مسئله مدرسه: بازاندیشی انتقادی در آموزش و پرورش ایران
همگان به نوعی با آموزش و پرورش و مدرسه مواجه میشوند. حداقل سطح مواجهه با این مسئله، پدر و مادر بودن و داشتن فرزندی است که به مدرسه میرود یا قرارداشتن در جایگاه همان فرزندی است که مدرسهرفتن را با همه وجود تجربه میکند.
دکترمحمود مهرمحمدی، استاد تعلیم و تربیت
همگان به نوعی با آموزش و پرورش و مدرسه مواجه میشوند. حداقل سطح مواجهه با این مسئله، پدر و مادر بودن و داشتن فرزندی است که به مدرسه میرود یا قرارداشتن در جایگاه همان فرزندی است که مدرسهرفتن را با همه وجود تجربه میکند. دیگرانی که نقشی در سیاستگذاری آموزش و پرورش دارند، معلم مدرسه هستند، فعال اجتماعی برای ارتقای عدالت آموزشی و اجتماعیاند یا توسعه جامعه ایران را دنبال میکنند، علاوه بر دو نقش فوق، سطوح دیگری از درگیری را با مسئله مدرسه در ایران دارند. کتاب «مسئله مدرسه: بازاندیشی انتقادی در آموزش و پرورش ایران» اثر نعمتالله فاضلی به معنایی که گفته شد کتابی است که به موضوعی آشنا و درگیرکننده برای تقریبا همه ایرانیان میپردازد. کتاب «مسئله مدرسه»، نگاه از منظر مطالعات فرهنگی (با رویکرد انتقادی) به آموزش و پرورش و آشناییزدایی از فعل و انفعالات درون این نهاد یا حوزه حساس عمومی است که با تکیه بر مفاهیم و مقولههای متعلق به این حوزه معرفتی مولد نوشته شده است. رهاورد این تلاش فراتر از فراهمآمدن یک اثر خوب و خواندنی، معرفی یک لنز تازه برای مشاهده، تفسیر و نقد رخدادهای تعلیم و تربیتی است که باید مغتنم شمرده شود. این لنز فهم تازه و غیرمتعارفی را به ارمغان میآورد که به آن اصالت میبخشد. فهمی تازه که با رویکردی انتقادی به این سؤال میپردازد که «چرا آموزش مدرسهای در ایران به یادگیری اثربخش منجر نمیشود». کتاب در این مرحله نیز متوقف نمیشود و تلاش کرده به «چه باید کرد؟»ها هم بپردازد. محمدرضا سرکارآرانی، متخصص تعلیم و تربیت و استاد دانشگاه ناگویا در ژاپن، در مقدمهای که بر این کتاب نوشته است، به درستی درباره این کتاب مینویسد: «جان کلام این است که آموزش مدرسهای در ایران -صرفنظر از تقسیمبندی دورههای تحصیلی– بیشتر آموزشی و مناسکی است؛ پیرامون آداب میگردد و از پرورش ادب ناتوان است! دقیقا به معنی نفی خودبودگی آدمی و تلاش برای تطهیر او از وسوسه یا تمایل به خوداندیشی، خوداتکایی و سوژهبودن! در نتیجه تلاش میکند ابزار را به جای اندیشه بنشاند، بهجای پرورش بینش، در انتقال دانش مرده جهدی بلیغ کند! و بهجای توجه به کودک بهمثابه عنصر کانونی تربیت، با اراده بوروکراتیک یا قهر سیاسی به هرآنچه غیر اوست اولویت ببخشد»(ص 6). نویسنده هشدار میدهد که «آموزش مدرسهای بنیاد رنسانس ایران مدرن است. فروپاشی و احتضار آن به معنای مرگ جامعه است. جامعه مدنی، محققان دانشگاهی، روزنامهنگاران، فعالان فرهنگی، هنرمندان و آنها که ایران را دوست دارند و دغدغه این سرزمین در وجودشان هست، میطلبد که گفتوگوی عمومی درباره مدرسه را گسترش دهند و راههای ارتقای کیفیت و نجات مدرسه جدید را باز کنند» (صص 3-282).
