مروری بر تاریخ برگزاری کنکور در ایران
غول مرحله آخر تحصیل
احتمالا این جمله «ناپلئون بناپارت» جهانگشا و امپراتور فرانسوی را شنیدهاید که وقتی از او پرسیدند چه چیزی است که از آن هراس دارید؟
شرق: احتمالا این جمله «ناپلئون بناپارت» جهانگشا و امپراتور فرانسوی را شنیدهاید که وقتی از او پرسیدند چه چیزی است که از آن هراس دارید؟ با قاطعیت گفته بود: «بلی، امتحان، فقط از امتحان همیشه ترسیدهام!» و شاید این تنها نقطه مشترک تمام دانشآموزان ایرانی با بناپارت باشد؛ ترسی که از همان آغاز دوران دبستان در ما نهادینه میشود و در «کنکور» به خودش میرسد. جالب آنکه «کنکور» نیز واژهای فرانسوی است به معنی مسابقه، فتحکردن، پیروزی که به صورت جامعتر به معنی آزمونی برای سنجش دانستههاست. نزدیک به 60 سال است که ایرانیان نیز با پدیده «کنکور» درگیر هستند و بسیاری از جوانان سرنوشت خود را با آن گره زدهاند. اما شیوه برگزاری کنکور از ابتدا به این صورت نبود؛ قبل از دهه 40 شمسی دانشگاههای ایران مانند دانشگاه تهران، دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر)، دانشگاه ملی (بهشتی)، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه جندیشاپور اهواز (چمران) و دانشگاه پهلوی (شیراز)، برای جذب دانشجو از قواعد برای جذب دانشجو استفاده میکردند یا خود آزمون برگزار میکردند یا از داوطلبان مصاحبه علمی میگرفتند و در نهایت تعدادی را بهعنوان دانشجو قبول و نامنویسی میکردند. تا اینکه تقاضا برای ورود دانشگاه و بهخصوص برای رشته پزشکی چنان بالا رفت که مسئولان امر مجبور شدند از شیوه جدید برای جذب دانشجو استفاده کنند.
مسابقه بهجای کنکور
دانشکده پزشکی دانشگاه تهران اولین جایی بود که با تعداد زیادی متقاضی مواجه بود پس برای قبول دانشجو «امتحان ورودی» برگزار کرد و بعد از آن این روال در دانشکدههای حقوق و فنی نیز اجرا شد تا اینکه در سال 1341 قرار شد همه دانشگاهها برای گزینش دانشجو امتحان ورودی داشته باشند، اما در این میان چند مشکل بزرگ وجود داشت؛ یکی اینکه داوطلب باید برای شرکت در امتحان دانشکدهها به اکثر شهرهای ایران سفر میکرد تا بخت خود را برای قبولی بیازماید. مشکل بعدی نبود هماهنگی در نحوه گزینش دانشجو برای دانشگاهها بود و چون امتحانات ورودی به شکل متمرکز نبود، هر دانشکده با معیارهای خود به گزینش و پذیرش دانشجو میپرداخت و روال مشخصی وجود نداشت. همین شد که در سال 1342 اولین «امتحان سراسری دانشگاهها» زیر نظر گروهی از استادان و مسئولان دانشگاههای ایران با عنوان «هیئت مسابقات ورودی دانشگاهها» برگزار شد، هرچند نحوه برگزاری و کیفیت سؤالات چنان بود که صدای اعتراض همگان را برانگیخت و باز دانشکدهها روال سابق را پیش گرفتند. سال 1347 «مرکز آزمونشناسی» در وزارت علوم تأسیس شد و این مرکز یک سال 1348 اولین آزمون سراسری برای پذیرش دانشجو برای رشتههای تحصیلی متنوع دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی را برگزار کرد و اینگونه کلمه «کنکور» بیشتر از قبل وارد ادبیات مردم شد. در این آزمون، سؤالات تستی نبود و داوطلب باید به سؤالات «پاسخهای کوتاه» میداد، سختتر اینکه برای سؤالات منابع خاصی نیز وجود نداشت پس بیشتر سؤالات برای داوطلب ناآشنا و گاهی نامفهوم بود. در هر حال نخستین کنکور در ایران به صورت رسمی، روز چهارشنبه ۱۵ مرداد سال 1348 با شرکت ۴۷هزارو ۷۰۳ نفر برگزار شد و داوطلبان برای حضور در ۱۲ دانشگاه و در ۳۰ رشته تحصیلی با یکدیگر رقابت کردند. «مهدی حضرتی» اولین فردی است که نام خود را بهعنوان رتبه یک کنکور سراسری ثبت کرده است. نحوه برگزاری آزمون نیز به این صورت بود که داوطلبان حضور در دانشگاهها با توجه به مدرک دیپلم خود (ریاضی، طبیعی یا ادبی) همچنین با داشتن شرایط پذیرش دانشجو و رعایت ضوابط پذیرش در رشتههای متنوع دانشگاهها و مؤسسات با توجه به علاقهمندی خود، 10 رشته تحصیلی را انتخاب میکردند. این انتخابها برخلاف شرایط فعلی که بعد از کنکور برگزار میشود، همزمان با برگزاری آزمون و پیش از اعلامشدن نتایج نهایی انجام میشد. جایگزینشدن «روش تستی» بهجای «پاسخ کوتاه» نیز از مواردی بود که به مرور اصلاح شد؛ چراکه با توسعه «علوم تربیتی» و «روانشناسی»، مسئولان به این نتیجه رسیدند آزمون را با دقت بیشتر برگزار کنند؛ چراکه سؤالات تستی نسبت به سؤالات تشریحی عینیتر است و همچنین در تصحیح امتحانات تستی جواب و نمره قطعیتری داده خواهد شد.
