چند نکته درباره یک نامه دستوری
مؤسسات «پرداختیار» به زبان خیلی ساده همان ارائهدهندگان درگاههای پرداخت اینترنتی هستند که عملیات پردازش و انجام تراکنشهای اینترنتی را با کیفیت و امنیت مناسب تسهیل میکنند.
مؤسسات «پرداختیار» به زبان خیلی ساده همان ارائهدهندگان درگاههای پرداخت اینترنتی هستند که عملیات پردازش و انجام تراکنشهای اینترنتی را با کیفیت و امنیت مناسب تسهیل میکنند.
در خبرها آمده بود که شبکه الکترونیکی پرداختکارت (شاپرک) در نامهای به شرکتهای پرداختیار ضمن بیان احتمال مسدودشدن دامنههای داتکام، تا سوم دی ماه به آنها مهلت داده که سایت خود را به دامنه ir منتقل کنند. شاپرک دلیل این را «تهدیدات و مخاطرات بالقوه ناشی از محدودشدن احتمالی دامنههای داتکام» دانسته است.
این موضوع را میتوان از وجوه گوناگون نظیر جنبههای فناوری اطلاعات یا تجارت بینالملل واکاوی کرد. همچنین امکان بررسی آن از منظر ارتباطات نیز وجود دارد. بهواقع نکتههای بسیار جالبی در همین پنج خط نامه مذکور وجود دارد.
شاپرک در متن نامه خود از راهبرد توأمان اجبار و توصیه بهره گرفته است. این همان راهبرد چماق و هویج است. در ابتدا عطف توجه به تهدید و خطر میکند تا موضوع به حد کافی بزرگ جلوه کند. گویا خطر بزرگی در کمین است. آنگاه برای موجه جلوهدادن این خطر، یک تاریخ اعلام میشود.
کارکرد این تاریخ چیست؟ این تاریخ درواقع کارکردی از دو منظر دارد. ابتدا اینکه از حیث ایجابی مهلت زمانی انجام «اجبارمند» آن دستور بوده و از حیث سلبی نیز میتواند ناظر بر تبعات اجرانکردن دستور باشد. اما این تبعات کداماند؟
نامه طوری نگارش شده که انگار آن تهدیدی که شرکت شاپرک آن را شناسایی کرده، بهزودی قرار است سر برآورده و وارد مرحله اجرا شود؛ بنابراین باید هرچه سریعتر در برابر آن چارهای اندیشید. اتفاقا این «چاره» نیز ارائه شده است؛ به این صورت که دامنه آنها از داتکام (com) به داتآیآر (ir) منتقل شود.
نامه خطاب به مدیران عامل شرکتهای پرداختیار است. این مدیران در اولین مواجهه با این نامه چه موقعیت فرضی دارند؟
در فراز ابتدایی نامه موضوع در قالب الزام تلویحی مطرح شده؛ ولی در فراز آخر نامه به آنها «اکیدا توصیه» شده که اقدام فوق را با سرعت اجرائی کنند. در اینجا توصیه اکید در نقش اجبار و الزام ظاهر شده است.
در اینجا دو تاریخ مشخص حضور دارند. ابتدا از آنها خواسته شده که «در اسرع وقت» اقدام کنند و سپس یک تاریخ «ترجیحی» نیز ذکر شده است.
اگر قرار است امر مشخصی «در اسرع وقت» انجام شود، پس دلیل بهکارگیری همزمان قید «ترجیحا» چیست؟
به نظر میرسد نویسنده نامه به دنبال ایجاد سوژهمندی است. میدانیم شرکت شاپرک در مقام گفتمان قاهر و یک نهاد حاکمیتی عمل میکند؛ به این صورت که سوژه او بهمثابه ابژه گفتمان قدرت صورتبندی شده و در پیوند با شکلها (فرمهای) تکنولوژیهای انضباط قرار گرفته است.
منظور از گفتمان قدرت آن است که به تعبیر یکی از فعالان این حوره، عملا رگولاتوری حتی در انتخاب نام دامنه هم دخالت میکند.
همچنین منظور از انضباط در اینجا میتواند همان تنبیهی باشد که در متن نامه از آن یاد شده است. گویی گفتمان قدرت میخواهد تمام مسئولیت عدول از این الزامِ عاجلِ زمانمند را متوجه مؤسسات پرداختیار کند.
شاپرک بهعنوان نهاد حاکمیتی در عرصه مبادلات اینترنتی فقط بوی خطر را شنیده؛ ولی راهحل را در قالب تغییر دامنه به ir دانسته است.
هرکسی که از این دستور اطاعت نکند، در معرض آسیب قرار میگیرد؛ اما در نگاه پستمدرن اساسا قدرت محدود نمیکند، بلکه نظارت میکند، برمیانگیزاند، خلق کرده و موقعیتسازی میکند.
بههمینخاطر شاپرک تهدید خود را متوجه اختلال در کسبوکار پرداختیاران میکند و آنها را از عواقب اطاعتنکردن از دستوراتش برمیانگیزد.
از این نامه بیشتر میتوان گفت اما از فحوای آن کاملا مشخص است که پای یک تعجیل در میان است.