید بازنگری شود و در واقع همین مسئله باعث جذابیت بیشتر کار روی این بایگانی‌ها شده، زیرا پویاست و یک متن می‌تواند حتی کل نظرهای پیشین را تغییر دهد و پژوهشگری که روی این متن‌ها کار می‌کند همواره باید اطلاعات خود را به‌روز کند و با چالش‌های جدید مواجه شود. اما الواح خزانه تخت جمشید فقط مربوط به فعالیت‌های ساخت‌وساز بناها و بخش‌های مختلف خود تخت جمشید است. در واقع مربوط به پرداخت حقوق به هنرمندان و صنعتگران و کارگرانی است که در بخش‌های مختلف تخت جمشید در حال کار هستند که حقوق خود را به صورت جیره خوراکی و نقره دریافت می‌کنند. برای برخی از این هنرمندان به قومیت آنها نیز اشاره می‌شود.

‌برخی عنوان می‌کنند که تخت‌ جمشید با بیگاری ساخته شده؛ اما شواهد باستان‌شناسی و گل‌نوشته‌های تخت‌ جمشید خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. چه جزئیاتی در این زمینه می‌دانیم؟

ما هیچ سندی چه از بایگانی‌های تخت جمشید، چه از بایگانی‌های دیگر متعلق به دوره هخامنشی مثلا در بابل در دست نداریم که اشاره کند از برده‌ها برای ساخت‌وساز در تخت جمشید استفاده شده است. اصلا چنین اشاره‌ای وجود ندارد. حتی مورخان یونانی هم چنین چیزی را نگفته‌اند. اتفاقا خود گل‌نوشته‌های خزانه که اشاره کردم مربوط به پرداخت حقوق به هنرمندان و صنعتگران و کارگرانی است که در ساخت‌وساز تخت جمشید فعالیت می‌کنند که تأیید‌کننده این مسئله است که از برده استفاده نشده است. در کنارش باید بگویم که ما مجموعه‌ای از کارگران را داریم که در گل‌نوشته‌های تخت جمشید به آنها با عنوان کورتش اشاره می‌شود. این کورتش‌ها در واقع پایین‌ترین رده کارگران هستند که در مشاغل مختلف کار کرده و حقوق ماهانه دریافت می‌کنند و گروهی از اینها هم در حوزه ساخت‌وساز فعال هستند و مطمئنا کورتش‌ها هم رده‌بندی‌هایی داشته‌اند؛ اما تا به امروز واقعا یک پژوهش جامع و کامل درمورد کورتش‌ها انجام نشده است. در هر حال ما براساس الواح تخت جمشید می‌دانیم که کورتش‌ها یا کارگران براساس کاری که انجام می‌دادند، به صورت ماهانه جیره‌های غذایی به‌عنوان حقوق دریافت می‌کردند و اینها در الواح ثبت شده است. در سؤال قبلی هم گفتم که هر‌کدام از این گروه‌های کاری در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کردند، یک سرکارگر داشتند که آن سرکارگر به تعداد افراد گروهش و حتی شاید بر حسب مراتب آنها جیره‌هایی به صورت ماهانه و حتی چند‌دوره‌ای دریافت می‌کرده و به کارگران پرداخت می‌کرده و بابت آن سند یا همان گل‌نوشته را مهر می‌کرده است. حتی نکته مهم این است که ما بین کورتش‌های زن و مرد هم تفاوتی نمی‌بینیم؛ یعنی حتی در متن‌هایی که اشاره شده گروه‌های کاری زن هم هستند که باز معادل مردان هم‌شغل خود حقوق تعلق به آنها گرفته است. حتی در متن‌های سفر که اشاره کردم، آن گروه‌های کاری که مثلا از یک نقطه به یک نقطه دیگری برای انجام کار برده می‌شدند؛ یعنی همین کورتش‌ها، برای مسیر سفرشان هم جدا از حقوق ماهانه خودشان جیره روزانه دریافت می‌کردند. به‌این‌صورت که در مسیر سفرشان روز‌به‌روز در ایستگاه‌های سفر - چیزی شبیه به کاروان‌سراها- توقف می‌کردند و طبق نامه‌ای که در اختیار داشتند، معادل هزینه آن روزشان جیره‌های خوراکی دریافت می‌کردند که این خودش در واقع شاید تأیید همین نکته باشد که طبق اسناد تخت جمشید به نظر نمی‌رسد هیچ نوع استفاده‌ای از برده برای ساخت‌وسازها شده باشد. نکته دیگری که باید اشاره کنم، این است که صنعتگرها و هنرمندانی هم که دارند کار می‌کنند، بر حسب نوع شغل‌شان و کاری که انجام می‌دهند، جیره‌های متفاوتی، یعنی حقوق‌های متفاوتی دریافت می‌کنند. این تقسیم‌بندی و سلسله مراتب حقوقی کاملا رعایت شده است.

