سد چمشیر و خاطرهای از بزرگراه وسط دریاچه ارومیه
روز پنجشنبه 24 آذر 1401 نماینده سازمان حفاظت محیط زیست افتتاح سد چمشیر را بدون مانع دانست و اعلام کرد که هیچ نمکی در این سد مشاهده نکرده است.
روز پنجشنبه 24 آذر 1401 نماینده سازمان حفاظت محیط زیست افتتاح سد چمشیر را بدون مانع دانست و اعلام کرد که هیچ نمکی در این سد مشاهده نکرده است. پیشازاین مرکز پژوهشها و کمیسیون اصل 90 نسبت از وجود نمک و شورشدن منابع آبی این محدوده اظهار نگرانی کرده بود. معاون دفتر آب و خاک سازمان حفاظت محیط زیست کشور به همراه تیمی از سازمان حفاظت محیط زیست در کنار معاون اجرائی سد و نیروگاه چمشیر گچساران سه روز از سد چمشیر بازدید کردند. معاون دفتر آب و خاک سازمان محیط زیست گفت: «اواسط سال گذشته (1400) بود که مکاتباتی با دستگاههای نظارتی و حاکمیتی صورت گرفت. درباره این طرح نیز سال گذشته مباحثی مطرح شد که این پروژه مشکلاتی به محیط زیست منطقه وارد میکند و گتوند دوم خواهد شد. با توجه به گزارشهای قبلی بررسیهای مجددی نیز صورت گرفت و مسئولان سازمان برای اطمینان خاطر و پاسخگویی شفاف به مردم، مجددا مکلف شدیم که باز هم از سازه سد و منطقه بازدید میدانی داشته باشیم و ابهامات دقیق بررسی شوند. در این بازدیدها هیچ رخنمون (برونزد) سنگی دارای نمک در محدوده سد و حتی بالاتر و پایینتر از جانمایی سد هم مشاهده نشد و مواردی که از سوی برخی افراد در رسانهها بحث شده، گویا مواردی هستند که بدون کارشناسی دقیق صورت گرفته. درباره شائبه تغییر ساختگاه سد هم جلساتی برگزار شد و طبق بررسیهایی که انجام شده، جانمایی ساختگاه سد در بهترین نقطه پیشبینی شده است و از نظر شرایط زمینشناسی نیز مشکلی در این زمینه وجود ندارد».
به نظر میرسد که بر اساس بررسی میدانی معاون سازمان حفاظت محیط زیست، مسئله وجود گنبد نمکی، جانمایه سد (محور و مخزن) از نظر زمینشناسی و وجود چاههای نفت بررسی شده و براساساین اعلام کردهاند که هیچ مشکلی از نظر محیطزیستی وجود ندارد. با این نظرها جایگاه سازمان حفاظت محیط زیست از نظر سازمان حساس به تغییر پارامترهای سلامت محیط زیست به نظر مبهم است. اکنون نگاه کوتاهی بر اصل مسئله و وظایف سازمان حفاظت محیط زیست در قانون سازمان حفاظت محیط زیست کشور (صرفنظر از مسئلهداربودن یا نبودن آبگیری سد چمشیر) بیندازیم. در قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست که در 28 خرداد 1353 به تصویب رسید و اصلاحیه 24 آبان 1371، در ماده «1» آمده: «حفاظت و بهبود بهسازی محیط زیست و پیشگیری و ممانعت از هر نوع آلودگی و اقدام مخربی که موجب برهمخوردن تعادل و تناسب محیط زیست میشود». ماده 6 سازمان دارای وظایف و اختیارات زیر است: الفـ انجامدادن تحقیقات و بررسیهای علمی و اقتصادی در زمینه حفاظت و بهبود و بهسازی محیط زیست و جلوگیری از آلودگی و برهمخوردن تعادل محیط زیست، ماده 7: هرگاه اجرای هریک از طرحهای عمرانی یا بهرهبرداری از آنها به تشخیص سازمان با قانون و مقررات مربوط به حفاظت محیط زیست مغایرت داشته باشد، سازمان، مورد را به وزارتخانه یا مؤسسه مربوطه اعلام خواهد کرد تا با همکاری سازمانهای ذیربط به منظور رفع مشکل در طرح مزبور تجدیدنظر به عمل آید و ماده 9: اقدام به هر عملی که موجبات آلودگی محیط زیست را فراهم کند، ممنوع است. منظور از آلودهکردن محیط زیست عبارت است از پخش یا آمیختن مواد خارجی به آب یا هوا یا خاک یا زمین به میزانی که کیفیت فیزیکی یا شیمیایی یا بیولوژیک آن را به طوری که زیانآور به حال انسان یا سایر موجودات زنده یا گیاهان یا آثار و ابنیه باشد، تغییر دهد. حتی در شرکتهای آب منطقهای، در وظایف مدیریت محیط زیست و کیفیت منابع آب