او بر این باور است که ناکامی در ارتقای کیفیت مدرسه سر به فروپاشی فرهنگی میزند؛ فرهنگی که خود را در ذخیره دانایی، فرهیختگی، حس تعلق به ایران، توجه به علم، آموزش، ادبیات، هنر، و توسعه ظرفیت آرزومندی ایرانیها برای ساختن جامعهای معاصر و مدرن خود را بروز میدهد(ص 282). نویسنده را در مباحث گردآمده در این کتاب میتوان روایتگر «برنامه درسی پنهان» در نظام آموزشی یا به چالش کشیدهشدن روایت ساخته و پرداخته حکومتها از تربیت یا کمال انسانی دانست. این کمال در برنامه درسی رسمی و همچنین روشها و روالهای آموزشی منعکس و مستتر است. برنامه درسی پنهان به همان تجربههای زیسته و بدنمندی اطلاق میشود که خاستگاه آن فرهنگهای گوناگون و سبکهای مختلف زندگی شهروندان است. گویی این قبیل خاستگاهها سبب بروز و ظهور نوعی مقاومت در برابر صورتبندی حکومتها از مفهوم تربیتیافتگی میشوند. به دیگر سخن برنامه درسی پنهان، جریانهای زیرپوستی مدرسه و نظامهای آموزشی را آشکار میکنند که چون از نظر پنهان هستند نوعا انکار میشوند. گرچه پیش از این چند نفر از جامعهشناسان ایرانی به حوزه آموزش توجه نشان داده بودند، اما نویسنده کتاب را میتوان پیشتاز توجه به این حوزه عمومی و در نتیجه کمک مؤثرتر به شکلگیری یک گفتمان میانرشتهای دانست که سخت به آن نیازمندیم. طبیعی است که متخصصان تعلیم و تربیت ممکن است با تمام برداشتهای نویسنده از مفاهیم تخصصی رشته آموزش که نویسنده بعضا به آنها نیز ارجاع میدهد، یا تحلیلهای ارائهشده در این کتاب موافق نباشند، اما همین اتفاق هم میتواند زمینهساز پیدایش یک موج گفتوگو در این جامعه تخصصی شود که اگر جامه عمل بپوشد، خود خیر دیگری است که متوجه کلیت این جامعه میشود؛ چراکه واقعیت امروز و دیروز این جامعه از عدم استقرار گفتوگو بهعنوان یک نُرم حکایت میکند. انکار پدیدههای زیرپوستی، سم مهلک کارآمدی و باروری تعلیم و تربیت و هر زیرنظام اجتماعی است. کتاب دعوتنامهای است برای عاملان و سیاستگذاران تربیت که به جای انکار واقعیتها (یا روایتهای آمیخته با واقعیت) به چشم دارویی اگرچه تلخ اما شفابخش به آنها بنگرند و دست آگاهیبخشان را به پاس خدمتی که ارائه کردهاند، به گرمی بفشارند. البته به نظر من تلاشهای ناظر به شناسایی مؤلفههای برنامه درسی پنهان را نمیتوان و نباید فصلالخطاب یا واقعیت محتوم تلقی کرد. سازندهتر آن است که آنها را گزارههای معرفتی با قرائت پوپری تلقی کنیم که در حکم فراخوانی برای ابطال و ارائه تبیینهای بهتر یا دستکم رقیب برای مسائل مورد بحث یا «مسئله مدرسه» هستند. فاضلی نویسندهای پرکار و تواناست که متنهایش خواندنی است و جذابیتهای ویژه خودش را دارد. خوشنویسبودن او سبب میشود ایدههایش بال و پر بگشاید و ذهن مخاطب را هم به اوجهای تازهای رهنمون شده و افق اندیشهاش بسط و گسترش یابد. او با همین سبک جذاب نوشتاری، کتاب را در یک دیباچه که سؤالات و رویکرد کتابش را توضیح میدهد، 15 فصل و یک مؤخره سامان داده است. موضوعاتی نظیر آموزش و مسئله شهروندی، مسئله معلمی، انشا و معلمی، بحران بیسوادی در ایران، سواد انتقادی و گسیختگی یادگیری، انسان و طبیعت در نظام آموزشی ایران نیز بر جذابیتهای کتاب افزودهاند. کتاب «مسئله مدرسه: بازاندیشی انتقادی در آموزش و پرورش ایران» به قلم نعمتالله فاضلی در 296 صفحه با قیمت 145 هزار تومان توسط انتشارات هوش ناب در پاییز 1401 منتشر شده است. برای خرید کتاب میتوانید از طریق صفحه اینستاگرام برگبرگ اقدام کنید. با اسکن بارکد زیر به برگبرگ بپیوندید.