‌این گل‌نوشته‌ها در شناخت بیشتر پادشاهی هخامنشی چه کمکی به باستان‌شناسان و در کل جامعه می‌کند؟

مقایسه و تطبیق اسناد اداری تخت جمشید با اطلاعات مورخان دوره هخامنشی به ما کمک می‌کند که بتوانیم دورنمای جامع‌تری درباره دوره هخامنشی داشته باشیم. این اسناد اصطلاحا متعلق به قلب مرکزی پادشاهی هخامنشی هستند و به ما اطلاعات مختلفی راجع به فعالیت‌های اداری، مکان‌های جغرافیایی، راه‌ها، گروه‌های قومی، مراسم‌های مذهبی و دیگر امور که در حوزه اطراف تخت جمشید و فارس تا خوزستان انجام می‌شده، می‌دهند. در واقع اطلاعات و دانسته‌های ما به صورت مکرر با خواندن گل‌نوشته‌های جدیدتر و تحلیل گل‌نوشته‌های خوانده‌شده پیشین و تحلیل آنها افزوده می‌شود.

خوب است دوباره اشاره کنم که ما از دوره هخامنشی فقط بایگانی‌های تخت جمشید را نداریم، تعداد زیادی بایگانی‌های معابد و بایگانی‌های خصوصی هخامنشی داریم که از بابل به دست آمده و خوشبختانه در سال‌های اخیر تعداد زیادی از این بایگانی‌ها از سوی آشورشناس‌ها و پژوهشگرهایی که تخصص بابلینو و متأخر دارند، خوانده شده است و به دانش ما افزوده شده. تعداد این اسناد خوانده‌شده هم در حدود 20 هزار گل‌نوشته است که بر تعداد آنها افزوده نیز خواهد شد. در کنار اینها ما چند هزار اسناد آرامی مربوط به دوره هخامنشی از مصر داریم که بخش عمده‌ای از آنها منتشر شده، همچنین اسناد آرامی را که از حوزه فلسطین به دست آمده، داریم که آنها هم چیزی حدود 50 هزار سفال‌نوشته اداری معروف به اُستراکا است و همین‌طور ما حتی در افغانستان در بلخ بایگانی هخامنشی داریم، برخی پژوهشگران بعضا بایگانی دیرالعلاء از اردن را نیز متعلق به دوره هخامنشی می‌دانند. در کنار این بایگانی‌ها مجموعه زیادی اسناد پراکنده وجود دارد که نمی‌توان آنها را به بایگانی مشخصی منتسب کرد. حالا شما این مجموعه‌هایی را که نام بردم، در کنار گل‌نوشته‌های تخت جمشید بگذارید و تصور کنید که چه گستره وسیعی از اطلاعات مربوط به سازمان اداری هخامنشیان از قلمرو وسیع‌شان از مصر تا افغانستان و بابل تا مرکز شاهنشاهی در تخت جمشید در دسترس پژوهشگران قرار دارد. این بسیار امیدوار‌کننده است که دائما بر تعداد اسناد افزوده می‌شود و این دانش و شناخت ما را نسبت به جنبه‌های مختلف شاهنشاهی هخامنشی بیشتر و بیشتر می‌کند. در واقع این اسناد ما را به دل ساختار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و جنبه‌های مختلف دوره هخامنشی می‌برد و می‌توانیم بازسازی‌های زیادی انجام دهیم. حجم بالای انتشار کتاب‌ها و مقالاتی که بر پایه مطالعه این اسناد و تحلیل آنها نوشته شده، بیانگر این مسئله است؛ اما متأسفانه باید اشاره کنم که سهم پژوهشگران ایرانی اندک است. بخش عمده‌ای از این نقص مطالعاتی به این مسئله بازمی‌گردد که در دانشگاه‌های ایران مطالعات آشورشناسی که به آموزش خطوط میخی می‌پردازد، نداریم و زبان آرامی هم تدریس نمی‌شود. به هر حال هنوز هم در مطالعات هخامنشی جای کار بسیار زیادی وجود دارد و اگر هم‌زمان ده‌ها پژوهشگر روی اسناد این دوره کار کنند، باز هم جای کار هست و من امیدوارم که در جامعه پژوهشی ما این مجموعه نه‌فقط گل‌نوشته‌های تخت جمشید بلکه دیگر بایگانی‌های دوره هخامنشی هم مورد توجه قرار بگیرند و با همه سختی‌هایی که کار روی بایگانی‌ها دارد، پژوهشگران و علاقه‌مندان روی این مجموعه‌ها کار کنند و سهم پژوهشگرهای ایرانی هم در این حوزه مطالعاتی پررنگ‌تر شود.