آداب سالمندی
وقتی بیمار از اتاق بیرون رفت، میماند و میگوید: «آقای دکتر تو رو خدا کمکم کنین. نصفهشب فریاد میزنه. از اتاق، از خونه میزنه بیرون. یکهو همهجا را کثیف میکنه. خونه فقط 60متره. شوهرم، بیچاره کارگره، چیزی نمیگه ولی بچهها آروم ندارن.
وقتی بیمار از اتاق بیرون رفت، میماند و میگوید: «آقای دکتر تو رو خدا کمکم کنین. نصفهشب فریاد میزنه. از اتاق، از خونه میزنه بیرون. یکهو همهجا را کثیف میکنه. خونه فقط 60متره. شوهرم، بیچاره کارگره، چیزی نمیگه ولی بچهها آروم ندارن. صاحبخونه ممکنه بیرونمون کنه. خونهاش اجاره بود، مامان که مرد تحویل دادیم. فقط منو داره. کارگر بازنشسته با همین دفترچه». سالمندی جامعه یک واقعیت انکارناپذیر است اما دلیل آن اجازه سقط جنین بر اساس غربالگری نیست. باعث و بانی اصلی آن وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کلیه دانشگاههای علوم پزشکی بهعلاوه ناوگان بزرگ دانش پزشکی در تمام دنیاست که بنا بر وظیفهشان با وجود مشکلات بسیار به کار خود ادامه میدهند. وقتی اکثریت نوزادان زنده میمانند و رشد میکنند و مثل صد سال پیش از هر سه نوزاد یکی فوت نمیکند، وقتی بهداشت و واکسیناسیون سلامت مادران و نوزادان را تأمین میکند، وقتی عفونتها مثل عفونتهای ادراری و ریوی (قاتلان سالمندان) روزبهروز با آنتیبیوتیکهای بهتر و درک بالاتر درمان میشوند، وقتی تمام ریسکفاکتورهای بیماریهای قلبی-عروقی درمان میشوند، وقتی امکان درمان سکته مغزی و قلبی در آستانه بسیاری از بیمارستانها امکانپذیر شده، وقتی افزایش دانش عمومی علیرغم تبلیغات دولتی اجازه نفوذ به تفکراتی مثل طب سنتی و طب ایرانی را نمیدهد، همه و همه به این معناست که با وجود تمام مشکلات موجود در سیستم سلامت که سر به بحران میزنند، در همان زمانی که بسیاری از مردم در حال شکوه و شکایت از افزایش قرصها در کیسه دوای خود هستند، جامعه در حال ماندن و سالمندشدن است. این یادداشت با اشاره به این بدیهیات میخواهد تأکید کند تکنولوژی مدرنی که حاصل آن تطویل حیات است، همپای آن مستلزم بستر و فرهنگی مناسب است که مهمترین فاکتور آن سپردن مسئولیت محصول خود، سالمندی، به جامعه است نه فرد و خانواده. همینجا گفته باشم که سپردن مسئولیت سالمندی به جامعه لزوما بهمعنای نگهداری سالمندان و بیماران دچار زوال عقل در خارج از خانه نیست بلکه برعکس ارزیابی شرایط خاص هر سالمند و هر بیمار و اداره وضعیت و بیماری او در بهترین فضای ممکن است. اینها آداب پرهزینهای است که هر دولتی باید تقبل کند؛ بهخصوص ادارات بیمهای که از هر مستخدم یا کارگر یک عمر حق بیمه دریافت کردهاند. نهتنها مسئولیت حقوقی که تکتک تصمیمگیرانش مسئولیت اخلاقی و فردی سنگینی هم بر دوش دارند. اخیرا اداره جوانی در یکی از معاونتهای وزارت بهداشت شروع به کار کرد. انشاءالله هدفش یاریرساندن به افزایش امید به آینده در کشور و از این طریق افزایش زادوولد و باقیماندن جوانان در کشور باشد نه مقابله با ادارات دیگری که فیذاته به سالمندی جمعیت مشغولاند! به گمانم ادارهای به نام سالمندی هم وجود داشته باشد. امیدوارم چنین ادارهای به فرض وجود، به موضوع محدودی به نام طب سالمندی نپردازد و تمام موضوع را با وسعت و عمقی که تلاش کردم نشان دهد، ببیند.