چشمانداز رابطه عراق با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس
عراق برای خروج از تنگنای کنونی و پیمودن مسیر خود در راستای دستیابی به شرایط کاملا عادی، به توجه و همکاری همه کشورهای منطقه نیاز دارد. این امید وجود دارد که این کشور بتواند با تشکیل دولت جدید، آخرین دوره غمانگیز طولانیاش را که از اوایل دوره حکومت صدام حسین آغاز شد، به پایان رساند؛ بهویژه آنکه صدام کشورش را درگیر چنان جنگهای ویرانگر و بیهودهای کرد که پیامدهای آن، عامل اصلی اغلب بحرانهای کنونی در منطقه به شمار میرود.

عبدالرحمن راشد: عراق برای خروج از تنگنای کنونی و پیمودن مسیر خود در راستای دستیابی به شرایط کاملا عادی، به توجه و همکاری همه کشورهای منطقه نیاز دارد. این امید وجود دارد که این کشور بتواند با تشکیل دولت جدید، آخرین دوره غمانگیز طولانیاش را که از اوایل دوره حکومت صدام حسین آغاز شد، به پایان رساند؛ بهویژه آنکه صدام کشورش را درگیر چنان جنگهای ویرانگر و بیهودهای کرد که پیامدهای آن، عامل اصلی اغلب بحرانهای کنونی در منطقه به شمار میرود.
هرچند محمد شیاع السودانی، نخستوزیر جدید عراق، سالهای زیادی را صرف فعالیتهای سیاسی و حزبی کرده است، هنوز شناخت کافی از او نداریم و چیز زیادی دربارهاش نمیدانیم. بااینحال، کسانی که با او آشنایی دارند، میگویند السودانی به دنبال شهرت و آوازه نیست. بنابراین آینده عراق همچنان مبهم باقی خواهد ماند و تا مدتی نمیتوان درباره آن قضاوت کرد. البته شایعات بسیاری درباره نزدیکی نخستوزیر جدید عراق با ایران وجود دارد و البته شکی نیست که او یکی از نزدیکترین شخصیتهای عراقی به تهران است.
به هر حال، اینک محمد شیاع السودانی نخستوزیر عراق است و وعدههای او برای توجه به امور داخلی کشور و توسعه سیستم اداری و سازوکارهای اجرائی، باعث امیداوری بسیاری میشود؛ مبنی بر اینکه دولت عراق بتواند دور از جهتگیریها و گرایشهای خارجی، به سمت موفقیت گام بردارد. در این میان یکی از تناقضهای عجیب این است که عراق کشوری نسبتا فقیر است، اما دولت آن ثروت بسیاری دارد. اینک درحالیکه بودجهای فراتر از صد میلیارد دلار برای دولت محمد شیاع السودانی تخصیص داده شده که در تاریخ این کشور بیسابقه است، این پرسش مطرح میشود که در سایه فساد حاکم در کشور، نخستوزیر جدید عراق چگونه میتواند این بودجه را به مصرف برساند.
البته پول مهمترین عنصر نیست و بهتنهایی نمیتواند مشکلگشا باشد؛ بهویژه آنکه عراق با چالشهای زیادی روبهرو است و تداوم این چالشها خارج از محدوده اختیارات دولت، کشور را به سمت آشوب و ناامنی بیشتر سوق میدهد و از فساد گسترده که تأثیر آن در ایجاد آشفتگی در کشور، خطرناکتر از نقش تروریسم است، حمایت میکند. عراق هنوز در آغاز راه است و هرچند حکومت
صدام حسین ۲۰ سال پیش پایان یافت و آمریکاییها ۱۰ سال پیش خاک عراق را ترک کردند، این کشور برای رسیدن به مرحله دستیابی به ثبات امنیتی و سیاسی، مدیریت خردمندانه و شروع بازسازی، راه درازی را در پیش دارد.
فشارهای بیرونی و وابستگیهای خارجی نیز چالش مهم دیگری است که عراق تاکنون در گرو آن باقی مانده است. به همین دلیل هیچکس انتظار ندارد که نخستوزیر و رهبران جدید، عراق را به سمتی سوق دهند که دنبالهرو دیگر کشورها باشد؛ زیرا استقلال عراق و وابستگینداشتن آن نهتنها به نفع مردم این کشور، بلکه به سود همه کشورهای منطقه است. تردیدی نیست که شکست مداوم دولتهایی مانند لبنان، تشکیلات خودگردان، سومالی و... ناشی از ضعف و ناتوانی حاکمیت آنهاست.
برهم صالح، رئیسجمهوری پیشین عراق که همواره به تغییر و تحولات خوشبین است، میگوید: «من نهمین رئیسجمهوری در تاریخ معاصر این کشورم. همه ما، چه رئیسجمهوری و چه نخستوزیر، پس از پایان دوره مأموریت، به خانههای خود برگشتیم نه به زندان و این امر برای ما در عراق اهمیت بسیاری دارد».
بغداد به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک و درهمتنیدگی مسائلش با کشورهای همسایه، میتواند نقش مثبتی در کاهش تنشهای موجود در منطقه خلیج فارس ایفا کند و علاوهبراین در همکاری با آنکارا نیز میتواند سهم فعالی در پایاندادن به بحران سوریه داشته باشد. البته کمترین کاری که عراق میتواند در راستای تحکیم ثبات در منطقه انجام دهد، کمکنکردن به یک طرف در برابر طرف دیگر است؛ بهویژه آنکه در جنگ هیچکسی پیروز نیس. اینک، آیا نخستوزیر جدید عراق این توانایی را دارد که نقش مهم و مثبتی ایفا کند تا به دنبال آن، ثبات و آسایش بر این گستره جغرافیایی سایه افکند؟
منبع: ایندیپندنت