روسیه و ترکیه منافع مشترک در مواضع مختلف
وقتی پوتین و اردوغان در نشست تهران با یکدیگر دیدار کردند، رئیسجمهور روسیه از همتای ترک خود تشکر کرد که بستری برای صادرات غلات اوکراین فراهم آورده؛ همهچیز آشکار است: تا اینجا ترکیه موفق شده تا بیشترین منافع ملی خود را از دریای خروشان بحران اوکراین صید کند
وقتی پوتین و اردوغان در نشست تهران با یکدیگر دیدار کردند، رئیسجمهور روسیه از همتای ترک خود تشکر کرد که بستری برای صادرات غلات اوکراین فراهم آورده؛ همهچیز آشکار است: تا اینجا ترکیه موفق شده تا بیشترین منافع ملی خود را از دریای خروشان بحران اوکراین صید کند؛ موضوعی که در نشست روز جمعه وزیر دفاع روسیه، وزیر زیرساخت اوکراین و دبیرکل سازمان ملل برای امضای توافقنامه صادرات غلات اوکراین از دریای سیاه نهایی شد تا ترکیه زیر سایه بحران اوکراین به مرکز هماهنگی صادرات گندم اوکراین تبدیل شود تا این پرسش پدید آید که چگونه است ترکیه که از یکسو عضو ناتو است و نقش مهمی در الحاق فنلاند و سوئد به این پیمان نظامی دارد؛ از سوی دیگر از مواضع بسیار تندی نسبت به سیاستهای روسیه در اوکراین و مشخصا الحاق کریمه برخوردار است و حتی پهپادهای نظامی به کییف میفروشد؛ میتواند از طرفی نقطه اتکای کرملین برای مذاکرات با اوکراین باشد و یک شریک قابلاعتنا.
بد نیست بار دیگر به کنفرانس تهران برگردیم؛ جایی که هفته پیش براساس نوبت چرخشی مطابق فرمت روند آستانه، سران روسیه، ترکیه و ایران با یکدیگر دیدار کردند. بسیاری از رسانهها بر انتظار نزدیک به یکدقیقهای پوتین برای آغاز ملاقات دوجانبه با اردوغان تمرکز کردند. بله؛ امروز به واسطه جنگ نیابتی کرملین و کاخ سفید در اوکراین، رویکرد سیاست خارجی این کشور از ظرفیتهای مشترکی با جمهوری اسلامی ایران که رویکرد دشمنی با آمریکا، اساس سیاست خارجیاش را تشکیل میدهد، برخوردار است و طبق قاعده با توجه به عضویت ترکیه در ناتو و موضعگیریهای حمایتی آنکارا از کییف باید شاهد واگرایی میان روسیه و ترکیه باشیم.
از سوی دیگر ابراهیم رئیسی نخستین مقام خارجی بود که پس از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین با پوتین تماس گرفت.
دراینبین مقامات دولت ابراهیم رئیسی هم که چند بار اعلام کردند ابتکار عملهایی برای وساطت میان مسکو و کییف دارند؛ پس چرا اقبال مسکو به آنکارا است تا تهران؟
یا شفافتر بگوییم چگونه است که آنکارا موفق به کسب صید منافع از بحران خروشان اوکراین در فضای چندجانبه میشود و تهران نهتنها توفیقی برای میزبانی مذاکرات صلح ندارد؛ بلکه حتی به دنبال تغییر موازنه نظامی در سوریه پس از گذار نیروهای نظامی روسیه به اوکراین، منافعش با چالش روبهرو شده است.
اجازه بدهید برای پاسخ از یک مثال ساده وام بگیرم؛ هنگامی که شما قصد خرید وسیلهای را دارید، یک فرمول ساده پیشروی روند تصمیمگیری شما قرار دارد:
آن وسیله را با کمترین قیمت، در کمترین زمان و با بهترین گارانتی چگونه میتوانید به دست آورید. درست است؛ شما به این نمیاندیشید که فروشنده درمورد موضوعات مختلف مانند شما میاندیشد یا خیر؛ بلکه مهم این است که شما و طرف مقابل از یک مفهوم مشترک برای تجارت برخوردار باشید که طبیعتا طرفین مبتنی بر رویکردی واقعگرایانه به دنبال کسب سود بیشتری هستید و البته دراینمیان فقط به یک نفر مراجعه نمیکنید.
بهعبارتی سادهتر شما با فردی معامله میکنید که صراحتا میدانید چه میدهید و چه میگیرید، بدون معطلی و حاشیه و بهاینترتیب یک بازی برد-برد با حاصل جمع غیر صفر برای طرفین رقم میخورد؛ حالا این هنر شما است که بتوانید تخفیف بیشتری بگیرید و سهم برد خود را افزایش دهید.
برگردیم به موضوع کریدور صادرات غلات اوکراین؛ با شکلگیری بحران، روسیه صادرات گندم اوکراین را منوط به صادرات آزادانه غلات و کود خود دانست، با این ملاحظه که کشتیهای آمریکایی و بریتانیایی در روند صادرات آن از مسیر دریای سیاه دخالت نکنند. البته قطعا مطلوب روسیه این بود که روند بازرسی صادرات از بنادر اودسا، چرنومورسک و یوژنی کاملا زیر نظر روسیه انجام شود؛ اما به نظر میرسد که ترکیه هوشمندانه دانست با توجه به کمرنگشدن نیروهای روسیه در سوریه چه موقع موضوع عملیات نظامی بزرگ خود را مطرح کند؛ شاید حداقل امتیازگیری آن این بود که تمام بازرسیهای کشتیهای حملونقل با محوریت ترکیه پیش برود و آنکارا از آب گلآلود بحرانهای منطقه (سوریه، قرهباغ و اوکراین) تا حد امکان در راستای منافع خود ماهی بگیرد و به مرکز هماهنگی صادرات گندم اوکراین تبدیل شود.