تولد سازمان سنجش
در سال 1354 «مرکز آزمونشناسی کنکور» جای خود را به «سازمان سنجش آموزش کشور» داد و تشکیلات این سازمان با سه حوزه «معاونت فنی – پژوهشی»، «اجرائی» و «نظارت بر امور دانشگاهها» به تصویب رسید. همچنین طرح آزمایش همگانی و گزینش دانشجو تهیه و پس از تصویب در شورای مرکزی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی اجرا شد که بر اساس آن برای ورود داوطلب به نظام آموزش عالی کشور به این شرایط نیاز بود:
1- معدل امتحانات نهایی ششم متوسطه (با ضریب 5)
2- نتایج آزمایش همگانی (شامل آزمون استعداد تحصیلی، آزمون زبان فارسی و شناخت فرهنگ ملی ایران و آزمون زبان خارجی) (با ضریب 2)
3- شرایط و ضوابط اختصاصی دانشگاه (نوع مدرک پایان متوسطه، سابقه آموزشی در دوران متوسطه، سهمیه پذیرش منطقهای، جنسیت، سن، وضع اشتغال و وظیفه عمومی).
بااینحال با توجه به شرایط و تحولات خاصی که در سال 1357 در کشور حکمفرما بود، این شرایط به درستی اعمال نشد و با توجه به منطقهایشدن امتحانات نهایی دوره متوسطه و در نتیجه قابل مقایسه نبودن معدلهای امتحانات نهایی، شرط توجه به سوابق تحصیلی و معدل امتحانات نهایی در روش گزینش دانشجو حذف شد. در این سال حدود 170 هزار داوطلب در کنکور شرکت کرده بودند.
بازگشت کنکور به دهه 60
یک سال بعد یعنی چند ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کنکور به دو روش «متمرکز» و «نیمهمتمرکز» و بدون شرط سنی برگزار شد، اما با توجه به تعطیلی دانشگاهها به دلیل «انقلاب فرهنگی» این آزمون برگزار نشد. در سال 1361 کنکور برگشت و 32 هزار نفر در آن شرکت کردند که آزمون آن فقط برای رشتههای «پزشکی»، «فنی و مهندسی»، «کشاورزی»، «الهیات و معارف اسلامی» برگزار شد. جالب آنکه از همان سال سهمیههای جدیدی مانند «سهمیه مناطق» و «رزمندگان» و... نیز به فرایند کنکور اضافه شد. در آن سال داوطلبان کنکور به سه دسته تقسیم شدند و هرکدام سهمیه جداگانهای داشتند:
الف) داوطلبان وابسته به نهادهای انقلاب اسلامی
ب) داوطلبان آزاد
ج) داوطلبان منطقهای.
سهمیه هر گروه تقریبا یکسوم کل ظرفیت دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی بود، همچنین قرار شد داوطلبان سهمیه منطقهای و سایر نهادها در صورت لزوم و به تشخیص دانشگاه محل تحصیل برای همسطحشدن با سایر دانشجویان، حداکثر به مدت یک سال در کلاسهای تقویتی دانشگاه شرکت کنند و در پایان هر نیمسال امتحان دهند. کسانی که ظرف مدت یک سال آمادگی لازم را کسب نمیکردند، میبایست از دانشگاه اخراج میشدند.
در سالهای بعد با تأسیس دانشگاههایی مانند «دانشگاه آزاد اسلامی»، «پیامنور»، «شبانه»، «غیرانتفاعی» و «مراکز تربیت معلم» هم ظرفیت حضور در دانشگاهها افزایش پیدا کرد و هم تقاضای بیشتر جوانان برای ادامه تحصیل تا جایی که اکنون برای هر آزمون حدود یک میلیون نفر داوطلب وجود دارد.