-بر اساس ساختار و تشکیلات ابلاغی سال 98- آمده است: «شناسایی واحدها و مراکز آلودهکننده منابع آب سطحی، زیرزمینی، مخازن سدها»؛ بنابراین سازمان حفاظت محیط زیست با فرضگرفتن مخاطراتی خاص (مانند وجود گنبد نمکی در مخزن چمشیر) و بعد ردکردن این فرض، نمیتواند مدعی انجام وظیفه قانونی خود شود. میتوان به نمونهای از هشدار درست سازمان حفاظت محیط زیست در اوایل انقلاب، بر خطابودن ساخت بزرگراه شهید کلانتری در وسط دریاچه ارومیه در خاطرات زندهیاد مهندس معینفر یاد کرد. زندهیاد مهندس علیاکبر معینفر که در سالهای 1359 تا 1363 نماینده اولین دوره مجلس شورای اسلامی بود، درباره مراحل آغاز به کار پروژه ساخت جاده میانگذر دریاچه ارومیه و آثار تخریبی که میتواند به محیط زیست وارد کند، تعریف میکرد «به هر حال -قبل از انقلاب- مجبور میشدند یک نفر را در سازمان برنامه بگذارند و آن یک نفر کاملا اسیر و تابع آنها باشد؛ بنابراین سازمان برنامه تبدیل میشد به دستگاهی که نقش فرمالیته داشته و فقط امضاکننده پروژهها باشد. اگر قرار بود سازمان برنامه پروژهها را بررسی کند، ایرادات کار مشخص میشد و این به مذاق آقایان خوش نمیآمد. ... ظاهر قضیه این بود وقتی پروژهای را میدیدند که ارزشمند بوده و به واسطه آن عدهای مشغول به کار میشدند، میگفتند که چرا این کار را انجام ندهیم؟ صحبت درباره پروژهای است که درحالحاضر روی دریاچه ارومیه در دست اجرا است. من وارد این موضوع نمیشوم که این پروژه اساسا از نظر اقتصادی خوب است یا خیر... . در سال ۱۳۵۸ مدیرکل راه استان آذربایجان وقتی میبیند با ساختن جادهای روی دریاچه ارومیه میتوان فاصله تبریز به ارومیه را 14 کیلومتر کوتاهتر کرد، پروژه را مطرح میکند؛ اما مشکلی که وجود داشت، این بود که وجود کوهی در وسط دریاچه مانع این کار میشد. پس تصمیم بر این شد که کوه هم تخریب و به داخل دریاچه ریخته شود؛ هرچند پیامدهای زیستمحیطی این تخریب در نظر گرفته نشده و مطالعاتی هم روی آن صورت نمیگیرد. شور انقلابی موجود باعث میشود که فقط به فکر ساخت بزرگراهی روی دریاچه ارومیه باشند، نه چیز دیگر. در آن زمان من در شورای انقلاب بودم، البته وزیر سازمان برنامه نبودم. زمانی که این مسئله مطرح شده بود، دیدم بنیصدر تعدادی عکس رنگی از کارهایی که در حال انجام است و ماشینآلاتی که مشغول کار هستند، آورد و گفت: معینفر، ببین جوانهای ما چه کارهای جالبی دارند میکنند. آقای {شهید} موسی کلانتری آن موقع مدیرکل راه استان آذربایجان بودند. از آنجا که نمیتوان بهسرعت درباره صحیحبودن یا نبودن انجام یک پروژه تصمیمگیری یا اظهارنظر کرد، من از آقای بنیصدر پرسیدم که آن را مطالعه کردهاید؟ کشتیرانی این دریاچه را چه کار میکنید؟ جواب دادند که مانعی ندارد. هفت، هشت متر آن را باز میگذاریم که قایقی یا چیزی از آن رد شود. آقای بنیصدر در آن موقع رئیس جلسه بود. ضمن صحبتم گفتم بعضی از دوستان کوهی از مشکلات را میآورند جلوی آدم میگذارند و آدم همان اول وحشتزده میشود در اینکه بخواهد مشکل را حل کند. درحالیکه اگر مسائل به طور سیستماتیک و دانهدانه مطرح شوند، خیلی سادهتر میشود جلو رفت. آقای بنیصدر به من اعتراض کرد و گفت این حرفها چیست؟ کوه را دارند میکنند و میریزند داخل دریا. ایشان کوه مشکلات را به کوه سنگی وسط دریاچه که در حال تخریب و ریختهشدن به داخل دریاچه است، تشبیه کرد و گفت در هر حال زیاد ملانقطی نباشید. باید بولدوزروار زد و رفت. مقصود اینکه این روحیه حتی برای آقای بنیصدر هم وجود داشت... بعد از مدتی سروکله سازمان محیط زیست پیدا شد و گفت اینکه دارید دو طرف دریاچه را از هم جدا میکنید، دارد اختلاف سطح ایجاد میکند. بعد از مدتی قسمتی از دریاچه شمالی به اراضی بایر و شورهزار تبدیل میشود؛ چراکه سالانه حدود ۵۰ تا ۶۰ سانتیمتر سطح آب این قسمت پایین میرود؛ درحالیکه میاندوآب خودش باتلاق است و به مرور زمان، باتلاق این منطقه زیادتر خواهد شد».
توجه شود که حتی در زمان شور انقلابی سال 1359، سازمان حفاظت محیط زیست، هشدار خود را با حساسیت بر محیط زیست داده است. امروزه، حساسیتی بیشتر از این سازمان مورد انتظار است.