دهه 70، پایان کنکور دومرحلهای
در سال 1371 تغییراتی در نظام آموزشوپرورش ایجاد شد و پیشدانشگاهی نیز به مراحل اخذ دیپلم اضافه شد. در آن سالها داوطلبان رشته ریاضی و تجربی میتوانستند در آزمون رشته انسانی نیز شرکت کنند، اما دانشآموزان رشته انسانی این حق را نداشتند، بعد از آن شرط معدل اضافه و باعث شد داوطلبان بر روی امتحانات نهایی و دیپلم تمرکز کنند. همچنین به ناگهان تغییر و تحولاتی نیز در آزمون سراسری اعمال شد:
1- پذیرش داوطلب بر اساس نمره کل حاصل از آزمون عمومی و اختصاصی و ترتیب علایق اعلامشده برای دورههای روزانه، شبانه، پیامنور، مراکز تربیت معلم و غیرانتفاعی
2- مجازبودن داوطلبان به انتخاب 150 رشته محل تحصیلی مختلف (که در سالهای بعد به صد رشته محل کاهش پیدا کرد)
3- گزینش دانشجویان بومی بر مبنای تقسیمبندی رشتههای دانشگاهی به رشتههای «استانی»، «ناحیهای»، «قطبی» و «کشوری»
4- دخالت معدل کتبی سال چهارم دبیرستان با ضریب 2 و تأثیر مثبت
5- اعمال سیاست سهمیهبندی و تقسیم بخشهای مختلف کشور به مناطق سهگانه
6- مجازبودن داوطلبان به شرکت در هریک از گروههای آموزشی بدون توجه به نوع دیپلم متوسطه
7- برگزاری روش نیمهمتمرکز گزینش برای رشتههایی که نیاز به اقداماتی اضافی نظیر مصاحبه، معاینه، آموزش عملی یا احتمالا افراد ذخیره دارد.
همچنین از سال 1374 پذیرش دانشجو برای رشتههای تحصیلی مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی ـ غیردولتی نیز بر اساس نتایج آزمون سراسری و به روش نامتمرکز انجام گرفت.
یک سال بعد یعنی در سال 1375 که دیپلمههای نظام جدید نیز به جمع داوطلبان دانشگاه پیوسته بودند، آزمون مرحله دوم در هریک از گروههای آزمایشی، منحصرا از دروس اختصاصی و در حدود اطلاعات علمی دوره چهارساله متوسطه برای داوطلبان نظام قدیم دبیرستان و در حدود اطلاعات علمی دوره سهساله دبیرستان و دوره یکساله پیشدانشگاهی برای داوطلبان نظام جدید آموزش متوسطه تعیین شد.
در سال 1376 نیز کنکور برای داوطلبان نظام جدید در یک مرحله و اما برای داوطلبان نظام قدیم به صورت قبل و در همان دو مرحله برگزار شد و در نهایت آزمون سراسری از سال 1377 برای همه داوطلبان در یک مرحله انجام شد.
«تأثیر معدل» مقدم بر کنکور
از سال 1379 تا 1382 نیز شاهد بیشترین حضور داوطلبان در کنکور بودیم که رکورد آن به سال 1381 برمیگردد که یکمیلیونو ۸۰۰ هزار نفر با هم رقابت کردند، اما این روال از سال بعد به دلیل افزایش تعداد و سهمیه دانشگاهها و کمشدن متقاضیان ورود به دانشگاه، کم و کمتر شد.
یکی دیگر از تحولات رخداده در دهه 70 بالارفتن تعداد داوطلبان برای حضور در دانشگاه آزاد اسلامی بود؛ همین باعث شد تغییراتی در آزمون سراسری رخ دهد و همزمان با کنکور برای دانشگاههای سراسری، آزمون دانشگاه آزاد نیز برگزار شود. داوطلبان برای اطمینان از قبولی در یک دانشگاه در هر دو آزمون شرکت میکنند، هرچند از سال 1392 به بعد کنکور به یک آزمون سراسری کاهش یافت و این دو آزمون با یکدیگر ادغام شدند.
تقریبا از اواخر دهه 80 و آغاز دهه 90 بود که دانشگاهها تلاش کردند برای پذیرش دانشجو در برخی رشتهها، آزمون را حذف و سوابق تحصیلی و معدل را در نظر بگیرند. در سال 1387 تأثیر معدل در پذیرش کنکور ۱۵ درصد بود، در سال 1393 تأثیر سوابق تحصیلی در نتیجه کنکور به ۲۵ درصد رسید و این تلاش ادامه دارد تا این تأثیر به 50 درصد نیز برسد.